سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
انحطاط سرمایه سالاری
برای گریز از گرفتار شدن در گرداب انحطاط سرمایهسالاری و استقرار نظام اقتصادی مبتنی بر عدالت و احترام به حقوق تمامی انسانها، نمیتوان چارهای جز به چالش کشیدن تفکر مبتنی بر اومانیسم زاییده مدرنیته متصور شد؛ چالشی که لاجرم به مبارزهای تمام عیار در مقابل فزونطلبی و تمامیت خواهی دنیای مدرن استعمارپیشه منتج خواهد گردید؛ مبارزهای که نمیتواند محدود به ساحتی از امپریالیسم سیاسی، اقتصادی، فرهنگی یا نظامی باشد.
در کوتاهترین عبارت، سرمایهسالاری محصول اومانیسم، سودمحوی صرف و مبتنی بر تقسیم کار تخصصی کمی، حس آزمندانه انباشتگری توتالیتاریستی بوروکراتیک میباشد. از ویژگیهای سرمایهسالاری، ضرورت کار تخصصی و فراگیر و به تعبیری، بردهوار است که تنها در یک جامعه لیبرال قابل تحقق میباشد؛ جایی که در آن ابزار وسایل نیل به هدف مقدم بر خود آن میباشند.
در نظام سرمایهسالارانه، سرمایه دیگر همان ثروت انباشته شده نیست بلکه صورت تجسمیافته استیلاجویی پویا و انباشتگر و خودافزای ثروت است که تنها در رابطهای تکنیکی با عالم قابل استحصال است. در واقع در سرمایه با معنای سرمایهسالارانهاش، جوهر استیلاجویی همواره همراه با هستی وجود است. سرمایه ثروتی است که ارزش آن در خصوصیات فیزیکیاش نهفته نیست بلکه امتیاز آن در به کارگیریاش برای ایجاد سرمایه بیشتر است؛ از این رو تفاوت سرمایه مدرن با ثروت در این است که سرمایه ذاتا پویاست و پیوسته از صورت کالا به پول و از پول به کار تبدیل میشود.
در ساحت مدرنیته مفهوم کار نیز به علت تلازم با سرمایه دستخوش تحول میگردد؛ کار معنای سنتی خود به عنوان پرورش دهنده استعدادهای وجود انسان را از دست میدهد و ماهیتی تکنیکی و تصرفگرایانه پیدا میکند. در مفهوم جدید کار، هدف به دست آوردن سود یا درآمد، به گونهای غیرقابل کنترل است به همین دلیل ماهیت کار اساسا مفهومی از خود بیگانه یافته و به همین علت انسانها دائما در تلاشند تا از شر آن به ساحل نجات اوقات فراغت پناه ببرند.
سرمایهسالاری به طور ظاهری امکانات مادی و رفاهی را بسیار افزایش داده اما چون ذات آن بر فزونطلبی، حرص و سودجویی نهاده شده و نیز به دلیل توزیع ناعادلانه درآمدها و ثروتها، انسانها را وامیدارد دائما در تلاش برای ارضای نیاز بیمارگونه به مصرف و تنوع دهشتناک مصرفزدگی، در عین احساس ناکامی مداوم باشند. این پروسه دردناک در عین گستردگی و تنوع مادی، غالبا همراه با کمبود، نقص و تلاش برای به دست آوردن پول بیشتر برای خریدن کالاهای بهتر است؛ از این رو از آن با عنوان فقر مدرن نام میبرند.
اساسا سرمایهسالاری زاییده مدرنیسم است چرا که اصلا علم اقتصاد همزمان با اقبال عمومی نسبت به معرفتشناسی دکارتی بوجود آمد به طوری که پیش از آن و در قرون وسطی از اصلیترین تعالیم کلیسا ممنوعیت تجارت برای جامعه بجز اشراف و پادشاهان بود.
سرمایهسالاری از زمان پیدایش تا امروز مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته است:
۱) کاپیتالیسم تجاری: تاریخ سرمایهسالاری همزمان با استعمار هند و کشورهای آمریکای لاتین توسط پرتغالیها به عنوان تاجر و اسپانیانیها به عنوان غاصب در قرن پانزدهم آغاز شد. در واقع درخت سرمایهسالاری با خون آمریکاییان و آسیاییها و با جنایات اروپاییان بالیدن آغاز کرد. تا قبل از شروع این غارتها، تنها زمین ثروت محسوب میشد که تحت انحصار و مالکیت اشراف قرار داشت ولی پس از آن طلا و سنگهای قیمتی استخراج شده از سرزمینهای استعماری به دست بورژواها و خرده زمینداران که تا آن زمان جزو قشر متوسط جامعه بودند افتاد که باعث گردید تا حدی هم ردیف با اشراف شده و از نفوذ اجتماعی و سیاسی در جامعه برخوردار شوند. با ظهور نخستین اشکال سرمایهسالاری در این دوران، حس عمیق سودجویی و به تبع آن راههای جدید تجارت با انگیزه کسب ثروت، آن هم به هر طریق ممکن و شروع انباشت سرمایه خلق شد.
۲) کاپیتالیسم صنعتی لیبرال (تطور سرمایهسالاری): با وقوع انقلاب صنعتی و تغییر چهره شهرها و جوامع اروپایی، سرمایههای انباشت شده در دوران کاپیتالیسم تجاری به حوزه صنعت تغییر مسیر یافت که آن هم مستقیما از استثمار نیروی کارگران فقیر تغذیه میکرد. به لحاظ سیاسی، این دوران مصادف با انقلابهای بزرگ همچون انقلاب کبیر فرانسه و جنگهای استقلال آمریکا بود، به همین دلیل از لحاظ ایدئولوژیکی صبغهای کاملا لیبرال به خود گرفت. سرمایهسالاران این دوره نیز همچون سلف تاجر خود اهل امساک و خست بودند. در این دوران سرمایهسالاری هنوز وارد مرحله انحصارگری نگردیده بود و به همین دلیل امکان رقابت فراگیر بین صاحبان سرمایه و موفقیت برخی از آنها در میدان رقابت فراهم بود. در این دوران، سرمایهسالاری تماما مبتنی بر اقتصاد کالایی و بازاری شد و قیود سنتی ماقبل مدرن که مانع اعمال مکانیسم بازار در اقتصاد بود به طور کامل از بین رفت.
۳) امپریالیسم: در دهههای پایانی قرن نوزدهم، اقتصاد رقابتی تقریبا و تدریجا حذف گردید و در تمامی قلمروهای اقتصادی، انحصار تولید و توزیع توسط شرکتهای بزرگ و غولآسا جانشین امکان رقابت بین سرمایههای فردی و کوچک شد؛ همچنین رویکرد مبتنی بر صدور سرمایه، جای خود را به صدور کالا و غارت دو چندان اقتصادی توسط انحصارات بزرگ سرمایهسالارانه داد. غارت جهان غیرغربی این امکان را پدید آورد که طبقه متوسط جامعه غربی از سود این غارتگری عظیم اقتصادی بهرهمند گردید و بدینسان تا حدی از ظرفیت انقلابی و اعتراضی ایشان کاسته شد. همچنین در عصر امپریالیسم، روزگار جهانی شدن سرمایهسالاری آغاز گردید و زمینه حاکمیت کارتلهای بینالمللی پدیدار شد.
۴) کاپیتالیسم ناسیونال سوسیالیستی: این دوران حد فاصل پس از وقوع جنگ جهانی اول تا پایان جنگ جهانی دوم را در بر میگیرد. قطببندی سهگانه کاپیتالیسم که عبارت بودند از کاپیتالیسم امپریالیستی نیمه لیبرال، کاپیتالیسم ناسیونال سوسیالیستی که مبتنی بر اقتصاد متمرکز دولتی بود و کاپیتالیسم سوسیالیستی که مبتنی بر توتالیتاریانیسم سیاسی بود در همین دوران شکل گرفت. در این دوره نیاز آزمندانه قطبهای سرمایهسالار به بهرهکشی از ملل محروم آسیایی و آفریقایی آنها را برای بار دوم در تقابل با یکدیگر قرار داد و منجر به بروز جنگ جهانی دوم گردید؛ این جنگ باعث زوال نظام کاپیتالیسم فاشیستی و تحول ساختار اقتصادی نظامهای کاپیتالیستی نیمه لیبرال شد.
۵) تغییر قطببندی امپریالیستی و آغاز جنگ سرد: در این دوران دو اتفاق مهم روی داد؛ اول اینکه در انتهای سوسیال دموکراتیک و مبتنی بر اقتصاد رفاه نوعی بحران تورمی رکودی فراگیر بروز کرد که در نهایت منجر به شکست برخی دولتهای سوسیال دموکراتیک گردید؛ دوم اینکه در پایان دهه هشتاد قطب سوسیال امپریالیست در مسابقه اقتصادی برای سیطره بر نظام جهانی دچار شکست و اضمحلال گردید و اصلیترین دولتهای آن نظیر اتحاد جماهیر شوروی و دولتهای سوسیالیستی اروپای شرقی به طور کامل منهدم و نابود گشتند.
۶) تغییر آرایش درونی کاپیتالیسم جهانی: در این دوران بحران رکودی تورمی به صورت گستردهای دامنگیر نظام سرمایهسالاری جهانی گردید و قطببندی دنیای امپریالیستی با شکست اردوگاه سوسیالیسم مجددا تغییر کرد و نوعی بحران هژمونی در نظام اقتصاد جهانی شکل گرفت. شرکتهای غولآسای چند ملیتی عملا سیطره تام و تمامی بر همه حوزههای اقتصادی یافتند و با گسترش بیسابقه جهانی شدن اقتصاد، مرزهای دولت ملی تدریجا در آستانه فروپاشی قرار گرفت. بحران درونی کاپیتالیسم جهانی و تشدید تضاد بین جهان سلطهگر شمال و جهان گرسنه و استثمار شده جنوب، نظام سرمایهسالاری را با بحرانی جدی و بیسابقه روبرو ساخت. برای ساکنان نیمکره جنوبی، دو دهه گذشته جز نزول سطح زندگی، از دست دادن حاکمیت اقتصادی و کاملا پوشالی شدن استقلال سیاسیشان حاصل دیگری نداشته است و این چیزی نیست جز باز مستعمرهگی. بحران بدهیها در کشورهای جهان سوم و به بنبست رسیدن مدلهای توسعه، عملا راهی جز در پیشگیری طریقی مستقل و رادیکال برای جنوب باقی نمیگذارد و این به معنای آغاز انحطاط کاپیتالیسم جهانی بود.
نمیتوان در مورد اینکه حباب سرمایهسالاری تا چه حد بزرگ خواهد شد و زمان منفجر شدنش کی خواهد بود پیشبینی دقیقی کرد ولی تضادهای روزافزون، بروز فاجعهای را خبر میدهند که در این مرحله افت و خیز درازمدت نظام رو به زوال سرمایهداری آشکار شده است. امروز میتوان عناصری هر چند کوچک ولی تند و تیز از رعد و برقی را ببینیم که در آینده همه جهان را فرا خواهد گرفت.
سقوط جنوب و گسترش ناامنی در شرایط کار و زندگی اکثر مردم شمال، هر دو نتیجه یک مسأله هستند و آن چیزی نیست جز استراتژی فراگیر جهانی واپسرانی اقتصادی که توسط نخبگان سیاسی وابسته به کارتلهای اقتصادی تدوین شده است. انگیزه اصلی این استراتژی، تحکیم سرکردگی بنگاههای تولید در داخل و تداوم سلطه در اقتصاد بینالمللی است. بحران بدهی سال ۱۹۸۲ در جنوب، راه را برای تحمیل برنامههای ساختاری از طرف بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، به منظور کنار زدن دولت از زندگی اقتصادی باز کرد. هدف این برنامهها این بود که با از میان برداشتن موانع موجود از سر راه صادرات کشورهای شمال و حذف محدودیتها برای سرمایهگذاری خارجی در داخل کشورهای جنوب، موجبات تضعیف گروههای داخلی کارآفرین در این کشورها را فراهم آورند؛ اما آنچه امروز واقعیت محسوب میشود این است که کسانی که بسیار مطمئن و آسوده به نظر میرسیدند در واقع در دل دچار واهمه و تشویش فراواناند چرا که امکانات خود را بیش از اندازه به کار بسته و در سراشیبی سقوط قرار گرفتهاند.
گویی همه نیروهای خرد و کلان، از گوشه و کنار عالم جمع شدهاند و جهان را به سمت یک واقعه هولناک سوق میدهند. سرمایهسالاری و پیش از آن کلیت تمدن مدرن با یک انحطاط جبرانناپذیر و غیرقابل بازگشت دست به گریبان شده است. هر چقدر هم که اقتصاددانان نئولیبرال نمودار رسم کنند و فرمول ریاضی خلق نمایند. وجود بحران و عمق آن یک واقعیت عینی و جدی است که دلالت بر شکست تاریخی مدرنیته و به تبع آن سرمایهسالاری دارد؛ شکستی که تدریجا و از پس بحران اقتصادی جاری به تدریج رخ خواهد نمایاند و حقیقت فروپاشی سامان اقتصاد غربی بر همگان مسجل خواهد شد.
اساسا سرمایهسالاری زاییده مدرنیسم است چرا که اصلا علم اقتصاد همزمان با اقبال عمومی نسبت به معرفتشناسی دکارتی بوجود آمد به طوری که پیش از آن و در قرون وسطی از اصلیترین تعالیم کلیسا ممنوعیت تجارت برای جامعه به جز اشراف و پادشاهان بود پس برای گریز از گرفتار شدن در گرداب انحطاط سرمایهسالاری و استقرار نظام اقتصادی مبتنی بر عدالت و احترام به حقوق تمامی انسانها، نمیتوان چارهای جز به چالش کشیدن تفکر مبتنی بر اومانیسم زاییده مدرنیته متصور شد؛ چالشی که لاجرم به مبارزهای تمام عیار در مقابل فزونطلبی و تمامیت خواهی دنیای مدرن استعمارپیشه منتج خواهد گردید؛ مبارزهای که نمیتواند محدود به ساحتی از امپریالیسم سیاسی، اقتصادی، فرهنگی یا نظامی باشد. واضح است که چنین چالشی در ضمن انقیاد در مدلهای توسعهای سرمایهسالارانه فاقد اصالت و اعتبار بوده و عملا حاصلی جز شکست در پی نخواهد داشت. پس باید پذیرفت که امحا سرمایهسالاری جز با رهایی از بند مدرنیته و حرکت در شاهراه اعتدال و عدالت امکانپذیر نیست. از این رو آنان که تحت لوای تفکرات پرطمطراق مدرن نظیر ناسیونالیسم، لیبرالیسم یا اشکال ظاهرا بهینه شده آنها به دنبال توسعه پایدار هستند، یا جاهلاند و یا مغرض.
نویسنده: محمد مهدی یاقوتی
منابع
۱. آرون، ریمون، پنجاه سال اندیشه سیاسی، ترجمه عبدالحسین نیکگهر، نشر علمی، تهران.
۲. تورن، آلن، (۱۳۸۰)، نقد مدرنیته، ترجمه مرتضی مردیها، نشر گام نو، تهران.
۳. وینسنت، اندرو، (۱۳۸۷)، ایدئولوژیهای مدرن سیاسی، ترجمه مرتضی ثاقبفر، نشر ققنوس، تهران.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سید ابراهیم رئیسی سیدابراهیم رئیسی رئیس جمهور رئیسی سقوط بالگرد رئیسی ایران شهادت بالگرد تبریز حسین امیرعبداللهیان دولت سیزدهم شهادت رئیسی
تهران کنکور هواشناسی شورای شهر تهران شهرداری تهران تعطیلی مدارس هلال احمر سانحه بالگرد رئیسی پلیس سیل قوه قضاییه بارش باران
قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا بورس خودرو یارانه بازار خودرو دلار حقوق بازنشستگان بازنشستگان ایران خودرو سایپا
شهادت رئیس جمهور سینمای ایران پیام تسلیت تلویزیون لیلا حاتمی سریال آیت الله سید ابراهیم رئیسی سینما شعر رسانه ملی نمایشگاه کتاب زری خوشکام
کنکور ۱۴۰۳ گوگل دانش بنیان تجهیزات پزشکی دانشگاه تهران تلسکوپ فضایی هابل باتری
رژیم صهیونیستی ترکیه جنگ غزه اسرائیل فلسطین غزه روسیه امیرعبداللهیان آمریکا چین حماس اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر رئال مادرید باشگاه پرسپولیس لیگ برتر ایران لیگ برتر انگلیس فدراسیون فوتبال بازی باشگاه استقلال منچسترسیتی
هوش مصنوعی مایکروسافت تبلیغات سامسونگ اپل ناسا نمایشگاه ایران هلث موبایل آیفون
سرطان سزارین رژیم غذایی آلزایمر طول عمر زایمان افسردگی فشار خون مغز انسان دیابت