شنبه, ۹ تیر, ۱۴۰۳ / 29 June, 2024
مجله ویستا

جست وجو به دنبال خود


جست وجو به دنبال خود

شناخت تیپ شخصیتی دیگران به ما کمک می کند راحت تر با آنها ارتباط برقرار کنیم و درگیری خود با آنها را به حداقل برسانیم حتی می توان ادعا کرد آدم های کمی هستند که از تیپ شخصیتی خود آگاه باشند اگر شما هنوز نمی دانید در کدام یک از گروه های شخصیتی قرار می گیرید, باید هر چه زودتر اقدام کنید و خودتان را بشناسید وقتی طبقه شخصیتی خود را شناختید و با آن کنار آمدید, خیلی راحت تر می توانید مسیر خود را در زندگی انتخاب کنید و از زندگی لذت ببرید

اگر یک‌ آدم‌ فضایی‌ به‌ زمین‌ بیاید و در خیابان‌های‌ شهرهای‌ ما قدم‌ بزند، خیلی‌ زود می‌فهمد آدم‌های‌ زمینی‌ به‌ هیچ‌وجه‌ شبیه‌ هم‌ نیستند؛ یک‌ نفر با کت‌ و شلوار اتو خورده‌ در پیاده‌رو راه‌ می‌رود و یک‌ نفر دیگر با موهایی‌ آبی‌ و شلوار جین‌ روی‌ نرده‌ها اسکیت‌ بازی‌ می‌کند. حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ هیچ‌ دو نفری‌ شبیه‌ هم‌ زندگی‌ نمی‌کنند، اما طبق‌ یک‌ نظریه‌ روانشناختی‌ می‌توان‌ شخصیت‌های‌ متنوع‌ آدم‌ها را در چند گروه‌ معدود طبقه‌بندی‌ کرد. روانشناس‌ها تاکنون‌ توانسته‌اند ۱۶ تیپ‌ شخصیتی‌ را میان‌ آدم‌ها شناسایی‌ کنند. تست‌ها و آزمون‌های‌ بسیاری‌ وجود دارد که‌ به‌ کمک‌ آنها می‌توانید نوع‌ شخصیت‌ خود را بشناسید. اما آیا واقعا اهمیت‌ دارد بدانیم‌ اطرافیان‌مان‌ چه‌ «نوع‌» شخصیتی‌ دارند یا خودمان‌ در کدام‌ گروه‌ شخصیتی‌ قرار می‌گیریم‌؟

بدون‌ شک‌ بله‌. شناخت‌ تیپ‌ شخصیتی‌ دیگران‌ به‌ ما کمک‌ می‌کند راحت‌تر با آنها ارتباط‌ برقرار کنیم‌ و درگیری‌ خود با آنها را به‌ حداقل‌ برسانیم‌. حتی‌ می‌توان‌ ادعا کرد آدم‌های‌ کمی‌ هستند که‌ از تیپ‌ شخصیتی‌ خود آگاه‌ باشند. اگر شما هنوز نمی‌دانید در کدام‌ یک‌ از گروه‌های‌ شخصیتی‌ قرار می‌گیرید، باید هر چه‌ زودتر اقدام‌ کنید و خودتان‌ را بشناسید. وقتی‌ طبقه‌ شخصیتی‌ خود را شناختید و با آن‌ کنار آمدید، خیلی‌ راحت‌تر می‌توانید مسیر خود را در زندگی‌ انتخاب‌ کنید و از زندگی‌ لذت‌ ببرید.

به‌ عنوان‌ مثال‌ بعضی‌ آدم‌ها درون‌گرا هستند و بعضی‌ دیگر برون‌گرا. آدم‌های‌ درون‌گرا وقتی‌ خسته‌ هستند، خود را با فکرها و خاطرات‌شان‌ آرام‌ می‌کنند، در حالی‌که‌ آدم‌های‌ برون‌گرا ممکن‌ است‌ برای‌ رفع‌ خستگی‌ یک‌ میهمانی‌ راه‌ اندازند یا با دوستان‌شان‌ به‌ یک‌ سالن‌ شلوغ‌ بیلیارد بروند. حالا فکر کنید یک‌ آدم‌ درون‌گرا از این‌ ویژگی‌ شخصیتی‌ خود مطلع‌ نباشد یا به‌ هر دلیلی‌ آن‌ را انکار کند. در این‌ صورت‌ هیچ‌ بعید نیست‌ که‌ تا مدت‌ها نتواند خستگی‌هایش‌ را از تن‌ به‌ در کند. چنین‌ آدمی‌ حتی‌ نمی‌داند وقتی‌ او را به‌ یک‌ میهمانی‌ شلوغ‌ دعوت‌ می‌کنند، باید چه‌ کار کند.

معمولا به‌ میهمانی‌ می‌رود و خسته‌تر از قبل‌ به‌ خانه‌ برمی‌گردد. کسی‌ که‌ شخصیت‌ خود را نمی‌شناسد، معمولا خود را به‌ موج‌ اطرافیانش‌ می‌سپارد و تفریحات‌ آنها را تفریحات‌ خود می‌انگارد. چنین‌ آدمی‌ ممکن‌ است‌ حتی‌ در انتخاب‌ شغل‌اش‌ هم‌ تحت‌ تاثیر دیگران‌ قرار بگیرد؛ مثلا ممکن‌ است‌ یک‌ آدم‌ درون‌گرا، مسئول‌ روابط‌ عمومی‌ یک‌ شرکت‌ بزرگ‌ شود و به‌ اجبار از صبح‌ تا شب‌ با هزار نفر سر و کله‌ بزند. از سوی‌ دیگر این‌ خطر برای‌ یک‌ آدم‌ برون‌گرا هم‌ وجود دارد که‌ برنامه‌نویس‌ کامپیوتری‌ شود و مجبور شود از صبح‌ تا شب‌ به‌ یک‌ مانیتور شانزده‌ اینچی‌ چشم‌ بدوزد.

چنین‌ انتخاب‌های‌ اشتباهی‌ خیلی‌ راحت‌ ممکن‌ است‌ آدم‌ها را افسرده‌ کند. آدم‌هایی‌ که‌ به‌ نوع‌ شخصیتی‌ خود وقوف‌ دارند و مسیر زندگی‌ خود را بر اساس‌ آن‌ برنامه‌ریزی‌ می‌کنند، حتی‌ از کار کردن‌شان‌ هم‌ لذت‌ می‌برند. آنها کسانی‌ هستند که‌ حتی‌ هنگام‌ انجام‌ سخت‌ترین‌ کارها هم‌ متوجه‌ گذر زمان‌ نمی‌شوند، چرا که‌ شغل‌ آنها چیزی‌ جز خود درونی‌شان‌ نیست‌.

از سوی‌ دیگر شناخت‌ ویژگی‌های‌ شخصیتی‌ اطرافیان‌ نیز به‌ همین‌ اندازه‌ مهم‌ و حیاتی‌ است‌. اگر یک‌ نفر خصوصیات‌ شخصیتی‌ همسرش‌ را نشناسد، زندگی‌ آرام‌ و راحتی‌ را تجربه‌ نخواهد کرد. البته‌ این‌ بدان‌ معنا نیست‌ که‌ حتما آدم‌هایی‌ که‌ در یک‌ تیپ‌ شخصیتی‌ قرار می‌گیرند، حق‌ دارند با هم‌ ازدواج‌ کنند. برعکس‌ تجربه‌ نشان‌ داده‌ که‌ آدم‌ها معمولا به‌ تیپ‌ شخصیتی‌ مخالف‌ خود جذب‌ می‌شوند؛ مثلا آدم‌های‌ کم‌ حرف‌ با آدم‌های‌ پرحرف‌ دوست‌ می‌شوند و افراد درون‌گرا به‌ سراغ‌ آدم‌های‌ شلوغ‌ و برون‌گرا می‌روند. این‌ قبیل‌ انتخاب‌های‌ متناقض‌، لزوم‌ شناسایی‌ شخصیت‌ طرف‌ مقابل‌ را بیشتر از قبل‌ می‌کند. به‌ عنوان‌ مثال‌ خیلی‌ مهم‌ است‌ بدانید همسر شما از میهمانی‌ خسته‌ می‌شود یا به‌ نشاط‌ می‌آید، مهم‌ است‌ که‌ بدانید او ترجیح‌ می‌دهد به‌ میهمانی‌ برود یا دوست‌ دارد نقش‌ میزبان‌ را بازی‌ کند، مهم‌ است‌ بدانید او از چه‌ نوع‌ میهمانی‌هایی‌ خوشش‌ می‌آید و حتی‌ اینکه‌ دوست‌ دارد زودتر از بقیه‌ در میهمانی‌ حاضر شود یا دیرتر از بقیه‌. آدم‌ها معمولا درباره‌ چنین‌ مسائل‌ «پیش‌پا افتاده‌یی‌» حرف‌ نمی‌زنند، در صورتی‌که‌ همین‌ مسائل‌ کوچک‌ ممکن‌ است‌ دلخوری‌ها و تنش‌های‌ بیهوده‌یی‌ ایجاد کند.

از سوی‌ دیگر بسیاری‌ از ما معمولا برای‌ شناخت‌ دیگران‌ زحمتی‌ به‌ خود نمی‌دهیم‌. فرض‌ اصلی‌ ما این‌ است‌ که‌ همه‌ آدم‌ها شبیه‌ ما هستند. ما فکر می‌کنیم‌ دیگران‌ باید با تفریحات‌ ما شادی‌ کنند و با اندوه‌ ما، گریه‌ سر دهند. اما حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ آدم‌ها به‌ هیچ‌ وجه‌ مثل‌ هم‌ فکر نمی‌کنند و مثل‌ هم‌ زندگی‌ نمی‌کنند. اولین‌ شرط‌ یک‌ زندگی‌ اجتماعی‌ بی‌تنش‌ این‌ است‌ که‌ به‌ تنوع‌ شخصیتی‌ آدم‌ها احترام‌ بگذاریم‌.

بسیاری‌ از زوج‌ها معمولا بعد از گذشت‌ ده‌ یا حتی‌ بیست‌ سال‌، همراه‌ زندگی‌ خود را می‌شناسند و می‌فهمند چطور باید با او زندگی‌ کنند. آنها روش‌ آزمون‌ و خطا را انتخاب‌ کرده‌اند. به‌ بیان‌ دیگر آنقدر با هم‌ دعوا کرده‌اند و آنقدر با هم‌ درگیر شده‌اند که‌ در نهایت‌ ویژگی‌های‌ خاص‌ شخصیتی‌ یکدیگر را درک‌ کرده‌اند. اما برای‌ رسیدن‌ به‌ این‌ آگاهی‌، راه‌های‌ دیگری‌ هم‌ وجود دارد. شما می‌توانید تست‌های‌ شخصیتی‌ را امتحان‌ کنید و این‌ آزمون‌ها را در اختیار دوستان‌ یا همسر خود نیز قرار دهید تا از نوع‌ شخصیتی‌ خود و آنها آگاه‌ شوید. می‌توانید درباره‌ نتایج‌ آزمون‌ با هم‌ بحث‌ کنید. می‌توانید آزمون‌های‌ خاص‌ خودتان‌ را طرح‌ بریزید. مثلا هنگام‌ صرف‌ شام‌ از دوست‌ یا همسرتان‌ بپرسید که‌ ترجیح‌ می‌دهد هنگام‌ غذا خوردن‌، فضای‌ خانه‌ روشن‌ باشد یا کم‌نور، ترجیح‌ می‌دهد موسیقی‌ پخش‌ شود یا تلویزیون‌ روشن‌ باشد. البته‌ وقتی‌ چنین‌ سوال‌هایی‌ را از طرف‌ مقابل‌ خود می‌پرسید نباید توقع‌ داشته‌ باشید که‌ او جواب‌ روشنی‌ به‌ شما بدهد. بیشتر آدم‌ها در جواب‌ چنین‌ سوال‌هایی‌ می‌گویند «نمی‌دانم‌»، یا « تا حالا به‌ آن‌ فکر نکرده‌ام‌.» این‌ کاملا طبیعی‌ است‌. چرا که‌ بسیاری‌ از ما هنوز شخصیت‌ خود را نمی‌شناسیم‌ و اصطلاحا حتی‌ با

خودمان‌ هم‌ تعارف‌ داریم‌. ما حتی‌ به‌ این‌ مساله‌ فکر هم‌ نمی‌کنیم‌ که‌ ما شخصیت‌ منحصر به‌ فردی‌ داریم‌ و هم‌ دیگران‌ و هم‌ «خود ما» باید به‌ آن‌ احترام‌ بگذاریم‌.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.