پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

تاملی بر فیلم سعادت آباد


تاملی بر فیلم سعادت آباد

اگر بخواهیم با دیدی بدبینانه به آخرین فیلم مازیار میری نگاه کنیم باید آن را با توجه به محور داستان که دروغ است, ساختار کارگردانی گذشتن بیش از ۹۰ درصد فیلم در لوکیشن محدود یک آپارتمان با تعداد بازیگرانی اندک و محتوای قصه که به بحران طبقه متوسط امروز جامعه می پردازد کپی درباره الی اصغر فرهادی بدانیم اما با این دیدگاه, شاید بسیاری از فیلمهای سینمای کشورمان و حتی دنیا هم کپی باشند از جمله همین فیلم درباره الی که خیلی ها آن را کپی ماجرا ی آنتونیونی می دانستند

اگر بخواهیم با دیدی بدبینانه به آخرین فیلم مازیار میری نگاه کنیم باید آن را با توجه به محور داستان که دروغ است، ساختار کارگردانی (گذشتن بیش از ۹۰ درصد فیلم در لوکیشن محدود یک آپارتمان با تعداد بازیگرانی اندک) و محتوای قصه که به بحران طبقه متوسط امروز جامعه می پردازد کپی"درباره الی..."اصغر فرهادی بدانیم اما با این دیدگاه، شاید بسیاری از فیلمهای سینمای کشورمان (و حتی دنیا) هم کپی باشند از جمله همین فیلم" درباره الی..."که خیلی ها آن را کپی "ماجرا"ی آنتونیونی می دانستند.

بنابراین منطقی این خواهد بود که به بررسی خود فیلم صرفنظر از این پیش زمینه ها بپردازیم."سعادت آباد"پنجمین فیلم مازیار میری است که به روال معمول او هیچ شباهتی به کارهای پیشترش ندارد.چهار فیلم دیگر میری عبارتند از:قطعه ناتمام (مستند داستانی)، به آهستگی(درام اجتماعی)، پاداش سکوت(دفاع مقدس) و کتاب قانون (درام انتقادی اجتماعی مذهبی).

در سعادت آباد همه به هم دروغ می گویند و چیزی را از یکدیگر پنهان می کنند.لاله سقط بچه شان و تلاش برای گرفتن پاسپورت و رفتن به خارج از کشور را از علی پنهان نگه داشته، بهرام پول دادن به محسن را از تهمینه و کمکش به لاله برای گرفتن پاسپورت را از علی مخفی کرده،محسن رابطه اش را با مینا (پرستار بچه شان) از یاسی پنهان کرده و بعلاوه داستان غرق شدن اجناس و آقای صابری را هم خودش سرهم کرده تا پولهای بهرام را بالا بکشد،تهمینه معرفی دکتر را به لاله برای سقط از علی مخفی کرده و... شاید تنها شخصیت های نسبتا مثبت داستان علی و یاسی هستند که البته آنها هم مانند دیگران در زندگی شکست خورده اند.

از اینروست که همه دنبال چیزی هستند که ندارند و از داشته های فعلی شان راضی نیستند و حتی شاید نفرت هم دارند.بهرام با تهمینه مشکل دارد و بناست از هم جدا شوند، در حالیکه هنوز پس از سال ها عشق به یاسی(که زمانی آن را فدای ثروت تهمینه کرد) در قلبش از بین نرفته است.تهمینه هم به بهرام حسی ندارد و می خواهد او را ترک کند و پیش بچه های شوهر اولش در خارج از کشور برگردد.لاله فقط به خود و پیشرفتش فکر می کند و برای رسیدن به هدفش احساسات علی را براحتی زیر پا می گذارد. علی، لاله ای را که خود می خواهد دوست دارد نه لاله واقعی را.محسن اصلا یاسی رانمی بیند و با پرستار بچه اش مشغول زندگی مخفیانه ای در گوشه ای دیگر از شهر است و حتی خبر بارداری همسرش را هم از این پرستار می شنود، یاسی در آرزوی زندگی عاشقانه ای است که البته خود هم می داند خیالی محال است و... سعادت آباد نمایش مجموعه ای از تضادهای مختلف است.

از سویی تلخی و سردی تمام این زندگی های به ظاهر زیبا در یک مراسم تولد(که قاعدتا بایدنماد شور و شادی باشد) برملا می شود و از سوی دیگر شخصیتهای داستان که جزو طبقه متوسط رو به بالای جامعه و تحصیلکرده هستند به لحاظ مادی کمبودی ندارند اما زندگی شان سرشار از کمبودهای روحی و نقصانهای اخلاقی است.در واقع هدف"سعادت آباد" را می توان به نوعی به صدا در آوردن زنگ خطر بحران روابط عاطفی در طبقه متوسط دانست.آنچه روانشناسان به آن"طلاق عاطفی "می گویند، که بنا بر آمارهای رسمی ۵۰ درصد زوجها دچار آن هستند. (عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا، مجله تندرستی،نیمه دوم آذر ۸۹،صفحه۶)

روابط گسسته و رو به فروپاشی زوج های جوان فیلم(که تنها جسمشان کنار هم است اما روحشان فرسنگها از هم دور است.) از همان سکانس های اولیه آشکار می شود. فیلم با تصویر یاسی(لیلا حاتمی) در آینه اتومبیل آغاز می شود که در آن تردید و نگرانی موج می زند; در ادامه او را می بینیم که روبروی آینه ترک خورده اتاقش نشسته و آرایش می کند.در اواخر فیلم هم باز با آینه مواجه می شویم وقتی لاله، صورت سیلی خورده خود را در آینه اتاقش نظاره و تردیدش بروز می کند. آغاز و پایان فیلم با آینه بیانگر این است که سعادت آباد تصویری واقعی و تکان دهنده از بخش مهمی ازجامعه امروز ماست.دنیایی احاطه شده توسط آپارتمانهایی که دروغ و خیانت در آن جایگزین زندگی شده است در نتیجه مکانی که باید محل آرامش باشد تبدیل به زندان تنگ و تاریکی شده است که طبیعتا ساکنان آن همه دچار انواع و اقسام بیماریهای روحی اند. سعادت آباد از ویرانی تدریجی نهاد خانواده،افزایش تنهایی آدمها، حاکمیت پول و.... سخن می گوید. عنوان فیلم هم اشاره غیر مستقیمی است به این امر.یعنی درجایی که نام "سعادت آباد" را بر خود دارد نه نشانی از سعادت و خوشبختی هست نه آبادی ! تنها چیزی که هست اضمحلال و زوال است.

یکی از مهمترین نقاط قوت سعادت آباد قطعا فیلمنامه بسیار پخته امیر عربی است که پیشتر در سریال تلویزیونی "گاو صندوق" هم با میری همکاری کرده بود.درست کردن شبکه درهم پیچیده پنهانکاریها و دروغ،زمان بندی باز شدن گره ها و مشخص شدن جزئیات اتفاقات بسیار دقیق و حساب شده است و در این میان بازیهای خوب و یکدست بازیگران به ویژه هنگامه قاضیانی که نقشی متفاوت با سایر کارهایش ارائه داده است نقش موثری در همذات پنداری تماشاگر با شخصیت های داستان داشته است البته غیر از حامد بهداد که تقریبا همان تیپ کلیشه ای و همیشگی خود را اجرا می کند.در پایان لازم است که یادی هم از کارگردانی خوب مازیار میری بکنیم به نحوی که تماشاگری که سرگرم تماشای فیلمی با ۶شخصیت در محیطی بسته است با توجه به فیلمنامه قوی و میزانسن های مناسب کارگردان،کمترین احساس خستگی نمی کند.بعلاوه ریتم فیلم هم آنقدر تند و یکدست است که لوکیشن محدود فیلم حوصله بیننده را سر نمی برد.

نویسنده : سید محمدرضا فهمیزی