یکشنبه, ۳۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 19 May, 2024
مجله ویستا

عقلانیت، علم محوری و عدالت خواهی سه ضلع مثلث جنبش دانشجویی


عقلانیت، علم محوری و عدالت خواهی سه ضلع مثلث جنبش دانشجویی

در آستانه ورود به دهه چهارم انقلاب اسلامی، ارزش ها و رویکردهای جدید در حوزه های فکری، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را شاهد بوده ایم که هر کدام در راستای طرح یک مهندسی مجدد قدم به …

در آستانه ورود به دهه چهارم انقلاب اسلامی، ارزش ها و رویکردهای جدید در حوزه های فکری، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را شاهد بوده ایم که هر کدام در راستای طرح یک مهندسی مجدد قدم به عرصه های مختلف مدیریتی نهاده اند در این میان نقش راهبردی جنبش دانشجویی اسلامگرا بیش از پیش تعیین کننده است. هرگاه سخن از جنبش دانشجویی می شود همه اذهان به سمت اعتراضات و تحصن هایی می رود که طی سالیان موسوم به «عصر اصلاحات» جامعه دانشگاهی با آن درگیر بوده است.

تحصن هایی که هر کدام موجب ظهور بحران در فضای دانشگاهی می شد و دانشجویانی را به تعبیری می سوزاند.

جنبش در معنا یعنی تحرک و پویایی و همراستا با الفاظی نظیر نهضت، شورش و انقلاب به کار می رود اما زمانی که با الفاظ دیگر ترکیب شود خاص معنا و مفهوم آن کلمه می گردد. دانشجو به دنبال کسب دانش است و در کنار آن نیز دغدغه های آرمان گرایانه ای در ذهن خود دارد. می خواهد روشنگری در جامعه نهادینه شود و همگان به پاسخگویی در برابر رفتارشان احساس مسئولیت نمایند. اما زمانی که این دغدغه ها تبدیل به بهانه ای برای ایجاد تنش و درگیری می شود فضای علمی دانشگاه و شأن علمی دانشجو را با تهدید مواجه می کند. در این شرایط گاها این شأن به کل نادیده گرفته شده و تخریب می گردد و فضای ملتهب دانشگاه به عمق آن نیز می افزاید.

در واقع جنبش دانشجویی آنگونه نیست که در اذهان و گفته ها از آن یاد می شود. این جنبش بایستی علم را محور اصلی فعالیت خود قراردهد و با داده ها و گزاره های علمی به تحلیل فضا بپردازد. ساختار وجودی انسان نیز به نحوی است که او را به دانایی فرا می خواند لذا در مواجهه با موج عظیمی از جریانات بحران ساز همواره این هنر حاملان این جنبش دانا محور است که بامدیریت در بحران فضا را از حالت مه گرفتگی خارج کند.

اینگونه نیست که هر تحرکی و آشوبی در دانشگاه را جنبش دانشجویی بخوانیم و آن را به عنوان سمبل این جریان علم کنیم. دخالت دانشجو در فضای آلوده سیاسی اگر توأم با دغدغه های علمی باشد قطعا موفق خواهد بود و در غیر این صورت توفیقی نخواهد داشت.

تحلیل سیاسی مبتنی بر دانش و آگاهی می بایست در فعالیت ها و برنامه های جریان دانشجویی قرارگیرد و از اولویت های آن باشد چرا که ورود دانشجو به اعتراضات و تحرکات سیاسی اگر توأم با تحلیل دقیق سیاسی نباشد با بحران هایی مواجه خواهد شد که به منظور عبور از آنها چالش های جدی تری گریبانش را خواهد گرفت. هر حرکتی در دانشگاه ها زمانی که به سمت موجی از احساسات کاذب به پیش برده شود، مطمئنا نمی تواند تحلیل درستی از حوادث در اذهان دانشجویان و جامعه تداعی کند. هر نوع برخورد ساختارشکنانه فضای دانشگاه را از عقلانیت و فضای علمی خارج می کند و موجب می شود که دانشجویان تحت تأثیر احساسات به اقدامات نامعقول دست زنند.

نکته مهم اینکه عملکرد رادیکال و انحصارطلبانه برخی از گروه های دانشجویی، عاملی مؤثر در سیاست گریزی دانشجویان است. بسیاری از دانشجویان به دلیل تبعات و هزینه هایی که اقدامات رادیکال این گروه ها درپی داشته حاضر به فعالیت نیستند و در حقیقت غلبه احساسات بر (عقلانیت) در فعالیت های سیاسی و اجتماعی دانشجویان سبب بروز رفتارهای غیرعقلایی و تند می شود.

آزاداندیشی و دید روشن نسبت به بخش های مختلف جامعه مسیر را در رسیدن به جامعه ای آرمانی هموار می کند و در همین راستا نیز فضای علمی و دانشگاهی به سمتی می بایست سوق یابد که هر دانشجو اگر در قامت یک معترض هم ظاهر شد اعتراضش مبتنی بر دانایی و انصاف باشد چرا که شأن جنبش دانشجویی مسلمان این چنین کرنش رفتاری را می طلبد.

در چنین شرایطی جنبش دانشجویی به منظور توفیق در اهداف خود، می بایست در جایگاه یکی از اجزای عرصه عمومی با تجهیز مطالباتش به عنصر تقوی، شکل نوینی از فعالیت های دانشجویی را رقم زند که با تکیه بر چنین رویکردی دیگر شاهد استثمار این جنبش توسط احزاب و بنگاه های سیاسی بیرون از دانشگاه نخواهیم بود. دیگر زمان آن رسیده که حاملان جنبش دانشجویی ابزار مطالبات خود را به سلاح گفتمان «عدالت و پیشرفت» مجهز کرده و به دور از هیجانات درهم ریخته به همگان بباورانند که عدالت خواهی بارزترین ویژگی جنبش دانشجویی است.

عقلانیت، علم محوری و عدالت خواهی سه ضلع مثلث جنبش دانشجویی اند که مسیر جامعه را در راه پیشرفت و توسعه هموار خواهند کرد. با تکیه بر این مولفه ها و مطالعه آسیب شناسانه یقینا شاهد برکاتی در آینده خواهیم بود که طعم تلخ رخدادهای پیش آمده از سوی تجدید نظرطلبان موسوم به اصلاح طلب، بر جنبش دانشجویی، شیرین گردد.

آرش پاک اندیش