دوشنبه, ۱۸ تیر, ۱۴۰۳ / 8 July, 2024
مجله ویستا

خانواده ها را در یابیم


خانواده ها را در یابیم

خانواده از دیرزمان رکن اساسی جوامع انسانی به شمار می رفته که هم با ضرورت زندگی و هم با سرشت و طبیعت انسانی سازگار بوده است

خانواده از دیرزمان رکن اساسی جوامع انسانی به شمار می رفته که هم با ضرورت زندگی و هم با سرشت و طبیعت انسانی سازگار بوده است.

درنظام ارزشی اسلام نیز خانواده از منزلت و قداست خاصی برخوردار است و در محیط خانواده، زنان مدیریت داخلی این واحد کوچک اجتماعی را برعهده دارند .

خانواده در ساختار نظام اجتماعی تاثیر شگرفی دارد و به حتم می توان این نهاد را شالوده و سنگ بنای هر جامعه ای دانست. خانواده محور تربیت نسل بعدی و محلی برای آرامش و سکنا یافتن افراد فعلی جامعه است.

خانواده بزرگترین تولید کننده منابع انسانی و همچنین بزرگترین مصرف کننده منابع تولیدی هرجامعه است .

از این روست که جامعه شناسان و مردم شناسان معتقدند برای تصحیح بسیاری از روش ها و همچنین الگو ریزی درست ارزشی در جامعه می بایست خانواده مبنا و محور قرار گیرد .

در واقع خانواده زمینه ساختارهای هویتی و عاطفی جامعه فردا را مهیا می‌نماید و با التزام عملی به اصول اعتقادی خویش زمینه‌ساز جامعه کلان فردا است که باید روابط اجتماعی، عاطفی، سیاسی ـ فرهنگی آن در جهت ارزش‌های بایسته نظام گیرد.هر خانواده در صورتی‌که بخواهد از اهداف کوچک عبور کند و خود را با اهداف بلند و آرمان‌های زیبا و ارزشمند شکل داده و همراه سازد باید از اصول و چارچوبی تبعیت نماید، که بتواند در تک تک اعضای خود ثبات و ایستادگی در مقابل مشکلات را ایجاد نماید.جامعه امروز جهانی، جامعه‌ای باز است. جامعه باز جامعه‌ای است که عوامل تأثیرگذار به نظام اجتماعی مخصوصا خانواده به شدت گسترده ومتفاوت است.

رسانه‌ها، مدارس، افراد جامعه و باورهای اجتماعی مردم هر یک حامل پیامی برای خانواده هستند که برخی قصد دارند نظام و ساختار این نهاد ارزشی را یا مخدوش نمایند و یا در حرکت رو به رشد آن کاستی و کندی ایجاد نمایند. شرایط امروز مثل جوامع بسته و محدود دیروز جهان نیست.

در چنین شرایطی باید اولاً خانواده اهداف بلند خویش را پیگیری نماید و ثانیاً مقاومتی را در اعضاء به‌وجود آورد تا آنها در مقابل عوامل تأثیرگذار منفی از خود نشان دهند و نه تنها مقاومت که قصد دگرگونی و تأثیرگذاری مثبت در جامعه را در نهاد اعضای خود به وجود آورد.

در واقع باید گفت انحرافات خانواده ، عدم سلامت روانی خانواده، مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانواده از لحاظ تأثیری که روی اعضای خود دارد جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. افراد پیوند میان خانواده و اجتماع هستند.

افراد پرورش یافته در خانواده وارد اجتماع می‌شوند و ویژگیهای سالم یا ناسالم خود را که در خانواده دریافت کرده وارد اجتماع می‌کنند. از این لحاظ سلامت یک جامعه به سلامت خانواده‌های آن وابسته است.

اکثر صاحب نظران علوم اجتماعی خانواده را مهمترین کانونی می‌دانند که جامعه از آن تغذیه می‌کنند.

به این ترتیب فرد در کنار تأثیری که از اجتماع خود می‌پذیرد با توشه‌ای که از خانواده خود دریافت کرده است محیط پیرامون خود را تحت تأثیر قرار می‌دهد. چنین تأثیراتی علاوه بر مسائل پیرامونی جزئی بلکه بر مسائل کلان اقتصادی - اجتماعی و سیاسی یک جامعه نیز نقش دارند.

به این ترتیب به نظر می‌رسد که اصلاح یک جامعه ، پیشرفت و ترقی آن از جنبه‌های مختلف تأثیر اصلاح خانواده ، توجه افراد به اهمیت خانواده و آموزش آنهاست.

البته دین مبین اسلام نیز برای خانواده اهمیت فراوان قائل است و آن را سنگ بنای مهم حیات اجتماعی می‌شناسد. اسلام وحدت جامعه را از وحدت زوجین و وحدت اعضای خانواده می‌شناسد و علایق انسانی موجود در خانواده را قابل گسترش و نشر در جامعه به حساب می‌آورد.

اسلام معتقد است برای اینکه جامعه‌ها تحت ضابطه در آیند چاره‌ای جز این نیست که نخست خانواده تحت ضابطه در‌آید و هر گونه نظم و سازندگی باید از خانواده آغاز گردد و دامنه سازندگی و گسترش به جامعه کشانده شود و حیات اجتماعی تحت نظم و ضابطه در ‌آید.اسلام خانواده را کانون اخلاقی جامعه می‌داند.

نوع تربیت و ارتباطات موجود در خانواده موجد وحدت و منش اجتماعی است.

همچنین خانواده را مرکزی سرنوشت ساز در جنبه انحراف و عصیان ذکر کرده‌اند و از آن جهت که کودک پستیها و دنائتها را در آنجا تجربه کرده و آموخته است. صفات اجتماعی کودک برخاسته از خانواده است.

اسلام خواستار نسلی است سالم ، پاک و عفیف و موجد افتخار برای جامعه انسانی. چنین نسلی جز در دامن خانواده سالم نمی‌تواند تربیت شود. وظیفه‌ای که خانواده در قبال تربیت فرد دارد و نقش مهمی که در این زمینه ایفا می‌کند در واقع به وظیفه او در قبال تربیت جامعه پیوند می‌خورد.

بر این اساس اسلام با مد نظر قرار دادن تاثیرات خانواده در تربیت فرزندان‌، سلامت اجتماع را در گروی خانواده سالم می‌داند.

خانواده سالم علاوه بر رشد و شکوفایی فرزندان ، تربیت سالمی را که همسران از یکدیگر دریافت می‌دارند نیز از نظر دور نگه نمی‌دارد.

خانواده سالم چارچوب امنی برای همسر و فرزندان آنهاست. این چارچوب گسترش یافته چارچوب امن جامعه را فراهم می‌سازد.

از این روست که باید ریشه بسیاری از چالش ها و بحران‌های اجتماعی را از خلل ها و ضعف هایی دانست که در ساختار‌های خانواده ها پدید می آید و اگر قرار است جامعه ای پویا شاداب و تشکیل شود در ابتدا باید خانواده هایی با این ویژگی‌ها پدید آید.

لذا باید گفت اهمیت دارد صاحب نظران به واکاوی ریشه ها و دلایل پدید آمدن ناهنجار های خانوادگی پرداخته و اجازه ندهند برخی مشکلات کوچک در خانواده ها به تدریج به بحران‌های اجتماعی تبدیل شود.

احمدرضا آل طهار