شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
نظر فقه درمورد بعضی از مصادیق شادی همچون رقص,ترانه, موسیقی و چیست

آیا فقه با مصادیق شادی و تحرک همچون رقص، آواز و ترانه، موسیقی، تفرح آزاد زن و مرد و نظایر آن مخالف است؟
در پاسخ به این سوال میتوان هم از دیدگاه فقه به عنوان بخشی از تعالیم دین اسلام پاسخ دادو هم میتوان از دیدگاهی وسیعتر این مسئله را در همه اجزاء دین اعم از احکام (فقه) و غیر آن پاسخ داد و از منظر اخیر میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
۱) مطلوبیت شادی و شاد کردن در اسلام
در تبیین جایگاه شادی در اسلام باید ابتدا توجه نمود که اصل شاد زیستن در اسلام مورد پذیرش بلکه تاکید است. امام علی(ع) میفرماید: شادی انبساط خاطر و نشاط میآورد و غم گرفتگی خاطر و دلگیری (میزان الحکمه، ج ۶، ص ۲۴۴۹) و نیز فرمود: «کسی که شادیش کم باشد، آسایش او در مردن باشد. (همان)
امام صادق(ع) میفرماید: هر که به چهرهٔ برادر خود لبخند زند، آن لبخند برای او حسنهای باشد (میزان الحکمه، ج ۷، ص ۳۲۲۵) به همین جهت است که شاد کردن برادر مومن، امری است مستحب و شوخی کردن با دیگران، عملی مجاز به شمار میرود. در تاریخ آمده است که روزی پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) خرما میخوردند. پیامبر(ص)، هستههای خرما را جلوی حضرت علی(ع) میگذاشتند. پس از مدتی وقتی هستههای زیادی جلوی حضرت علی(ع) جمع شد، پیامبر(ص) به ایشان فرمودند: یا علی شما خیلی پرخوری (چرا که این همه هسته جلوی شما جمع شده است)، حضرت علی(ع) در پاسخ گفتند: پر خور کسی است که خرما را با هستهاش میخورد.
شادی مصادیق و اسباب و علل مختلفی دارد که در دین اسلام بر پارهای از آنها تاکید شده است: (ر.ک: روزنامه ایران، نسبت شادی و دین، کاظم مصطفایی، به نقل از ماهنامه پرسمان، مهر ماه ۱۳۸۳.)
در روایتی آمده است در بهشت خانهای است به نام خانه شادی و تنها کسی که یتیمان و بچهها را خوشحال کند به آن داخل میشود.
اسلام برای فراهم شدن زمینههای شاد زیستن مومنان به ابزارهای آن توجه زیادی نموده است به عنوان مثال بوی خوش که عامل مهم شادمانی است، از سنتهای رسول خدا(ص) است. امام صادق(ع) میفرماید: رسول خدا(ص) برای بوی خوش بیشتر از خوراک خرج میکرد.
یا پوشیدن لباس سفید در اسلام مورد تاکید است چون رنگ روشن بخصوص سفید شادی آفرین است و شاید از این رو پوشیدن لباس سفید بخصوص در حال نماز تأکید شده است.
توصیه به نظافت، سیر و سفر، شرکت در مجالس شادی مثل مجالس عروسی و ولیمه و اطعام دادن در هنگام ازدواج و تولد فرزند و برگشت از حج و زیارت، تاکید بر صله ارحام و دید و بازدید و دست دادن (مصافحه) با مومنان و... همه از لوازم و زمینههای یک اجتماع شاد و پر تحرک است که تاکید بر این موارد از سوی اسلام گواه بر اهمیت دادن دین مبین اسلام به مقوله شادی و سرور است.
۲) فقه و ضابطهمندی برای شادی و شاد کردن براساس اصل حکمت
گر چه شاد بودن و شادکردن بخودی خود مباح است، بلکه مورد تاکید است اما فقه برای این دو ضابطه دارد و نمیتوان برای رسیدن به آن، از هر وسیلهای استفاده کرد از این رو باید وسیله شادی از نظر شرعی حرام نباشد. حرام بودن یا نبودن مسئلهای است که به چهارچوب هدفمندی خلقت و دین قابل تفسیر و معنایابی است. از آنجا که دین، انسان و خلقت را هدفمند میداند که کمال هدف آن است لذا هر چه به این هدفمندی آسیب رساند و آدمی را از دستیابی به کمال مورد نظر خلقت بازدارد در هر قالبی که باشد ممنوع و مذموم است و در قالب غم یا شادی بودن در این خصوص تاثیرگذار نخواهد بود. گناهان این نقش را دارند که انسان را در دستیابی به هدف مورد نظر در حیات انسانی باز میدارند. بنابراین نمیتوان به بهانه شاد شدن و شاد کردن دیگران از غیبت و تهمت و دروغ بهره جست. به همین جهت است که پیامبر(ص) در اندرزی به ابوذر میفرماید: «آدمی (گاه) در جمعی برای خنداندن آنان سخنی میگوید و به سبب آن در جهنمی به فاصلهٔ آسمان تا زمین سقوط میکند.» (میزان الحکمه، ج ۷. ص ۳۲۲۹) چنانکه نمیتوان با شادیهایی که مفاسدی بزرگتر در پی دارند سرگرم شد هر چند خود شادی به حسب طبع آدمی مطبوع و مطلوب انسان است.
در نتیجه گرچه انجام برخی اعمال باعث شادی میشود اما در اسلام نهی شده است. شرابخواری، ارتباط زن و مرد در خارج از چارچوب مورد پذیرش اسلام، موسیقی و ترانههای مبتذل. نمایش و دیدن فیلم و عکسهایی که شهوت جنسی را در انسان تحریک میکند و ... همه از این مواردند نهایتاً اینکه نقش این عوامل در مفسدهانگیزی گاه روشن و آشکار است و گاه از فهم بشر بیرون.
بدیهی است میتوان با دروغ و غیبت و تهمت لحظاتی را شاد بود، ولی دشمنیها و کدورتهایی که پس از این گونه حرفها پیش میآید، بیاعتمادی، هتک حرمتها و آبروریزها، و ... همه باعث میشود تا روابط اجتماعی میان افراد سالم نباشد. چقدر زیباست این حدیث که میگوید: «غیبت خورش سگان جهنم است.» تشبیه ظریفی که در این حدیث صورت گرفته است تشبیه غیبت بر خورش است. خورش چیزی است که انسان را در کنار سفره نگه میدارد. اگر داخل سفره نان خالی باشد انسان مدت کمی کنار سفره و برای غذاخوردن درنگ میکند اما اگر در کنار نان، غذاهای دیگر باشد، انسان یقیناٌ مدت بیشتری را برای صرف غذا درنگ میکند. حال در این روایت حضرت(ع) غیبت را به خورش تشبیه کرده است چرا که معمولاٌ آنچه باعث میشود گفتگوی افراد به طول انجامد، غیبت کردن و غیبت شنیدن است.
احمد حاجیدهآبادی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست