شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
مجله ویستا

حماسه حسینی راز پیروزی و رمز تداوم انقلاب اسلامی


حماسه حسینی راز پیروزی و رمز تداوم انقلاب اسلامی

از دیدگاه امام خمینی, نهضت عاشورا دین را احیاء كرد و حاكمیت اللّه, عبودیت خداوند, زدودن طاغوت, نشاندن اوامر و نواهی الهی به جای فرهنگ منحط دستگاه اموی, ارمغان این حماسه شكوهمند بود

● حسن استفاده از میراث محرّم

از دیدگاه امام خمینی، نهضت عاشورا دین را احیاء كرد و حاكمیت اللّه، عبودیت خداوند، زدودن طاغوت، نشاندن اوامر و نواهی الهی به جای فرهنگ منحط دستگاه اموی، ارمغان این حماسه شكوهمند بود.

«خطری كه معاویه و یزید بر اسلام داشتند این نبود كه غصب خلافت كردند. این یك خطر كمتر از آن بود. خطری كه اینها داشتند این بود كه اسلام را به صورت سلطنت در می‏خواستند بیاورند، می‏خواستند معنویت را به صورت طاغوت درآورند... این خطر را سیدالشهداء دفع كرد...»(۱)

حضرت امام حكومت را به عنوان یك مجموعه در نظر می‏گیرد و نشان می‏دهد كه چگونه تسامح، سهل انگاری و خیانت در انتخاب شخص حاكم كه خود گناهی بزرگ است می‏تواند فساد عملی را به سرعت به اركان حكومت سرایت دهد و از آنجا تمام شئون اجتماعی و فرهنگی جامعه را مخدوش نماید. عدالت را كم رنگ و دین را از محتوا خالی كند. نفاق و ظاهر سازی، قدرت طلبی و بازگشت به اخلاق جاهلی را ترویج نماید.

آن روح قدسی با پیروی از حضرت اباعبداللّه و با الهام گرفتن از فرهنگ عاشورا بر این حقیقت ثابت یعنی ترسیم دو جناح حق و باطل و مبارزه قاطع با اهل فساد و ستم به معنای عام آن و سازش‏ناپذیر بودن آن دو یعنی بر همه اصولی كه در روش و گفتار رهبر عاشورا مشاهده می‏نمود تأكید می‏ورزید و در هدف خود از قاطعیت ویژه و عزم راسخ و تغییر ناپذیری برخوردار بود. حركت و انقلاب اسلامی را نیز بر اساس همین اندیشه استوار ساخته بود كه آثار این فرهنگ و تفكر در سیره و روش او و نیز در سخنانش به روشنی پیداست، در جائی فرموده‏اند:

«خمینی می‏تواند تفاهم كند با ظلم؟... خمینی آنجا هم كه بود مجد اسلام را حفظ می‏كرد، می‏تواند حفظ نكند؟ اسلامی كه پیغمبر اسلام این قدر زحمت كشیده است خمینی و امثال خمینی می‏توانند یك چیزی بگویند كه بر خلاف مصالح اسلام باشد.»(۲)

هنر حضرت امام در بهره‏وری شایسته از عاشورا تعویض نگاه مردم بود. كاری كه حضرت امام موفق به آن شد این بود كه نگاه مردم را در این رویداد از مقام ثبوتی به اثباتی كشانید و توجه مردم را بیشتر به فلسفه قیام جلب كرد تا خود حادثه، از قیام امام حسین(ع) و حماسه‏های عاشورا مشعلی برای حركت و زندگی مردم ساخت و این حماسه را در متن زندگی سیاسی اجتماعی مردم وارد نمود و از آن به عنوان الگویی برای نجات انسانها از چنگال جنود شیطان الهام گرفت و آن را پشتوانه حركت و قیام عمومی ساخت. این نگرش چنان تأثیر شگرفی نهاد كه انسان‏های ذلیل، ترسو، ظلم‏پذیر، بی اراده و فرو خفته در غفلت‏های فراوان را به انسانهای استوار با شهامت، ستم گریز و خودباور تبدیل ساخت و فرهنگ حسینی را در بطن اجتماع وارد ساخت و نظامی به ظاهر محكم و استوار را سرنگون نمود و تشكیلاتی دیگر به جای آن بنیان نهاد و به مردم آموخت عاشورا فقط برای گریستن نیست بلكه این گریه‏ها و مویه‏ها فلسفه دارد. آدمی ضمن گرامی داشت عاشورا باید بیاموزد كه حسینی زندگی كند وگرنه همچون یزیدیان خواهد بود. بنابراین فرهنگ این قیام می‏تواند در تمامی جوامع درس‏آموز، هدایت گر و راهنما باشد و كلام نبوی كه فرموده‏اند: «انّ الحسین مصباح الهدی و سفینهٔ النجاهٔ» تحقق عینی خواهد یافت.(۳)

زنده ماندن عاشورا با این نگاه به معنای زنده ماندن همه ارزشهای والای انسانی و الهی است یعنی مصونیت جامعه در برابر سلطه گری‏ها استبدادها و جهالت‏ها.

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل اوضاع اجتماعی و برخی تبلیغات مسموم و منفی، اسلام در دنیا خرافه و كهنه و غیر قابل استفاده در فرهنگ جوامع تلقی می‏گردید. نماز خواندن در مراكز عمومی نشانه‏ای از جمود به حساب می‏آمد. یك مسلمان گاهی گناه ترك نماز را به دلیل فشار افكار عمومی می‏پذیرفت. یكی از مقامات سیاسی یكی از كشورهای عربی در ماه رمضان به دیدن شاه ایران آمد. برایش چای و دیگر وسایل پذیرائی آوردند. وی نقل كرده بود به شاه گفتم: ماه رمضان است من مسافرم شما مگر كسالتی دارید؟ در جوابم گفت: مگر شما هم این خرافات را قبول دارید؟(۴) رئیس حكومتی در كشوری كه اكثریت آن شیعه هستند احكام قطعی قرآن و واجبات الهی را قبول نداشت. التزام به موازین شرعی را نوعی عقب افتادگی می‏پنداشت. استفاده از شراب و سایر مشروبات الكلی عادی بود و قمار بازی و سایر مفاسد اخلاقی و اجتماعی هیچ گونه قباحتی نداشت. در این وضع نگران كننده، امام خمینی با پیروی از امام حسین(ع) همه را از خواب غفلت بیدار كرد و مردم را به درجه‏ای از رشد و تعالی رسانید كه احساس نمودند نه تنها اسلام خرافه نیست بلكه تنها راه نجات بشریت می‏باشد.

نگاه رهبری انقلاب اسلامی به میراث گرانقدر و حیات بخش عاشورا، تعالی بخش ولی در عین حال قدردان تلاش افراد در اعصار گذشته بود. آن روح قدسی ضمن آن كه خود عمیق‏ترین تحول نظری و عملی نسبت به درك عاشورا و نهضت حسینی را داشت. نقدی سازنده و احترام‏آمیز به برداشت‏های رایج از سنت‏ها و سوگواری‏های محرم داشت و قدر و ارزش همین مجالس و محافل سنتی عزاداری و بزرگداشت‏های متداول و مرسوم را در حفظ اساس نهضت و انتقال پیام آن به خوبی می‏شناخت و بر این اعتقاد بود كه «ما هرچه داریم از محرم است» و یا این كه «محرم و صفر اسلام را زنده نگه داشته است» و «با ذكر مصائب اهل بیت این مذهب تا حالا زنده مانده است» وامداری خود را نسبت به سوگواری‏های صادقانه و خالصانه مردم بروز می‏داد و بعضاً با لحنی توأم با احترام، خطای روشنفكران را در كم اعتنایی و نادیده انگاشتن كوششهای گذشتگان اعلام می‏داشت. در عین حال با تعبیر به این كه همه ائمه به رغم تفاوت مقتضیات و اوضاع اجتماعی و سیاسی كه به اختلاف مشی مبارزه می‏انجامید «اصل مبارزه با باطل» را با جدیت دنبال می‏نمودند، برداشت راحت طلبانه دینداران عافیت طلب را افشا می‏ساخت و از همین موضع بود كه فرمود:

«لازم است در نوحه‏ها و اشعار مرثیه و اشعار ثنای از ائمه حق، بطور كوبنده فجایع و ستمگری‏های ستمگران هر عصر و مصر(شهر) یادآوری شود.»(۵)

امام خمینی با حسن استفاده از میراث بزرگداشت محرم و احیاء و اصلاح ابعاد فراموش شده‏اش یا بد فهمیده شده‏اش خیل عظیم محبّان كربلا و دوستداران اهل بیت را به سرچشمه كوثر حقیقی عاشورا اتصال داد و از توده وسیع اما خاموش و بی خطر عزاداران، مداحان، گویندگان مذهبی و مرثیه سرایان فاجعه كربلا لشكرهای فریادگر با هدف، شهادت طلب و فداكار سامان داد كه بنیاد بیدادگری ظلم و بیگانه پرستی را در كام آتش افروخته از ایمان به «كل یوم عاشورا» فرو بلعید. به یمن این حركت قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ سند آغازگر نهضتی شد كه در عاشورای ۱۳۵۷ سند ختم مشروعیت و مقبولیت رژیم شاهنشاهی را به امضای همه مراكز خبری و محافل تصمیم‏گیری هواداران نظام طاغوتی رسانید و به این ترتیب یكی از مستحكم‏ترین نظام‏های یزیدی تاریخ به مَدَد فهم درست از نهضت عاشورا به موزه تاریخ پیوست.

● قوی‏ترین عامل تحول جامعه

در شرایطی كه تفكر ناب و اصیل اسلام محجور گردیده بود اهل دیانت با هجوم آفت‏ها تحرك و پویایی خود را از دست می‏دادند و علائم حیات یكی پس از دیگری زایل می‏گردید، احیاگران چگونه می‏توانستند نشاط و تكاپورا به این پیكر نیمه جان باز گردانند و از خواب آلودگانی كه سراسر وجودشان را یأس و حرمان فرا گرفته و از فرط سستی و خماری، احساس درد را هم از دست داده‏اند. چگونه انسان‏های باشور و حرارت، متعهد و اهل تكلیف و دردمند بسازد. در این شرایط امام خمینی برای یك دگرگونی اساسی و بنیادی به سراغ قوی‏ترین عامل تحول جامعه رفت و با درك صحیح و عمیق از مكتب، شناخت همه جانبه جامعه و توانایی از ارائه برنامه اصلاحی، سوژه كربلا را به كار گرفت زیرا متوجه این حقیقت بود كه هیچ موضوعی مانند آن در اعماق جان شیعیان نفوذ نكرده و این حادثه صرفاً جنبه فكری و ذهنی ندارد بلكه با پر شورترین احساسات و عواطف عجین می‏باشد چرا كه در هیچ واقعه‏ای به این میزان اشك نریخته و در هیچ ماتمی چنین سوگواری نكرده و در هیچ مراسمی این گونه به میدان نیامده است.

به علاوه این قیام آیینه تمام نمای ارزش‏های انسانی است و اوج ایثار، حماسه، جهاد، مبارزه، اشتیاق معنوی و عبادت را به نمایش می‏گذارد. از این رو مطرح كردن عاشورا و ترسیم چهره راستین كربلا به معنی توجه دادن مردم به آشناترین چهره پرجاذبه‏ترین حركت توحیدی، كاملترین سرمشق و عالی‏ترین حماسه در هر عصر می‏باشد. به همین دلیل یكی از نویسندگان معاصر می‏نویسد: «آیهٔ اللّه خمینی بیش از هر مقام شیعی كه دارای منزلتی قابل قیاس با وی باشد خاطره كربلا را با احساس حادی از ضرورت سیاسی به كار گرفته است.»(۶)

▪ امام خمینی عقیده دارد باید عاشورایی بوجود آورد:

«اسلام را عرضه بدارید و در عرضه آن نظیر عاشورا بوجود آورید چطور عاشورا را محكم نگه داشته و نگذاشته‏ایم از دست برود. چگونه هنوز مردم برای عاشورا سینه می‏زنند و اجتماع می‏كنند، سلام بر مؤسس آن، شما هم امروز كاری كنید كه راجع به حكومت موجی بوجود آید، اجتماعات بر پا گردد.»(۷)

امام حسین(ع) جامعه را از حالت سكون و ایستایی خارج نمود و سبب بالندگی و شكوفایی آن گردید. او كه عصاره اسلام ناب محمدی است قیام می‏كند تانشان بدهد آنچه بنی امیه حكومت خود را به وسیله آن توجیه می‏كند دین نیست بلكه نوعی فریب و نیرنگ است كه به نام دین عرضه می‏شود. اسلام حقیقی با چنین حكومتی سازگاری ندارد. امام خمینی نیز با اقتدا به امام حسین(ع) چنین كرد و در مقابل حكومت جابر همه مصایب را تحمّل نمود و با ایستادگی و سازش ناپذیری خود مشروعیت اجتماعی و سیاسی نظام شاهنشاهی را برای اولین بار در تاریخ ایران زیر سؤال برد و برای همیشه جور آن را از سر مردم كم كرد و آزادگی و ظلم ستیزی امام حسین(ع) در وجود امام خمینی متجلی گشت.

آن روح قدسی می‏گوید:

«حضرت سیدالشهداء به همه آموخت كه در مقابل ظلم، در مقابل ستم، در مقابل حكومت جائر چه باید كرد.»(۸)

و در جای دیگر فرموده‏اند:

«امام مسلمین به ما آموخت كه در حالی كه ستمگران زمان به مسلمین حكومت جائرانه می‏كنند در مقابل او اگرچه قوای شما ناهماهنگ باشد بپاخیزید و استنكار كنید. اگر كیان اسلام را در خطر دیدید فداكاری كنید و خون نثار نمائید.»(۹)

غلامرضا گلی زواره


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.