سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
سینما و اقتصاد در آرژانتین
در حالی كه اقتصاد آرژانتین در آستانه ورشكستگی قرار دارد، صنعت سینمای این كشور پیشرفت چشمگیری داشته است. در سواحل مرزی جنوبی آتلانتیك، درحدود چهارصد مایلی جنوب ((بوینس آیرس))، شهر ماردل پلاتا واقع است كه نهتنها از نظر جغرافیایی، بلكه از لحاظ فرهنگی هم اختلاف فراوانی با شهر كن در جنوب فرانسه دارد. با وجود پشتوانه غنی و مثالزدنی فرهنگی امریكای لاتین، این شهر ساحلی طی چند دهه اخیر به دلیل بحرانهای اقتصادی و آشفتگیهای سیاسی، مانند یك ستاره از فروغ افتاده سینما، افسون و فریبندگی خود را از دست داده است. ولی ((ماردل پلاتا)) همچنان افتخار میزبانی قدیمیترین جشنواره فیلم قاره امریكا را دارد كه كماكان از نظر كیفی در بین برترین جشنوارههای فیلم رده اول جهان طبقهبندی میشود. گرچه این جشنواره هرگز از پشتوانههای مالی جشنواره كن برخوردار نبوده و بارش بارانهای موسمی در اواخر تابستان چهره شهر را شستشو میدهد اما وقایع جشنواره ماردل پلاتای سال جاری هیجان شدیدی را در میان مردم آرژانتین و تماشاگران پدید آورد. صنعت سینمای آرژانتین یكی از پرجنب و جوشترین سینماهای جهان و همانند طاق نصرتی بر فراز فلاكت و بدبختی مردم این كشور است. ((میگل پریرا)) فیلمساز آرژانتینی و مدیر هنری جشنواره امسال، عقیده دارد: ((مردم آرژانتین قادر به تامین مایحتاج ضروری زندگی خود نیستند و در اثر گرسنگی میمیرند. تمامی صاحبنظران جهان بر این عقیدهاند كه مردم ما در شرایط مساعد اقتصادی به سر نمیبرند و صنعت سینما یكی از معدود صنایع موفق در مملكتی است كه مردمانش در فقر و قحطی دست و پا میزنند.)) سال گذشته ۱۵۶ فیلم در مناطق مختلف آرژانتین فیلمبرداری شد. بسیاری از این آثار پروژههای خارجی بودند كه به واسطه وجود تسهیلات فنی و هنری و قابلیت ارزآوری، این كشور را به عنوان محل فیلمبرداری انتخاب كردند، ولی فیلمسازان آرژانتینی ظرف یك سال چهل تا پنجاه فیلم میسازند كه چندان در اصولی كه وزارت هنر برای بازار صادرات وضع كرده، پیروی نمیكنند. این فیلمها خیل عظیمی از تماشاگران مشتاق و گرسنه بومی را جذب میكنند كه برای تماشای فیلم، ساعتها جلوی سینماهای ماردل پلاتا به صف میایستند و امسال قرار است مبلغی حدود بیست درصد فروش بلیت در آرژانتین صرف ساختن فیلمهای داخلی شود.
تعدادی از جدیدترین فیلمهای موفق آرژانتینی در داخل و خارج كشور عبارتند از:
ــ تریلر شیطانی ((نه ملكه)) به كارگردانی فابین بیلینسكی كه قرار است استیون سودربرگ مشهور به زودی بازسازی آن را به زبان انگلیسی در امریكا آغاز كند.
ــ ((پسر عروس)) به كارگردانی خوان خوزه كامپانلا كه در فهرست بهترین فیلمهای خارجی اسكار سال گذشته قرار داشت و از ۲۳ ماه می در بریتانیا اكران شده و در پانزده كشور دیگر نیز به نمایش درآمده است.
ــ فیلم جمع و جور اما اثرگذار ((داستانهای مینیمال)) به كارگردانی كارلوس سورین كه مورد توجه زیاد تماشاگران قرار گرفت و تعدادی جایزه نیز از آن خود كرد.
ــ ((به ناگهان)) فیلم سیاه و سفید ترسناكی كه به عنوان نخستین فیلم بلند كارگردان خود، رگههایی از طنزهای موجود در آثار اولیه جیم جارموش را به نمایش میگذارد.
در آرژانتین به دلیل آینده ناامیدكننده مشاغلی كه با تحصیلات عالی دانشگاهی یا صنعت در ارتباط هستند، بیش از ده هزار نفر از علاقهمندان در مدارس عمومی و خصوصی فیلمسازی تحصیل میكنند. ازجمله فارغالتحصیلان این مدارس میتوان به دیمین زیفرون ۲۷ساله اشاره كرد كه مستند طعنهآمیز او درباره حسادت با نام ((اعماق دریا)) برنده چندین جایزه از جشنواره ماردل پلاتا شد. دیگو لرمن كارگردان فیلم ((به ناگهان)) نیز از این دسته است. او به شوخی میگوید تولد من، اتفاق مهمی برای كشورم محسوب میشود. چرا كه همزمان با این روز یعنی ۲۴ مارس ۱۹۷۶، در آرژانتین كودتای نظامی شد!
گروه دیگر، كارگردانان مسنتر هستند كه به دلیل حكومت هفتساله احزاب و ركود اقتصادی، فعالیت چندانی در این سالها نداشتند. بیلینسكی ۴۴ساله، پیش از آنكه اولین فیلمنامه خود یعنی ((نه ملكه)) را بنویسد، هجده سال وقتش را صرف ساختن
تبلیغات تلویزیونی و فعالیت در سمت دستیار كارگردان كرد. سورین ۵۹ساله نیز وضعیتی مشابه دارد. با وجود اینكه سورین در سال ۱۹۸۹ توانست شیر نقرهای جشنواره ونیز را برای اولین فیلم بلند خود به دست آورد، فعالیت چندانی نداشت و ((داستانهای مینیمال))، سومین فیلم او طی سیزده سال اخیر است.كامپانلای ۴۳ساله هم مدتی بیش از دو دهه در حال رفت و آمد بین بوینسآیرس و نیویورك بود. چون برای تلویزیون امریكا كار میكرد. ((پسر عروس)) درباره زندگی صاحب یك رستوران است كه به دلیل حمله قلبی دچار بحران كاری و آشفتگیهایی در زندگی خصوصی و در ارتباط با زنان شده و كامپانلا این فیلم را براساس تجارب شخصی خود ساخته است: ((این داستان شباهتهایی با زندگی خصوصی من دارد. مادرم دچار فراموشی بود و از پدرم میخواست او را دوباره به عقد خود درآورد.)) رستوران بحرانزده، تمثیلی از مردم آرژانتین است كه به دلیل ورشكستگی، در نوسان دایمی به سر میبرند. بیش از پنجاه درصد افراد فقیر در آرژانتین، تحصیلكردههایی هستند كه دچار بحران شدهاند و این وضعیت در كمتر كشوری دیده میشود.شخصیتهایی با آرمان و آرزوهای دنیای مدرن و درآمد جهان سومی، فیلمهای آرژانتینی را به خود اختصاص دادهاند. حتی كارهای كمدی و غیرسیاسی نظیر پروژه آینده زیفرون براساس داستان سرقت چهار زوج مسن از یك كازینو، از همین رویه پیروی میكنند. به عقیده زیفرون جامعه آرژانتین از طبقه متوسطی تشكیل شده كه توانایی داشتن ماشین یا حتی تلفن را ندارد. بسیاری از فیلمها با اوهام مالیخولیایی و بدبینی شدید اشباع شدهاند. بیلینسكی میگوید: ((در آرژانتین فساد مالی در دستگاههای دولتی با سرعت و ابعاد وسیعی در حال شیوع است. این، بخشی از واقعیتی است كه ((نه ملكه)) را براساس آن بنا كردهام.)) ولی سینمای نوین آرژانتین، تنها در مورد موضوعات تكراری و دور از دید زندگی شهری صحبت نمیكند و جنبههای دیگری را هم در نظر دارد. پریرا عقیده دارد: ((آرژانتین از دو دنیای متفاوت تشكیل شده است. بوینس آیرس كه شهری مملو از مهاجران است، همیشه از اروپا تقلید كرده و فیلمهایی كه در آنجا ساخته میشوند، جنبههای بینالمللی دارند.)) پریرا ترجیح میدهد در فیلمهایش از بیان اسرارآمیز و شعرگونهای استفاده كند كه بیشتر اشاره به شهر مادریش جوجوی دارد كه در منطقه شمال غربی آرژانتین واقع است مانند فیلم ((ورونیكا كروز)) كه در سال ۱۹۸۸ برنده جشنواره برلین شد. جوجوی بیش از ده هزار سال پیشینه تاریخی دارد. این پیشینه تاریخی در موسیقی، رقص، رنگ و نقاشی آرژانتینی نمایان است.پریرا قصد دارد ساخت پروژه جدیدی براساس ریشههای كهن امریكای لاتین را از اواخر سال جاری در شهر خود آغاز كند. هر سه فیلم سورین هم مملو از عشق فراوان به ریشههای جنوبی هستند: ((من به محض رسیدن به پاتاگونیا احساس شادی و سرور میكنم. این كارگردان آرژانتینی در ((داستانهای مینیمال)) از سه آدم محلی برای بازی در فیلم استفاده میكند كه برای پیدا كردن شادی، روانه سفر در دشتهای خالی از سكنه میشوند: ((آنها داستانهای كوچكشان را در دشتهای عظیم قبل تاریخ تجربه میكنند. من ترجیح دادم به جای فیلمبرداری در شهرهایی كه همگی از دید دوربین یكجور به نظر میرسند، از جاذبه طبیعت استفاده كنم.)) آیا آرژانتین میتواند این روند رو به تكامل را ادامه دهد یا اینكه سینما نیز مانند پزو در آرژانتین دچار زوال و انحطاط خواهد شد؟ لوییزاورتگا كارگردان ۲۲سالهای كه نخستین فیلمش ((جعبه سیاه)) مشغول سیاحت در جشنوارههای داخلی و بینالمللی است و كارگردانی تیزر رسمی جشنواره ماردل پلاتا را برعهده داشته، عقیده دارد: ((مردم بهراحتی آب خوردن فیلم میسازند. ولی ساختن فیلمهایی كه كوچكترین تغییری در اوضاع كنونی ایجاد نكند، واقعا چه لزومی دارد؟
كامپانلا مشكوك و در عین حال خوشبین است: ((همه آرژانتینیها تا حد زیاد لافزن هستند. ما تنها میتوانیم در دنیا بهترین یا بدترین باشیم و احتیاج به اخبار خوب و مسرتبخش داریم. مردم آرژانتین برای رهایی از شرایط فعلی باید افكار خود را احیا كنند.))
شیلا جانستن / ترجمه: مریم دستمالچی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست