چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
خون آشام لیبی کیست
سقوط رژیم قذافی، همانند سایر رژیم ها، پس از متلاشی شدن خود بسیاری از حقایق را بر مردم عیان کرد که در این میان گستردگی جنایات و فساد رژیم قذافی بهت و حیرت مردم لیبی و جهانیان را برانگیخت.
معمر قذافی که در آستانه ۴۳ سالگی حکومت خود قرار داشت، حتی تا آخرین لحظات تصرف «باب العزیزیه» (کاخ ریاست جمهوری)، شکست خود را به دست انقلابیون قبول نداشت و این وقایع که به سرعت اتفاق افتاد، باعث کشف اسناد بسیاری در مورد وی و خانواده اش شد که به مرور زمان از سوی شورای انتقالی لیبی این اسناد افشا خواهد شد.
اما شاید پس از تصرف طرابلس به دست انقلابیون، بازداشت و دستگیری، سمبل های ظلم و جنایت و فساد رژیم قذافی به دست انقلابیون مهم ترین پیروزی مردم لیبی به شمار آورده شود که بازداشت خانم «هدی بن عامر» معروف به «خون آشام لیبی» از مهم ترین آنها باشد.
این زن ۵۶ ساله که جزو ۳۸ متهم اصلی در لیبی از سوی سازمان ملل و دارای پست ها و مناصب زیادی طی حکومت قذافی بود، در واقع جعبه سیاه رژیم گذشته و بسیار سنگدل و بیرحم بود و با دستان خود چندین نفر از مخالفان دیکتاتور سابق را به فجیع ترین وضع کشت.
پست هایی همانند ریاست مجلس، شهردار طرابلس، رئیس کمیته های امنیتی و... در کارنامه این زن خون آشام دیده می شود و معمر قذافی دیکتاتور سرنگون شده لیبی، اعتماد و اطمینان ویژه ای به او داشت.
هدی بن عامر از جمله افراد منفوری بود که پس از قیام مردمی ۱۷ فوریه، در لیبی، مردم ویلایش را در طرابلس آتش زدند.
خبر بازداشت «زن خون آشام» مهم ترین هدیه ای بود که مردم لیبی پس از عید فطر از رهبران جدید دریافت کردند.
خبرگزاری رسمی ایتالیا (آنسا) با مخابره یک خبر چند خطی فقط به این موضوع اکتفا کرد که «هدی بن عامر» معروف به «خون آشام لیبی» در شهر طرابلس به دست انقلابیون بازداشت شد. اما این خبر کوچک، شادی بسیار زیادی را برای مردم لیبی فراهم آورد و به گفته یکی از انقلابیون اگر ما در پیشبرد انقلابمان شکست می خوردیم، سر و کار ما با هدی بن عامر می بود.
● خون آشام لیبی
«هدی بن عامر» که انقلابیون پس از یک هفته از آغاز قیام ۱۷ فوریه، ویلای او را در منطقه «طابلینو» بنغازی به آتش کشیدند، خطرناک ترین زن لیبی و شاید هم خطرناک ترین خون آشام خاورمیانه بود که طی ۲۷ سال به عنوان رکن اساسی رژیم قذافی به شمار می رفت.
وی که عضو کمیته های به اصطلاح انقلابی در رژیم قذافی بود، در برخی از عملیات اعدام شرکت کرد و رهبری حمله به خانه های بسیاری از رهبران مخالف رژیم گذشته را به عهده داشت. هدی بن عامر همچنین پست های مختلفی در رژیم گذشته داشت که آخرین آن دبیرکلی«کمیته مردمی عمومی امور بازرسی و نظارت» لیبی بود.
قذافی طی این سال ها از وی برای ترساندن مسئولان بلندپایه و وزیران خود استفاده می کرد و این زن به ناگهان بالای سر آنها قرار می گرفت.
هدی بن عامر همچنین به عنوان شهردار بنغازی دو بار بر این منصب تکیه زد، و پست مسئول امور زنان در کنفرانس ملی لیبی به عهده وی بود. وی در سال ۲۰۰۸ ابتدا به معاونت پارلمان و سپس به جای «محمدجاسم الصفر» ریاست آن را به دست آورد.
زن خون آشام لیبی به بسیاری از کشورهای عربی سفر کرد و مورد استقبال قرار گرفت .
● ژن جنایت
گفته می شود که زن خون آشام لیبی، «ژن جنایت» را از پدر خود «فتحی بن عامر» به ارث برده است. این مرد که مردم لیبی وی را به خوبی می شناسند در سال ۱۹۷۳ مورد غضب قذافی قرار گرفت. ولی در مقابل حکم بر کناری خود دست به کار عجیبی زد که دیکتاتور وقت را مجبور به عقب نشینی کرد.
در آن سال، هنگامی که فتحی، حکم برکناری خود را شنید به «مدینه الریاضیه» در بنغازی رفت و در حالی که کودک شیرخواره خود را به همراه داشت، کارد بلندی را برگردن وی گذشت و در مقابل چشم هزاران نفر تهدید کرد، در صورت عدم بازگشت به کار فرزند خود را سر خواهد برید.
فتحی با این کار موفق شد که قذافی را از تصمیم خود منصرف کند و بعدها خود را در حلقه اطرافیان وی قرار دهد.
● زندگینامه هدی
هدی بن عامر که در سال ۱۹۵۴ در شهرک «المرج» در اطراف بنغازی به دنیا آمد، متاهل و دو فرزند دارد. معمر قذافی رئیس جمهور مخلوع لیبی، خود شخصا خطبه عقد او را در سال ۱۹۸۲ در سفر الجزایر خواند و ترتیب ازدواج خون آشام را با شوهر فعلی اش داد.
فعالیت سیاسی این زن خون آشام با پیوستن وی به کمیته های به اصطلاح مردمی و انقلابی قذافی آغاز شد و از جمله دانشجویان دختر دانشگاه های لیبی بود که در سال ۱۹۷۶ برای خدمت به وی سوگند خورد. خون آشام لیبی فعالیت های حزبی خود را به سرعت گسترش داد و ۲۱ سالگی از طریق رادیو تلویزیون لیبی، حملات شدیدی را علیه دانشجویان انقلابی لیبی آغاز کرد، که این حملات مصادف با فراگیر شدن مخالفت های دانشجویی طی سال های ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۵ بود.
هدی بن عامر در سال ۱۹۸۴ در حملات گسترده دولتی که به منظور سرکوب مخالفت های دانشجویی صورت گرفت، حضور فعالی داشت و در آن سال که وی ۳۰ سالگی خود را پشت سر می گذاشت، شخصا در اعدام یک دانشجوی مخالف قذافی به نام «صادق الشویهدی» شرکت کرد.
«صادق حامد الشویهدی» پس از فارغ التحصیل شدن در رشته مهندسی پرواز در ایالات متحده در ماه مارس همان سال به لیبی بازگشت و اقدام به تشکیل گروهی به «نام جبهه انقاذ لیبی» کرد، اما این دانشجوی نگون بخت و همفکرانش به سرعت شناسایی و بازداشت شدند. رژیم قذافی الشویهدی را در روز دوم ماه مبارک رمضان سال ۱۹۸۴ به اعدام محکوم کرد و مراسم اجرای حکم نیز در شهر الریاضیه بنغازی به اجرا درآمده اما موضوعی که سر و صدای آن بیشتر از مرگ این دانشجو در لیبی پیچید نحوه دخالت هدی بن عامر در اعدام وی بود. الشویهدی پس از انتقال به محل اعدام توسط دادگاه های موسوم به دادگاه مردمی در لیبی محاکمه و حکم وی قرائت شد که از جمله حاضران هدی بن عامر زن خون آشام بود.
این دانشجوی لیبیایی در حالی که دست ها و پاهایش محکم بسته شده بود به دار مجازات آویخته شد و هنگامی که در حال دست و پا زدن بود، هدی بن عامر همانند بسیاری از طرفداران قذافی به سوی وی دویده و در حالی که شعارهایی مانند «آنها را با خون مجازات کن، ای رهبر، حرکت کن و اعتنایی به دشمنان نکن و ما خواستار دار زدن مخالفان در میادین هستیم و نمی خواهیم به سخن خائنان گوش کنیم»، سر می داد، پاهای الشویهدی را با دستان خود محکم گرفت تا جان بدهد و از آن لحظه تکیه کلام های وی در لیبی مشهور و لقب خون آشام از سوی مردم به او داده شد.
در جریان اعدام الشویهدی که نوار ویدئویی آن پس از سال ها هنوز در لیبی دست به دست می شود، این دانشجو در حالی که بلند بلند گریه می کند، از هدی بن عامر می خواهد که وی را اعدام نکند، اما زن خون آشام لیبی، پس از اینکه طناب دار بر گردن وی قرار می گیرد ، با زدن لگدی به صندلی، او را در هوا معلق می کند و پس از چند دقیقه که از به دار آویختن او می گذرد، دست و پا زدن او را تحمل نمی کند و برای تسریع در کار، پاهایش را محکم نگه می دارد، اما با وجود این، زنده می ماند.
پزشک قانونی حاضر در مراسم اعدام، در کمال تعجب زنده بودن دانشجوی نگون بخت را اعلام و دستور اعزام او را به بیمارستان صادر می کند. در بیمارستان نیز کادر پزشکی به سرعت عملیات تنفس مصنوعی را آغاز و الشویهدی را زنده نگه می دارند. اما دیری نمی گذرد که دستور کشتن دوباره وی از سوی قذافی صادر می شود، ولی کادر بیمارستان از اجرای این دستور سرپیچی می کنند.
دار و دسته هدی بن عامر برای اجرای دستور قذافی، اقدام به قرار دادن جورابی پر از شن در دهان الشویهدی می کنند تا با هر تنفس او مقداری از ذرات آن وارد ریه اش شده و کم کم خفه شود.
● توجه ویژه قذافی
از آن دوران به بعد بود که توجه ویژه قذافی به خون آشام لیبی معطوف شد و از جمله زنان در حلقه اطراف وی قرار گرفت، قذافی هدی بن عامر را به عنوان یکی از ستون های خشونت و تنبیه علیه دشمنان رژیم خود مورد توجه بسیاری قرار داد و این زن خون آشام فقط در یک مورد هفت دانشجوی لیبی را در سال ۱۹۸۷ به دیار نیستی روانه کرد.
او با هر کسی که به فکر دشمنی با رژیم قذافی بود، رحم نمی کرد، چه برسد به اینکه دشمنی خود را با دیکتاتور سابق لیبی علنی کند، آن وقت، جان او را به راحتی از جسمش جدا می کرد.
هدی بن عامر به خاطر این اعمال خود به زنی ترسناک و نماد مرگ و نیستی در لیبی تبدیل شد و مردم نام «الشفاقه» (اعدام کننده) را بر وی گذاشتند.
این زن خون آشام از جمله افرادی است که در فهرست ۳۸نفره شخصیت های جنایتکار در لیبی از سوی سازمان ملل متحد قرار گرفت و پس از فتح طرابلس توسط انقلابیون بازداشت شد. از هدی بن عامر به عنوان کسی که میلیون ها دلار اختلاس کرده است و شیطانی در پوشش زن است بسیار سخن گفته شده است و هر جا که قدم می گذاشت، ترس و وحشت را بر افراد آن مستولی می کرد.
این زن خون آشام، همیشه یک کلت اتوماتیک به همراه خود داشت و با اینکه خود از شهرک های اطراف بنغازی بود، اما از این شهر و مردم آن به شدت متنفر بود و مردمش را دائما مورد توهین قرار می داد. او در یکی از بازدیدهایش از بنغازی با صدای بلند گفته بود که اینجا، هیچ مردی وجود ندارد و تنها مرد آن من هستم. همچنین کمتر کسی در لیبی می داند، او تنها کسی بود که در روز ۱۷ فوریه سال ۲۰۰۸ دستور تیراندازی به سوی مردم خشمگین لیبی که اسائه ادب کاریکاتوریست دانمارکی علیه رسول اکرم(ص) را تحمل نکرده و به خیابان ها ریخته بودند، صادر کرد.
اما با وجود همه این خون آشامی ها و ظلم و جنایت های قذافی و دار و دسته اش بر علیه ملت لیبی، این ملت بزرگ در قیام بزرگ ۱۷فوریه نشان داد، حاضر است که حتی جان خود را فدا کند تا آزادی خود را به دست آورد و با ندای الله اکبر، طاغوت بزرگ را سرنگون کند.
● زنان حلقه قذافی
معمر قذافی دیکتاتور سرنگون شده لیبی برای نشان دا دن این موضوع که زنان در لیبی از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار هستند، اقدام به راه اندازی یک گروه ۴۰۰ نفره از زنان محافظ در اطراف خود کرده بود.
او علاوه بر اینکه حفاظت از جانش را به آنها سپرده بود، یک رابطه عاطفی با آنها برقرار کرده بود و به همین خاطر شایعات بسیار زیادی در این مورد در بین مردم رواج داشت. به طوری که قذافی در جریان قیام مردمی ۱۷ فوریه مجبور شد اعلام کند که زنان محافظ همانند دختران او هستند و رابطه با آنها، رابطه پدر و فرزندی است. اما علت اصلی انتخاب زنان به عنوان محافظ از سوی قذافی، ترس و بی اعتمادی وی به مردها در لیبی بود، چرا که او هر آن احتمال سوءقصد را به خود می داد، اما از جانب زنان خیالش راحت بود. «عایشه عبدالسلام» یکی از سرشناس ترین زنان محافظ دیکتاتور لیبی پس از سرنگونی رژیم قذافی، راز تشکیل گروه ۴۰۰ نفره محافظان زن را افشا کرد. این زن که دارای درجه سرتیپی و از معروف ترین محافظان قذافی بود و بدون استثنا در همه سفرهای داخلی و خارجی وی را همراهی می کرد به هنگام دستگیری گفت: من هنوز ازدواج نکرده ام و در سال ۱۹۸۴ به ارتش لیبی پیوستم و کم کم در حلقه محافظان و اطرافیان نزدیک قذافی قرار گرفتم.
این زن که به «راز نگهدار» قذافی در نزد عموم معروف است در مورد علت تشکیل گروه ۴۰۰ نفره محافظان زن اضافه کرد: قذافی با تشکیل گروه محافظان زن می خواست این را به جهانیان نشان دهد که زنان همانند مردان در لیبی از جایگاه یکسانی برخوردارند. عایشه علت انتخاب دختران برای محافظت از جان قذافی را این طور بیان می کند که او انتخاب دختران را بر زنان به عنوان محافظ خود، ترجیح می داد، تا آنها بتوانند وظیفه خود را به نحو احسن به انجام برسانند!
سرتیپ عایشه می گوید: من یکی از افسران بلندپایه در بین زنان در ارتش و عضو ارتش انقلابی لیبی و تا همین چند ماه قبل نیز به عنوان یکی از زنان محافظ مشهور در جهان بودم. او می گوید: قذافی دائما تمایل داشت که ۳ زن همیشه او را همراهی کند، اما در سفرهای خارجی تعداد آنها به چهار نفر افزایش می یافت.
عایشه می گوید: من همیشه محافظان قذافی را انتخاب و دستچین می کردم و هنگامی که یکی از دختران به این پست انتخاب می شد، احساس شادی و خوشبختی زیادی می کرد.
این زن محافظ سابق قذافی در مورد معیار انتخاب محافظان قذافی از سوی دیکتاتور سابق این کشور می گوید: زیبایی معیار اصلی برای انتخاب یک محافظ نبود، بلکه قذافی بر این نکته تأکید داشت که دخترانی که به عنوان محافظ وی انتخاب می شوند باید بلندقامت و باصلابت پشت سر وی ظاهر شوند و تا حدی نیز به آنها اجازه آرایش می داد.
عایشه چند روز پیش از سقوط طرابلس به دست انقلابیون لیبی، در شهر «الزاویه» که در جریان تصرف آن درگیری های شدید روی داد، به اسارت درآمد و در زندانی در پایتخت منتظر محاکمه خود است.
اما این کل ماجرا در مورد زنان محافظ قذافی نبود و عایشه از بیان بسیاری از حقایق در این مورد خودداری کرده است و تنها زمانی رسوایی زنان حلقه قذافی بر مردم عیان شد که «باب العزیزیه» به تصرف انقلابیون درآمد.
در جریان تصرف کاخ محل سکونت قذافی تصاویر و آلبوم های دیکتاتور به دست مردم افتاد و راز علاقه او به زنان محافظ برملا شد.
عایشه که در دهه سوم از زندگی خود به عنوان وکیل مشغول به کار بود، به دلیل داشتن موهای بلند و سبزه بودن توجه بسیاری از مقامات را به خود جلب کرده بود و همین موضوع راه را برای رسیدن وی به حلقه زنان اطراف قذافی باز کرد.
درواقع این زن و بسیاری دیگر از محافظان قذافی علاوه بر تأمین امنیت جانی دیکتاتور، وظیفه فراهم کردن خوشگذرانی برای فرزندان و دولتمردان لیبی را هم برعهده داشتند.
«فاطمه بارود» از معروف ترین محافظان زن حلقه قذافی که از چند ماه پیش تاکنون از انظار پنهان شده است، یکی دیگر از اعضای گروه ۴۰۰نفر هستند که در فریب همقطاران خود، شهره خاص و عام بود. در افشاگری هایی پس از تصرف مقرهای مختلف قذافی از سوی انقلابیون، معلوم شد که این محافظان زن از حقوق و دستمزد بالایی نسبت به همقطاران خود در لیبی برخوردار و برخی از آنها علاوه بر امکانات اولیه زندگی، از امکانات ویژه ای برخوردار بوده اند.
این امکانات ویژه زمانی برای آنها مهیا شده بود که فرزندان قذافی، رئیس سازمان امنیت و برخی از مسئولان بلندپایه رژیم گذشته، از این گروه محافظ به عنوان ملعبه دست خود و وسیله ای برای سرگرمی سود می جستند.
● نماد زنان مبارز لیبی
روزهای انقلاب لیبی، اسرار و حکایت های زیادی را در خود دارد که از جمله آنها، حکایت زن ۲۴ساله ای است که در پشت پرده، بدون اینکه شناسایی و دستگیر شود، بسیاری از مواضع و اماکن نظامی رژیم گذشته را به انقلابیون لو داد.
این زن ۲۴ساله با اسم «نومیدیا» در لیبی مشهور است و هنوز هم کسی، نام حقیقی اش را نمی داند، چراکه به گفته او، با اینکه، رژیم قذافی متلاشی شده است، اما هنوز طرفداران و ستون پنجم به شدت فعال است و احتمال مرگش وجود دارد. فعالیت این زن لیبیایی به قدری مخفیانه بود که حتی خانواده اش از آن خبر نداشتند و استفاده از خط های مختلف تلفن و جابه جایی از جمله رازهای موفقیت وی برای دستگیر نشدن در طول دوران قیام مردمی در لیبی بود. اما به عقیده بسیاری از مردم لیبی، دلیل اصلی دستگیر نشدن، زن بودن وی بود، چراکه دستگاه اطلاعاتی قذافی، هیچ وقت گمان نمی کرد که، یک زن بتواند، از پس این وظیفه برآید.
نومیدیا در گفت وگو با رویتر گفت که او در تیررس نیروهای قذافی نبود، چراکه رژیم گذشته بیشتر فعالیت خود را بر دستگیری مردان متمرکز کرده بود و هیچ گاه تصور نمی کرد که یک زن، کار شناسایی و لو دادن محل های نظامی به دشمن را به عهده داشته باشد.
نومیدیا درمورد پیوستن خود به انقلابیون ۱۷ فوریه لیبی گفت: نمی توانستم در مقابل اقدامات قذافی و نیروهای وی در برابر مردم ساکت بنشینم و در ابتدای آغاز قیام مردمی به همین منظور تصمیم گرفتم که با کانال «احرار لیبی» که از قطر پخش می شد، تماس بگیرم و باعنوان مستعار «نومیدیا» اطلاعاتی از درون کشور به جهانیان بدهم.
نومیدیا با آغاز روند مقاومت مسلحانه در لیبی، مأموریت شناسایی مواضع نظامی و امنیتی نیروهای قذافی را از سوی شورای ملی انتقالی به عهده گرفت و همین اطلاعات باعث نابودی بسیاری از تأسیسات و امکانات رژیم دیکتاتوری سابق شد.
یکی از مسئولان کانال ماهواره ای «احرار لیبی» نیز درمورد این زن گفت: اطلاعاتی که نومیدیا ارسال می کرد، عمدتاً درمورد انبارهای اسلحه و محل استقرار تانک نیروهای قذافی و بسیار مهم و حیاتی بود.
نومیدیا درمورد فعالیت خود در دوران انقلاب ۱۷فوریه می گوید: به دلیل کنترل خطوط تلفن ثابت و همراه، من مجبور به استفاده از ۱۲ خط تلفن همراه و هفت گوشی تلفن مختلف بودم و اطلاعات من به انقلابیون باعث شد که ۳موضع نظامی قذافی در شهر «صلاح الدین»، «پادگان ۷آوریل» و ساختمان اداره امنیت لیبی منهدم شود.
این زن لیبیایی در توجیه کار خود برای پرده برداشتن از محل و مواضع نظامی رژیم گذشته می گوید: رژیم قذافی از مناطق و اماکن غیرنظامی برای پنهان کردن سلاح و مهمات خود برای سرکوب انقلابیون استفاده می کرد و این موضوع باعث می شد که با خودروی خود به نزدیک هدف مورد نظر بروم و پس از اطمینان از شناسایی و تعیین جزئیات محل استقرار آن، اطلاعات خود را به انقلابیون برای عملیات ارائه دهم. نومیدیا به این موضوع هم اشاره می کند که در جریان این اقدامات، هر لحظه امکان شناسایی و دستگیری خود را می داد، اما از این موضوع ترس و وحشت نداشت و خدا را شکر می کند که توانست زنده بماند و نتیجه کار خود را ببیند.
منبع : خبرگزاری ها
مترجم : محمد معرفی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست