حجازی و ترس از كوچ ستاره ها

آسمان استقلال این روزها آبی آبی است چرا كه به نظر می رسد تیم در یارگیری موفق عمل كرده است قطب آبی پایتخت بازیكنان مورد نظرش و نه مورد نیازش را به خوبی جذب كرده و در اردوی برون مرزی به سر می برد

آسمان استقلال این روزها آبی آبی است چرا كه به نظر می رسد تیم در یارگیری موفق عمل كرده است. قطب آبی پایتخت بازیكنان مورد نظرش و نه مورد نیازش را به خوبی جذب كرده و در اردوی برون مرزی به سر می برد.

هواداران با دیدن امثال برهانی، پولادی، منتظری، روانخواه و…درست برخلاف سال قبل نسبت به قهرمانی امیدوارند و البته به اوضاع تیم رقیب (پرسپولیس) كه نتوانسته به مانند آنها ستاره جذب كند نیشخند می زنند. این امیدواری ها پدید نیامده مگر به خاطر حضور مردی به نام فتح الله زاده. اما آیا این آسمان آبی تا پایان فصل همچنان آبی و آفتابی خواهد ماند؟ برای جواب به این سؤال شاید بهتر باشد ذهنتان را ببرید به سال هایی كه حجازی و فتح الله زاده چون امروز به قدرت رسیده بودند و برای استقلال نقشه ها در سر داشتند.

زوج مدیر عامل - سرمربی فعلی استقلال در اواسط سال ۷۵ هم نمایشنامه ای با سناریوی مشابه را روی صحنه بردند اما تماشاگران آن نمایش هنوز پایان تلخ و غم انگیز ماجرا را به خاطر دارند. واقعیت این است كه فتح الله زاده در همین چند صباح بازگشت نشان داده در این سال ها كوچكترین تغییری نكرده و نحوه فعالیت او در بازار نقل و انتقالات بر پایه همان تفكرات قدیمی است. او بازیكنانی را جذب می كند كه قطعاً در آینده ای نزدیك سود كلانی برایش به همراه بیاورند و در بسیاری مواقع قبل از آنكه با مهره مذكور قرارداد ببندد كشور و تیمی كه قرار است بازیكن جدید آبی پوش خیلی زود به آن نقل مكان كند را انتخاب كرده است.

از طرفی آقای مدیر عامل چه در دوره گذشته و چه در دوره جدید برنامه ای برای هماهنگی با نظرات و ایده های مربیانش نداشته وندارد و در پس خریدهای بكر و غافلگیر كننده اش نقشه هایی غیرقابل پیش بینی را در سر دارد. ستاره های فصل نقل و انتقالات كه اكثرشان پیشنهادهای اغواكننده ای را در جیب دارند و معمولاً برای گرفتن بیشترین دستمزد تا روز آخر مهلت جا به جایی بازیكنان منتظر می مانند؛ بلافاصله پس از حضور در دفتر فتح الله زاده قرارداد امضا می كنند یادشان می افتد كه از بچگی هوادار استقلال بوده اند!

ماجرا بی شك به ۴۰- ۳۰ میلیون بالا و پایین مبلغ قرارداد مربوط نمی شود. مدیر عامل استقلال قول ترانسفر به باشگاه های اماراتی یا اروپایی را می دهد او قسط های اول و دوم قرارداد را می دهد. و قبل از آنكه موعد پرداخت قسط سوم شود آنها را به یك باشگاه خارجی ترانسفر می كند. به این ترتیب قسط سوم را از آن تیم می گیرد و بقیه پولی كه به دست می آید بین بازیكن و باشگاه تقسیم می شود.

چند ماه در استقلال، ۶ ماه در خارج از كشور و در نهایت بازگرداندن سرمایه به اضافه سود اضافه. به این می گویند یك بیزینس هوشمندانه.

در مورد قرارداد آرش برهانی اما این هوشمندی جالب تر هم می شود! مهاجم سابق پاس شرط كرده كه اگر در میانه فصل پیشنهاد خارجی داشت بتواند قرارداد را به صورت یكطرفه فسخ كند و در عوض باشگاه هم فقط تا روزی كه عضویت استقلال را دارد به او پول بدهد. یعنی به محض از راه رسیدن اولین دعوتنامه، برهانی دیگر بازیكن استقلال نخواهد بود.

این یعنی اینكه درست در روزهایی كه حجازی محتاج ساق های هنرمند ستاره هایش است، فتح الله زاده چاره ای جز باز كردن در خروجی باشگاه برای آنها ندارد. چه در غیر این صورت باید از جیب شخصی اش پول آنها را بپردازد كه به احتمال زیاد مقدور نیست. از دیگر سو با توجه به وعده هایی كه او به هنگام عقد قرارداد به بازیكنان داده اگر خواسته باشد به میل حجازی آنها را نگه دارد و با بی پولی سرشاخ شود خود بازیكنان دیگر انگیزه لازم برای در خدمت تیم بودن را ندارند.

حجازی، او همین الان هم دل خوشی از نحوه تنظیم قراردادها ندارد و معتقد است تیم در میانه های راه نیم فصل دوم به مشكل برمی خورد.

او حق هم دارد چرا كه درست در لحظاتی كه ستاره ها می توانند به تنهایی نتیجه یك دیدار را رقم بزنند او باید از داشتن آنها محروم شود. نتیجه اینكه نمی توان با این شرایط به آبی ماندن آسمان استقلال چندان خوشبین بود. استقلالی ها باید دعا كنند تا پایان فصل حاجی نتواند مشتری برای خریدهای جدیدش بیابد و گرنه باز هم در پایان فصل استقلالی ها شاهد حاشیه در تیمشان خواهند بود . حاشیه هایی كه سر منشأ آن دو یار مهربان امروزی یعنی حجازی و فتح الله زاده خواهند بود.

سینا سیناپور