چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا

از «گورستان سر قبرآقا» تا «مسگرآباد»


از «گورستان سر قبرآقا» تا «مسگرآباد»

نخستین قبرستان های «دارالخلافه»

تهران از دوره قجر که عنوان پایتخت ایران را به خود گرفت به موازات گسترش محدوده شهر و افزایش جمعیت، گورستان‌های متعددی را در نقاط مختلف خود جای داد که مردم مرده‌های خود را برای کفن و دفن به آن اماکن می‌بردند. از مهم‌ترین قبرستان‌های عمومی باید به گورستان میدان حسن‌آباد، چهارده معصوم (آب انبار قاسم‌خان)، سر قبر آقا و مسگرآباد- که در دوران پهلوی اول ساخته شد- و چندین قبرستان خصوصی مانند قبرستان ظهیرالدوله در دربند، ابن‌بابویه، باغ طوطی و... اشاره کرد.

● گورستان سرقبرآقا

برخی از مورخان نخستین قبرستان تهران را گورستان سرقبرآقا در شرق میدان امین‌السلطان می‌دانند. ابتدا در این محل،

سید ابوالقاسم نخستین امام‌جمعه تهران در عصر محمدشاه و اوایل سلطنت ناصرالدین‌شاه دفن و سپس این مکان تبدیل به آرامگاه خانوادگی خاندان او شد. پس از فوت و دفن او عمارت و گنبد مجللی بر سر مزارش ساخته شد که به بقعه سر قبر آقا معروف شد. این قبرستان بیشتر محل دفن اطفال مرده‌های بی‌صاحب و اموات بی‌ارزش بود. در این گورستان شب‌ها دزدان با پوشیدن لباس کفن به جان مردم می‌افتادند و جیب آنها را خالی می‌کردند و بیش از آنکه این محل قبرستان باشد محل رفت و آمد الوات، اوباش و اشرار بود. در اواخر این مکان تبدیل به زباله‌دانی شد چراکه خاکروبه‌های شهر در آنجا ریخته می‌شد. تا اینکه در دوران پهلوی اول خاک این قبرستان تسطیح و باغی وسیع به نام «باغ فردوس» در آنجا تاسیس و در زمان محمدرضا پهلوی در آن محل درمانگاه و بیمارستان ساخته شد.

● قبرستان میدان حسن‌آباد

گورستان میدان حسن‌آباد یا هشت گنبد در ضلع شمال غربی چهارراه حسن‌آباد (تلاقی خیابان سپه و شاهپور) قرار داشت که شهرداری در سال ۱۳۱۷ آنجا را تبدیل به مرکز آتش‌نشانی کرد و قبرستان عملا تعطیل شد. این گورستان تقریبا در آخر هفته‌ها تبدیل به گردشگاهی می‌شد که اهالی محل در آنجا جمع می‌شدند و به دعاخوانی و فاتحه‌خوانی می‌پرداختند و بعد از آن بساط ناهار و شام پهن می‌کردند. البته مردم برای دفن مرده‌شان در این محل چندان رغبتی نداشتند چراکه گفته می‌شد مرده گناهکاری که مورد آق والدینش قرار گرفته بود، در آن محل دفن شده بود و شب‌ها مردم می‌شنیدند که از آن قبر فریاد «سوختم، سوختم» می‌آید. برای از بین بردن این شایعه، حتی حمامی در آن محل ساختند ولی با این اوصاف و جریان، حمام نتوانست به کارش ادامه دهد و تعطیل شد. از افراد معروفی که در این گورستان مدفون هستند به میرزا رضای کرمانی و پهلوان معروف دوران قاجار، اکبر خراسانی و رضا کلهر باید اشاره کرد.

● گورستان چهارده معصوم

در ابتدای جاده ری (بیرون دروازه حضرت عبدالعظیم)، گورستانی با چهار طاق کثیف و فروریخته قابل دید بود که زمین‌های پست و بلند با حفره‌های هولناک و ترسناک داشت و محل دزدان و جانیان شده بود. نام دیگر این قبرستان، آب‌انبار قاسم‌خان بود. وجه تسمیه آن به این اسم به دلیل وجود نیم‌پایه آجری بود که لوحه مزار قاسم خان بانی آب انبار (برای زایران و مسافران حضرت عبدالعظیم) در قبرستان بود. این گورستان طبق شنیده‌ها بیشتر به مزبله‌دان شباهت داشت تا محل دفن اموات. از این رو حکومت وقت خاک این گورستان را هموار کرد و خانه‌های یک و دواتاقه برای کارمندان بلدیه (شهرداری) ساخت.

● قبرستان مسگرآباد

تا کودتای ۱۲۹۹ خورشیدی خیلی از تهرانیان اموات خود را در خانه شسته و در حیاط همان‌جا دفن می‌کردند که برایشان هزینه‌ای دربر نداشته باشد اما با روی کار آمدن پهلوی اول یکی از قوانین آن بود که کسی حق ندارد جنازه بستگان خود را در خانه بشوید و دفن کند و به دلیل گورستان‌های کثیف در تهران، رضاخان دستور تاسیس گورستانی جدید به نام «مسگرآباد» را می‌دهد. این قبرستان نخستین قبرستانی بود که اداره متوفیاتش مجهز به آمبولانس و غسالخانه‌ای آبرومند بود. با این حال باز کمتر کسی حاضر می‌شد مرده خود را در آنجا دفن کند چراکه از یک‌سو می‌گفتند بلدیه رضاخان گورستان را ساخته از سوی دیگر شایعه شده بود که کافری در این قبرستان دفن است در این‌صورت این گورستان نامشروع است و مردگان در آنجا عذاب می‌کشند در نتیجه تهرانیان از دفن اموات‌شان در آنجا خودداری می‌کردند تا اینکه رضاخان سایر گورستان‌ها را متروک و دفن مردگان را ممنوع کرد و مردم مجبور شدند به دفن اموات‌شان در آنجا رضایت دهند. از مزایای این قبرستان وجود ‌دار و درخت، گلکاری، آسفالت‌کشی و ممنوع کردن ورود گداها، ولگردها و بی‌سروپاها بود.

● آداب پیش‌خرید کردن قبر

پیش‌خرید کردن قبر نزد تهرانیان قدیم آداب و رسوم خاصی داشت. اگر کسی قبری برای خود هنگام حیات می‌خرید باید تنگ شربت، شیشه‌ای از گلاب و مقداری تربت سیدالشهدا در کنار قبر می‌گذاشتند. و اینکه سر قبر را می‌پوشاندند و هر شب جمعه کنار قبر چیزی خیرات و برای خود و اموات گذشته طلب آمرزش می‌کردند.

● از کالسکه تا گنبد برنجی

قبل از ورود اتومبیل به پایتخت، پس از آنکه مدتی جنازه به‌وسیله اهالی محل روی تابوت یا جماعت تشییع‌کنندگان روی دوش مردم گردانده می‌شد، به کالسکه‌ای مشکی‌رنگ منتقل می‌شد. معمولا در داخل کالسکه تا زمانی که به قبرستان برسند نزد میت قاری قرآنی بود که مشغول قرائت قرآن و تلقین می‌شد سپس با ورود به قبرستان مراسم کفن و دفن انجام می‌شد. وضع به این منوال بود تا اینکه در سال ۱۳۱۰ در زمان پهلوی اول حمل اموات به‌وسیله کالسکه و دوش مردم ممنوع شد و نخستین اتومبیل نعش‌کش به نام «گنبد برنجی» ساخت قورخانه در اختیار بلدیه و گورستان قرار گرفت. این وسیله جدید، شورولت سواری مستعملی بود که اتاقکی مربع از چوب و تخته برای آن ساخته شده بود و گنبد برنجی کوچکی شبیه گنبد طلاهای امامزاده‌ها بالای آن نصب و دری از عقب و پاگردی در اطرافش تعبیه شده بود که تمام آن به رنگ سیاه بود و دو نفر قاری در آنجا مشغول قرائت قرآن می‌شدند و اتومبیل همگام با حرکت متعاقبان آهسته به راه افتاده و جمعیت دنبالش «لااله‌الاالله» می‌گفتند تا به گورستان می‌رسید.

احمد نیکروح