چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
حقوق و دستمزد ارتباطی با پرداخت یارانههای نقدی ندارد
در بند ۱۳ لایحه بودجه سال ۸۸ پیش بینی شده است که حقوق و دستمزد کارکنان در سال ۸۸ به دلیل پرداخت یارانههای نقدی افزایش نمییابد.
در اینجا قصد نداریم که موضوع پرداخت یارانههای نقدی را مورد انتقاد قرار دهیم بلکه صرفاً ارتباط آنرا با حقوق و دستمزد بررسی خواهیم کرد.
اولاً بازارکار بازاری مستقل از بازار کالاها و خدمات است. در شرایطی که تورم قدرت خرید نیروی کار را کاهش میدهد و بازار کار نیز یک بازار رقابتی نیست، کمترین کمکی که دولت میتواند به حقوق بگیران کند حفظ قدرت خرید آنان است.
ثانیاً کسانی که در مشاغل آزاد به کار و فعالیت میپردازند از این امکان برخوردارند که به تناسب نرخ تورم کالاهایی را که در اختیار دارند به قیمت بالاتر و یا حداقل متناسب با تورم به بازار عرضه کنند و در واقع خود را از گزند تورم محفوظ نمایند.
حال این سؤال مطرح میشود که چرا به دلیل پرداخت یارانههای نقدی دستمزد جاری کارکنان نباید افزایش یابد؟ جدا از قانون برنامه که دولت را مؤظف کرده است که حقوق کارکنان را سالانه حداقل متناسب با نرخ تورم افزایش دهد ارتباط دادن پرداخت یارانههای نقدی با دستمزد قابل دفاع نیست. در اینجا سه فرض مختلف پرداخت یارانهها را در نظرمیگیریم:
فرض اول:
یارانههای نقدی به همه اقشار جامعه پرداخت شود. طبیعی است که در این صورت حقوق بگیران در شرایط بسیار نامساعدتری در مقایسه با مشاغل آزاد قرار میگیرند. حتی اگر یارانههای نقدی دریافت شده توسط حقوق بگیران معادل کاهش قدرت خرید واقعیشان باشد درآمدشان هیچ تغییری نکرده است در حالی که صاحبان مشاغل آزاد ضمن اینکه یارانههای نقدی را دریافت کردهاند از این امکان برخوردارند که آسیب ناشی از تورم را به حداقل برسانند.
فرض دوم:
یارانههای نقدی به همۀ اقشار پرداخت نشده و صرفاً به دهکهای زیر متوسط پرداخت شود. در این صورت طبقه میانی حقوق بگیران در اثر کاهش قدرت خرید و عدم دریافت یارانه بطور جدی آسیب خواهند دید.
فرض سوم:
یارانهها فقط به کسانی تعلق گیرد که فرمهای مربوط را تکمیل کردهاند. در این صورت کسانی که فرمها را تکمیل نکردهاند آسیب جدی خواهند دید. شاید ابتدا به نظر برسد که این یک سیاست عادلانه است زیرا این گروهی که فرمها را تکمیل نکردهاند لزوماً در طبقات اقتصادی بالا قرار داشته و نیازی به دریافت یارانههای نقدی ندارند. نکته قابل تأمل این است که: این افراد با عدم تکمیل فرمهای مربوط بار کمتری را بر دوش دولت نهاده و در واقع به نوعی فداکاری کردهاند. حال چرا باید این افراد قدرت خرید واقعیشان کاهش یابد. آیا این مسئله موجب دلسردی و کاهش بهرهوری آنان نمیشود، بویژه اگر در نظر بگیریم که بار اصلی فعالیتهای کارشناسی، فنی، تخصصی، تحقیق و توسعه بر دوش این افراد است که دارای سرمایه انسانی یعنی کلیدیترین عامل توسعه هستند.
با توجه به موارد فوق ضروری است مسئله ارتباط یارانهها با تثبیت دستمزدها منتفی گردد.
غلامعلی فرجادی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست