دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
تحریم های ناکارآمد
استفاده از ابزار اقتصادی، مالی و تکنولوژیکی، یکی از روشهای مؤثر در اجرای سیاست خارجی و تحقق اهداف و تأمین منافع است. معمولاً حربههای اقتصادی به اشکال گوناگون از جمله اعطاء یاعدم اعطای وام، صدور تکنولوژی یا خودداری از آن، تحریم تجاری و بازرگانی، محاصره اقتصادی، مسدود کردن دارائیها، افزایش یا کاهش تعرفههای گمرکی، مشارکت یا عدم مشارکت در سرمایهگذاریها و ... مورد استفاده قرار میگیرند.
در این راستا دولت استفاده کننده از حربههای اقتصادی سعی میکند، دولت تحریم شده را به تغییر رفتار وادار نماید. نکته قابل توجه این است که در بسیاری از موارد بهرهگیری از حربههای اقتصادی به منظور تأمین اهداف صرفاً اقتصادی نیست، بلکه ممکن است دولتی که این ابزار را به کار میگیرد، اهداف سیاسی، اجتماعی امنیتی و یا نظامی را دنبال کند. بدین ترتیب هر اندازه دولتی از قدرت و توانایی کمتر برخوردار باشد و وابستگی آن به دولتهای دیگر بیشتر باشد، در مقابل حربههای اقتصادی، مالی، تجاری و تکنولوژیک آسیبپذیرتر است.
طرح و اعمال تحریمهای گوناگون از سوی ایالات متحده آمریکا برای مهار فلسفه سیاسی انقلاب ایران نیز در شرایطی صورت میگیرد که این کشور در زمان حکومت پهلوی به عنوان مهمترین شریک خارجی ایران به چپاول و غارت ثروتهای ملی ایرانیان پرداخته بود. وقوع انقلاب اسلامی که واکنش یکپارچه و قدرتمند مردم ایران به این وضعیت نابهنجار و تحمل ناپذیر بود، نقطه پایانی بر حضور غیر مشروع آمریکا در ایران بود. در واقع ماهیت ضد آمریکایی انقلاب اسلامی موجب شد که پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران نیز مناسبات ایران و امریکا هرگز عادی و بهنجار نباشد.
به همین سبب ایالات متحده از بیم از دست دادن منافع خود در ایران و سراسر منطقه، اقدامات وسیعتری را در جهت تضعیف یا تحت کنترل در آوردن نهضت اسلامی ایران انجام داده است. که از آن جمله میتوان به اعمال تحریمهای مختلف اقتصادی و وضع قوانین و مقررات گوناگون علیه نظام جمهوری اسلامی ایران اشاره نمود. با این حال نباید از این نکته غافل ماند که تحریمهای فوق علیرغم سر و صداهای زیادی که به پا کرده است، هیچگاه به موفقیتهای بزرگی دست نیافته و ایالات متحده همواره در اجرا و اعمال تحریمها ناکام مانده است. در بحث حاضر ضمن بررسی اجمالی روابط اقتصادی رژیم پهلوی و ایالات متحده، به وقوع انقلاب اسلامی و دلایل قطع روابط سیاسی ایران و آمریکا خواهیم پرداخت. سپس چگونگی آغاز تحریمها بر علیه جمهوری اسلامی ایران و طرح سیاست مهار دوگانه، قانون داماتو و تحریمهای هستهای ایران را مرور خواهیم نمود و در ادامه به بررسی ناکارآمدی تحریمها بر علیه جمهوری اسلامی و ملت ایران خواهیم پرداخت و در پایان با نتیجهگیری، بحث را خاتمه خواهیم بخشید.
● پیشینه روابط اقتصادی: وابستگی
ایالات متحده پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در راستای حفظ منافع خود رابطهای دو سویه با ایران برقرار کرد. از یک سو رژیم پهلوی را به یکی از نزدکترین و وابستهترین رژیمهای جهان سومی به خود تبدیل کرد و از سوی دیگر نه تنها کمکی به پیشرفت و توسعهی ملت ایران نکرد، بلکه به عقبماندگی روز افزون ایران درعرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نیز دامن زد.
در واقع آمریکا در ۳۷ سال سلطنت محمدرضا شاه علاوه بر صدور سرمایه، از شرکتهای تجاری و بانکها، به عنوان پوشش و ابزار مهم توسعه روابط سیاسی و اقتصادی خود استفاده میکرد و با اعمال سیاستهای خود در ایران، تمام زیر ساختهای تجاری، کشاورزی و صنعتی کشور را نابود و ایران را به بازاری برای کالاهای غربی مبدل کرد.
شرکتهای امریکایی بین سالهای ۵۱ تا ۵۳ قراردادها و معاملات مشترکی با ایران امضا نمودند که ارزش آنها به ۱۱۹ میلیارد دلار میرسید. علایق اقتصادی ایالات متحده در ایران تا آنجا بود که در پیمان اقتصادی سال ۱۳۵۳، ایران به مصرف ۱۵ میلیارد دلار جهت خدمات و کالاهای آمریکایی ملزم و متعهد گردید.۱ و چنین پیشبینی میشد که درفاصله سالهای ۵۵ تا ۵۹ حجم صادرات ایالات متحده به ایران از رقم ۲۴ میلیارد دلار نیز فراتر رود.
نتیجه این روند در حالی منجر به وابستگی کامل ایران حتی در تهیه ابتداییترین کالاها به امریکا شده بود که ایران ضمن برخورداری از موقعیت ژئوپلتیکی، از منابع غنی نفت و گاز نیز بهرهمند بود. از این رو همواره کشور ایران اهمیت فوقالعادهای برای ایالات متحده آمریکا داشت و آمریکاییها تلاش میکردند، ضمن چپاول نفت ایران، این کشور را هر چه بیشتر به صنایع وارداتی و کشاورزی خود وابسته نمایند؛ کما اینکه تا زمان وقوع انقلاب اسلامی حرکت به سمت چنین سرنوشتی به سرعت ادامه داشت.
از اینرو دهها میلیارد دلار درآمد نفت ایران، صرف خرید کالاهای مصرفی و نظامی از آمریکا میشد، به طوری که ایران در برابر هر دلاری که از تجارت با آمریکا به دست میآورد، حدود دو دلار برای خرید کالاها، تجهیزات و خدمات امریکایی هزینه میکرد. ۲ در این ایام تمام سیاستها و اقدامات رژیم پهلوی در راستای خدمت به امریکاییها قرار داشت. به عنوان نمونه اصلاحات ارضی که به عنوان مهمترین تحول کشاورزی منجر به سیل مهاجرت روستاییان به شهرها و افزایش واردات مواد مصرفی و غذایی گردید، در راستای همان سیاست وابستهسازی صورت گرفت. ۳ در واقع سیاستهای نادرست اصلاحات ارضی و عدم حمایت از کشاورزان که موجب وابستگی به محصولات کشاوری خارجی شد، با عدم فعالیت کافی سرمایهگذاران داخلی، واردات مواد غذایی و راهبردی و گسترش صنایع مونتاژ ادامه یافت و زمینههای وابستگی در بخش صنعتی را نیز فراهم آورد. ۴
ژاندارمری ایران در منطقه در قالب دکترین نیکسون نیز موجب صرف هزینههای گزاف برای خرید تسلیحاتی گشت که حتی برای ارتش آمریکا نیز گران تشخیص داده میشد. بدین ترتیب ایران به قبرستان صنایع و کارخانههای وابسته و زرادخانه تسلیحات نظامی آمریکا مبدل شد. به طوری که طی سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۷، کارخانجات آمریکایی به ارزش ۷/۱۳ میلیارد دلار، تسلیحات نظامی خود را به ایران فروختند. جالبتر آن است که این مبلغ تقریباً برابر با یک چهارم کل منابع به دست آمده از بابت سلاحهایی است که ایالات متحده آمریکا درهمین زمان به ۸۳ کشور جهان فروخته است.» ۵
با توجه به آنچه گذشت در مییابیم، هنگامی که آمریکاییها ادعا میکردند که «ما شاه را به طور کامل تحت نظارت داشتیم، این ما بودیم که میگفتیم شما به فلان سلاح احتیاج ندارید و به فلان سلاح احتیاج دارید.» ۶ کلامی گزاف نمیگفتند؛ علیالخصوص که خود شاه نیز در بیان سخنانش با وزیر خزانهداری دولت کارتر به چنین مسئلهای اعتراف کرده و خطاب به او چنین اذعان داشته است که «ارتش در دست شما بود. اقتصاد مملکت را خودتان برنامهریزی میکردید. ساواک را خودتان و اسرائیل تأسیس کردید. پلیس را دولت جنابعالی تربیت میکرد. چیزی نبود که من از شما پنهان کرده باشم. حال هم نباید همه شکستهایتان را به گردن من بیندازید.» ۷
با توجه به مطالب فوق که عمق رابطهی سلطهپذیر پهلوی دوم و سلطهگری ایالات متحده آمریکا را نشان میدهد، میتوان به چرایی ناخرسندی مردم ایران از ایالات متحده و ناخشنودی آمریکا از وقوع انقلاب اسلامی در ایران پی برد. در واقع وقوع انقلاب اسلامی ایران به همان اندازه که مبین مخالفت تمامی ملت ایران با سیاستهای داخلی شاه بود، نشان از ناخرسندی از سیاست خارجی او هم داشت. به همین سبب محور حمله مخالفان شاه به سیاست خارجی را انتقاد از اتحاد عملی او به ایالات متحده تشکیل میداد و از همین رو به او لقب «شاه آمریکایی» داده بودند. ۸ چرا که طی سالهای گذشته ملت ایران به عینه شاهد حضور سیل مستشاران اقتصادی و نظامی آمریکا جهت مبدل نمودن ایران به بازار بزرگ کالاهای تجاری و نظامی آمریکا بودند. از سوی دیگر در تمام این سالها هیچ جای دنیا به اندازه ایران برای امریکاییها دارای منافع سرشار و حیاتی سیاسی ـ اقتصادی نبود. به همین سبب وقوع انقلاب اسلامی که نفی وابستگی و سلطه را در صدر اهداف خود قرار داده بود، مشخصاً منافی منافع ایالات متحده آمریکا نیز قلمداد میشد.
● وقوع انقلاب اسلامی: قطع روابط
پیروزی انقلاب اسلامی، علاوه بر آنکه مهمترین کشور منطقه و جزیرهی ثبات آمریکاییها را از مدار غربی خارج نمود و به تعبیر هنری کیسینجر (وزیر امور خارجه وقت امریکا)، بزرگترین شکست امریکا پس از جنگ جهانی دوم و یک شکست استراتژیک مهم را برای سیاست خارجی آمریکا رقم زد. ۹ تغییرات فاحشی نیز در الگوهای اقتصادی ایران بوجود آورد. از این هنگام جلوگیری از سلطه اقتصادی بیگانگان، اولویت مبادله تجاری با کشورهای همجوار مسلمان، گسترش صادرات غیر نفتی، حمایت از تولیدات داخلی و ایجاد الگوهای مصرف اسلامی به عنوان اصول اقتصادی انقلاب تبیین گردیدند و آنچنان که امام خمینی نیز تبیین کرده بود، اقتصاد ایران دوران جدیدی را آغاز میکرد که جلوگیری از غارت منافع ملت را در پی داشت: «آنچه از نظر اقتصادی مورد نظر ماست، جلوگیری از غارت منافع ملت است، نه قطع روابط اقتصادی با کشورهای جهان. منافع حاصل از فروش منابع ارضی باید به مصرف پیشرفتهای اقتصادی با کشورهای جهان. منافع حاصل از فروش منابع ارضی باید به مصرف پیشرفتهای اقتصادی ما برسد و در این جهت ما قطعاً با جهان صنعتی در رابطه کامل خواهیم بود، ولی حق تصمیمگیری برای جهتی که اقتصاد ما انتخاب خواهد کرد به عهده خودمان است.» ۱۰
امریکاییها که به شدت از زیانهای اقتصادی حاصل از انقلاب اسلامی نگران بودند، علاوه بر آنکه لغو قراردادهای نظامی و کاهش شدید صادرات غیر نظامی خود را به ایران به عینه میدیدند، درصدد تشدید خصومت با انقلاب اسلامی برآمدند. ۱۱
اشغال سفارت آمریکا درتهران به وسیلهی «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام»، به گروگان گرفتن دهها امریکائی به مدت ۴۴۴ روز و تأیید حرکت دانشجویان از سوی امام خمینی به عنوان انقلاب دوم، موجب قطع روابط سیاسی و بازرگانی جمهوری اسلامی ایران و آمریکا در شامگاه ۱۸ فرورین ۱۳۵۹ به دستور جیمی کارتر رئیس جمهور آمریکا گردید. ۱۲
کارتر که پیش از آن در روز ۲۲ آبان ۱۳۵۸ دستور توقیف کلیه داراییهای ایران در بانکهای امریکایی و شعبههای خارجی آن را صادر کرده و خرید نفت از ایران را متوقف ساخته بود، بیش از هر کس دیگر از انقلاب ایران متضرر گردید. به طوری که انتخاب مجدد وی به سمت ریاست جمهوری، به سبب ناتوانی در حل مسئلهی گروگانها نافرجام ماند. در واقع پس از آنکه طی سالهای متمادی، ایالات متحده آمریکا، دولتهای دستنشاندهی خود را در ایران بر سر کار میآورد، این بار تحولات ایران بود که دولت آمریکا را تغییر میداد
معالوصف ایالات متحده که از حملهی نظامی به طبس، توقیف داراییهای ایران، قطع رابطه سیاسی، ارجاع موضوع گروگانگیری به دیوان بینالمللی دادگستری لاهه و... بهرهای نبرده بود، در ۹ دی ۱۳۵۸، شورای امنیت سازمان ملل را مجاب به تصویب قطعنامه ۴۶۱ نمود که طی آن مجازاتهای اقتصادی گوناگونی را علیه ایران به کار میبست. ۱۳ با این حال رایزنیهای هیأت نمایندگی ایران در سازمان ملل و وتوی قطعنامه از سوی اتحاد جماهیر شوروی، موجب تنها ماندن ایالات متحده در اتخاذ تصمیم برای قطع مناسبات سیاسی و بازرگانی با ایران گردید.
از سوی دیگر امام خمینی از قطع روابط دیپلماتیک آمریکا و ایران استقبال نمود و آن را برای مسلمین امری سودمند دانست. پیام امام خمینی که دو روز پس از تصمیم کارتر انتشار یافت، اذعان میداشت که «ملت شریف ایران اگر کارتر در عمر خود یک کار کرده باشد که بتوان گفت به خیر و صلاح مظلوم است، همین قطع رابطه است. رابطهی بین یک ملت بپاخاسته برای رهایی از چنگال چپاولگران بینالمللی با یک چپاولگر عالمخوار، همیشه به ضرر ملت مظلوم وبه نفع چپاولگر است. ما این قطع رابطه را به فال نیک میگیریم چون این قطع رابطه، دلیلی بر قطع امید امریکا از ایران است. ملت رزمندهای ایران، این طلیعهی پیروزی نهایی را که ابرقدرت سفاکی را وادار به قطع رابطه یعنی خاتمه دادن به چپاولگریها کرده است اگر جشن بگیرد حق دارد. من کراراً گوشزد نمودهام که رابطه با امثال آمریکا، رابطهی ملت مظلوم با جهانخواران است.» ۱۴
بنابراین ایالات متحده که سلطه همه جانبه خود بر ایران را خاتمه یافته تلقی میکرد، تمام تلاش خود را جهت مهار انقلاب به کار گرفت و در این راستا با طرح سیاست سد نفوذ و مهار درصدد بزرگ نشان دادن خطر انقلاب اسلامی در میان همسایگان ایران و افکار عمومی جهانیان برآمد.
● جمهوری اسلامی: تحریم
با قطع روابط سیاسی و بازرگانی ایران و آمریکا در ۱۸ فروردین ماه ۱۳۵۹، تحریمهای اقتصادی واشنگتن در برابر تهران نیز آغاز شد که شامل ممنوعیت واردات نفت از ایران توسط شرکتهای امریکایی، ممنوعیت ارسال قطعات یدکی و ابزارهای نظامی به جمهوری اسلامی ایران و مسدود شدن تمامی داراییهای ایران در بانکهای ایالات متحده میگردید۱۵
همچنین در این ایام موضوع بلوکه کردن مبلغ هشت میلیارد دلار از ذخایر و سپردههای ارزی ایران در آمریکا نیز مطرح شد و ایالات متحده تصمیم خود دایر بر پرداخت ضرر و زیانهای وارده به شرکتهای امریکائی، اتباع آن کشور و خانواده گروگانها از محل ذخایر بلوکه شده ارزی ایران را عنوان نمود.
در واقع ایالات متحده که با توجه به سیستم اقتصادی ناسالم و روند مصرفگرایی ایران در دوران پهلوی، اعمال تحریم بر علیه ایران را حربهای کارساز تصور میکرد، بر این گمان بود که طی یک تحریم کامل اقتصادی توسط کشورهای غربی میتواند اقتصاد نوپای جمهوری اسلامی را از پای درآورد. این تصور با توجه به وابستگیهای شدید اقتصادی ایران در زمان پهلوی به آمریکا دور از انتظار به نظر نمیرسید و البته در آغاز آثار منفی نیز بر اقتصاد ایران گذاشت. علیالخصوص که در آخرین سال حیات رژیم پهلوی، میزان مبادلات ایران و آمریکا بالغ بر ۶/۶ میلیارد دلار بود که ۷/۳ میلیارد دلار آن را واردات ایران از آمریکا و ۹/۲ میلیارد آن را صادرات ایران به آمریکا تشکیل میداد، که عمدتاً شامل مواد نفتی میشد. ۱۶
طی سالهای بعد مشخص شد که نه تنها تحریمهای فوق در قبال انقلاب اسلامی کارآمد نبودهاند، بلکه شرکتهای امریکایی را نیز از منافع سرشار اقتصادی در ایران محروم ساختهاند. به طوری که بلافاصله پس از لغو تحریمها در سوم اسفند ۱۳۵۹ (۲۲ مارس ۱۹۸۱) شرکتهای آمریکایی به طرح پیشنهادهای گوناگونی در زمینه صدور مواد غذایی و دیگر مایحتاج پرداختند.
با وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که با حمایت همه جانبه آمریکا بوجود آمده بود، علاوه بر آنکه غرب به صورت مستقیم خسارتهای بیشماری بر اقتصاد ایران وارد کرد، ۱۷ آمریکا و متحدان آن همواره سعی کردند که به طور غیر مستقیم نیز توان مالی ایران را ضعیف نگاه دارند. در پی انفجار مقر تفنگداران دریایی آمریکا در اکتبر ۱۹۸۳ در بیروت لبنان و نسبت دادن آن به جمهوری اسلامی ایران، رونالد ریگان، جورج شولتز، کاسپار واینبرگر و جورج آلن، به طرح تحریمهای نوینی علیه ایران پرداختند. این تحریمها شامل هرگونه مواد شیمیایی، ابزارهای صنعتی با کاربرد دوگانه و برخی از محدودیتهای پولی و بانکی میشد. بر این اساس، هرگونه فروش و انتقال ابزارهای تسلیحاتی به ایران منع گردید وزمامداران امریکایی موظف به مخالفت با روندهایی که زمینه ارتقای توان مالی تجاری ایران را فراهم میآورد، شدند.
بر این اساس ایالات متحده آمریکا، ضمن تخصیص اعتبارات صادراتی غلات به میزان ۳۲ میلیون دلار در سال ۱۹۸۳، اعطای اعتبارات مالی در حدود یک میلیارد دلار در سال ۱۹۸۷ و ارائه کمکهای اطلاعاتی و جاسوسی به عراق، اقدام به بلوکهکردن ۱۲ میلیارد دلار ازداراییهای ایران در بانکهای امریکایی و تحریم تسلیحاتی ایران نیز نمود که طی آن در سال ۱۹۸۶ ـ ۱۹۸۵ صدور هرگونه اقلام مندرج در فهرست اقلام نظامی آمریکا به ایران را ممنوع میکرد.
در این بین هرگاه که ایران به موفقیتهای بزرگی در جنگ نائل میگردید، قیمت نفت نیز پایین میآمد تا پشتوانه مالی و درآمد نفتی ایران تقلیل یابد و بدین ترتیب ایران از تهیه سلاح و مهمات عاجز بماند. شوک نفتی سوم در سال ۱۹۸۶، بارزترین نمونه این مسئله است که قیمت نفت را در شرایطی که احتمال عملیات سرنوشتسازی از سوی ایران میرفت، به هفت دلار در هر بشکه تقلیل داد. ۱۸ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که بزرگترین واکنش ایالات متحده در قبال انقلاب اسلامی ایران بود، علیرغم حمایتهای بیشائبه غرب و در صدر آن آمریکا از رژیم بعثی عراق، در اهداف از پیش تعیین شدهی خود ناکام ماند. بنابراین با اتمام جنگ و عدم نتیجهگیری ایالات متحده از آن،سیاستهای نوینی جهت تقابل با جمهوی اسلامی ایران طرحریزی شد.
در آن ایام ایالات متحده آمریکا به کشورهایی نظیر آرژانتین، آلمان، ژاپن و ...در مورد عدم صدور تکنولوژی و جلوگیری از اعطاء وام به ایران فشارهای متعددی وارد کرد و ضمن اعمال تحریمهای گستردهتر بر ضد ایران، علناً اعلام نمود که نخواهد گذاشت دیپلماسی ایران، بدون ایجاد رابطه با آمریکا شکل بگیرد.
این مطلب بیش از هر چیز مبین سلطهگری ایالات متحده آمریکا است که رهبر انقلاب اسلامی آیتالله خامنهای نیز به آن اشاره داشتهاند: «هدف آنها تسلط است، نه را بطه. هدفشان چپاول است، نه مبادله. هدفشان این است که همه کاره مملکت باشند... برای آنها رابطه به معنای مقدمه برای تسلط است و به کمتر از آن هم راضی نیستند. مسأله، مسأله برگرداندن همان قدرت سیاسی، اقتصادی، و امنیتی است که سیسال آمریکاییها در این کشور داشتند.» ۱۹
از این رو در زمان ریاست جمهوری جرج بوش پدر نیز ایالات متحده امریکاضمن تداوم تحریمها علیه ایران، اقدام به فروش گسترده تسلیحات به دولتهای عربی و افزایش حضور نظامی در خلیج فارس کرد.در این زمان قانون عدم گسترش سلاح ایران و عراق در سال ۱۹۹۳ توسط دولت جرج بوش با هدف تحمیل ممنوعیت انتقال تکنولوژیهایی با کاربرد دوگانه و تسلیحات متعارف بیثبات کننده به ایران و عراق امضا شد. مهمترین بخش این قانون که در مورد ایران قابل اجراست، بخش ۴۰ آن یعنی قانون ۱۹۸۶ امنیت دیپلماتیک است که بر پایه آن، هرگونه صادرات آمریکا به ایران ممنوع اعلام شده است. ۲۰ با این حال طی سالهای گذشته قانون مزبور بارها نقض شده است. به عنوان نمونه در پی اعلام آمادگی روسیه برای تکمیل نیروگاه بوشهر در ژانویه ۱۹۹۵،بند ۱۶۰۲ و ۱۶۰۵ قانون مزبور به چالش طلبیده شد. چرا که مطابق بند ۱۶۰۲، تحریم شامل هر شخص آمریکایی و یا شخص یا کشور خارجی میشود که به ایران دردستیابی به سلاح کشتار جمعی کمک کند. علاوه بر این،بند ۱۶۰۵ نیز روی موضوع تحریمهای ثانویه (تحریم کشورهای خارجی صادر کننده کالا به ایران که منجر به دستیابی ایران به سلاحهای متعارف پیشرفته میشود) متمرکز است. بنابراین همکاریهای هستهای جمهوری اسلامی ایران با فدراسیون روسیه به عنوان مهمترین سند نقض یکی از مهمترین تحریمهای ایالات متحده بر ضد ایران به شمار میآید. با پیروزی بیل کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، رویکرد کمک به دموکراسی، توسعه بازار آزاد، گسترش لیبرال دموکراسی و ارزشهای آمریکایی تبدیل به اصول سیاست خارجی این کشور شد و موضعگیریهای خصمانه آمریکا علیه ایران تداوم یافت. در این هنگام طرح ادعاهایی نظیر تلاش جهت دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی، حمایت از تروریسم بینالمللی، نقض حقوق بشر و مخالفت با روند صلح خاورمیانه، در راستای مهار و سد نفوذ انقلاب ایران و منزوی کردن ایران در عرصه بینالمللی و منطقهای تدوین شد و جلوگیری از شرکت ایران در ترتیبات امنیت منطقهای، اجرای سیاست «مهار دو جانبه» و قانون داماتو به عنوان مهمترین اصول این اهداف مورد توجه قرار گرفت.
پینوشتها:
۱. جمیز بیل، عقاب و شیر «تراژدی روابط ایرن و آمریکا»، ترجمه: مهوش غلامی، تهران، کوبه، ۱۳۷۱، ج۱، ص ۳۲۹.
۲. جمعی از نویسندگان: انقلاب اسلامی و چرایی و چگونگی رخداد آن، قم: انتشارات نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی، ۱۳۷۹، ص ۱۱۲.
۳. رابرت گراهام، ایران، سراب قدرت، ترجمه، فیروزنیا، تهران، انتشارات سحاب، ۱۳۵۸، صص ۴۱ و ۴۲.
۴. نیکی آر کدی، ریشههای انقلاب ایران، ترجمه، عبدالرحیم گواهی، انتشارات قلم، تهران، ۱۳۶۹، صص ۲۵۹ و ۲۶۰.
۵. توانایان فرد، امپریالیسم زدگی اقتصاد یاران، تهران، انتشارات آگاه، ۱۳۶۱، صص ۱۴۴ ـ ۱۴۶.
۶. جمیله کدیور، رویارویی انقلاب اسلامی ایران و آمریکا، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۷۲، ص ۴۸.
۷. منوچهر محمدی، آخرین روز یک دیکتاتور، کیهان هوایی،ش ۱۱۶۸، ۱۸/۱۱/۱۳۷۴، ص ۱۸.
۸. روحالله رمضانی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ترجمه علیرضا طیب، تهران، نشر نی، ۱۳۸۳، ص ۵۸.
۹. علی محسنی، ویژگیهای منحصر به فرد انقلاب اسلامی ایران، تهران دفتر مطالعات و بررسیهای سیاسی سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶، ص ۹۰.
۱۰. صحیفه نور، تهران، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۶۱، ج۲، ص۸.
۱۱. صادرات غیر نظامی امریکا به ایران که در سال ۱۳۵۷ در حدود ۱ تا ۷/۳ میلیارد دلار بود، در آغاز سال ۵۹ با ۷۲ درصد کاهش به ۲۴۵میلیون دلار رسید.
برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به: اسناد لانه جاسوسی،دخالتهای آمریکا در ایران (۱۲)، مرکز نشر اسناد لانه جاسوسی، ۱۳۶۶، سند ۱۸، ص ۱۱۵.
۱۲. کارتر در سخنان خود راجع به قطع رابطه با ایران اظهار داشت: «مطالبات شاکیان امریکایی و شرکتها، از اموال مسدود شده ایران در امریکا برداشت خواهد شد و مسئولیت بحران با شورای انقلاب ایران است که خود را پشت سر دانشجویان پنهان میکند. اگر گروگانها آزاد نشوند، تصمیمات شدیدتری علیه ایران اتخاذ خواهد شد و امریکا با هم پیمانان خود اقدامات مقتضی به عمل خواهد آورد. هیچ ویزای جدید برای ایرانیان صادر نخواهد شد و کلیه ویزاهای صادر شده پس از بحران باطل میباشد.»
رجوع کنید به: گاه شمار سیاست خارجی ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص ۲۲۳. و همچنین: روزنامه اطلاعات، ۱۹/۱/۱۳۵۹.
۱۳. چالشهای ایران و امریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پائیز ۱۳۸۱، ص ۹۳.
۱۴. روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۰/۱/۱۳۵۹، ص ۱۱.
۱۵. Shirin Hunter, “Iran and The World: Continuity in a Revolutionary ecade, Bloomington” Indiana Universitypress, ۱۹۹۰, p.۶۴.
۱۶. جواد منصوری، شناخت استکبار جهانی، مشهد آستان قدس رضوی، ۱۳۶۷، صص ۱۸۶ ـ ۱۸۵.
۱۷. در روند جدالهای سال ۱۹۸۸،بیش از دو میلیارد دلار از تأسیسات نظامی و نفتی ایران، باحملات مستقیم ایالات متحده امریکا دچار خسارات جدی و جبران ناپذیری شدند.
۱۸. رضا قمی، آثار سقوط بهای نفت بر اقتصاد کشورهای در حال توسعه صادر کننده نفت، نشریه بررسیهای بینالمللی نفت، سال اول، شماره ۱، ۱۳۶۷.
۱۹. روزنامه جمهوری اسلامی، ۵/۱۰/۱۳۷۷، ص ۲.
۲۰. رجوع کنید به: سیاستها قوانین و مقررات تحریم آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، فصلنامه مطالعات خاورمیانه، ۲۹ آذر ۱۳۸۲.
۲۱. داریوش اخوان زنجانی، نقش و جایگاه تحریم در سیاست خارجی آمریکا، مجله سیاست خارجی، سال یازدهم، بهار ۱۳۷۶، ص ۷۲.
۲۲. پیشین، سیاستها قوانین و مقررات تحریم آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران.
۲۳. همان.
۲۴. M.Mozaffari, “changes in the Iranian Political system After Ayatollah Homeini death, “Political studies”, ۱۵۹, No.۴, December ۱۹۹۶, P.۶۱۶
۲۵. تلاش برای تضعیف فرصتها و موقعیت ژئوپلتیکی ایران خصوصاً در مورد عبور خط لوله نفت و گاز و راههای ترانزیت آسیای میانه از ایران، تهران را از چهار میلیارد دلار درآمد ارزی در سال محروم کرد.
رجوع کنید به: بررسی موضوع رابطه بین ایران و آمریکا از منظر تحولات پس از دوم خرداد ۱۳۷۶، تهران، انتشارات روزنامه اسلام، ۱۳۷۸، ص ۳۹.
۲۶. سنای آمریکا قانون تحریم کمپانیهای خارجی که با ایران همکاری میکنند را پنج سال تمدید کرد، خبرگزاری نووستی، ۸ مهر ۱۳۸۵.
۲۷. (Resolution ۱۶۹۶, Security Couincil, SC/۸۷۹۲ ۲۰۰۶)
۲۸. (Resolution ۱۷۳۷, Security Couincil, S/RES/۱۷۳۷ ۲۰۰۶)
۲۹. Ahmadinejad rejects UN sanctions , bbc world, Sunday, ۲۴ December ۲۰۰۶.
۳۰. (Resolution ۱۷۴۷, Security Couincil, S/RES/۱۷۴۷ ۲۰۰۷)
۳۱. کامبیز توانا، هالیبرتون در ایران، روزنامه شرق، ۲ تیر ۱۳۸۳.
۳۲. واکنشها به تحریم مالی و بانکی ایران، خبرگزاری بیبیسی، ۵ اردیبهشت ۱۳۸۶.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست