چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

تاریخ تصویری یا تصویر تاریخی


تاریخ تصویری یا تصویر تاریخی

روایت تاریخ در مقابل دوربین علی حاتمی

سینما به عنوان هنر هفتم تنها با هنرهای دیگر ارتباط ندارد بلکه با ساحت های گوناگون زندگی بشری در ارتباط بوده و میان آنها نسبتی معنی دار برقرار است. یکی از این مقوله های مهم که هیچ گاه از قاب دوربین پنهان نبوده و اصلاً به تولد ژانری تازه در سینما انجامیده است «تاریخ» است. ژانری که هم دارای جاذبه های سینمایی زیادی بوده و هم دارای دغدغه های حقیقت جویانه که موجب شده است نسبت به روایت تصویری از آن حساسیت زیادی وجود داشته باشد. حساسیتی که بیشتر از سوی دو قشر ممتاز از طبقات اجتماعی صورت گرفته است، یکی سیاستمداران و دیگری پژوهشگران تاریخ. این توجه و حساسیت بالا نسبت به روایت سینما از تاریخ بیش از آنکه به اهمیت خود واقعیت تاریخی برگردد به نقش سینما و تصویر در شکل گیری حقیقت تاریخی در ذهن مخاطبان مربوط می شود. چه بسا تاثیری که یک سکانس سینمایی از یک واقعه تاریخی دارد بیش از انواع کتاب هایی است که در این زمینه نگاشته شده است. اگر تعصبات و دغدغه های ایدئولوژیک را در نظر نگیریم بیش از هر دوره تاریخی این تاریخ معاصر است که مورد نقد و نظر منتقدان قرار می گیرد. هیچ شکی نیست که اگر بخواهیم رد پای تاریخ را در آثار سینمایی ایران پیدا کنیم از هر راهی که برویم در نهایت به سینمای علی حاتمی برمی خوریم که تاریخ به ویژه تاریخ معاصر در آثار او بیش از هر موضوع و سوژه دیگری مورد توجه قرار گرفته و برجسته شده است. این توجه صرفاً به طرح کلیات یک دوره تاریخی ختم نمی شد و تا بازنمایی جزییات تاریخی نیز پیش می رفت. او سعی می کرد نگاه حداکثری به تاریخ داشته باشد و در به تصویر کشیدن آن به نحوه لباس پوشیدن، آداب و رسوم، ادبیات گفتاری و نوشتاری و حتی ثبت اشیا و لوازم یک دوره تاریخی توجه داشت که مظهر این تاریخ گرایی و اهتمام به آن را می توان در پایه ریزی شهرک سینمایی غزالی جست وجو کرد. شهرکی که اثر ارزشمند هزاردستان در آن به ثبت رسید و در حافظه هنری مخاطبان باقی ماند و خود به یک تاریخ مجسم بدل شد. روایت او از تاریخ صرفاً به بازتعریف وقایع و حوادث سیاسی محدود نمی شد و به روایت فرهنگ و هنر آن دوره بسط می یافت. هنر نقاشی در فیلم «کمال الملک»، موسیقی در فیلم «دلشدگان» و هنر خوشنویسی در مجموعه «هزاردستان» تنها بخشی از این روایت هستند. ضمن اینکه او به شخصیت های تاریخی نیز توجه ویژه یی داشت و بسیاری از آثار تاریخی خود را حول شخصیت آنها بازسازی می کرد. کمال الملک، شاهان قاجار، میرزاتقی خان امیرکبیر، ستارخان، حاجی واشنگتن و... از جمله این مردان تاریخی هستند که در تصویرهای علی حاتمی نمایان شدند و برای تاریخ سینما باقی ماندند. در حقیقت می توان علی حاتمی را بافنده تاریخ ایران در تار و پود هنر سینمای ملی قلمداد کرد که حتی در ظریف ترین میزانسن هایش هم از اسباب، وسایل، لباس و گریم های مربوط به دوران مورد علاقه اش بهره می برد.

علی حاتمی در میان ادوار گوناگون تاریخی بیش از همه به تاریخ مشروطه و زمان قاجار توجه داشته است. دورانی که ریشه بسیاری از حوادث و وقایع کنونی به آن برمی گردد و در واقع ما همچنان در گفتمان تاریخی آن به سر می بریم. او تصورات ما را درباره تاریخ و شخصیت های تاریخی به تصویری ماندگار بدل کرد به طوری که هر وقت نام اشخاصی همچون امیرکبیر، کمال الملک، شعبون استخونی، ستارخان و... را در کتاب های تاریخی یا مقالات روزنامه ها می خوانیم چهره کاراکترهای او در ذهن مان زنده می شود. در واقع او ذهنیات تاریخی ما را مصور کرد و به این واسطه قدرت سینما را نیز به رخمان کشید. یکی از نقدهایی که به آثار علی حاتمی می شود اتفاقاً از همین نقطه برمی خیزد به این معنی که او تاریخ را تحریف می کند و روایتی شخصی از آن ارائه می دهد. البته حاتمی این مساله را انکار نمی کند و آثار خود را تاریخ به روایت علی حاتمی می داند و حتی معتقد بود ژانر تاریخی را نمی توان به آثار او اطلاق کرد. حاتمی در جایی به صراحت گفته است؛ هیچ وقت ادعا نکرده ام مورخم، بلکه تنها براساس وقایع تاریخی درام می نویسم. به اعتقاد احمد طالبی نژاد منتقد سینما کار هنرمند و فیلمساز ضبط تاریخ و نقل عینی آن نیست و اگر هنرمندی این کار را انجام بدهد، فقط تاریخ را به تصویر کشیده است و اثر او اثری ماندگار و خلاقانه نخواهد بود.

در واقع نگاه علی حاتمی به تاریخ یک نگاه هنری و سینمایی است نه رویکردی علمی و مورخانه. مثلاً او شخصیت شعبان بی مخ را در دوران قاجار به تصویر کشیده است در حالی که او به دوران پهلوی تعلق داشت. در عین حال آنقدر این شخصیت قدرتمند به تصویر کشیده شده است که همواره در ذهن مخاطب ماندگار می ماند. ضمن اینکه باید توجه داشت تاریخ شفاهی بیش از تاریخ مکتوب در جامعه ما اهمیت داشته و متناسب با فرهنگ ایرانی بوده است. بنابراین بسیاری از روایت های تاریخی علی حاتمی با ارجاع به این منابع صورت گرفته است. ضمن اینکه باید پذیرفت بنا بر فلسفه تاریخ این روایت های تاریخی است که تاریخ را می سازد نه خود وقایع و حوادث. این نگرش سوژه به این وقایع و رخدادهاست که ابژه تاریخ را می سازد پس ما شاهد روایت های متفاوت و گاه متضادی حتی از سوی خود مورخان درباره یک حادثه مشترک تاریخی هستیم یعنی همه مورخان و کتاب های تاریخی یک تعریف یا تحلیل از رخدادهای تاریخی ارائه نمی دهند. از سوی دیگر توجه حاتمی صرفاً به تاریخ کلان نبوده است و در آثار او می توان نشانه های زیادی از فرهنگ عامه، رفتارهای روزمره مردم و شیوه و سبک زندگی آنها را رصد کرد که می تواند مرجعی بصری برای مورخان و مردم شناسان باشد. شاید بهتر باشد در مورد آثار علی حاتمی بگوییم آنها تاریخ تصویری هستند نه تصویر تاریخی.

سیدرضا صائمی