جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

اعتیاد و خانواده


همه دست اندركاران و شاغلین شبكه های بهداشتی, مسئولین بلندپایه كشور و نیز غالب خانواده ها بر این مسئله تأكید دارند كه اعتیاد به مواد مخدر در كشور ما به یك معضل بزرگ اجتماعی در ابعاد هشدار دهنده تبدیل گشته است

همه دست اندركاران و شاغلین شبكه‌های بهداشتی، مسئولین بلندپایه كشور و نیز غالب خانواده‌ها بر این مسئله تأكید دارند كه اعتیاد به مواد مخدر در كشور ما به یك معضل بزرگ اجتماعی در ابعاد هشدار دهنده تبدیل گشته است. از دیدگاه جامع، توجه به دامنه تأثیرات مخرب اعتیاد به مواد مخدر از آنرو حائز اهمیت فراوان است كه عواقب وخیم آن تنها فرد معتاد را در بر نمی‌گیرد، بلكه همسر، فرزندان، خانواده گستره و دایره دوستان و همكاران و در یك كلام كل جامعه نیز در معرض آثار ویرانگر این عارضه قرار خواهند گرفت.

طبق آمار تقریبی خوش بینانه، تعداد معتادان به مواد مخدر در كشور ما حدود ۳ میلیون تخمین زده می‌شود. چنانچه دایره ارتباطی هر فرد معتاد را فقط به ۴ نفر محدود نماییم، مشخص می‌شود كه قریب به ۱۲ میلیون نفر از مردم ما مستقیم یا غیر مستقیم با مسئله اعتیاد درگیر و در تماس می‌باشند. شاید بتوان گفت كه آسیب‌های روانشناختی-اجتماعی هیچ عارضه دیگری مانند اعتیاد، گسترده و فراگیر نباشد. همین امر، ضرورت توجه و برنامه ریزی كارشناسی در برخورد با این مشكل بزرگ را ضروری می‌سازد. طرح واقعگرایانه و شفاف این موضوع در افكار و اذهان عمومی، به وجود آوردن بسترهای مناسب و كارآمد تبادل تجربیات و دستاوردهای علمی در گروههای كارشناسی و تخصصی، طراحی و تدوین برنامه‌های كم حجم، قابل اجرا، غیر جنجالی و مستمر و در آخر هماهنگی و تشریك مساعی كلیه مراكز درگیر مبارزه با مواد مخدر، گام‌های نخستینی است كه باید در سرلوحهٔ اقدامات پیشگیرانه-درمانی در جهت مقابله با همه‌گیری این عارضه در نظر گرفته شود.در مراكز علمی، پژوهشی، نگرش جامع و چندسویه به پدیده‌های مورد مطالعه، امری جاری و رایج است و لذا نگرش یك بعدی یا تك عاملی به موضوعات و مقولات پیچیده اجتماعی از اعتبار و مقبولیت علمی برخوردار نمی‌باشد. پدیده اعتیاد به مواد مخدر نیز نباید از این قاعده مستثنی گردد. بنابراین ضروری است در فرایند توضیح شكل‌گیری و نیز، در برآورد امكانات پیشگیری-درمانی آن از شاخه‌های مختلف علوم استفاده شود. بعبارت روشنتر، چنانچه در مبحث سبب شناسی و رویكردهای درمانی به دیدگاه جامع و چند عاملی نائل گشته باشیم، از یك سو در تدوین و طراحی برنامه‌های كلان پیشگیری-درمانی، دقت و توجه بیشتری به علوم مختلف خواهیم نمود و از سوی دیگری بر رویكردهای درمانی ما نگرش بین رشته‌ای حاكم خواهد شد.

بستر تاریخی- اجتماعی اعتیاد

۱- نخستین و چشمگیرترین عامل در اینجا، افزایش حجم مواد مخدر قابل دسترسی در بازار است كه باعث دستیابی آسان افراد به این مواد می‌باشد و در نتیجه اقشار و پاره فرهنگهای متفاوت را آسیب پذیر می‌سازد.

۲- تبدیل شدن مواد مخدر به«مد روز» برای جوانان و وسیله‌ای جهت در هم شكستن ممنوعیت‌های بزرگسالان

۳- دور شدن از ارزشهای معنوی، پوچ گرایی و در اختیار بودن بیش از حد و اندازه كالاها، اقلام و اجناس مصرفی، امكان تجربیات ذهنی«بی بدیل و منحصر به فرد» ایام جوانی را كاهش می‌دهد و مواد مخدر، زمینه جبران كاذب در این زمینه را فراهم می‌آورد.

۴- كاهش آستانهٔ تحمل مشكلات و مصائب متعارف كه در طبیعت زندگی انسان نهفته است، بزرگسالان منطقی را به مصرف بی رویهٔ داروهای آرام بخش و بزرگسالان و جوانان آسیب پذیر را به سمت استفاده از مواد مخدر سوق می‌دهد.

۵- فشارهای بیش از حد جوانان در روند استقلال و موفقیت‌های تحصیلی-شغلی هر یك از عوامل نامبرده به تنهایی یا در تعامل با یكدیگر بستر گرایش به مواد مخدر را افزایش می‌دهد.

مطالعات شاخه‌های علمی دیگر

۱- بررسی‌های روانكاوانه

مشاهدات روان كاوی كمتر بر داده‌های گسترده و حجیم بنا شده‌اند و شاید بیشتر جنبهٔ گمانه زنی داشته باشند، با این حال ژرف نگری حاكم در روانكاوی، ما را با برخی مكانیزم‌های رشد فردی كه فراهم كنندهٔ اعتیاد می‌باشند آشنا می‌سازد. مثلاً به نظر فروید، معتادان به مواد مخدر در مرحله رشد دهانی تثبیت و متوقف شده اند. رادو روانکاوی که در زمینه اعتیاد به مواد مخدر فعالیت داشت، از نوعی ارگاسم تغذیه‌ای و مكانیزم‌های دفاعی در برابر هجوم ناملایمات صحبت می‌كند. اما تازه‌ترین بررسی‌های روان پویایی اختلال در روند شكل‌گیری و انسجام هویت فردی را در بروز اعتیاد به مواد مخدر عمده می‌دانند.

۲- مطالعات روانپزشكی

مطالعات روانپزشكی توسط روانپزشكان متعدد در اختلالات شخصیتی نزد معتادان به مواد مخدر صحه می‌گذارند. مثلاً چلریچی طی مطالعه‌ای در سال ۱۹۹۳ طبق موازین متن بازنگری شدهٔ DSMIII اعلام كرد كه نزد ۶۰ درصد معتادان، نیاز شدید به توجه، بروز عواطف شدید و عدم ثبات كه در اختلالات نمایشی، خود شیفتگی، جامعه ستیزی و اختلالات مرزی تبلور می‌یابند، از ویژگی‌های عمده شخصیتی بشمار می‌روند. پوزی و همكاران در همان سال در یك مطالعه بر روی ۳۹۰ معتاد دیگر، یافته‌های چلریچی را تأئید كرده و بر عمده بودن اختلالات شخصیتی نزد بیماران معتاد اشاره می‌كند.

۳- مطالعات و بررسی‌های تجربی دربارهٔ خانواده و اعتیاد

در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۸۰ میلادی پژوهشگران، درمانگران و نیز متخصصان مقابله با عارضه اعتیاد به این نتیجه رسیده‌اند كه خانواده در مجموع علل و معلولهای گوناگونی كه دربارهٔ این بیماری مردانه مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند، دارای مهمترین نقش می‌باشد. بعبارت روشنتر بیماری اعتیاد، مربوط به نوع خانواده، ارتباط عملكردهای ویژهٔ آن، تاریخچهٔ منحصر بفرد آن و نیز ساختار ارتباطی و ارزشهای حاكم در آن می‌باشد. خانواده هم در پیدایش و هم در تداوم اعتیاد به مواد مخدر دارای نقش اساسی است، یعنی خانواده خود جزئی از این بیماری است و بدون آن، این بیماری اساساً بروز نمی‌كند. نتیجهٔ منطقی آن كه برای درمان این عارضه نمی‌توان به هیچ وجه فرآیندهای رشدی در خانواده را از نظر دور داشت.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.