چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
روش شناسی آل احمد در مردم نگاری
● مقدمه
یک بخش مهم در هر علمی مبنای روششناختی آن است. قوام هر کار پژوهشی نیز بسته به اجرای درست روش تحقیق آن دارد. در سنت پژوهشی انسانشناسی و کارهای مردمنگاری در ایران هر چند نتوان آثار گستردهای از مردمنگاری و مردم شناسی آکادمیک یافت، لیکن در خارج از حوزه آکادمیک کسان بسیاری بودهاند که میراثی مردمنگارانه و مردمشناختی در کارهای خود برجای گذاشتهاند. از جمله این کسان جلال آل احمد است که بالاخص با تک نگاریهایش، خدمات شایانی به پژوهشهای اجتماعی فرهنگی داشته و آثار تکنگاری او جزء ادبیات غیرآکادمیک مردمشناسی ایران هستند. در این میان «تاتنشینهای بلوک زهرا» که حاصل یادداشتهای او طی سفرهای متعددش به این مناطق (خانه دامادشان) است، بالاخص برای تاریخ و فرهنگ مردمی که بیش از آنکه یک قوم منسجم به معنای دقیق انسانشناختیاش باشند، بیشتر بازماندههای یک قوم کهن ایرانی هستند - یعنی تاتها - بسیار ارج و اهمیت دارد. بخشهای بسیار مهمی از فرهنگ و زبان این قومیت یا گروه قومی ـ زبانی در این اثر بیان شده، اما نکته اصلی در کارهای تکنگاری آل احمد، جدای از جنبههای دیگرش، مباحث روششناختی و مبانی معرفت شناسی روشی اوست. به هر حال او با وجود عدم آگاهی آکادمیک از روشها و قواعد مردمنگاری و مردمشناسی دست به تهیه و تدوین تکنگاریهایی زده که جزئی از میراث این رشته در ایران میباشند، لذا فهم این روشهای تحقیق و پیش فرض های معرفتی آن در کارهای آل احمد، به فهم بخشی از روشها و پیش فرضهای تحقیق مردمشناختی غیرآکادمیک در سنت پژوهشهای اجتماعی و فرهنگی ایران کمک میکند. برای این هدف کتاب «تاتنشینهای بلوک زهرا» مورد بررسی قرار خواهند گرفت که پس از معرفی این کتاب و بیان خلاصهای از آن به نقد روششناسی انسانشناختی و نقد مردمنگارانه آن خواهم پرداخت.
● معرفی کتاب
کتاب «تاتنشینهای بلوک زهرا» جلال آل احمد، از جمله آثار اوست که در زمان حیاتش چاپ شده، این کتاب حاصل سفرهای متعدد آل احمد به این روستاها است و با ازدواج خواهرش با ملایی که قرار بود به این روستاها برود، از دوران کودکی او شروع میشود و بیست سال ادامه پیدا میکند و به قول خودش هر دو سه تابستانی، سری به آنجا میزده و در این اثناء یادداشتهای پراکنده در ابتدا و بعد یادداشتهای منسجم و منظمتری را تهیه کرده است و پس از چند سال با تدوین و تنقیح این یادداشتها این «رساله» را منتشر کرده است.
آل احمد هر چند به معنای آکادمیک یک مردمشناس نبود، لیکن در همة کارهای او بالاخص مجموعه کارهای (تکنگاریها و داستانها و رمانها) که در باب فرهنگ ایران زمین، بالاخص فرهنگ روستایی نوشته، نگاه دقیق او که حاکی از بینش انسانشناختی عمیقی است، دیده میشود. او هرچند به انگیزه مستقیم مردمشناسانه به نوشتن این کتاب نپرداخته، لیکن به تعبیر خودش «سعی کرده است با صرف دقتی که اندکی از حد متعارف بیشتر است مجموعه مختصری فراهم بیاورد حاوی تکاپوی زندگی روزمره مردم دهنشین، از آداب و رسوم آنها، از سوگ و سرور گرفته تا لغات و قصهها و متلها و اصطلاحاتشان و از کشت و کار مزرعه گرفته تا تشکیلات اجتماعی بخصوصی که دارند» (۱۳۷۹: ۱۷).
این کتاب آل احمد، به همراه «اورازان» و نقدی که بر «لغات فرس اهالی رامند» به تصحیح منوچهر ستوده در مجلة فرهنگ ایران زمین دارد، از نوشتههای او هستند که به فرهنگ و زبان تاتها ارتباط پیدا میکنند. آل احمد به دلیل ریشه آبا و اجدادیاش که به قول خودش به اورزان برمیگردد و روابط خانوادگی با خواهر و داماد در روستاهای تاتنشین ابراهیمآباد و سگزآباد، نوعی ارتباط با تاتها پیدا میکند که طبق عادت مالوف آل احمد به نوشتن، منجر به چاپ نوشتههایی در باب آنها میشود. شاید از میان متفکران و اندیشمندان برجسته تاریخ و فرهنگ ایران آل احمد با این آثار به همراه یار شاطر از جمله مهمترین متفکرانی بودهاند که به این گروه قومی زبانی پرداختهاند. به همین سبب این کتاب آل احمد ارزش مهمی در تاریخ و فرهنگ تاتها دارد. که در این نوشتار جای پرداختن به نظرات و نوشتههای او در مورد فرهنگ و تاریخ تاتها نیست.
آدرس انتشاراتی این کتاب به طور دقیق بصورت ذیل میباشد:
آل احمد، جلال (۱۳۷۹) تات نشینهای بلوک زهرا؛ تهران: انتشارات فردوسی (۲۲۱ ).
● محتوای کتاب
این کتاب از هشت فصل تشکیل شده است. فصل اول در باب چگونگی آشناییاش با محل و در فصل دوم (کلیات) در باب موقعیت جغرافیایی و وضعیت کلی زندگی این روستائیان و در فصل سوم (آب و ملک) به وضعیت آب و نقشهای اجتماعی وابسته بدان و در فصل چهارم (کار و بار)به معیشت و اقتصاد آنها، در فصل پنجم (خانه و زندگی) به معماری و مسکن و خورد و خوراک آنها و در فصل ششم (سوگ و سرور) به مراسم شادی و عزاداری و در فصل هفتم (افسانه و متل) به فولکلور و فرهنگ عامه آنها و در فصل هشتم (لهجه) فرهنگ مختصری از تاتی و مباحث زبانشناختی در باب این زبان پرداخته است.
● آل احمد و روشهای انسانشناختی (مردمنگاری)
آل احمد در حیطه علوم اجتماعی ایران تأثیرات گستردهای در مطالعات اجتماعی و فرهنگی داشته است. رویکرد آل احمد به نقش و اهمیت این مطالعات با انگیزهای آگاهانه و دقیق همراه بوده است. او در باب تک نگاریهایش مینویسد: «غرضم از چنان کاری از نوشناختن خویش بود و ارزیابی مجددی از محیط بومی و هم به معیارهای خودی » (به نقل: از آزاد ارمکی و عسگری خانقاه، ۲۳:۱۳۷۷) آل احمد در این بررسیهای دم دستی و به ظاهر ساده همیشه به دنبال نکات فرهنگی و تاریخی بوده است. او همیشه در مطالعات خودش به دنبال فهم مسائل بزرگ در مکانهای کوچک (مثل روستاو...) بود. رویکرد انتقادی و نگاه عمیق و تیزبین او در فهم و توصیف امور مورد مشاهده سبب شده جایگاه خاصی در مطالعات فرهنگی و اجتماعی به او بدهد (در این مورد ر.ک: آزاد ارمکی و عسگری خانقاه ۱۳۷۷). تک نگاریهای او نوشته مهمی از حیات روستایی ایران زمین هستند و عمق فهم و دانش او از آن جامعه باعث شده به خوبی بتواند بخش مهمی از حیات جامعه روستایی ایرانی را در آثارش تجلی دهد.
اما از آنجا که هدف این نوشتار، بررسی آل احمد از منظر روششناسی انسانشناختی و مردمنگاری و پیش فرض های معرفت شناختی کارهای اوست ، بالاخص با تاکید بر تکنگاری او دربارة تاتنشینهای بلوک زهرا، لذا به سایر جنبهها و تاثیرات آل احمد پرداخته نخواهد شد.
برای فهم و بررسی کارهای آل احمد در زمینه تکنگاری و نقد روششناسی انسانشناختی آن قبل از هر چیز نیاز به توضیح جایگاه ده و روستا برای آل احمد و در اندیشه اوست. در نگرش خاصی که به روستا در اندیشه آل احمد هست میتوان توجه و تاکید او را در تکنگاریها و رمانهایش در بیان فرهنگ روستایی فهمید. از نظر او «ده واحد بنیادی سازمان اجتماعی تمدن ایران است» و مهمترین وسیله فهم آن نیز هست (آل احمد، ۱۳۷۲) او به روستا به عنوان یکی از سرچشمههای اصالت ایرانی توجه زیادی دارد و در اینباره مینویسد: «من تو قصهها یک مقداری زمینه دهاتی دارم. من ناچار یک همچه علاقهای دارم به آب و خاک، بعد هم توی این آنارشی که فعلاً داریم، توی این هرج و مرج ونیهیلیسم، برگشت به آب و خاک لازمترین چیزه. چرا که بزرگترین علامت نیهیلیسم در مملکت ما، فرار از دهه». (آل احمد، ۱۳۵۷ به نقل از میرزائی، ۱۳۸۰ : ۴-۳۳) به همین دلیل هم هست که آل احمد بیشتر نقدهای خودش را در همین قصهها و تکنگاریهای مربوط به روستاها میزند برای مثال نقدش را از اصلاحات ارضی و تحولات شتابان جامعه ایران و توسعه شتابزده ایرانی در نفرین زمین (۱۳۷۲) که شرح یک روستا و زندگی آن است بیان میکند. آل احمد کسی نیست که از روستاها اطلاعی نداشته باشد. یکبار در صحبتی که با برادرش شمس آل احمد داشتم، شمس برایم از سفرهای طولانی که جلال عمدتاً با پای پیاده و در کوه و کمر و بیابانها به دنبال یافتن یک آبادی انجام میداد، تعریف میکرد. او به دنبال نگه داشتن چراغ فانوسی ده برای همیشه نبود، بلکه او به دنبال این بود که هر تحولی که هم قرار است صورت بگیرد باید از داخل و از درون همین روستاها و اجتماعات ایرانی بجوشد.
جلال آل احمد با این پیشینه فکری به بررسی روستاها میپردازد و به حق باید گفت که در توصیف حیات روستایی هر چند روشی کلاً مدون و یا آکادمیک را پیشه نکرد، اما کارهای بسیار پرقوتی را خلق کرد که برای فهم جامعه روستایی ایران در وضعیت سنتی و در وضعیت تحول شتابانش از مهمترین منابعاند.
اما هدف ما در اینجا پرداختن به نقد معرفت شناختی و روش شناختی آثار اوست ، که این کار را بر مبنای مباحث روشی انسانشاسی و مباحثی از گادامر در باب انواع رابطه میان (من و تو) و مباحثی از پتر وینچ انجام خواهم داد . از این پس با بیان مقدمهای کوتاه در مورد روششناسی انسانشناختی به بررسی کار آل احمد در تات نشینها خواهیم پرداخت.
روشهای انسانشناختی به صورت سنتی عمدتاً مشهورند به روشهای کیفی و عمقی؛ مولفهای که عمدتاً آنرا وجه تمایز این رشته میدانند(هر چند که امروز این تفکیک روششناختی اعتبار علمی ندارد، چرا که سایر رشته ها نیز از روش های کیفی همان قدر استفاده می کنند که انسانشناسی از روش های کمی). این روشها که عمدتاً بر مشاهده مشارکتی و کسب اطلاعات دست اول از موضوع تحقیق و تجربه زیستهشدهای از حیات فرهنگی و اجتماعی مردم موضوع تحقیق به همراه توصیفات مفصل و بسیار دقیق از اجزای زندگی آن مردم مبتنی است، قاعدتاً در وجوه مختلف خویش مستلزم ریزهکاریهای متعددی است که به خوبی در کتابهای مربوطه بیان شده است. عمده مکاتب انسانشناختی جدای از رویکردهای نظری مختلفی که دارند وجه مشترکشان تاکید بر مشاهده مشارکتی در کارهای دست اول است و همة این نظریات و مکاتب نیز به نوعی مبتنی بر کارهای میدانی خاصی بودهاند. برای مثال اندیشههای کارکردگرایی مالینوفسکی نشأت گرفته از کارهای میدانی او در تروبریاند هستند یا مارگارت مید در ساموآ و. . . ، هر کدام به نحوی نظریهشان را به نسبت تجربهای که در کار میدانی داشته اند، تدوین و سازماندهی کردهاند (ر. ک: پواریه، ۱۳۷۰ و فکوهی، ۱۳۸۱) در این میان اختلاف نظرهای خاصی در نحوه توصیف وتحلیل دادههای میدانی و همچنین نوع رابطه ایجاد شده میان محقق و موضوع وجود دارد. به طور سنتی عمدتاً انسانشناسی دعوت به نوعی بیطرفی عینی در توصیف مسائل میدان میشود و اینکه چه در مشاهده و چه در بیان باید به عینیت پرداخت هر چند کسانی مثل روبرکرسول این عینیت به مفهوم مطلق را «نوعی فکر باطل» میداند و مردمشناسی را که چنین پنداری را دارد در اشتباه میداند و در نهایت نیز عینیت علمی تحقیق در مردمشناسی را بطور نسبیتری تعریف میکند اینکه «عینیت علمی در انتخاب مشکلاتی نیست که قابل بررسیاند، بلکه در صحت و دقتی است که بوسیله آن مسایلی را که مناسب مطالعه تشخیص داده شده است، شرح میدهد». (عسگریخانقاه، ۱۳۷۸: ۱۱۳) از سوی دیگر تاکیدی که در انسانشناسی بر روشهای emic و ethic در فهم موضوع میشود، به نوعی بحث برسر کم و کیف رابطه محقق با موضوع است و اینکه همدلی و رابطه emic مطمئنترین راه برای فهم موضوع است (پلتو، ۱۳۷۵) در مجموعه این آثار نیز سعی شده قواعدی و معیارهایی برای کارهای اتنوگرافیک و مونوگرافیک درنظر گرفته شود.
با توجه به مباحث روششناختی انسانشناسی و مردمشناسی، در بررسی کتاب تاتنشینهای بلوک زهرا میتوان گفت که از منظری آل احمد را نمیتوان یک مردمشناس به معنای رسمی و آکادمیک دانست. به گفته خودش «نویسندة این مختصر نه لهجهشناس است و نه در این صفحات با مردمشناسی و قواعد آن و یا با اقتصاد سروکاری دارد» (آلاحمد، ۱۶:۱۳۷۹) از سوی دیگر یکی از وجوه مردمشناسی پیشاعلمی و غیرآکادمیک، نبود انگیزه آگاهانه در کارهای مردمشناسی است. به عبارت دیگر کار آل احمد وجوه مردمشناختی و ارزش مردم شناختی دارد، اما از آغاز با انگیزه یک انسانشناس و مردم شناس انجام نگرفته او خود در این باره مینویسد: «در این مدت بیست سالی ]که خواهرم دهنشین بود[، هر دو سه تابستانی یکبار سراغ خواهرم میرفتم هم ییلاق بود و هم تعطیلات را میارزید و هم از خواهر دور افتادهمان دیدنی میکردم. در این اقامتهای دو سه ماهه در ده معمولاً یادداشتهایی تهیه میکردم که در اوایل سرگرمی یا تفننی بود و هیچ قرار و قاعدهای در آن رعایت نمیشد و هیج هدفی نداشت و بعدها گرچه بازهم چیزی جز سرگرمی یا تفنن نبود ولی قرار و قاعدهای در آن رعایت شده »(قبلی، ۱۶-۱۵). آل احمد هدف انتشار این کتاب را نیز نه یک هدف صریح مردمشناسانه، بکله انگیزهای ضمنی که مربوط به جایگاه روستا در اندیشه او میشود و دلیلی شخصیتر یعنی تجدید خاطرهای میداند و مینویسد: «نویسده این مختصر سعی کرده با صرف دقتی، که اندکی از حد متعارف بیشتر است، مجموعه مختصری فراهم بیاورد، حاوی تکاپوی زندگی روزمره مردم دهنشین. از آداب و رسوم آنها از سوگ و سرور گرفته تا لغات و قصهها و متلها و اصطلاحاتشان و از کشت و کار مزرعه گرفته تا تشکیلات اجتماعی بخصوصی که دارند. اما این را نیز باید بیفزایم که در تهیه این دفتر آنچه نمیتواند برای نویسنده مورد تردید قرار گیرد، تجدید خاطره روزها و ماههایی است که در آن نواحی گذرانده و عمری که با هزاران خیال و آرزو در آنجا به سر آورده است». (قبلی، ۱۷-۱۶)
این عدم جهتگیری صریح علمی که به طور ضمنی در کارهایش و به طور اشکار در بیانش وجود دارد «حتی عدهای را به ارائه تعابیر نارسا در مورد کارهایش واداشته است. این افراد ضمن اینکه اعتقادی به ارتباط کارهای آل احمد با جامعهشناسی، مردمشناسی، مردمنگاری و یا بررسیهای اجتماعی ـ فرهنگی ایران نداشتند، او را نویسندهای متوسط با جهتگیریهای سیاسی و نه علمی دانستهاند (آدمیت، ۱۳۶۰) و در مقابل عدهای او را مؤثر در شکلدهی مطالعات و تحقیقات اجتماعی (کتبی، ۱۳۷۰) و شکلگیری تفکر انتقادی و علمی در ایران قلمداد کردهاند» (عسگری خانقاه و آزاد ارمکی، ۱۱:۱۳۷۷) اما با همه اینها هر چند کارهای آل احمد از جامعهشناسی و مردمشناسی و مردمنگاری آکادمیک سرشار نیست و «میتوان اظهار نمود که آل احمد مردمنگاری به معنای رسمی ودانشگاهی نبوده است، ولی با مراجعه به آراء و نظریاتش و ارزیابی منتقدانش میتوان آل احمد را از محققان فرهنگی ـ اجتماعی یا مردمنگاری بدون مدرک و نام قلمداد کرد (قبلی ۲۱).
به همین دلیل هم باید در فهم و بررسی آثار آل احمد این ملاحظه را داشت که کارهای او دقیقاً در قالبهای آکادمیک قرار نمیگیرند هر چند که ظرافت و دقت نظر او سبب شده که آثارش خالی از دقت و وسواس علمی نباشد، ولی به هر حال باید او را یک مردمنگار و مردمشناس غیر آکادمیک دانست که البته در تمام تکنگاریهایش روح مردم نگارانه عمیقی (به معنای سنتیاش) جریان دارد.
با همه اینها آل احمد در تکنگاریهایش بخوبی تجربه مردمشناسی را در زمین تحقیق حس کرده است. اینکه زمین تحقیق و میدان تحقیق به جزئی از وجود او بدل شده است و او تعلق خاطر انسانشناسانهای به موضوعش پیدا کرده است که در نوشتهاش بخوبی نمایان است. آنجا که درباره یادداشتهایش در مورد این روستاها مینویسد: «نمیتوانی دل از همین برگههای ناقص بکنی و آنها را بسوزانی، چون جزئی از تو است.و از شور و شوق جوانیات، از تب و تابی که به تحقق چیزی یاری نداده.» (۱۸:۱۳۷۹) و اینکه «در تهیه این دفتر آنچه نمیتواند برای نویسنده مورد تردید قرار گیرد تجدید خاطرهها روزها و ماههایی است که در آن نواحی گذرانده و عمری که با هزاران خیال و آرزو در آنجا به سر آورده،هم اکنون نیز از به یاد آوردن این خاطرات]در نتیجه مرور نوشتههایم[ چنان شادی و سروری به سراغم میآید که همة غمها را فراموش میکنم و از کجا که حفظ این یادداشتها و سرانجام چاپ و انتشار آن دستاویزی برای حفظ همان خاطرات نبوده باشد؟ یا دست کم برای فرار از چنگ آن خاطرات؟» (قبلی: ۱۲۷) از سوی دیگر آل احمد همیشه دل در گرو مردمی دارد که در نتیجه توسعه شتابان و برنامههای مدرنیزاسیون کشور زندگیشان آسیب دیده و آرامش زندگی را از دست دادهاند. حالات او مصداق احساس نگرانی و تاثر انسانشاسان فرهنگی است. «انسانشناسان فرهنگی هواره نگران مردمی هستند که مدتها در میان آنها زندگی کرده و به مطالعه و تحقیق پیرامون زندگی آنها پرداختهاند، هنگامی که انسانشناس درمییابد مردم مورد مطالعه وی به دلایل سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی ]زندگی خود را از ست دادهاند یا [ محل زندگی خود را ترک کردهاند، متاثر میشوند». (عسگری خانقاه، ۷۰:۱۳۷۷) این احساس نگرانی و تاثر از دگرگونی شتابان و بیحساب و کتاب زندگی روستائیان در جایجای کتاب تاتنشینها به خوبی مشهود است و آل احمد همچون نظارهگری که از بیرون به موضوعش مینگرد (موضوعی که او نیز خود تعلق بدان دارد) با دلواپسی تحولات آنرا و خاموش شدن سنتهایش را به نظاره نشسته است. طعنهای که او به ماشین میزند نیز ناشی از تاثیری است که ماشین در برهمزدن زندگی مردم روستایی دارد.
اما تات نشینها و اورازان حاصل بخشی از تجربه زندگی آل احمداند که نه به انگیزه تحقیق که به عنوان بخشی از زندگی و روال معمولی حیات او تجربه شدهاند و سرانجام با نگاه ریزبین و نکتهسنج آل احمد به هدف شناخت خویش با معیارهای خودی به دامان نشر سپرده شدهاند. هر چند آل احمد بطور ضمنی به این اجتماعات روستایی تعلق خاطر داشته، اما او توانسته با وجود وضعیت واقعی emic که داشته، از چنبره الزامات آن خارج شود و همچون محققی بروننگر و از موضعی بیرونی به توصیف آن بپردازد.
جبار رحمانی
منابع
آزاد ارمکی، تقی و لاجوردی، هاله (۱۳۸۲) «هرمنوتیک: بازسازی یا گفتگو» در نامه علوم اجتماعی، شماره ۲۱، مهر ۱۳۸۲ (صص ۱۱۲-۹۳)
آل احمد، جلال (۱۳۷۲) نفرین زمین؛ تهران: فردوسی.
آل احمد، جلال (۱۳۷۹) تاتنشینهای بلوک زهرا؛ تهران: انتشارات فردوسی.
آلاحمد، جلال(۱۳۷۸)، اروازان، تهران: فردوسی.
پلتو، ژ(۱۳۷۵)، روش تحقیق در انسانشناسی، محسن ثلاثی، تهران: علمی.
پواریه، ژان (۱۳۷۰) تاریخ مردمشناسی، پرویز امینی؛ تهران. خردمند.
سروش، عبدالکریم (۱۳۷۶) درسهایی در فلسفه علم الاجتماع: تهران: نی.
۸- عسگری خانقاه، اصغر (۱۳۷۷). «انسانشناسی کاربردی و آیندة انسانشناسی». در نامه علوم اجتماعی شماره ۱۱، بهار وتابستان ۱۳۷۷ ویژه مردمشناسی (صص ۹۵-۶۹)
عسگری خانقاه، اصغر و آزاد ارمکی، تقی (۱۳۷۷) «سهم جلال آل احمد در شکلگیری پژوهشهای فرهگنی و اجتماعی ایران» . در نامه علوم اجتماعی شماره ۱۱، بهار و تابستان ۱۳۷۷ ویژه مردمشناسی (صص ۳۰-۹).
۱۰- عسگریخانقاه، اصغر(۱۳۷۷)، مردمشناسی: روش، بینش و تجربه، تهران: شباویز.
۱۱- فکوهی، ناصر (۱۳۸۱) تاریخ اندیشه و نظریههای انسانشناسی؛ تهران: نی.
۱۲- میرزائی، حسین (۱۳۸۰) جلال اهل قلم؛ تهران: سروش.
وینچ، پتیر (۱۳۷۲) ایده علم اجتماعی؛ ترجمه زیرنظر سمت؛ تهران: سمت.
- email: j_rahmani۵۹@yahoo.com
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست