جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بررسی « ملکوت اعمال » و تاثیر آن در « رفتار » از دیدگاه روان شناسی اسلامی


بررسی « ملکوت اعمال » و تاثیر آن در « رفتار » از دیدگاه روان شناسی اسلامی

مفهوم « ملکوت » با مفهوم « باطن » و « واقع » در متون اسلامی مورد تاکید قرار گرفته است ومعیار در ارزیابی انسان جنبه های واقعی عملکرد اوست وظاهر « رفتار » معیار نیست پیامبر اسلام ص می فرماید « البته خداوند به صورت ها و رفتار ما نمی نگرد و فقط قلب و نیت شما را می نگرد »

مفهوم « ملکوت » با مفهوم « باطن » و « واقع » در متون اسلامی مورد تاکید قرار گرفته است ومعیار در ارزیابی انسان جنبه های واقعی عملکرد اوست وظاهر « رفتار » معیار نیست . پیامبر اسلام (ص ) می فرماید : « البته خداوند به صورت ها و رفتار ما نمی نگرد و فقط قلب و نیت شما را می نگرد. »

ممکن است ظاهر عمل صالح باشد و به عنوان مثال فرد نماز بخواندو یا کار خیر دیگری را انجام دهد ولی قصد ریا داشته باشد. در این حال ظاهر عمل برای او نتیجه ای ندارد و معیار ارزیابی جنبه باطنی ونیت او است . بر عکس ممکن است انسان در شرایطی قرار بگیرد وبر خلاف عقیده باطنی خود کاری را انجام دهد.

باز در اینجا ظاهر عمل صدمه ای به ایمان او نمی رساند و معیار جنبه باطنی است . در این مورد عملکرد عمار یاسر در صدر اسلام نمونه خوبی است . او هنگامی که توسط کفار دستگیر شد مطلبی گفت که موافقت او را باآنها تداعی می کرد و در نتیجه آزاد شد. عمار از حرفی که زده بود سخت ناراحت بود به رسول خدا(ص ) ماجرا را گزارش کرد.

پیامبر(ص ) فرمود در آن هنگام که این حرف را زدی قلب توچگونه بود آیا به آن چه گفتی راضی بودی یا نه و عمار پاسخ داد خیر . آیه ۱۰۶ سوره نحل در این هنگام نازل شد که این پیام را دارد : « هر کس که بعد از ایمانش به خداوند کفر ورزد (بازخواست شود) مگر کسی که به اکراه کافر شود و قلب او به ایمان مطمئن باشد. ولی کسانی که دل بر کفر نهاده باشند خشم خداوند بر آنان است و عذابی سهمگین دارند » . پس از دریافت این پیام رسول اکرم (ص ) به عمار فرمود : « اگر بار دیگر هم در چنین وضعی قرار گرفتی همین عمل راانجام بده » .

لازمست ابتدا مفهوم « ملکوت » در لغت و فرهنگ اسلامی تعریف شود. منظور از ملکوت در روان شناسی اسلامی « باطن و واقع اشیا » است درلغت نامه دهخدا مفاهیمی که معادل ملکوت به کار رفته و به منظور مانزدیک می باشند به صورت زیر هستند :

ملکوت عبارت از « باطن جهان » است و « ملک » عبارت از ظاهر آن و به حقیقت ملکوت هر چیز « جان » آن است که آن چیز به او قائم است . در فرهنگ علوم عقلی ملکوت به معنای « عالم مجردات » به طور مطلق به کار رفته است .

امام صادق (ع ) می فرماید : هرکس برای خدا علم بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران بیاموزد در ملکوت آسمان عظیم خوانده می شود و گویند برای خدا آموخت برای خدا عمل کرد و برای خدا تعلیم داد. به نظر می رسد ملکوت آسمان ها در این بیان « باطن جهان » باشد.

ابی بصیر از امام باقر یا امام صادق (ع ) در مورد روح می پرسد. امام می فرماید : « عاملی است که در تمام جنبندگان و انسان وجود دارد » . ابی بصیر سوال خود را تکرار می کند و ماهیت « روان » را جویا می شود. امام جواب می دهند : « از ملکوت قدرت است » . با مرور این پاسخ مفهوم ملکوت نیز برای ما روشن می شود. یعنی ملکوت جان قدرت است و انسان به ملکوت خود قائم است و ملکوت او همان « روان » اوست .

بنا به تعبیر اساتید هر چیزی هم « ملک » دارد و هم « ملکوت » و این واقعیت در مورد تمام رفتارهای ما مانند نماز روزه زکات و رفتارهای عادی ما صادق است . این واقعیت در زندگی روزمره ما خود را نشان نمی دهد ولی نمود آن در فعل وانفعال های انسان قابل مطالعه است . بنا به فرمایش قرآن مجید یکی از نمودهای آن به صورت « تجسم رفتار » می باشد که در طیف وسیعی از آموزش های اسلامی مطرح شده است .

این پدیده یک بار در زمان موسی (ع ) در زندگی روزمره تحقق یافته و در رویای پیامبر اسلام (ص )نیز در مورد گروهی از افرادی که به ظاهر مسلمان بوده اند بروز نموده است . بنابر متون اسلامی بروز شاخص این پدیده در دنیای دیگر خواهد بود. به منظور فهم معنی « تجسم » یا « تجسد اعمال » لازمست مروری اجمالی به ساختار شخصیت از دیدگاه روان شناسی اسلامی داشته باشیم .

حضرت علی (ع ) می فرماید : خداوند فرشتگان را « عقل محض » خلق کرد. حیوانات را « شهوت محض » آفرید و در انسان هر دو نیرو را قرار داد. اگر کسی عقل خود را بر شهوت حاکم کند از فرشته برتر و چنانچه شهوت خود را بر عقل حاکم کند از حیوان پست تر است .

انسانی که عقل خود را بر شهوت حاکم نموده است می توان انسان « برخوردار از خود کنترلی » نامید و انسانی که شهوت او بر عقلش حاکمیت دارد انسان « فاقد خود کنترلی » نام گذاری کرد. هدف زندگی و مسیر حرکت در این دو انسان کاملا متفاوت است . هدف زندگی در یک انسان برخوردار از « خود کنترلی » دستیابی به رشد و قرب الهی تا بی نهایت و مسیر حرکت او ازمسیر « انجام تکلیف » در پیشگاه خداوند می گذرد.

هدف انسان فاقد خود کنترلی که شهوت یا هوای نفس بر عقل حاکمیت دارد دست یابی به لذت تا بی نهایت است ومسیرحرکتش از طریق « هوای نفس » می گذرد. یعنی فقط خواست خویش را در تمام سیستم های اساسی زندگی حاکمیت می دهد. بنا به تعبیر حضرت علی (ع ) این نوع ساختار شخصیت همان « شخصیت وارونه » یا قلب معکوس و قلب منکوس است .

حاکمیت مداوم عقل فطری ( فطرت = وجدان ) بر شهوت و در نتیجه حرکت مستقیم به سوی کمال عملا نزد معدودی از افراد بشر جلب توجه می نماید که در روان شناسی اسلامی به « معصوم » نامیده می شوند. بعضی انسانها تحت تاثیر خانواده ومحیط و عدم تحری حقیقت از ابتدای سنین « تکلیف » به سمت سقوط سیر می کنند. اکثر مردم همواره میان رشد و سقوط در حال نوسانند که خود معلول فعل وانفعالات بین شهوت وفطرت است . در نهایت کار ممکن است فطرت غلبه نماید. در نتیجه فرد در پایان زندگی به سمت رشد سیر نماید (سیر نوسانی خوش عاقبت ) و یا شهوت حاکمیت یابد وفرد در پایان زندگی به سمت سقوط سیر نماید (سیر نوسانی بد عاقبت ). تغییر مسیر از اوج کمال به سمت سقوط و از سقوط به سمت کمال نیز کاملا امکان پذیر است .

باید توجه داشت که وقتی انسان در حال رشد است ملکوت و باطن او « انسانی » است و در مسیر سقوط ملکوت او « حیوانی » است . نوسان های خفیف و زود گذر تغییر اساسی و چندان شدیدی در او به وجود نمی آورند ولی در حالی که فرد به طور ثابت زیر حاکمیت هوای نفس قرار گیرد ملکوت او حیوانی خواهد بود که بر حسب نوع عملکرد نوع حیوان نیز متفاوت خواهد بود.

● روش بررسی

در کشف نظرهای اسلامی علوم باید از چهار منبع اساسی زیر استفاده نمود :

۱) کتاب الهی

۲) سنت شامل آموزش های پیامبر اکرم (ص ) و امامان معصوم (ع )

۳) فطرت

۴) علوم حاکم بر جهان

بر اساس رهنمود فوق که کاملا عقلانی است ما در این پژوهش از این منابع استفاده می کنیم . در مورد استفاده از قرآن مجیدو سایرمتون اسلامی علاوه بر استفاده از کتاب های مدونی که توسط دانشمندان اسلام در این زمینه تدوین شده اند از روش حل مسئله برای اطمینان از یافته های خودبا استادان حوزه و دانشگاه نیز در ضمن نشست های اختصاصی در این مورد تبادل نظر کرده ایم .

● زیر بناهای پژوهش

۱) تعریف نظریه علمی براین اساس که آنچه حسی است « علمی » محسوب میشود و برداشت های عقلانی همگی « غیرعلمی » است تعریف صحیحی نیست و باید اصلاح شود. زیرا محدود کردن واقعیات جهان به انچه حسی است خرد ورزی و تعقل و استدلال های منطقی را از محدوده علم خارج می کند. چراکه علم هم شامل جنبه های حسی وهم جنبه های عقلانی است .

۲) بین روان شناسی ومکتب اسلام (مکتب توحید شامل همه ادیان توحیدی ) ارتباط وجود دارد که نتایج به دست آمده می تواند به نام مکتب روان شناسی اسلامی (الهی ) نام گذاری شود. این مکتب زمینه خوبی برای کارهای مشترک علمی و گفتگو بین تمام ادیان الهی است .

۳) مکتب اسلام علاوه بر این که یک دین است می تواند به عنوان یک « مکتب روان شناسی » با رویکرد خاص مطرح شود .

۴) رویکرد مکتب روان شناسی اسلامی « واقع گرائی » است . بنا براین می توان « مکتب روان شناسی واقع گرایانه » را به عنوان مترداف « مکتب روان شناسی اسلامی » به کاربرد.

۵) مکتب روان شناسی اسلامی یک « مکتب علمی » است . مفهوم « علمی » از دیدگاه اسلامی به معنای واقع گرایی مطرح می شود وشامل جنبه های حسی وعقلانی است .

۶) مکتب روان شناسی اسلامی (الهی ) می تواند و باید به عنوان « مکتب معیار » در روان شناسی وعامل ایجاد هماهنگی بین تمام مکاتب روان شناسی مطرح مورداستفاده قرار گیرد.

۷) تمام آموزش های اسلامی برای شکوفایی فطرت و کنترل شهوت می باشند . دفاع از زیر بناهای فوق توسط نویسنده در یک مقاله اختصاصی تحت عنوان « زیر بناهای نظری روان شناسی اسلامی . فصلنامه اصول بهداشت روانی . شماره ۱۸ ـ۱۳۸۱ ۱۷ » ارائه شده است .

● پیش فرض های پژوهش

۱) بین مفهوم رفتار انسان و « ملکوت » ارتباط وجود دارد .

۲) تنها نظریه « اصالت روان » و « کل نگری » در این مقوله است که برتاثیر یک عامل غیر شیمیایی در ساختار وجودی انسان تاکید می کند و می تواند ارتباط رفتار انسان وملکوت راتوجیه کند.

۳) فراگیری و پذیرش ارتباط « رفتار » و « ملکوت » موجب « اصلاح شناخت » اصلاح عواطف اصلاح سبک وروش زندگی و اصلاح رفتار می گردد که زمینه پذیرش « مفهوم سعادت » از دیدگاه روان شناسی اسلامی را فراهم می آورد. این امر موجب افزایش « خود کنترلی » و « واقع گرایی » بیشتر می گردد.

● دفاع از پیش فرض ها

۱) بین رفتار وملکوت ارتباط وجود دارد . در قرآن مجید (ال عمران : ۳۰ ) آمده است : « روزی که هر کس کارهای بد و خوب خود را حاضر شده ببیند » . علامه طباطبایی این آیه را تاییدی بر « تجسم اعمال » می داند.

آیه دیگری که می توان در تایید مفهوم « ملکوت » مطرح کرد آیه ۱۱۰ سوره بقره می باشد که در آیه ۲۰ سوره مزمل نیز تکرار شده است : « هر خیری پیشاپیش برای (ذخیره آخرت ) خویش بفرستید آن را نزد خدا خواهید یافت » . در تفسیر این آیه محقق فقید سید عبدالاعلی موسوی سبزواری می گوید : « در سیاق این آیه به ظهور نفس عمل در آخرت تصریح شده است »

در آیات ۸ ـ۶ سوره زلزله نیز چنین می بینیم : « در چنین روزی انسان هاگروه گروه باز گردند تا کارهایشان را به آن بنمایانند . پس هر کس هم سنگ ذره ای عمل خیر انجام داده باشد ان را می بیند. و هر کس هم سنگ ذره ای عمل ناشایست انجام داده باشد آن را می بیند » .

علامه طبا طبایی در تفسیر این آیات می گوید : « در آن روز اهل سعادت و رستگاری از اهل شقاوت و هلاکت متمایز می شوند تا اعمال خود را ببینند و جزای اعمالشان را نشان دهند. آن هم نه از دور بلکه داخل در جزای خود کنند و یا به این که خود اعمال را به صورت تجسم اعمال به ایشان نشان دهند. »

همچنین در قرآن مجید سوره اسرا آیه ۶۰ چنین آمده است : « و رویایی را که به تو نمایاندیم وشجره نفرین شده در قرآن را جز برای آزمون مردم قرار ندادیم و ایشان را بیم می دهیم ولی جز طغیان شدید آنان نمی افزاید. »

علامه طباطبائی در شان نزول این آیه می گوید : رسول خدا(ص ) فرمود : در خواب دیدم که بنی امیه درهمه شهرها بر فراز منبرها برآمده اند و این که به زودی بر شما سلطنت می کنند و شما ایشان را بدترین ارباب خواهید یافت . از آن به بعد رسول خدا(ص ) در اندوه عمیقی فرو رفت و خدای تعالی این آیه را فرستاد.

امام عسکری (ع ) به نقل از حضرت علی (ع ) بیان می کند خداوند به بندگان خود امر کرده تا از مسیر آنها که مورد غضب خداوند قرار گرفته اند که همان قوم یهود هستند به خداوند پناه ببرند که خداوند در مورد آنها فرموده است : « بگو از کسانی که نزد خداوند از این هم بد سرانجام ترند آگاهتان کنم (اینان ) کسانی هستند که خداوند آن ها را لعنت کرده و بر آنان خشم گرفته و طاغوت را پرستیده اند و(خداوند) آنان را بوزینه وخوک گردانیده است . اینها بد مقام تر و از راه راست (از همه ) گم گشته ترند » . (مائده : ۶۰ )

باید توجه داشت « مفهوم ملکوت » فقط شامل رفتارهای نادرست نیست بلکه تمام رفتارهای انسان را شامل می گردد در آموزش های اسلامی اعتقاد بر این است که حقیقت یا واقعیت هر عمل با عنوان ملکوت در روز قیامت مجسم می شود.

به نظر می رسد که « رفتار » و « ملکوت » دو مفهوم مکمل یکدیگرند. مفهوم « رفتار » شکل ظاهری و قابل مشاهده کارهای انسان را نمودار می کند و مفهوم « ملکوت » محتوای واقعی و معنوی آن را نشان می دهد. مکتب اسلام به ابدی بودن انسان تاکید می کند و مفهوم ملکوت بعد مثبت و منفی محتوای زیستی او را تا ابد مشخص می کند. با تدوین این جنبه هاو آموزش آن در بعد وسیع در جوامع بشری موجب می گردد تا انسان ها به حالت بیداری (یقظه ) برسند و از طریق کنترل شناخت عواطف و رفتار خویش زمینه دستیابی به سعادت ابدی را برای خویش فراهم آورند و از شقاوت ابدی در امان بمانند.

« تجسم وتجسد » اعمال د ر حوزه های تفسیر قرآن فلسفه کلام اخلاق عرفان و حکمت متعالیه به نوعی مطرح است . برای یک فرد مسلمان معیار پذیرش آن دیدگاه قرآن و معصومان (ع ) می باشد و نظرهای مطرح شده در حیطه های فوق هنگامی صحیح هستند که با دو معیار فوق همخوانی داشته باشند. نکته بسیار مهم اینست که قرآن و آموزش های معصومان (ع ) باید به عنوان « معیار پذیرش » و محور اصلی بحث مورد استفاده قرار گیرند.

مکتب اسلام برای زمینه سازی پذیرش مبانی خود سعی می کند تا این مبانی را به صورت قابل حس ارائه دهد.به نظر می رسد تاکید بر ملکوت در قرآن مجید وسایر آموزش های اسلامی در راستای همین سیاست می باشد.

۲) تنها نظریه های « اصالت روان » و کل گرایی می توانند ارتباط بین رفتار وملکوت را توجیه کنند .

نظریه های مطرح شده در مورد حیات را می توان در سه نظریه خلاصه نمود :

▪ نظریه مکانیستی حیات

▪ نظریه اصالت حیات

▪ نظریه کل گرایی

در تعریف نظریه « مکانیستی حیات » چنین آمده است :

نظریه ای فلسفی مبنی بر اینکه تمام رویدادها و پدیده ها بدون ارتباط با میزان پیچیدگی آنها به طور نهایی در چار چوب مکانیکی قابل فهم هستند. این دیدگاه به طور جدی جبر گرایانه ودر تضاد با گروهی از دیدگاه های دیگر نظیر دوگانه گرایی آرمان گرایی وحیاتی نگری است .

در تعریف نظریه « اصالت حیات » یا حیاتی نگری چنین آمده است : « دیدگاهی فلسفی مبنی بر این که نیروی حیاتی که با اصول مکانیکی شیمیایی یا فیزیکی قابل توضیح نیست مسئول زندگی است » .

در دائره المعارف « اصالت روان » مترادف با « ایده آلیسم » معرفی شده است . در نظریه ایده آلیسم این دید وجود دارد که فرآیندهای انتزاعی وغیر مادی (ایده ها) بر ماده مقدمند.

نظریه « کل گرایی » یک بر چسب کلی برای هر روش فلسفی است که بر ارگانیسم زنده تمرکز می کند. مفهوم کلی دیدگاه کل گرایی اینست که یک پدیده مرکب را نمی توان با تحلیل اجزای تشکیل دهنده آن فهمید.

نکته بسیار مهم اینست که پذیرش ارتباط بین رفتار و ملکوت جز با پذیرش « روان » (عامل حیات ) به عنوان یک واقعیت غیر مادی امکان پذیر نیست . نظریه « مکانیستی حیات » به هیچوجه توانایی توجیه و فهم آن را ندارد. زیرا طبق نظریه مکانیستی حیات انسان جز مجموعه ای از ملکول هاکه با شالوده اختصاصی کنار هم قرار گرفته اند چیزی نیست . حال پس از بر هم خوردن این شالوده امکانی برای توجیه و فهم ابدیت و ملکوت باقی نمی ماند. وجود تناقض در نظریه مکانیستی حیات قابل اثبات است . در نتیجه زمینه مناسبی برای حاکمیت دو نظریه « اصالت روان » و « کل گرایی » که هر دو به وجود یک عامل غیر شیمیایی موثر در حیات انسان اعتقاد دارند فراهم می آید.

۳) فراگیری وپذیرش ارتباط بین « رفتار » و « ملکوت » موجب اصلاح شناخت می گردد . پذیرش یا عدم پذیرش مفهوم ملکوت موجب ایجاد دو شناخت متضاد در انسا نها می شود. اعتقاد به معاد و ابدیت یکی از اصول دین اسلام و یک اصل مشترک بین تمام ادیان الهی است . اعتقاد واقعی به معاد یک دید بسیار وسیع به انسان می دهد که با افزایش ظرفیت روانی (شرح صدر) همراه است .

ما ملکوت و واقعیت خود و انسانهای دیگر را در این دنیا مشاهده نمی کنیم ولی معصومان (ع ) ملکوت انسانها را در همین دنیا نیز مشاهده می کنند ودر موارد لازم به افراد تحت هدایت خود نیز نشان می دهند.

به عنوان مثال دو مورد در متون اسلامی ذکر شده اند. در یک مورد امام سجاد(ع ) ملکوت حاجیان را به یکی از دوستان خود به نام « زهری » نشان می دهد که ملکوت بعضی از آنها به صورت میمون وگرگ وبعضی به صورت انسان بوده اند. در این آموزش تنظیم شناخت عواطف و رفتار مطابق با دین خالص الهی را به عنوان « معیار انسانیت » ذکر می کند و خروج از جبنه های فوق را « عامل تغییر ملکوت » بیان می کند. در آموزش دیگر امام باقر(ع ) باز هم در مراسم حج ملکوت حاجیان را به « ابوبصیر » نشان می دهند.

با مرور این آموزشها واقعا شناخت انسان عمق بیشتری می کند .طبعا سعی می کند تا طبق ضوابط دین خالص الهی عمل کند.

اعتقاد به « ملکوت » هم به عنوان یک عامل بشارت دهنده موجب تحریک وایجاد انگیزه برای انجام کارهای نیک و هم به عنوان یک « عامل بازدارنده » برای خود داری از رفتارهای غیر قابل قبول می تواند و باید مورد استفاده قرار گیرد.

با اصلاح شناخت وعواطف در اثر تاکید بر ملکوت اعمال بخش مهمی از رفتار فرد اصلاح می شود. در بعضی آموزشها ضمن آنکه جنبه های شناختی وعاطفی دارند مخصوصا برمکانیسم ایجاد رفتار ساقط کننده تاکید شده است . علی (ع ) حسد را ناشی از کوری دل وانکار بخشش خداوند می داند واین دو عامل را به عنوان « بالهای کفر » نام می برد و اضافه می کند که انسان به وسیله حسد به حسرت ابد می رسد وبه هلاکتی وارد می شود که هرگز ازآن نجات نخواهد یافت . امام (ع ) با تاکید بر عوارض ناشی ازحسد که مشکلات ابدی برای انسان به وجود می آورد سعی می کند انسان را نسبت به خود داری از آن وادار کند.

به نظر می رسد اعتقاد به ملکوت و تجسم اعمال که برای انسان نتایج ابدی دارد می تواند به عنوان یک محرک قوی وارد عمل شود و رفتار انسان را اصلاح نماید. با اصلاح شناخت عواطف ورفتار در اثر تاکید بر مفهوم ملکوت سبک وروش زندگی انسان اصلاح می شود و انسان به صورت داوطلبانه و با آرامش کامل ساختار زندگی خود را طوری تنظیم می کند تا از هر انحرافی دور باشد و حداکثر رشد را برای خود و دیگران به ارمغان آورد.

آموزش های اسلامی با ارائه ملکوت رفتارهای انحرافی و ساقط کننده سعی می کنند زمینه و روش زندگی همراه با خود کنترلی را فراهم آورند.

در آیه ۱۸ سوره نبا چنین می بینیم : « روزی که در صور دمیده شود و فوج فوج بیایند » . پیامبر اسلام (ص ) در تفسیر این آیه می فرمایند : ۱۰ گروه از امت من به صورتی محشور می شوند که خداوند متعال آنان را از مسلمانان متمایز قرار داده و صورت های آن مبدل شده اند : بعضی به صورت میمون و خوک بعضی به شکل واژگون بعضی کور کرو لال یا فاقد حس تعقل هستند یادرحالات نامناسب دیگر قرار دارند.

رسول خدا(ص ) در این مورد می فرمایند اینهاافراد سخن چین اهل به دست آورد مال از راه حرام خورندگان ربا یا علما وقضاتی هستند در حکم دادن خود ظلم را روا می دارند.

متون اسلامی در این مورد بسیار گسترده اند و در یک بررسی اختصاصی می توان آنها را در یک کتاب مفصل تدوین نمود. رسول خدا(ص ) بعضی از مشاهدات خود رادر شب معراج در همین زمینه بیان فرموده اند. از جمله انکه فرشتگان در حال ساختن بنایی بوده اند که یک خشت آن از طلا و یک خشت از نقره بوده است . در بعضی اوقات کار خود را متوقف می کرده اند.

وقتی پیامبر(ص ) علت توقف کار را جویا می شوند به ایشان گفته می شود ما منتظر مصالح ساختمانی هستیم که همان ذکر تسبیحات اربعه می باشد.

چنانچه مشاهده می شود طیف عمل این پدیده بسیار وسیع است وممکن است شامل عملکرد مثبت منفی هر کدام از ما بشود. واقعا باید لحظه به لحظه دعای پیامبر اسلام (ص ) را عاجزانه خواند : « خدایا یک چشم به هم زدن مرابه حال خود وامگذار » . در ضمن لازم است با مراقبه دائمی خود کنترلی را در تمامی مراحت زندگی ادامه داد. تاکید بر جنبه های فوق لزوم تطبیق رفتار ارادی با آموزش های توحیدی و تطبیق روش زندگی با « روش استاندارد توحیدی » را الزامی می سازد و می تواند و باید به عنوان یک عامل محرک قوی در تنظیم برنامه زندگی مورداستفاده قرار بگیرد.

باتوجه به اینکه طبق پژوهش های انجام شده سبک وروش زندگی عامل بروز ۷۰ درصد اختلال های بدنی وروانی می باشد کمک به کاهش این رقم با هر وسیله ممکن عملا نوعی اقدام در مسیر پیشگیری اولیه از بروز اختلالات جسمی و وروانی است .

مفهوم « سعادت » نیز با مفهوم ملکوت ارتباط تنگاتنگ دارد. علی (ع ) می فرماید حقیقت سعادت آنست که کار انسان درنهایت کار (تا ابد) به سعادت پایان پذیرد وحقیقت شقاوت آنست که پایان کار انسان (تا ابد) با شقاوت پایان پذیرد. پیامبر اسلام (ص ) نیز می فرماید : « شما برای باقی بودن خلق شدید نه برای فانی شدن » .

بافراگیری و پذیرش آموزشهای مربوط به « ملکوت » زمینه لازم برای فهم و پذیرش آموزشهای مربوط به سعادت ابدی فراهم می آید.

حضرت علی (ع ) می فرماید : مقدار جزئی از هوای نفس عقل انسان را فاسد می کند. این هشدار درتنظیم نتایج ابدی رفتار بسیار راه گشا است و چنانچه واقعا مورد توجه فرد قرار گیرد انسان در تنظیم رفتار خود نهایت دقت راخواهد کرد زیرا چنانچه ساختار عقلانی انسان فاسد شود تمام عواطف و رفتار او مختل میشود . مفهوم « حبط » به معنای فاسد شدن و هدر رفتن عمل ۱۷ بار در قرآن مجید مورد تاکید قرا رگرفته است .

امکان دارد که در روند فعل وانفعالات زندگی فرد جنبه های مثبت زیاد باشند ولی چنان چه با انگیزه ناشی از هوای نفس انجام شده باشند موجب می گردد تا تمام آن ها سوخته وحبط شوند. مکانیسم سوختن وحبط اعمال دقیقا ناشی از حاکمیت هوای نفس است .

پیام کلی تاکید بر « مفهوم ملکوت » تاکید بر واقع گرائی است که معیار دستیابی به حکمت می باشد واصولا ملکوت به مفهوم واقع اشیا می باشد. امام جواد (ع ) می فرماید : « محکم دو چیز نیست بلکه تنها یک چیز است . پس هر کس حکم بی اختلاف کند حکمش حکم خدای عزوجل است . و هرکس حکمی کند که در آن اختلافی باشد به حکم طاغوت (باطل ) حکم کرده است » .

بر اساس این روش آموزشی شناخت عواطف و رفتار فرد همگی باید بر اساس « واقع گرایی وحکمت » باشد. در این صورت به تعبیر امام صادق (ع ) نتیجه همه کارهای او نیک وقابل قبول می باشد. در صورت مغایرت شناخت عواطف و رفتار فرد با واقع گرایی در مسیر طاغوت گام برمی دارد. دستیابی به این نتیجه نیاز به علم وآگاهی دارد و در حقیقت کلید دستیابی به رشد وسعادت از دیدگاه مکتب روان شناسی اسلامی اصلاح شناخت و دستیابی به « واقع گرایی » است .

زیرا اساس تمام انحرافات فکری عاطفی ورفتاری جوامع بشری ناشی از فقدان واقع گرایی است . به همین علت پیامبر اسلام (ص ) ضمن مواجهه با نیروهایی که ایشان را مورد آزار قرار می دادند می گفت : « خدایا از آنها درگذر زیرا نمی دانند » . یعنی اگر آنها با واقعیت اعمال خویش وامکان مسخ شدن آشنائی داشتند چه بسا خود را اصلاح می کردند.

● بحث و نتیجه گیری

اعتقاد به تجسم « رفتار وملکوت » تغییر بسیار وسیعی را روی تمام جنبه های مربوط به انسان ایجاد می کند که این تغییرات ابدی هستند. در این مقاله ما فقط به تعدادی از این تغییرات اشاره کردیم . همکاری روان شاسان بالینی و اساتید حوزه و دست اندرکاران روان شناسی اسلامی می تواند برای هر کدام از ابعاد ذکر شده پرسش نامه و ابزارهای تحقیقی اختصاصی تدوین نمایند ونتایج حاصله را به صورت پژوهش هایی کمی و کیفی مورد بررسی قرار دهند.

امیدواریم زمینه مساعد برای آموزش این واقعیت ها در جامعه فراهم آید تا از نتایج آن چامعه اسلامی ما وحتی تمام جوامع بشری بهره مند گردند. وظیفه ما اینست که با تاکید بر این اصول زمینه را برای آموزش و پژوهش گسترده تر فراهم آوریم .

تاکید بر جنبه های مختلف « مفهوم ملکوت » لزوم تطبیق رفتار ارادی با آموزش های توحیدی و تطبیق روش زندگی با « روش استاندارد توحیدی » را الزامی می سازد

اعتقاد به « ملکوت » هم به عنوان یک « عامل بشارت دهنده » موجب تحریک و ایجاد انگیزه برای انجام کارهای نیک و هم به عنوان یک « عامل بازدارنده » برای خود داری از رفتارهای غیر قابل قبول می تواند و باید مورد استفاده قرارگیرد.

پیام کلی تاکید بر « مفهوم ملکوت » تاکید بر واقع گرائی است که معیار دستیابی به حکمت محسوب می شود. ریشه تمام انحرافات فکری عاطفی ورفتاری جوامع بشری ناشی از فقدان « واقع گرایی » است

دکتر سید ابوالقاسم حسینی

استاد روان پزشکی

دانشگاه علوم پزشکی مشهد