شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
گلوله ای كه خطا رفت
كتاب «ترور شاه» كه توسط مركز بررسی اسناد تاریخی منتشر شده است، حادثه ترور محمدرضا پهلوی را به روایت اسناد تاریخی بازگو كرده و همانگونه كه در مقدمه كتاب ذكر شده، مقصود آن بوده كه: «با ورود این حجم از اطلاعات به حوزه تاریخ معاصر ایران، راه پژوهشهای تازه درباره انقلاب اسلامی، هموارتر گردد.»
این كتاب با ۶۱۲ صفحه در قطع وزیری و قیمت ۲۹۰۰ تومان چاپ شده است. اسناد كتاب، به گونهای محققانه دستهبندی و توضیحات مورد نیاز هركدام، به عنوان پاورقی در ذیل اسناد ارائه شده است. همچنین فهرست نسبتا كاملی از اسامی افراد، مكانها، كتابها، حزبها، گروهها فرقهها و مطبوعاتی كه در كتاب آمده است، در انتهای كتاب درج شده كه محقق را در استفاده بهتر از این اثر یاری میدهد. با این حال، نقد آثار منتشر شده در زمینه تاریخ، یكی از ارزشمندترین امور علمی، نه فقط در جامعه ما، بلكه در گستره فرهنگ و دانش بشری است؛ چرا كه موضوعات و پدیدههای تاریخی، اجزای تشكیل دهنده حقیقت فردی و اجتماعی انسان به شمار میروند.
مطالعات تاریخی، برخلاف آثار ادبی و یا روزمره سیاسی، به ریشهها و بنیادهای ماهوی جامعه برخورد میكند و محقق تاریخ را بر آن میدارد كه بیهیچ شائبهای در كار نقد و اصلاح برآید. آثاری كه با استفاده از اسناد نهادهای رسمی فراهم میشوند، طبیعتاً دارای اهمیت و اعتبار مضاعفی خواهند بود؛ لذا نقد و بررسی آنها از سوی مورخان و محققان، به هر گونه كه باشد، موجب استحكام بیشتر آن میشود؛ كه مقاله حاضر را به همین لحاظ پیش رو دارید. بیگمان ممكن است دیدگاههای دیگری نیز پیرامون این كتاب وجود داشته باشد كه زمانه با احترام به آن دیدگاهها، بدون تایید، رد مطالب این نقدها حق پاسخگویی به ویژه برای دستاندركاران تهیه و تدوین كتاب مزبور محفوظ میداند.
«ترور شاه» نام كتابی در زمینه تاریخ اسلامی است كه به همت مركز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، روانه بازار كتاب شده. موضوع كتاب «ترور شاه» مربوط است به حادثه كاخ مرمر در صبحگاه ۲۱ فروردین ۱۳۴۴ كه در آن روز رضا شمسآبادی سرباز گارد شاهنشاهی به سرسرای كاخ حمله برده و به سوی شاه و محافظینش رگبار گلوله میبندد و...
این حادثه كه خود معلول مجموعهای از علل و عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است بازتابهای گستردهای در داخل و خارج از كشور را موجب شد و مواضع و عكسالعملهای متفاوتی را از سوی حاكمیت، جریانها و گروهها و احزاب سیاسی مخالف و موافق در پی داشت.
كتاب مزبور میكوشد تا از فرایندی ترور، مواضع، برخوردها و بازتابهای گوناگون از ابعاد مختلف و نیز جریانهای سیاسی پیش روی آن و بهرهبرداری و بهرهمندی از حادثه به روایت اسناد سخن بگوید.
رژیم شاه كه پس از این حادثه دچار آشفتگی و سردرگمی شده بود، بیم آن داشت كه این عمل نزد افكار عمومی جامعه ایران و جهان، به عنوان نمادی از نارضایتی و ناخشنودی نسبت به سیاستهای دستگاه حاكمه تلقی شود؛ ضمن اینكه میترسید این رویداد، متاثر از حركت امام خمینی (ره) و قیام ۱۵ خرداد ۴۲ باشد. از این رو رژیم طی اقداماتی تبلیغی و سیاسی، واقعه را توطئهای سازمانیافته و از پیش طراحی شده، از طرف یك گروه ماركسیستی جوان به نام مصطلح «گروه نیكخواه» قلمداد كرد تاعلاوه بر رفع بیم و هراس مذكور، نزد دنیای غرب خود را كشوری غیرماركسیست و هدف حملات جهان كمونیست جلوه دهد تا بدینطریق از كمكهای غرب بهرهمند شود.
پیداست كه این كتاب همانند اغلب كتابها از حیث ساختار، محتوا و شكل، دارای نقاط قوت و ضعف است. و نقد و بررسی آنها كه نیاز تاریخ معاصر است، موجب خواهد شد تا آثار و تحقیقات بعدی با اعتبار بیشتر و عیب و نقص كمتر در اختیار علاقهمندان و محققان قرار گیرد. از اینرو آنچه از این باب نگاشته خواهد شد، بسان آیینهای است كه زیباییها، كاستیها و معایب چهرهای را كه در آن منعكس است، نشان خواهد داد. تند و كند شدن این قلم در نقد كتاب ترور شاه، فقط و فقط به خاطر بهبود اینگونه آثار تحقیقاتی در آینده است؛ تحقیقاتی كه خود منشا اثر و استناد در كتب تالیفی و تدوینی تاریخی خواهد بود. پیداست كه این كتاب همانند تمامی كتابها از حیث ساختار، محتوا و شكل، دارای نقاط قوت و ضعف است.
الف) ساختار كتاب
۱. در مقدمه طولانی كتاب فرضیه تحقیق چنین تعریف و سوال شده است: «آیا ارتباطی بین شهید رضا شمسآبادی در حادثه ترور شاه در ۲۱ فروردین سال ۱۳۴۴ در كاخ مرمر، با گروه ماركسیستی پرویز نیكخواه وجود داشت؟» (صص ۱۱ و ۱۲) با انتشار اسناد ۱۵ فصل كتاب، سعی شده به این فرضیه پاسخ داده شود.
ایراد ساختاری این تحقیق، نداشتن فرضیه جایگزین ب است؛ از اینرو اسناد منتشره برای تحصیل جواب سلبی به فرضیه (الف) است. گرچه حقیقت این واقعه در همین جواب است، ولی میبایست با طرح فرضیه و جایگزین و ارائه مدارك و مستندات، پردههای دیگر این رویداد به تصویر كشیده میشد تا خواننده در عین آگاهی، به جواب اثباتی فرضیه (ب) میرسید. به خاطر وجود همین اشكال ساختاری است كه در مقدمه سعی شده پیشاپیش خواننده برای دریافت جوابمنفی به فرضیه تحقیق جهتدهی شود. آنجا كه از تاثیر قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بر رضا شمسآبادی و نیز واكنش او به گلولههای شهید محمد بخارایی۱ صحبت میشود، یا آنجایی كه از زبان احمد كامرانی۲ سوابق فعالیتها، حالات و روحیات ضارب بیان میشود، این جهتدهی محسوستر است.
۲. ساختار كتاب بر انتشار اسناد استوار است و هر جا كه لازم دیده شده برای اطلاع و آگاهی بیشتر خواننده درباره اشخاص و وقایع خاص، پاورقی زده شده است.
اولین آفتی كه فرایند نشر سند را تهدید میكند، نحوه گزینش و انتخاب و چینش اسناد است. چنین خطری عمدتا در شرایطی رخ میدهد كه مركز و موسسه مربوط و مسوول، قصد جهتدهی و اعمال نظر جانبدارانه داشته باشد. البته گاهی در اثر سهو، بیتجربگی و كمدانشیِ عوامل درگیر و دخیل در نشر سند، امكان دامنگیرشدن آفت فوق فراهم میشود و چنین است كه تحریفی در حقیقت یك واقعیت شكل میگیرد. دومین خطری كه تدوینگران با آن مواجه هستند، خطری است كه در بطن جریان قرار دارد و آن وجود اسناد جعلی و «سازمان ساخته» است كه عوامل قدیم، با نیت تاثیرگذاری در خط سیرهای به ویژه سیاسی ---- بعد، آن را بهوجود آوردهاند تا چهرهای را مخدوش و واقعیتی را تحریم كنند یا حادثهای را وارونه جلوه دهند. چنین حربهای در رابطه با اشخاص سیاسی، گاه بهدلیل به همكاری كشاندن و یا به تسلیم و زانو درآوردن او و گاه به دلیل خراب كردن اعتبار، اعتماد و وجه مشخص او در میان همفكرانش به كار گرفته میشود.
ب) پیرامون محتوای كتاب
۱. یك اشكال معنایی كه بر سر صفحه تمامی اوراق كتاب بهچشم میخورد، ذكر كلمه سوء قصد در جمله «ماجرای سوء قصد به شاه در كاخ مرمر» است. از نظر ما عمل شهید شمسآبادی در ترور شاه، با اهداف متعالی و عدالتجویانه، عمل سوئی نبوده كه از آن به سوء قصد یاد كنیم، بلكه در آن حسنی هم نهفته بوده است. تنها زمانی كه از زبان اسناد، مطبوعات و گزارشهای وقت، سخن میگوییم لازم است با تعابیر آنها نقل كلام كنیم، نه در عنوان و سرصفحههای كتاب.
۲. مقدمه: محتوای مقدمه در برگیرنده كلیاتی درباره رضا شمسآبادی، بیوگرافی، حالات و روحیات، فعالیتهای سیاسی و عملیاتی، علل و انگیزههای ترور و... است.
در بخشی از مقدمه با طرح سه پرسش، اقدام شمسآبادی به ارزیابی گذاشته شده است: چرا چنین كرد؟ توفیق یا شكست ترور چه آثاری در پی داشت؟ و آیا شمسآبادی با گروههای ماركسیستی (آن طور كه رژیم ادعا میكرد) در ارتباط بود؟ (ص نوزده) و پرسشی كه در این كتاب برای پاسخ دادنش تلاش میشود، تنها پرسش سوم است.
درخصوص مطلبی كه از كتاب «بررسی تحلیلی از نهضت امام خمینی» در مقدمه نقل شده كه: «كمونیستهای وادادهای چون نیكخواه و كامرانی كه برای حفظ جان خود روی پای شاه دژخیم میافتند و عجز و لابه كرده...» (ص بیست و شش) باید گفت كه كامرانی هیچگاه، و نیكخواه هم دستكم تا سال ۱۳۴۹ برای نجات جان خود به نزد شاه نرفته و به پایش نیفتادهاند. تنها احمد منصوری است كه به ملاقات شاه میرود. همچنین قابل ذكر است كه كامرانی گرچه بانیروهای چپ و كمونیست معاشرت و نشست و برخاست میكرده، ولی هیچگاه طوق بندگی آنها را بر گردن نیاویخت و در هیچ جای پرونده او، اعتراف و اقراری مبنی بر پذیرش مرام اشتراكی او نمیتوان یافت.
محسن كاظمی
پینوشتها
۱- شهید محمد بخارایی در اول بهمن ماه سال ۱۳۴۳، حسنعلی منصور (نخستوزیر وقت و عامل احیای كاپیتولاسیون) را به ضرب گلوله مصدوم كرد.
۲- مصاحبه احمد كامرانی با مجله پیام انقلاب. (۱۰/۸/۱۳۶۱)
۳- به عنوان نمونه بنگرید به صص ۶۹ تا ۷۲.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران مجلس شورای اسلامی مجلس حجاب دولت دولت سیزدهم رئیسی رئیس جمهور سیدابراهیم رئیسی گشت ارشاد توماج صالحی جمهوری اسلامی ایران
تهران قتل شهرداری تهران سیل کنکور هواشناسی وزارت بهداشت پلیس سلامت سازمان سنجش زنان سازمان هواشناسی
قیمت دلار قیمت خودرو خودرو بازار خودرو دلار قیمت طلا مسکن سایپا بانک مرکزی ارز ایران خودرو تورم
سینمای ایران سینما کیومرث پوراحمد سریال پایتخت سریال تلویزیون موسیقی رهبر انقلاب قرآن کریم فیلم ترانه علیدوستی مهران مدیری
کنکور ۱۴۰۳ اینترنت عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین غزه جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال جام حذفی آلومینیوم اراک فوتسال بازی تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس بارسلونا سپاهان
هوش مصنوعی سرطان نخبگان سامسونگ اپل فناوری ناسا الماس بنیاد ملی نخبگان مریخ ربات
سازمان غذا و دارو کاهش وزن بارداری هندوانه مالاریا آلزایمر زوال عقل