سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

مدیریت در بحران تحلیلی از جنگ خندق


مدیریت در بحران تحلیلی از جنگ خندق

زندگی رسول گرامی اسلام ص و ائمه اطهار ع سرشار از نكاتی است كه اگر با نگاهی نو به آن توجه شود, بسیاری از خط مشی ها و سیاست های اصولی در حوزه های مختلف علمی, معرفتی, اجتماعی, سیاسی, دفاعی و شناسایی خواهد شد

● پژوهشی موردی در مدیریت پیامبر اكرم(ص) در غزوه احزاب

زندگی رسول گرامی اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) سرشار از نكاتی است كه اگر با نگاهی نو به آن توجه شود، بسیاری از خط مشی‏ها و سیاست‏های اصولی در حوزه‏های مختلف علمی، معرفتی، اجتماعی، سیاسی، دفاعی و... شناسایی خواهد شد. بررسی دقیق و همه جانبه ابعاد مختلف زندگی این بزرگان، مخصوصا با شیوه‏های جدید و بابهره‏گیری از آخرین دستاوردهای علمی، از ضرورت‏های جوامع اسلامی است.

یكی از حساس‏ترین و سرنوشت‏سازترین حوادث صدر اسلام، غزوه احزاب است. مورخان، این غزوه را بیشتر از آن جهت‏با اهمیت می‏دانند كه آخرین صحنه تهاجم دشمن به نیروهای اسلام و نقطه اوج اقدامات دفاعی مسلمین بود. اما آن‏چه كمتر در منابع تاریخی مورد توجه قرار گرفته، مدیریت این حادثه سرنوشت‏ساز و مهم است.

مدیریت پیامبر اكرم(ص) در جریان این غزوه ابعاد مختلفی دارد. در مقاله حاضر كوشش شده‏است، در حد امكان یكی از اقدامات مدیریتی پیامبراكرم(ص) در جریان یكی از تدابیر آن حضرت یعنی «حفرخندق‏» مورد بحث و بررسی قرار گیرد. البته مقاله حاضر به مدیریتی كه رسول الله(ص) در جریان حفر خندق اعمال فرمودند محدود نمی‏شود، بلكه موضوع اداره و بهره‏گیری كامل از این اقدام دفاعی هم مورد بحث قرار می‏گیرد.

● طرح مسئله

مسلمین پس از اطلاع از آغاز تهاجم قریش، حداكثر هشت روز فرصت داشتند تا نسبت‏به انجام هرگونه اقدام تدافعی تصمیم‏گیری كنند.

تصمیم پیامبر(ص) به حفر خندق یكی از بهترین نمونه‏های تصمیم‏گیری شجاعانه است. خندقی به طول حداقل پنج كیلومتر با عرض تقریبی هفت تا ده متر و عمق حداقل سه‏متر، مستلزم حجم عظیمی از خاكبرداری است، در حالی كه تمام نیرویی كه در اختیار پیامبر(ص)بود به سه هزار نفر نمی‏رسید. حال این سؤال مطرح است كه چه مدیریتی اعمال شد كه توانست‏با وجود همه محدودیت‏ها این اقدام كم نظیر را انجام دهد و به نتیجه مطلوب برساند؟

● تصویر اجمالی حادثه

غزوه احزاب بنابر قول مشهور در شوال سال پنجم هجری (۱) و در ناحیه شمال و غرب مدینهٔ النبی واقع شد. قرآن مجید در چهار سوره و در قریب ۲۲ آیه به مسائل مختلف این جنگ اشاره كرده‏است. (۲)

سپاه مشركین از سه لشكر به ترتیب زیر تشكیل شده‏بود:

- لشكر قریش و هم‏پیمانانش به رهبری ابوسفیان بن حرب، كه فرماندهانی چون خالدبن‏ولید، عكرمهٔ بن ابوجهل، عمروعاص، صفوان‏بن امیه و عمروبن عبدود در آن شركت داشتند. مجموعه نیروهای تحت فرماندهی ابوسفیان - با احتساب بنی‏سلیم - ۴۷۰۰ نفر بودند كه بیش از ۳۰۰ اسب و ۱۵۰۰ شتر به همراه داشتند. (۳) این نیروها پس از نزدیك شدن به مدینه در محلی موسوم به «رومهٔ‏» مستقر شدند.

- لشكر غطفان و هم‏پیمانان آن‏ها از قبایل نجد، به فرماندهی «عیینهٔ بن حصن فزاری‏» و مسعود بن رخیله و حارث بن عوف جمعا به استعداد ۱۸۰۰ نفر، كه در نزدیكی «احد» اردو زدند و تعداد ۳۰۰ اسب همراه این لشكر بود. (۴)

- بنی اسد به فرماندهی طلیحه‏بن خویلد اسدی، هم‏چنین یهودیان بنی‏نضیر كه قریش را همراهی می‏كردند و نقش آن‏ها بیشتر تقویت فكری و روحی این حركت نظامی بود. یهودیان بنی‏قریظه هم با شكستن پیمان، متحد احزاب محسوب می‏شدند. اكثر مورخان تعداد نفرات احزاب را مجموعا ده هزار نفر گفته‏اند. (۵) اما این عدد به نظر اندكی اغراق‏آمیز می‏رسد. احتمالا مجموع سپاه قریش و متحدانش از حدود ۸۰۰۰ نفر متجاوز نبوده‏است.

امتیاز عمده سپاه احزاب كه تا آن زمان در منطقه حجاز كم نظیر بود، برخورداری از سواره نظامی با حداقل ۶۰۰ اسب بود كه برتری كامل آنان بر نیروهای اسلام را تضمین می‏كرد. به احتمال قریب به یقین، نگرانی عمده مسلمین از همین بخش سپاه احزاب بوده است. طبعا اولین اقدام مؤثر سپاه اسلام هم باید به نحوی طراحی می‏شد كه بتواند سواره نظام دشمن را زمین گیر و بی‏اثر كند.

● موقعیت مسلمانان

بنا به روایت ابن اسحاق، تعداد نفرات سپاه اسلام در جریان غزوه خندق ۳۰۰۰ نفر بوده‏است. (۶) به نظر می‏رسد كه این قول اندكی خوش‏بینانه و همراه با اغراق باشد. احتمالا این رقم با احتساب نوجوانان و جوانان و هم‏چنین همراهی كراهت‏آمیز برخی از منافقین است. لازم به ذكر است كه تعداد اسب‏های مسلمین در غزوه خندق سی و چند اسب بوده‏است. (۷)

بنا به گفته واقدی چهار روز پس از حركت قریش از مكه، سواران خزاعه خبر حركت احزاب را به پیامبراكرم(ص) رساندند. (۸) فاصله میان مكه و مدینه برای سپاهی كه با ساز و برگ جنگی حركت می‏كرد، ده تا دوازده روز راه بوده‏است. بنابراین پیامبر اكرم(ص) و مسلمین تنها شش تا هشت روز برای اتخاذ هرگونه تدبیر و تصمیمی فرصت داشته‏اند.

● وضعیت عمومی مدینه و روحیه مسلمین

در هر اقدام اجتماعی، سیاسی و نظامی، علاوه بر رهبری، باید به دو ركن دیگر توجه شود:

- وضعیت و شرایط عمومی جامعه: شرایط ساختاری هر جامعه و نحوه ارتباط و مناسبات افراد و كانون‏های مختلف اجتماعی متناسب با شرایط هر جامعه، در روند تحولات اجتماعی نقش تعیین كننده‏ای دارد. گسستگی یا همبستگی اجتماعی، كه در جامعه آن روز مدینه به كیفیت تعامل قدرت‏های قبیله‏ای حاضر در شهر بستگی داشت، از جمله عوامل مؤثر در همبستگی یا گسستگی نیروهای درونی شهر به حساب می‏آمد. تدابیری كه از قبل اندیشیده شده بود، شرایط مطلوب این همبستگی را فراهم كرده‏بود. انعقاد پیمان‏نامه عمومی مدینه، عقد اخوت، و بنای مسجد جهت ایجاد انسجام در فعالیت‏های مختلف جامعه از جمله اقداماتی بود كه پیامبراكرم(ص) جهت تحقق شرایط وحدت اجتماعی اندیشیده‏بودند.

- وضعیت نیروی انسانی: نیروی انسانی ركن اصلی در هر اقدام مدیریتی است. عواملی چون كمیت و آمار نیروهای در اختیار، شرایط روحی نیروها، ارتباط درونی نیروها، نحوه و چگونگی تنظیم رابطه مدیران ستادی و نیروهای در صف، عواملی هستند كه می‏توانند در زمینه‏سازی موفقیت‏یا عدم موفقیت‏یك اقدام اجتماعی یا نظامی تاثیر گذار باشد. در صورت تحقق شرایط مطلوب نسبت‏به دو عامل فوق، نفش رهبری و مدیریت‏به عنوان عامل هماهنگی و بهره‏برداری از شرایط اجتماعی مناسب و نیروی انسانی آماده، موضوعیت‏خواهدیافت.

پس از انتشار خبر حركت احزاب در مدینه، جو عمومی شهر دستخوش تلاطم گردید. بهترین تصویر از شرایط عمومی مدینه، و دسته‏بندی گروه‏های حاضر در شهر را قرآن مجید طی ۱۷ آیه در سوره احزاب ارائه كرده‏است. دراین آیات با دقت‏شگفت‏انگیز و روانكاوانه‏ای از روحیات و مواضع گروه‏های مختلف، در جریان غزوه احزاب، پرده برداشته است. از نظر قرآن این گروه‏ها به سه دسته كلی تقسیم می‏شوند:

الف - مؤمنین: مطابق آیات قرآن، كسانی كه در این گروه جای می‏گیرند بسیار معدودند. اینان یاران خالص و فداكار پیامبر اكرم(ص) بوده‏اند كه در هر شرایطی هیچ‏گونه تردیدی در اعتمادشان به خدا و رسول ایجاد نمی‏شد. این آیه از سوره‏احزاب در حق این گروه نازل شده‏است:

و لما رءالمؤمنون الاحزاب قالوا هذا ما وعدنا الله و رسوله و مازادهم الا ایمانا و تسلیما; (۹)

و چون مؤمنان دسته‏های دشمن را دیدند، گفتند: «این همان است كه خدا و فرستاده‏اش به ما وعده دادند و خدا و فرستاده‏اش راست گفتند»، و جز بر ایمان و فرمانبرداری آنان نیفزود.

ب - نافقین: كسانی‏كه با اجبار و اكراه اسلام را پذیرفته بودند و در دل كینه رسول خدا(ص) را می‏پروراندند، در موقعیت‏های مناسب از ضربه زدن و خدمت‏به دشمنان اسلام دریغ نمی‏كردند. قرآن مجید این گروه را معرفی و باطن آنان را آشكار كرده‏است:

و اذ یقول المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض ما وعدنا الله و رسوله الا غرورا × و اذ قالت طائفهٔ منهم یا اهل یثرب لا مقام لكم فارجعوا...; (۱۰)

و هنگامی كه منافقان و كسانی كه در دل‏هایشان بیماری است می‏گفتند: «خدا و فرستاده‏اش جز فریب به ما وعده‏ای ندادند». × و چون گروهی از آنان گفتند: «ای مردم مدینه، دیگر شما را جای درنگ نیست، برگردید».

ج - معوقین و مرددین: اینان مسلمانانی بودند كه به خاطر ضعف شخصیت‏یا ضعف ایمان، معمولا در شرایط حساس و در جریان حوادث، گرفتار تردید و ترس می‏شدند و علاوه بر آن، این روحیه را به دیگران هم منتقل می‏كردند.

قرآن كریم در مواضع مختلف ضمن بررسی نهضت انبیا به این گروه اجتماعی اشاره كرده، و حتی گاهی در كنار منافقین و تحت عنوان «الذین فی قلوبهم مرض‏» از آن‏ها یاد كرده‏است. در سوره احزاب هم خداوند ویژگی‏های روانی و شخصیتی این گروه را آشكار كرده‏است:

قد یعلم الله المعوقین منكم و القائلین لاخوانهم هلم الینا و لا تاتون الباس الا قلیلا; (۱۱)

خداوند كارشكنان [و مانع شوندگان] شما و آن كسانی را كه به برادرانشان می‏گفتند: «نزد ما بیایید» و جز اندكی روی به جنگ نمی‏آورند [خوب] می‏شناسد.

معمولا این گروه در سختی و شرایط بحرانی، با منافقین احساس همراهی و همگامی بیشتر می‏كنند. گاهی با عذر و بهانه‏های به ظاهر موجه، موضع ماموریت و مسئولیت‏خود را ترك كرده و چون باطنا منافق نیستند، یا به جهت آینده‏نگری و توجیه خود و دیگران، سعی می‏كنند خودشان را با رهبری هماهنگ نشان دهند. قرآن مجید این حالات و روحیات را افشا می‏فرماید:

... و یستاذن فریق منهم النبی یقولون ان بیوتنا عورهٔ وما هی بعورهٔ ان یریدون الا فرارا; (۱۲)

و گروهی از آنان از پیامبر اجازه می‏خواستند و می‏گفتند: «خانه‏های ما بی‏حفاظ است‏» و[لی خانه‏هایشان] بی‏حفاظ نبود، [آنان] جز گریز [از جهاد] چیزی نمی‏خواستند.

این گروه همواره در معرض بازگشت‏به كفر قرار دارند، زیرا قدرت برای آنان اصالت دارد. به همین دلیل بسیار غیر قابل اعتمادند:

و لو دخلت علیهم من اقطارها ثم سئلوا الفتنهٔ لاتوها و ماتلبثوا بها الا یسیرا; (۱۳)

و اگر از اطراف [مدینه] مورد هجوم واقع می‏شدند و آنگاه آنان را به ارتداد می‏خواندند، قطعا آن را می‏پذیرفتند و جز اندكی در این [كار] درنگ نمی‏كردند.

در عین حال این گروه اجتماعی گروهی پر مدعا، متوقع و طلبكارند. به تعبیر قرآن، هرچند در شرایط خطر چشمانشان از ترس، حالت چشمان مشرف به مرگ را دارد، اما وقتی شرایط عادی شود زبان دراز، گستاخ، مدعی و طلبكار می‏شوند:

اشحهٔ علیكم فاذا جاء الخوف رایتهم ینظرون الیك تدور اعینهم كالذی یغشی علیه من الموت فاذا ذهب الخوف سلقوكم بالسنهٔ حداد اشحهٔ علی الخیر...; (۱۴)

بر شما بخیلانند، و چون خطر فرارسد آنان را می‏بینی كه مانند كسی كه مرگ او را فرو گرفته، چشمانشان در حدقه می‏چرخد [و] به سوی تو می‏نگرنند; و چون ترس برطرف شود شما را با زبان‏هایی تند نیش می‏زنند; بر مال حریصند.

در مجموع می‏توان گفت كه با توجه به شرایطی كه اشاره شد و نیز وضعیت كمی و كیفی نیروهای اسلام، رهبری پیامبر اكرم(ص) در جنگ احزاب یكی از دشوارترین مدیریت‏ها در شرایط نامناسب بوده‏است.

جهت‏شناسایی روش مدیریت پیامبر(ص) ضروری است ابعاد برنامه‏ریزی، تعیین استراتژی، سازماندهی، مدیریت نیروی انسانی، كسب اطلاع و خبر رسانی و نظارت و كنترل، در مدیریت و رهبری رسول خدا(ص) مورد دقت و بررسی قرار گیرد.

● برنامه ریزی و تعیین استراتژی

با بررسی جزئیات غزوه خندق به راحتی می‏توان به این واقعیت رسید كه پس از وصول خبر حركت احزاب، پیامبراكرم(ص) سیاستی دفاعی را اتخاذ كردند. جهت تحقق این هدف، بهترین تدبیر ماندن در شهر و بهره برداری از كلیه امكانات و توانایی‏های درون شهری بود. ماندن در شهر می‏توانست‏سپاه اسلام را به لحاظ پشتیبانی و تداركات در یك جنگ دفاعی طولانی یاری دهد. با توجه به برتری كمی سپاه دشمن و برخورداری آنان از بیش از ۶۰۰ اسب كه به آن‏ها تحرك فوق‏العادهٔ‏ای می‏بخشید، مهم‏ترین اقدام، جلوگیری از تهاجم اولیه دشمن و بی‏اثر كردن نقش سواره نظام بود.

منبع : وبلاگ کربلای ایران


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.