دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

نگرش خودرهبری و الگوهای تفکر کارآفرینی


نگرش خودرهبری و الگوهای تفکر کارآفرینی

نک و همکارانش برای تشریح استراتژی شناختی گفتگوی با خود جملاتی از داستان قطار کوچولوی آبی را که بارها شنیده ایم: «فکر می کنم می­توانم­، فکر می­کنم می­توانم» نقل می­کنند. این عبارت …

نک و همکارانش برای تشریح استراتژی شناختی گفتگوی با خود جملاتی از داستان قطار کوچولوی آبی را که بارها شنیده ایم: «فکر می کنم می­توانم­، فکر می­کنم می­توانم» نقل می­کنند. این عبارت ساده برای بسیاری از کارآفرینان به ویژه کارآفرینان جامعه امروز ما کاربرد دارد.

قضیه از این قرار است: قطار کوچولو با مهربانی پرسی: «دوستانم موضوع چیست؟»عروسک ها و اسباب بازی­ها داد­ زدند: «قطار کوچولوی آبی آیا ما را به بالای کوهستان خواهی برد؟ موتور ما از کار افتاده و پسرها و دخترهای خوب هیچ عروسکی برای بازی کردن و غذایی برای خوردن ندارند. مگر اینکه تو به ما کمک کنی. لطفاً، لطفاً به ما کمک کن ای قطار کوچولوی آبی» قطار کوچولوی آبی گفت: «من خیلی بزرگ نیستم از من فقط برای کشیدن واگن­ها در حیاط استفاده می­کنند. من هیچ وقت بالای کوه نرفته ام.» عروسک ها و اسباب بازی­ها فریاد زدند:«اما ما باید قبل از آنکه بچه ها بیدار شوند به بالای کوه برویم.» قطار کوچولوی آبی به چشمان پر از اشک عروسک­ها نگاه کرد. او به دختران و پسران خوبی فکر کردکه اگر به آنها کمک نمی کرد نه اسباب بازی برای بازی کردن داشتند و نه غذایی برای خوردن. پس گفت: «فکر می کنم می توانم. فکر می کنم می توانم. فکر می کنم می توانم.» قطار کوچولوی با سرعت بیشتر و بیشتری بالا می رفت تا اینکه به قله کوه رسید. قطار کوچولوی آبی خندید و در حالی که آماده می شد تا به پایین کوه بازگردد، با خود اندیشید:«فکر کردم و توانستم فکر کردم و توانستم فکر کردم و توانستم.» این عبارت که مربوط به داستانی کودکانه است. نمونه­ای از یک استراتژی شناختی است که آن را «گفتگو با خود» می­نامند. روشی که قطار کوچولوی آبی با خودش صحبت می­کرد. با سه اصل کلیدی در ارتباط مستقیم بوده است.

www.new-manager.blogfa.com