یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

سناریویی تمام عیار برای جنگ روانی


سناریویی تمام عیار برای جنگ روانی

نگاهی به موج جدید فیلم های ضد ایرانی هالیوود

چند سالی است که سینمای غرب و به ویژه هالیوود به تولید محصولاتی درباره ایران با رویکردی سیاسی مشغول شده و دراین زمینه سرمایه گذاری های فراوانی انجام داده است.

فیلم های «بدون دخترم هرگز»،«کشتی گیر»، «خانه ای از شن و مه»، «۳۰۰»، «شبی با پادشاه» از نتایج این سرمایه گذاری ها بوده است.

اما موج جدیدی از فیلم های ضد ایرانی درهالیوود شکل گرفته است؛ آثاری که تفاوت آن با فیلم های ضد ایرانی قبلی هالیوود را می توان در وارد کردن زبان فارسی و انتخاب چند بازیگر فارسی زبان برای ایفای نقش و همچنین سیاسی تر شدن موضوع انتخاب شده وبه تبع آن رادیکالیزه تر شدن نگاه کارگردان عنوان کرد.

● آرگو، دوشیزگی، رویکردی که دوباره تکرار می شود

درهمین راستا، «آرگو»، به کارگردانی بن افلاک که درجشنواره تورنتو در بهترین شرایط به نمایش گذاشته شد و دوشیزگی (Virginity) ساخته سعید خوزه که تا آوریل ۲۰۱۳ آماده می شود را می توان از جدیدترین آثاری دانست که دارای نگاه سیاسی خاصی درباره ایران هستند.

فیلم هایی که از انتخاب موضوع آنها و نگرشی که درآن به ایران و ایرانی وجود دارد می توان به ماجرایی که درپس پرده نهفته است پی برد. چرا که فیلم «آرگو» ماجرای فتح جاسوسخانه آمریکا در ایران در ابتدای انقلاب را روایت می کند و همین مسئله نشان دهنده چگونگی نگاه فیلم بن افلاک خواهد بود. فیلمی که توسط کمپانی «برادران وارنر» روی پرده سینماها خواهد رفت و از همین حالا هم تبلیغات گسترده ای برای دیده شدن آن صورت پذیرفته است. این اتفاق در شرایطی رخ می دهد که پس از آن فیلم «دوشیزگی» خوزه که در آن زنان ایرانی سرخورده و مطرود از خانواده به نمایش گذاشته می شوند هم به روی پرده سینماها خواهد رفت تا هالیوود به فاصله اندکی پس از «آرگو» یک فیلم ضد ایرانی دیگر را هم روی پرده سینماها داشته باشد.

دراین فیلم که فضای آن شباهت های زیادی به فیلم «سنگسار ثریا میم» دارد مردان ایرانی افراد خشنی نشان داده می شوند که تنها خشونت و سکس را در زندگی خود می شناسند! جالب اینجاست که فضای این فیلم آن قدر سیاه تعریف می شود که درآن هیچ نشانه ای از پیشرفت در زندگی ایرانی ها وجود ندارد. ماجرایی که دقیقا در فیلم هایی همچون «سنگسار ثریا میم» و «شرایط» که اخیرا ساخته شد می توان مشاهده کرد.

در واقع «دوشیزگی» که درآن سعی شده از بازیگران ایرانی هم استفاده شود را می توان یک فیلم ضد ایرانی تمام سیاه دانست که هم با کمترین اطلاعات تولید شده و هم در آن نگاهی کاملا سیاسی و دیکته شده دارد. اما از سوی دیگر به نظر می رسد فیلم «بن افلاک» یعنی «آرگو» از فضای جدی تری برخوردار است. فیلمی که سعی دارد با بازخوانی اتفاق گروگانگیری در ایران پیام های خاصی را به مخاطب خود درباره ایران و جامعه ایرانی منتقل کند و حتی یک جعل تاریخی در این اتفاق به وجود آورد.

سرمایه گذاری کمپانی «برادران وارنر» روی این فیلم نشان می دهد که این کمپانی علاقه زیادی به دیده شدن آن در آمریکا و در درجه اول، تاثیرگذاری روی خود آمریکایی ها است. چرا که بن افلاک در این فیلم تلاش داشته تابا نمایش مظلومیت سربازان آمریکایی مسئله ای را به بیننده القا کند که در فیلم هایی همچون «خانه ای در شن و مه» و «بدون دخترم هرگز» دیده می شود. این مسئله در حالی است که نام این فیلم دارای یک پشتوانه افسانه ای است. چرا که آرگو نام یک کشتی افسانه ای است که اسطوره های یونان به وسیله آن برای یافتن پشم زرین که یک نماد افتخار برای آنان محسوب می شود سفر کرده اند. در واقع با بررسی این موضوع به نظر می رسد که بن افلاک سعی دارد تا حتی در نام گذاری این فیلم به نوعی باستان گرایی غربی را در مباحث ضدایرانی بگنجاند. مسئله ای که در فیلم های «۳۰۰» و یا فیلم «جاودانه ها» نیز ملموس بود.

● فیلم های جدید و آینده، لزوم سناریوخوانی

در این میان با توجه به رویکردهای هالیوود در فیلمهای جدید ضدایرانی لزوم سناریوخوانی در این باره جدی تر می شود. چرا که برای آمادگی بیشتر در مقابل این موج رسانه ای که افکار عمومی جهان را درباره ایران هدف گرفته باید از پیش آماده بود. در همین راستا باید استراتژیستهای رسانه ای هم به سناریو خوانی و پیش دستی گام بردارند و هم بایدبراساس این سناریوخوانی برنامه ریزی رسانه ای کنند. چرا که در طرف مقابل، دنیای رسانه ای غرب با برنامه ریزی مشخص و مدون و حتی برای پروسه ای درازمدت پا به میدان گذاشته است.

با تمرکز بر این روند تولیدات متوجه می شویم پس از «آرگو» و «دوشیزه» هم باید شاهد فیلم های دیگری با تم ضدایرانی بود. چرا که با توجه به رویکردهای جدید رسانه های غربی می توان این موج جدید را با محتوای آن پیش بینی کرد. در همین زمینه با نگاهی به روند فیلم هایی همچون «سنگسار ثریا»، «شرایط» و البته «دوشیزه» می توان به این مسئله واقف شد که یکی از رویکردهایی که درآینده هالیوود به آن ادامه خواهد داد و حتی به آن بیش از گذشته خواهد پرداخت توجه به جوانان و زنان است. حتی می توان سیاه نشان دادن زندگی کلی مردم ایران را هم یکی از محورهای این موج دانست. چرا که غرب سعی دارد تا تاثیر تحریم ها در زندگی ایرانیان را به طور ملموس برای مخاطب خود نشان دهد و به نوعی تصویری در این باره مطابق با برنامه های خود بسازد. به همین علت فقیر نشان دادن جامعه ایران و سیاه نمایی شرایط زندگی از رویکردهای آینده ای است که بدون تردید رسانه های غربی و البته هالیوود در دستور کار خود خواهند داشت.

● سیاه نمایی علیه جامعه ایرانی، رویکردی برای آینده

باتوجه به این پازل یعنی سیاه نمایی اقتصادی، القای شرایط بد زندگی زنان، فشار روی جوانان، ارائه تصویری از ایران که در آن همه به دنبال مهاجرت هستند از دیگر محورهای سناریو آینده هالیوود خواهدبود. تصویری که کم شباهت به فیلم «خانه ای از شن و مه» نیست و به طور حتم درباره زندگی بد ایرانیان در غرب هم حرف هایی خواهد داشت. چرا که این مسئله به تجربه اثبات شده که سینمای غرب همیشه سعی در پایین نشان دادن سطح فرهنگی مردم ایران دارد و به نوعی در پی القای ضربه رسانه ای به کلیت ایران و جامعه آن است.

ازسوی دیگر یکی دیگر از دلایلی که می توان آن را سندی برای این سناریو عنوان کرد بحث فشار روزافزونی است که دنیای غرب سعی می کند به جامعه ایران وارد آورد. چرا که به طور معمول برای توجیه این فشارهای غیردیپلماتیک و غیرقانونی نیاز به توجیه سازی است و سیاه نمایی درباره وضعیت جامعه می تواند اسباب این توجیه سازی را فراهم آورد. اما در کنار این موضوع بحث بازخوانی اتفاقات و درگیری های غرب با ایران هم از دیگر مسائلی است که در برنامه آینده رسانه های غربی قرار دارد. «آرگو» را می توان شروعی بر این موج دانست و بدون شک در آینده ای نزدیک بازهم باید شاهد این گونه بازخوانی های کاملا یک طرفه باشیم. بازخوانی مسائلی مانند کودتای ۲۸ مرداد واقعه طبس و حتی انقلاب اسلامی از چنین اتفاقاتی است. اتفاقاتی که غرب تلاش زیادی در مصادره یا تحریف آنها در بازخوانی های رسانه ای خواهد داشت.

● رسالت اهالی فرهنگ

با توجه به همین مسئله به نظر می رسد که اهالی فرهنگ هم باید از همین امروز برنامه ای مشخص و تدوین شده برای این هجوم رسانه ای هالیوود داشته باشند. به این معنی که باید فیلم ها و محصولاتی تولید کرد که در آن فضای جامعه ایران و فعالیت ها و پیشرفت های گسترده جوانان و زنان بیش از هر زمان دیگری به نمایش درآید به ویژه که جامعه جوان ایرانی که درحال حاضر هر روز در حال افزایش شاخص تحصیلات خود است سوژه بسیار مهمی دراین باره به حساب می آید.

در واقع باید از همین حالا استراتژی مشخصی برای مواجهه با موج جدید فیلم های ضدایرانی پیش بینی کرد که این مسئله جز با ساخت فیلم ها و مستنداتی درباره جامعه ایران امکان پذیر نیست.

ازطرف دیگر باید به صورت پیش دستانه ای بازخوانی درست وقایع را در فیلم های ضدایرانی هالیوود در دستور و اولویت قرار داد. همچنین توجه داشت که محصولات تولیدشده باید توسط کارگردانان بزرگ کشور و به گونه ای که بتواند در عرصه جهانی حرفی برای گفتن داشته باشد ساخته شوند تا بتوان جریان موجود فعلی دراین عرصه و جریان هایی که در آینده علیه ایران به راه انداخته می شود را خنثی کرد.

ازسوی دیگر در بحث لزوم برنامه ریزی سریع تر در این باره باید به جنگ روانی که امروزه در فضای رسانه ای غرب ضد کشورمان وجود دارد توجه داشت و استراتژیست های رسانه ای بر این مسئله باور داشته باشند که این موضوع با امنیت ملی کشور ارتباط دارد و توجه به این موضوع در راستای طرح های ملی و کلان کشور صورت پذیرد. چرا که بخش قابل توجه فشارهای آمریکا علیه ایران با تمرکز بر این گونه فعالیت های رسانه ای صورت می گیرد.

رضا فرخی



همچنین مشاهده کنید