یکشنبه, ۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 23 February, 2025
نینا روتا در اوکراین, شازده کوچولو در ایران

بضاعت سینمای ما همین است، اکران نوروز سینماها را نگاه کنید تا بفهمید از این سینما چه چیزی در میآید که موسیقی فیلمهایش چه باشند؟ دو فیلم متوسط به بالای «بیست» و «وقتی همه خوابیم» و دو فیلم ضعیف «اخراجیها۲» و «سوپر استار» وضعیت متفاوتی در موسیقی فیلم داشتند، همانطور که وضعیت گیشهشان هم متفاوت بود. مدتهاست که بازار موسیقی فیلم ما کساد است، یا آهنگساز خوب کم داریم و یا خیلی از همینهایی هم که خوب هستند در ارائه اثری مطلوب ناتوانند. این هفته سراغ موسیقی فیلمهای «وقتی همه خوابیم» به کارگردانی بهرام بیضایی و آهنگسازی محمدرضا درویشی و «سوپراستار» به کارگردانی تهمینه میلانی و آهنگسازی ناصر چشمآذر میرویم. البته با توجه به زمان و مکان محدودی که داریم، آنالیز جزئیات این موسیقی فیلمها امکانپذیر نیست و در مورد کلیات آنها صحبت خواهم کرد.
از همان هنگام که «وقتی همه خوابیم» را در جشنواره فجر دیدم سوال بزرگی در ذهنم است که پاسخ مشخصی برایش ندارم: چرا کارگردان جریانساز و بزرگی مثل بهرام بیضایی در دو فیلم متوالی؛ «سگکشی» و «وقتی همه خوابیم» بهرغم استفاده از آهنگسازان باسوادی مثل وارتان ساهاکیان و محمدرضا درویشی، در برقراری ارتباط بین موسیقی و تصویر ناتوان است و وظیفه تکنیکی و احساسی موسیقی در فیلمهایش عقیم میماند؟ بهرام بیضایی و محمدرضا درویشی سابقه همکاری موفق تئاتری در کارهایی مثل «مجلس شبیه در ذکر مصائب...» را داشتند، اما خودشان هم میدانند که قاب سینما قصه متفاوتتری دارد. درویشی آهنگساز بزرگی است، شکی در این نیست. او سابقه همکاری با سمیرا و محسن مخملباف را هم دارد، یعنی از معدود آهنگسازانی است که با مخملبافها همکاری کرده است. اما به جز «شهر آشوب» یداله صمدی و «به آهستگی» مازیار میری، موسیقی فیلم خوبی از او نشنیدهام، گرچه فکر میکنم در این دو فیلم هم موسیقیاش کامل نبود، در واقع موسیقی فیلماش صددرصد موفق نبود. البته او همکاری متفاوتی هم در «قطعه ناتمام» مازیار میری داشت که باتوجه به موضوع اصلی فیلم و کارکرد مهم موسیقی و آواهای موسیقیایی ایرانی و تجربیات درویشی در مورد موسیقی نواحی، موفقترین موزیک فیلم درویشی بود. درویشی قطعات موسیقیایی زیبا و درستی مینویسد، ولی در کارهای اخیرش در قاب تصویر چیزی را نمیشنویم که با فیلم متناسب باشد. فکر میکنم اینکه درویشی بیشتر از خود فیلم مرعوب نوشتن موسیقی زیبا میشود، در این مورد کم اهمیت نباشد.«وقتی همه خوابیم» هم از قطعات موسیقیایی زیبایی تشکیل شده است که همگونی زیادی با تصویر و حتی با هم ندارند. مشکل بزرگ آنجاست که موسیقی فیلم در دو نوبت و دو مکان مختلف، ایران و اوکراین ضبط شده است و دورنگی در صدادهی موسیقی کاملا مشهود است. البته شاید این را به فیلمدرفیلم بودن «وقتی همه خوابیم» ربط بدهند، اما تفاوت کیفیت و جنس صدای این فیلم بحثی متفاوتتر از رنگآمیزی یا ارکستراسیون آن است. در قسمتهایی از فیلم هم شاید به خاطر القای حس فیلم در فیلم بودن تمهایی از موسیقی فیلم «پدر خوانده» به آهنگسازی نینا روتا با ارکستراسیون و حال و هوایی دیگر اجرا میشود که نتیجه مطلوبی برای «وقتی همه خوابیم» نداشته است. به هرحال امیدوارم در آینده تجربیات موفق درویشی در گستره موسیقی ایرانی، سنتی، نواحی و دانش موسیقیاییاش بیشتر از این در خدمت تصویر باشد تا موزیک فیلمهای بهتری را از او بشنویم.
ناصر چشمآذر آهنگساز توانایی است. توانایی و استعدادش در درک تصویر و نوشتن موسیقی متناسب با احساسات آن تصویر و قاب ستودنی است، اما چرا گاهی این استعداد به بیراهه میرود؟ میشود گفت او چند سالی است که یکی از پیشکسوتهای موسیقی فیلم ماست، اما کارنامه کاریاش فراز و فرودهایی دارد که در صحبت با او پی میبری که خودش هم دلیل این اتفاق را به درستی نمیداند. موسیقی سوپراستار موسیقی متوسط یا خوبی است، اما با آنچه در کارنامه چشمآذر به عنوان اثر کامل یاد میشود فاصله دارد. شاید دلیل آن بستر فیلم باشد و فرصت کمی بود که از طرف فیلم به موسیقی داده شده است. میگویند موسیقی خوب موسیقیای است که شنیده نشود، بنده قطعا با این تعریف مشکل دارم و در هفتههای آینده به صورت مفصل سراغ بررسی این نوع نگاه خواهم رفت. حالا هم نمیدانم چشمآذر به سبب همین نگاه خیلی از جاهای موسیقیاش را ول کرده بود یا نه؟ در این بین شنیده نشدن موسیقی چشمآذر در خیلی از قسمتهای «سوپر استار» دلیلی بر بد بودن موزیکاش نیست، اما از وظیفهای که موسیقی برای برانگیختن احساس مخاطب دارد به دور است. برعکس در قسمتهایی هم سروصدای بیمورد موسیقی باعث تخریب احساس مخاطب شده بود، صحنههایی مثل کتک خوردن شازده کوچولوی فیلم به دست شهاب حسینی و هجوم زهیها و بادیها به تصویر را در ذهنتان مرور کنید.
در مورد موسیقی «سوپراستار» نمیشود حکمی قطعی داد. لحظات دیگری هم در فیلم بودند که حال آدمی را خوب میکردند، مثل موسیقیای که در گشت وگذار شهاب حسینی برای بازگرداندن دختر کوچولو از مسیر اصفهان روی تصویر میآمد و همان نگرانی و دلهره بود. در مورد تیتراژ پایانی فیلم هم میخواستم یک چیزی بنویسم که در همین لحظه بیخیالش میشوم! فقط به خودم یادآوری میکنم که قارچ سمی، شمعی در باد، میخواهم زنده بمانم و... را بدون موسیقی زیبای چشمآذر نمیتوان تصور کرد.«سوپر استار» هم به حد کافی فیلم بدی بود که موسیقی چشم آذر را تحتالشعاع قرار دهد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست