سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
بررسی ویژگی های تعزیه با تاکید بر نمادها در تعزیه حضرت عباس ع
چکیده:
تعزیه یک نمایش دینی است. در مورد زمان پیدایش و ورود آن به فرهنگ ایرانی ـ اسلامی زمان دقیقی ثبت نشده است. شیوهی اجرای تعزیه موافقتها و یا مخالفتها در مورد اجرای آن به اندازهی عمر تعزیه قدمت دارد.
تردیدی نیست که تعزیه یک هنر نمایشی مردمی است و به عبارت دیگر در زیر مجموعهی «ادب عامه» قرار میگیرد. یکی از این تعزیهها که بسیار مورد مردم واقع شده است، تعزیهی «عباس» است. این مقاله کوششی است که در جهت نشان دادن ابعاد این تعزیه شرح و ویژگیهای آن، بررسی نمادها و نشانهها، شیوهی اجرا، زمان پیداش و بازتاب این تعزیه بر ذهن، رفتار و گفتار بینندگان. قطعاً گذشت زمان، ذوق مردم و گویندگان بر زبان و حالت تعزیه تأثیردارد.
واژگان کلیدی:
تعزیه، مخالف و موافق خوان، ابن سعد، حسین (ع)، عباس (ع)
مقدمه:
آن چنانکه گفته شد در مورد نحوهی ورود تعزیه به فرهنگ ایرانی ـ اسلامی اتفاق نظر وجود ندارد. نصراله فلسفی تعزیه را مربوط به زمان پادشاهی کریم خان زند میداند و مینویسد: «در زمان کریم خان سفیری از فرنگستان به ایران آمد و شرحی در تعریف تئاترهای حزنانگیز برای شاه بیان کرد. کریم خان پس از شنیدن آن دستور داد که صحنههایی از وقایع کربلا و سرگذشت هفتاد و دو تن ساختند و نمایشهای غمانگیز ترتیب دادند که به تعزیه مشهور شد. (فلسفی، ۱۳۶۹: ۸۵۷)
دکتر محمد جعفر محجوب معتقد است که افرادی آزادانه و به شکلی ناقص تعزیه را به ایران وارد کردند. یعنی فکر نمایش دادن مصایب اهل بیت را از غرب گرفته و خود آن را در ایران با وقایع کربلا و سپس سایر امامان تطبیق کردند (محجوب، ۱۳۸۲: ۱۲۸۱)
البته نظریات دیگری هم وجود دارد مثلاً گروهی تعزیه را آفرینشی میدادند که مأمور دولتی برای مأموریتی به اروپا رفته دیده و مثل و شبیه آن را در ایران اجرا میکند. و بعضی محمدباقر مجلسی را مؤسس این امر میدانند طبیعی است که ابتدا متشرعان نسبت به برپایی چنین امری نظری مساعد نداشتند و تشبیه به امامان و پوشیدن لباسهایی همچون لباسهای آنان و یا تشبیه مردان به زنان را جایز نمیشمردند و با این کار مخالف بودند.
به ویژه که گاه افرادی که جنبهی اجتماعی مناسبی نداشتند برای برپایی چنین مراسمی قدم پیش میگذاشتند و همین امر باعث میشد خواص نسبت به اجرای تعزیه و درست بودن و شرعی بودنش به دیدهی تردید نگاه کنند. همچنانکه امروز هم بسیاری از علما برپایی تعزیه را صحیح نمیدانند. مثلاً عالم بزرگوار حاج شیخ عبدالکریم حائری از بزرگترین روحانیون شیعه، در قم شبیه خوانی را منع کرد و یکی از مجالس بزرگ را مبدل به روضه خوانی کرد. (گلی زواره، ۱۳۸۲: ۶۶)
تعزیه پیش از این به شیوهای خاص اجرا میشده است. یعنی تعزیه بر روی ارابههایی اجرا میشده و مردم که ایستاده بودند این تعزیهها را نگاه میکرند. برخلاف تئاتر که مردم نشسته بودند و صحنههای نمایش دائما تغییر میکرد.
تعزیه در ایران منحصر به نمایش مصایب امام حسین (ع) و خاندانش نبوده و تعزیههایی در مورد «سوگ سیاوش» و «مصایب میترا» وجود داشته و این دو مورد در شکلگیری تعزیه نقش اساسی داشته است (بلوکباشی، ۱۳۸۳: ۴۲) نیز در دورهی اشکانیان که فرمانروایان عهد دوستار یونان و طبعاً مایل به فرهنگ آن بودهاند نمایشهایی از نویسندگان یونانی در متصرفان اشکانیان اجرا میشده است. منابع موجود دربارهی سابقهی نمایش آگاهی دقیقی به ما نمیدهد و طبعاً متن نمایشی هم از آن دوران نداریم. (سپانلو؛ ۱۳۶۶: ۱۹۹)
البته رواج تعزیه در بین شیعیان به هر شکل و از هر زمان واکنشهایی هم از جانب مذهب دیگر یعنی اهل سنت به دنبال داشت. چنانکه در محلهای در بغداد عدهای از سنیان زنی شبیه عایشه ساختند و بر شتری سوار کردند و همراه گروهی که آنان را اصحاب علی ابن ابیطالب مینامیدند، جنگ جمل را بازسازی کردند و این اقدام آنها معارضه با شیعیان بود در نمایش واقعهی عاشورا. (بلوکباشی؛۱۳۸۳: ۴۴)
هرچه که هست تعزیه در دورهی صفویه رواج و گستردگی زیادی پیدا کرد و بر شکوه و عظمتش افزوده شد و مخالفت متشرعان از داخل و سنیان از خارج ایران نتوانست از رونق آن کم کند.
تعزیه محدودیت زمانی خاصی را برای اجرا در اختیار دارد. اوج سوگواری مردم در مصیبتهای امام حسین (ع) و امام حسن (ع) و پیامبر اکرم (ص) است در دههی اول محرم و دههی آخر صفر به اجرا در میآید.
شکل نمایش تعزیه حالت تراژیک دارد و شهادت مظلومانهی امام حسین (ع) به تأثیرپذیری از شهادت مظلومانهی ایشان و یاران باوفایش به صورت تعزیه در فرهنگ ایرانی جلوهگر میشود.
در اجرای تعزیه عوامل مختلفی دخالت دارند. که باعث شده این نمایشنامهی دینی به طور کامل با فرهنگ ایرانی آشکار و جلوهگر شود. پیش از این تعزیه در مکانی که «تکیه» نامیده میشد، برپا میگردید و اجرا کنندگان روی سکوهایی قرار میگرفتند و به ایفای نقش میپرداختند شاید تکیه و حسینیه در کنار مسجد و سکو در برابر منبر مکانی مناسب برای جمع کردن مردم بود.
گذشته از سنج و شیپور و طبل و گاه نی دستههای مخالف و موافق خوان و لباس و ادوات خاص آنها و وجود افرادی که لباس حیوانات ـ مثلاً شیر ـ را بر تن میکردند علاوه بر جذابیت تعزیه موجب توجه کودکان به تعزیه میشد.
سعی ما در این مقاله شرح و گزارش تعزیهی (عباس) و بررسی موضوعات و نمادهای آن است که به آن خواهیم پرداخت.
شرح مجلس و ماجرا:
در تعزیهی عباس صحنهی خیمههای حسین و خانوادهی او و نیز اشقیا در روز عاشورا ـ قبل از ظهر ـ نشان داده میشود. محور تعزیه بر این است که عباس چون به میدان جنگ میرود، امام حسین هم به دنبال او روان میشود، تا او را بیابد و در جنگ یاورش باشد. ولی این دو برادر یکدیگر را پیدا نمیکنند. هنگامی که امام حسین (ع) به میدان جنگ میرود، عباس به خیمه گاه باز گشته و چون عباس (ع) به میدان میرود، امام حسین (ع) به خیمه گاه باز میگردد. بدون آنکه یکدیگر را ببیند. اوج فاجعه زمانی است که همدیگر را پیدا میکنند.
شبیهخوانان: شمر، عمر سعد، (از اشقیا) و امام حسین، زینب، عباس، سکینه، کلثوم و امام زین العابدین (ع)
ابزار و وسایل: طبل، چند اسب، مشک برای حمل آب، لباس انبیا و لباس اشقیا (همایونی، بدون تاریخ: ۱۳۵)
متن تعزیه:
عمر سعد نشسته و شمر ایستاده است. شمر در حالیکه طبل نواخته میشود و با فریاد سهمناک صدای طبل را قطع میکند و عباس را سقای مظلومان، نهنگ قلزم، رخ احمد و پسر حیدر مینامد.
عمر سعد حسین (ع) را «درخشندهی لجهی اسرار، گوهر فروزان حیدر» خطاب میکند.
از سوی دیگر امام حسین (ع) در حال مناجات است و صفات ثبوتیه خدا را به زبان میآورد که خدا شاهد قتل فرزند زهراست.
زینب (ع) رسولا... را شاهد قتل حسین میگیرد.
سکینه (ع) دختر امام حسین (ع) اول از عمهاش زینب و بعد کلثوم طلب آب میکند ولی آنها جز اشک چشم آبی ندارند تا گلوی خشکیدهی دختر کوچک امام را مرطوب کنند. سکینه نزد امام عابدان ـ سجاد (ع) ـ میرود و او
از رخت ای نور چشم بوتراب من خجالت میکشم از بهر آب
سکینه برای بار سوم نزد عموی خود عباس میرود و از او طلب آب میکند اما عباس هم میگوید:
من ندارم آب جز اشک دو عین اندرین دشت ای گل باغ حسین
سکینه از تشنگی بیتاب است این بار از پدر خود ـ حسین (ع) ـ آب میخواهد و حسین (ع) از عباس میخواهد مشکی بردارد و از آبی که مهریهی مادرش است برای فرزندش، بیاورد.
عباس روانه میشود و در برخورد با ابن سعد او را بدبخت میداند چون اگر چه حسین به گمان ابنسعد گناهکار است چرا آب را بر فرزندان بیگناهش بستهاند. و ابن سعد در پاسخ عباس را دلیر جوان میداند که باید به امام تشنه لبان ـ حسین (ع) ـ بگوید وقتی به طفلانش آب میدهند که بیعت یزید را قبول کند. عباس با مشک خالی باز میگردد او از رویارویی با برادر شرمنده است. نتوانسته آبی بیاورد.
حسین (ع) پس از لعن ستمگران، خواهرش زینب را به صبر و حمایت از اطفال به خصوص سکینه فرا میخواند.
شمر از گوشهی میدان عباس را شیر ژیان، غضنفر صف شکن میداند و او را به رزم دعوت میکند.
در این هنگام هر دو برادر تصمیم میگیرند که به صف دشمنان حمله کنند. دو برادر سلاح میپوشند و قرار میگذارند که پشت بر پشت هم به دشمنان حمله ببرند و مراقب باشند که دشمن میان آنها جدایی نیفکند.
امام ۶۱۵۳۳;خطاب به عباس۶۱۵۳۱; او را غمخوار و فرماندهی رشید میخواند که چشم روزگار مانند او را ندیده است. امام از برادر میخواهد که در میدان رزم همراه او باشد و با دشمنان جنگ کند و پشت بر پشت برادر نبرد کند.
عباس میگوید: تا زمانیکه جان در بدن دارم از تو جدا نمیشوم اگر جانم فدا شد به خوشبختی رسیدهام در همین زمان امام به عباس میگوید اگر از هم دور و یا جدا شدیم از بین لشکریان بیرون بیا و در سمت خیمهها همدیگر را میبینیم عباس (ع) هم از برادر میخواهد اگر او را ندید میدان نبرد را جستجو کند و وقتی او را نیافت از روی لطف بر بالین برادرش قرار گیرد.
آنگاه دو برادر سوار بر اسب به سمت دشمن میتازند و خطاب به مخالفان میگویند شما بیدینی خود را اسلام نامیدهاید و ما از شهادت در راه خدا هیچ هراسی نداریم.
شمر هراسان نزد ابن سعد میآید و به او میگوید: عباس و حسین دو نور درخشان به سمت ظلمت
ـ سپاه ابن سعد ـ حملهور شدند. به خصوص اینکه باید از عباس این شیر خشمگین ترسید چه او روزگار لشکریان را سیاه خواهد کرد.
ابن سعد ۶۱۵۳۳;خطاب به لشکریان۶۱۵۳۱;
ای سپاه کینه، دوباره حمله کنید و بین این دو برادر جدایی ایجاد کنید. نقشهی شوم ابن سعد عملی میشود میان دو برادر جدایی میافتد عباس در حالی که در فرات، مشتی پر از آب کرده تا بنوشد ناگهان آب را میریزد....
عباس برای جستوجوی امام به خیمه بر میگردد اما او را نمییابد و چون امام به خیمه گاه میآید، عباس به میدان رفته است. زمانی که عباس با دست بریده به خیمه گاه میآید امام به جستوجوی عباس به قلب سپاه رفته، بیآنکه این دو برادر هم دیگر را ببینند. اوج فاجعه زمانی است که دو برادر در میانهی میدان هم دیگر را میبینند و عباس در حالیکه غرقه در خون است، در وسط میدان بر زمین افتاده است.
امام به بالین برادر میشتابد، سر او را به دامن میگیرد و خونابه از چهرهاش پاک میکند و میگرید و طبّال آهنگ عزا را با شدت مینوازد.
بررسی ویژگیها
الف ـ اصطلاحات و اسامی در تعزیه
ابن سعد: سردار یزید و مأمور جنگ در دشت کربلا
ابن سعد خوان: کسی است که نقش ابن سعد را در تعزیه به عهده میگیرد.
اسباب مجلس: وسایلی که برای تعزیه و برپایی آن ضروری است.
آقا: در این تعزیه مراد امام حسین (ع) است.
بچه خوان: کسی که نقش بچه را در تعزیه عهدهدار است مثل سکینه خوان، کلثوم خوان
بوسه گاه پیغمبر: گلوی حسین (ع)
تعزیهگردان: مأمور اجرای تعزیه، کارگردان به تعزیهگردان معین البکا هم گفته میشود.
همسرایی: با هم خواندن، خواندن دسته جمعی
ناظم البکا: کمک تعزیه گردان
کتل: اسبی تزیین شده که پارچهی مشکی بر زین و گردنش انداختهاند. (همان، ۱۰۴ تا ۱۰۷)
ب ـ وسایل و نمادها
در تعزیه لازم است با استفاده از وسایل، لباسها و شکل و شمایلی که به افراد میدهند، آرایش سر و صورت و ظاهر و یا لحن و تن صدا شخصیتها را به بینندگان معرفی کنند. یکی از راههای معرفی افراد و نحوهی لباس پوشیدن و رنگ لباس و شمایل آنهاست. که در این مورد به بررسی آنها میپردازیم.
لباسی که برای افراد تعزیه خوان انتخاب میشود سازگار با نقش آنهاست. به غیر از لباس چکمه و اسب نیز از مواردی است که هویت مخالف یا موافق بودن بازیگران را نشان میدهد. مثلا بازیگر شخصیت امام حسین (ع) چهرهای مظلوم دارد لباس سفید یا سبزی پوشیده و دستاری سبز بر سر بسته، شکلی دوست داشتنی و محبوب دارد غالباً اسب وی سفید و با شکوه است در مقابل شمر لباس قرمزی بر تن دارد چهرهای برافروخته و چشمانی گشاده و از حدقه بیرون زده سوار اسبی سیاه رنگ و یا سرخ رنگ است او تن صدایی محکم و بلند دارد و جملهها، کلمات و مصراعها را با خشم ادا میکند.
اشیا نیز لازم است مفهومی نمادین در ذهن بیننده ایجاد کنند. چنانکه آب درون طشت یادآور رودخانهی فرات و بعضی وقتها حتی لیوانی در آن رها و شناور میساختند. چند شاخه برگ تداعی درختان خرما و یادآور محیط گرم در کنار فرات است. گرد صحنه به علامت گذشت زمان و مسافرت است. چتر به نشانهی تازه فرود آمدن ولی یا فرشته به ویژه جبرئیل از آسمان، عینک سفید برای نشان دادن روح بصیرت و نیک دلی، عینک دودی برای جلوهی خباثت، عصا برای نشان دادن تجربه و مصلحت اندیشی است. نگریستن گاه و بیگاه از بین دو انگشت اشاره و میانی تأکید بر قدرت و فضیلت و پیشبینی، بر تن کردن نیم تنهی بلند سفید (کفن) نشانهی نزدیک شدن مرگ و اعلان جان بازی، افشاندن کاه برای نشان دادن ماتم، اسب سفید بیسوار به نشانهی اسب امام حسین (ع) ـ ذوالجناح ـ گهواره آغشته به رنگ سرخ برای بیان شهادت کودک شیرخوار امام حسین (ع) ـ علی اصغر ـ کبوتر سفید برای آگاهانیدن تماشاگران از دریافت نامه یا خبر و نیز القای حس معصومیت، کجاوه نشینی زن خوانها برای نشان دادن به اسیری رفتن آنها، چهار پایهای که اولیا برای سرداران نقشهای خود بر آن میایستند وسیلهای برای مشخص کردن مرتبهی آنهاست (تمیمداری؛ ۱۳۹۰ : ۹۹)
حتی حرکت سوار ـ موافق یا مخالف ـ میتواند میزان دوری و نزدیکی دو فاصله را تداعی کند. چنانکه برای معرفی یک فاصله زیاد و دور حول محور تعزیه گردش میکردند و مسافت کوتاه را با یک دور نشان میدهند.
چهره ابن سعد از اطرافیانش با پوشش و چکمهها و عمامه و قطعه جواهری که در لابه لای دستار پنهان کرده به راحتی معرفی میشود.
کلاه خودهایی که در تعزیه به کار میروند یکی دیگر از وسایل معرفی شخصیتها هستند مثلاً شمر علاوه بر مطالب یاد شده به وسیلهی پر بزرگ و رنگی که اصطلاحاً ابلق نامیده میشود، قابل شناسایی است.
کلاه خودهای انبیایی که بازیگر نقش عباس (ع) و علی اکبر (ع) از آن استفاده میکند فاقد پر است و یا پری سبز رنگ دارد. معمولاً دستمال قرمزی برای معرفی اشقیا و دستمال سبزی برای معرفی چهرهی انبیاء بر آن خود میبستند.
علم که خصوصاً تداعی کنندهی علمداری ابوالفضل العباس (ع) است، در تعزیه اهمیت و مفهوم نمادین دارد. چنانکه هم در مکان اجرای تعزیه بر افراخته میشد و هم نوع تعزیه را به بینندگان میرساند. نحوهی ساختن این علم در نوع خود جالب است. سازندهی علم که حتماً طبق روال هر سال چنین کاری میکند و یا اجر اخروی و معنوی آن را در نظر دارد و بر در هر خانهای میرود و یا اینکه زنان سرپوش و روسریهای خود را به او میدهند و او قطعه تیر بلندی آماده کرده و چارقدها را به آن میبندد پس از ماههای محرم و صفر و در واقع ماههای عزا چارقدها به صاحبان اصلی بازگردانده میشود و برای آنها مبارک و میمنت دارد. محقق لهستانی الکساندر خوتسکو اولین ویژگی تعزیه را خلوص همهی کسانی میداند که در ساخت و نمایش تعزیه همکاری دارند. هیچ کس در اندیشهی کسب سود و درآمد نیست. و آنگاه او نظرش را بیان میکند که تعزیه برای مردم کاری ثواب است و تعزیه گردان یا برگزار کننده برای رستگاری روحش در آخرت میکوشد (ستاری، ۱۳۷۹: ۱۴۴)
به این ترتیب در مییابیم که در بر پایی تعزیه شرکت کنندگان کمتر به انگیزههای مادی و دنیوی توجه میکنند.
ج ـ عناصر زندهی تعزیه
گفتار یا کلام منظوم، موسیقی و حرکت یا نمایش سه عنصر اساسی ساخت تعزیهاند. تعزیههای قدیم بیشتر بر گفتار و کلام تکیه داشتند و جنبهی نمایشی آنها ضعیف بود. بعد از دورهی قاجار جنبهی نمایشی بیشتر شد و کلام منظوم ـ شعر ـ تحول پیدا کرد. (شهیدی؛ ۱۳۸۰: ۶۱۳)
اشعار تعزیه خود به چند نوع تقسیم میشود مثلا بعضی حالت مناجات دارند که به صورت تک خوان اجرا میشوند و از زبان گروه موافق خوان یا انبیا خوان بیان میشود. نوع دیگر رجز یا رجزخوانی که گفتار حماسی مظلوم خوان به هنگام حمله و جنگ با اشقیا خوانده میشود. در برابر رجز خوانی مبارز خوانی قرار دارد که برای پیکار جویی و با لحنی خشن ادا میشود. اشعار مبارزخوانی بیشتر لاف و گزاف است که برای فراخواندن امام و یاران به میدان بیان میشود. مفاخره، همخوانی و دعا پایان مجلس از انواع دیگر اشعار تعزیهاند.
د ـ ویژگیهای اشعار تعزیه
قصد تعزیهخوان اجرای نمایش خوب است، نه گفتن یا ارائهی شعر خوب. پس طبیعی است که تعزیهخوان بیتوجه به سرقت و انتحال هرجا شعر مناسبی از استادان ادب فاخر پیدا کنند در لابه لای اشعار خود بیاورند.
اشعار خود آنها که پر از سکته و تکرار و بیوزنی بود در کنار اشعار استادان سخن ناهمگون بنماید. اما طبیعی است که تعزیهخوان نارسایی اشعار را با آهنگ و حرکت جبران میکند.
ورود الفاظ محاوره، عامیانه رکیک و گاه مستهجن بیشتر در مجالس بزم اشقیا و یا برای تحقیر آنها بیان میشده است. گاه تعزیه خوان فیالبداهه اشعاری میساخته و بیتوجه به یکسان نبودن وزن و قافیه شعر جدید با نسخهی شعری آن را در تعزیه میخواند.
از نظر محتوا اشعار تعزیه گاه مغایر با حس دشمنی و دوستی تعزیهخوانان است. مثلا در همین تعزیه عباس ابن سعد را دلیر جهان و حسین را امام تشنه لبان میداند.
خطاب من به تو عباس ای دلیر جهان برو بگو به حسین، آن امام تشنه لبان
و یا حتی در مورد یاران و لشکران خود نظر مناسب و خوبی ندارند.
شمر ۶۱۵۳۳;خطاب به ابن سعد ۶۱۵۳۱;
الامان، ای ابن سعد پر جفا محشر کبری عیان شد بر ملا
ابن سعد ۶۱۵۳۳;خطاب به لشکر۶۱۵۳۱;
اسپاه کینه، دگر باره کینه ورتازید میان این دو برادر جدایی اندازید
وجود ترکیبات عربی مانند والی الولی، الحذر، بیعت و موارد دیگر از اختصاصات کلامی تعزیه است. در این تعزیه گاه اسم افراد به صورت کنایهی وصفی بیان میشود. مثلا به جای امام حسین (ع) فرزند خیرالانام به کار میرود که خیرالانام پیامبر یا علی (ع) و فرزند او امام حسین است. یا عباس عمدتاً با عنوان میر علمدار، یاور غمخوار یا سپهدار رشید مورد خطاب قرار میگیرد.
هـ ـ زبان تعزیه
زبان تعزیه در بیان همهی گروهها یکسان است. ابن سعد، شمر، سکینه همه گفتاری ساده قابل فهم و نیمه ادبی دارند. تفاوت زبانی بین این افراد بیشتر در آهنگ و موسیقی کلام و گاهی طرز و شیوهی بیان آنهاست. کیفیت زبان به هنر تعزیه خوان بستگی داد مثلاً مظلومخوانان اشعار را با آواز میخوانند و مخالفخوانان با پرخاش و لاف و این ویژگی با تفاوتهای فردی تغییراتی پیدا میکند.
مردم و تعزیه
سینهزنی از سوگواریهای سنتی است که تأثیرپذیری تعزیه از آن کاملاً مشهود است. در تعزیهها عموماً و به خصوص در تعزیهی عباس شهادت خوان با خواندن ابیاتی حاضران را به سینه زدن دعوت میکند و این پدیده قرابت تعزیه و سینهزنی را کاملاً اثبات میکند. (گلی؛ ۱۳۸۲: ۵۱)
گیرایی و تأثیر آنگاه بیشتر میشود که گاه مخالفان ـ شمر ـ یا هر یک از اشقیا به خواندن نوحه و شعر سینه زنی میپردازد و در ضمن خواندن بنای گریه را سر میدهد که تأثیر تعزیه را دو چندان میکند.
در تاریخ حیات اجتماعی مردم وقایع بسیاری وجود دارد که عامّهی مردم از آنها اطّلاع ندارند یا اطّلاعات آنها کامل نیست و بعضی مردم حتی اسم برخی شخصیتها را نمیدانند. از این رو تعزیه نقش مهمی در آگاه کردن مردم داشته است به ویژه کسانی که سواد خواندن و نوشتن نداشتهاند. و از نظر تاریخی در زنده و مستمر کردن وقایع عاشورا بسیار مؤثر بوده است.
نتیجه:
تعزیه یک هنر نمایشی دینی ـ اعتقادی است که در محدودهی زمانی خاصی بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. تعزیه قبل از آن که مدیون شعر باشد وابسته به آهنگ و حرکت است و به همین سبب اشعار تعزیه ممکن است ردیف، وزن و قافیهی محکمی نداشته باشند.
یکی از جالبترین تعزیهها تعزیه عباس و داستان آب خواستن دختر کوچک امام حسین (ع) از عمهها، پدر و عموست. در این تعزیه نمادها و نشانهها مورد توجه قرار گرفتهاند و سخنان موافقخوانان و مخالفخوانان در مورد خود و خاندان امام حسین (ع) مورد توجه و بررسی قرار گرفته است.
وسایل و ابزار و ادوات تعزیه و سابقهی تعزیه و نظرهای صاحبنظران هرچند هماهنگ نیستند در مورد نحوهی ورود تعزیه به فرهنگ ایرانی ـ اسلامی و مخالفتها و موافقتها گوشهی دیگری از متن این مقاله است.
علی محمدرضایی هفتادر
دکتر حمید هادیان
منابع و مآخذ
۱- بلوکباشی علی (۱۳۸۳) تعزیهخوانی، تهران، انتشارات امیرکبیر
۲- تمیم داری احمد (۱۳۹۰) فرهنگ عامه، تهران، نشر مهکامه
۳- سپانلو محمدعلی (۱۳۶۶) نویسندگان پیشرو ایران، تهران انتشارات نگاه
۴- ستاری جلال (۱۳۷۹) پردههای بازی، تهران، نشر میترا
۵- شهیدی عنایتالله (۱۳۸۰) تعزیه و تعزیهخوانی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی
۶- فلسفی نصراله، (۱۳۶۹) زندگانی شاه عباس اول، تهران، انتشارات محمدعلی علمی
۷- گلی زواره غلامرضا (۱۳۸۲) از مرثیه تا تعزیه، تهران، نشر حسنین
۸- محجوب محمدجعفر (۱۳۸۲) ادبیات عامیانهی ایران، به کوشش حسن ذوالفقاری، تهران، نشر چشمه
۹- همایونی صادق (بدون سال انتشار) تعزیه و تعزیهخوانی، تهران، انتشارات جشن هنر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست