اتاق آبنباتی پیشی کوچولو

مارمالاد یک گربه کوچولوی زیبا است، اما پیشی زیبای قصه ما، یک ویژگی عجیب و غریب دارد که مطمئن هستم، هیچ یک از بچه‌ها تا حالا چنین گربه‌ای را ندیده‌اند.
مارمالاد کوچولو عاشق …

مارمالاد یک گربه کوچولوی زیبا است، اما پیشی زیبای قصه ما، یک ویژگی عجیب و غریب دارد که مطمئن هستم، هیچ یک از بچه‌ها تا حالا چنین گربه‌ای را ندیده‌اند.

مارمالاد کوچولو عاشق شکلات و آبنبات است و تا آنجا که می‌دانم اولین گربه‌ای است که به جای موش، عاشق شکلات و بستنی است.

پیشی کوچولو یک ویژگی بد هم دارد. او خیلی تنبل است و از صبح تا شب، بجز خوردن آبنبات و شکلات هیچ کار دیگری انجام نمی‌دهد.

مارمالاد تا ظهر می‌خوابد و وقتی به دلیل گرسنگی از خواب بیدار می‌شود، صبحانه و ناهار را با هم می‌خورد. پیشی کوچولوی تنبل کنار پنجره می‌نشیند و جز خوردن آبنبات و شکلات هیچ غذای دیگری را امتحان نمی‌کند.

این گربه آنقدر تنبل است که بیشتر اوقات روی تختش که از آبنبات ساخته شده، دراز می‌کشد و تمام مدت شکلات می‌خورد.

اتاق مارمالاد از آبنبات‌های رنگی ساخته شده است و داخل اتاقش یک کمد آبنباتی وجود دارد که پیشی کوچولو همه شکلات‌ها و آبنبات‌ها را در آن مخفی کرده و هر وقت که احساس گرسنگی می‌کند، سراغ آن می‌رود.

یک روز آفتابی مارمالاد به سراغ کمد آبنباتی رفت، اما خبری از آبنبات یا شکلات نبود، مارمالاد تنبل مجبور شد تا کمد و بقیه وسایل اتاق که از آبنبات ساخته شده بود را بخورد. مارمالاد کوچولو وقتی از تمام شدن شکلات‌ها نگران شد، به مامان گربه گفت تا برایش کمی آبنبات بخرد اما مامان مارمالاد کوچولو به او گفت، تو یک پیشی تنبل هستی که جز خوردن و خوابیدن هیچ کاری بلد نیست. آنقدر شکلات خوردی که تمام دندان‌هایت خراب شده و چاق شده‌ای. دیگر هیچ کدام از گربه‌ها تو را دوست ندارند.

پیشی ناراحت شد، به حیاط رفت تا کمی آب بخورد. ناگهان پرنده مهربان ظاهر شد و یک نهال آبنبات به او هدیه داد. پرنده مهربان به مارمالاد گفت، این درخت تا زمانی میوه آبنبات می‌دهد که تو بطور مرتب به آن آب بدهی.

مارمالاد خوشحال شد و نهال آبنبات را داخل یک گلدان زیبا گذاشت. محصول درخت هر روز شکلات و آبنبات بود اما پس از گذشت مدت زمان کوتاه پیشی تنبل فراموش کرد به درخت آب بدهد. درخت آبنبات پس از مدتی خشک شد و مارمالاد دیگر آبنبات و شکلات نداشت.

تنبلی پیشی کوچولو باعث شد تا او برای همیشه از خوردن آبنبات و شکلات محروم شود. مارمالاد از رفتارهای بد گذشته پشیمان شده بود و به مامان گربه قول داد تا دیگر پیشی منظم و زرنگی شود و به جای آبنبات و شکلات، شیر بخورد.

حالا دیگر همه گربه‌ها، مارمالاد را دوست دارند و با او بازی می‌کنند.