پنجشنبه, ۱۴ تیر, ۱۴۰۳ / 4 July, 2024
عاشقی مردمان عصر حجر!
![عاشقی مردمان عصر حجر!](/web/imgs/16/36/dsffs1.jpeg)
عجب عشاقی بودند این مردمان عصر حجر...مفهوم آقا و خانم آن موقع هنوز کشف نشده بود و همه یا نر بودند و یا ماده، اما عشق از همان زمان وجود داشت...البته تنها در یک صورت میتوان روابط آنزمان را عشق نامید که روابط امروزِ تیترِ یکِ مجلات زرد را که گسترهشان به روزنامههای وزینِ رنگی بیست و چهار صفحهای هم کشیده میشود را نیز عشق نامید...گیج شدهاید؟...میدانم و برایتان توضیح خواهم داد...خانمِ "بلوط نتراشیده" از دست او بشدت عصبانی است. آنها هنگام شکار سال پیش وقتی آقای "با چشمانش به همه خیره" جگر یک خرس را به او تقدیم کرد عملا" به یکدیگر علاقهمند شده و با هم ازدواج کردند. اما آقا تصمیم گرفته است فصل جدید شکار را با خانم "با هر بادی میپرد" بگذراند. فکر میکنید چه میشود؟ مسلم است. خانمِ "بلوط نتراشیده" به جای آنکه او را نفرین کند، یا به پستوی غار پناه ببرد یا مرگ موش بخورد، ظرف کلهپاچهای را که درست کرده است به صورت آقای "با چشمانش به همه خیره" میپاشد و پس از آن چشمان سوختهاش را از کاسه بیرون میآورد.
آقای " غار یکی زن یکی" که یک نرِ دوازده وجبی است و ریش و موی انبوهی دارد هنگام رد شدن از در غار با دیدن لبخند خانم"چشمانش یکی در هزار" عاشق چشمان او شده و یک روز تمام به شکار نمیرود. احساس میکند که با او خوشبخت و صاحب فرزندانی قوی و خوششکار شود...اما خانم به آقای "مینشیند و سنگ میکوبد" دلباخته است. آقای " غار یکی زن یکی" که به اسید یا پنجه بکس دسترسی نداشته با گرز میخدارش توی سر خانم"چشمانش یکی در هزار" میکوبد و انتقامش را میگیرد...در این مقطع که گزارشش کردیم، انسان بتازگی عشق را کشف کرده است و دوجین از آدمهای غارنشین در دامنههای زاگرس کور و کر و لال و شل وشول شدند و یا بالکل زندگانی را بدرود گفتند. در این زمان بود که پیشرفتِ مهمی حاصل شد. سالخوردگان که دلیل این رفتارها را نمیفهمیدند عشق کورکورانه را ممنوع کردند و آن دو علت داشت یکی آنکه خانم "تحملش یک کلوخ" به خاطر فرار شوهرش بچههایش را در دیگ میپزد و مهمانی میدهد و دیگر آنکه دختر بچهای با نام "سر و گوش جنبان" خودش را آتش میزند...از آن به بعد هیچکس نمیتواند خودش همسرش را انتخاب کند و یا حرفی از عشق و عاشقی بزند...خوشبختانه ما از نسل این قوم شریر که خداوند با عذاب خودش آنان را از صحنه روزگار محو نمود نیستیم، نه در جهان متمدن غرب دیگر خانم "تحملش یک کلوخ" پیدا میشود و نه در میان ما آقای " غار یکی زن یکی" و بهتر است که تمامی این روزنامههای زرد را آتش زد...
بابک احمدی
![](/imgs/no-img-200.png)
انتخابات ریاست جمهوری انتخابات سعید جلیلی مسعود پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری 1403 ایران انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم جلیلی مناظره مناظره انتخاباتی سیاست دولت
هواشناسی شهرداری تهران گرما قتل سلامت پلیس فضای مجازی سازمان هواشناسی محیط زیست وزارت بهداشت قوه قضاییه حوادث
قیمت دلار قیمت طلا خودرو مسکن حقوق بازنشستگان قیمت خودرو بازار خودرو قیمت سکه تورم دولت سیزدهم دلار بازار سرمایه
محرم تلویزیون سینما بازیگر سینمای ایران سارا بهرامی تئاتر تخت جمشید علیرضا قربانی رسانه ملی
دانش بنیان ماهواره کنکور ۱۴۰۳ آیفون کهکشان
رژیم صهیونیستی فلسطین حماس روسیه جنگ غزه دونالد ترامپ ترکیه جو بایدن حزب الله لبنان آمریکا فرانسه اوکراین
پرسپولیس استقلال فوتبال یورو 2024 علیرضا بیرانوند باشگاه پرسپولیس سپاهان کریستیانو رونالدو باشگاه استقلال جام ملت های اروپا لیگ برتر نقل و انتقالات
هوش مصنوعی گوگل سامسونگ موبایل نمایشگاه الکامپ اینستاگرام عیسی زارع پور ایرانسل اپل وزیر ارتباطات
دیابت تب دنگی خواب قهوه کاهش وزن سبک زندگی مغز فشار خون مو