چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
خودكفایی در تولد دوم
نخستین زندگینامه شخصی شاعر، كه كتاب دعای پاسترناك شناسان شده است با عنوان «اماننامه» نخست به صورت نوشتهیی دنبالهدار از دوره ۱۹۳۱ـ۱۹۲۹ به چاپ رسید. این زندگینامه آنگاه كه در ۱۹۳۱ به صورت كتاب در ده هزار نسخه منتشر شد بلافاصله به فروش رفت و در همان زمان حمله به آن نیز آغاز شد. منتقدان انگ «ایدئالیستی» به آن زدند و آنچنان ویرانگرش شناختند كه كار به توقیف كتاب كشید.
انتشار «امان نامه» در این مرحله از زندگی پاسترناك تاثیری اساسی به زندگی نویسنده نهاد. پاسترناك كه در آن ایام قدرت آفرینش و احساساتش گویی ته كشیده بود نیاز شدیدی به خودكاوی احساس كرد. شاید میتوانست با ارزیابی گذشته، به گونهیی آینده خود را در مقام شاعر روشن كند یا توجیهی برای آن بیابد. پاسترناك در این زندگینامه مسیر تكوین شعر را در زندگی خود باز مینماید. شعر از در هم تنیدن تجربیات گوناگون در ذهن او زاده شده بود و آن تجربیات را در این كتاب شرح میدهد. «امان نامه» كه سبكی غریب و آكنده از استعاره و كنایه دارد در واقع زندگینامهیی گزیده است. درباره خانواده پاسترناك چندان چیزی نمیخوانیم و در میان رویدادهای توصیف شده نیز جای خالی به چشم میآید. اما افراد و وقایعی كه توصیف میشوند آنهایی هستند كه در سمتگیری زندگی او اثری نمایان داشتهاند. راست اینكه تاكید پاسترناك بر شخص خودش نیست، بلكه بر هر آن چیزی است كه او را بدان سان كه بود ساخته بود. پاسترناك كم و بیش یك سوم كتاب «امان نامه» را وقف ماربورك میكند. این بخش از زندگینامه شاید مهمترین بخش آن باشد، زیرا در اینجاست كه خواننده انگیزهیی را باز میشناسد كه سرانجام نویسنده را به سوی شعر میكشاند. پاسترناك در جستوجوی ریشههای دلبستگی خود به ماربورگ، انگیزههای گذشته و حال را نیك میكاود.
● تولد دوم
«تولد دوم» در ۱۹۳۲ منتشر شد، به زمانی كه بیشتر نویسندگان شوروی به ناگزیر با این مشكل رودررو شده بودند كه اگر میخواهند به هستی هنرمندانه خود ادامه دهند، میباید جهاننگری و سبك خود را یكسره دیگرگونه كنند. «تولد دوم» نشانه مهمترین تلاش پاسترناك از زمان انتشار «سال ۱۹۰۵» برای پیروی از استراتژی سازگاری ایدئولوژیك و در عین حال خبر دادن از تولدی دیگر در زندگی شخصی نویسنده است. «تولد دوم» و «امان نامه» بیش از هر اثر دیگر پاسترناك و به گونهیی تردید ناپذیر تجربه شخص نویسنده را بازگو میكنند. لحظات شور و سرمستی یا اندوه و گرفتگی در تولد جدید او با همه ابعاد عاطفی و سیاسی كه داشته است. آن خودسازی دوباره كه در «تولددوم» توصیف شده است پیامد مستقیم تحول عاطفی در طول ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۲ بود، یعنی دوره جدایی او از همسرش، یوكینیا ولادیمیروونا، دل باختن به زنیائیدایسكالا یونا، و خودكشی مایاكوفسكی. همچنان كه كارنیلی زلینسكی منتقد نامدار شوروی، با زیركی دریافت، شعر پاسترناك در «تولد دوم» سرشار از رمز و رازهای زندگینامه اوست و به كیفیتی خاص از «جامعیت درونی كه به بهای زندگینامه تمام شده» دست یافته است. زلینسكی عقیده داشت «تولد دوم» «فراتر از هر چیز به سبب سادگیاش» سزاوار ستایش است؛ از سوی دیگر هم ویژگیهای شعر جدید پاسترناك را خاصه در صرفهجویی در مواد و مصالح و در صراحت بیان بر میشمرد.
ساده شدن نحو كه پیش از آن پیچیده میبود به سطرهای موجزتر و روشنتر و اتكای كمتر به نشان دادن فرم و تكنیك. هر دو منتقد در این نكته توافق داشتند كه در بخش عمدهیی از این شعر، احیای رگههایی از شعر رمانتیك روس به چشم میخورد و آن را روشنتر از هر جای دیگر باید در شعر طبیعت جستوجو كرد، خواه در قطعاتی كه به طبیعت وحشی ناآشنا و بادآور و همچنین رستنیهای قزاقستان مربوط میشد و خواه آنچه درباره چشم انداز دلپذیر ایرپن نوشته شده بود. اما آخماتووا بر این مجموعه به سبب «تلاش برای قابل فهم شدن» خرده میگرفت و میگفت احساس میكند داستان «كودكی ژینا» و امان نامه صادقانهتر است.
● آخرین تابستان
در طول دوره ۱۹۳۸ـ۱۹۳۳ كه تصفیهها رفته رفته آغاز میشد فضایی خفقان آمیز برای شاعران و نویسندگان پدید آمد. پاسترناك بر آن شد كه خاموش بماند. آخرین كتاب داستان او پیش از سكوت درازش «آخرین تابستان» بود. این كتاب از شیوه پیشین پاسترناك كه به سبك زندگینامه مشخصی بود، فاصله میگیرد و به قلمی و داستاننویسی راه مییابد.
تردید نیست كه او برخی از جزییات زندگینامه شخصی را در این كتاب نیز جای داده است. برخی جزییات در «آخرین تابستان» بعدها در «دكتر ژیواگو» تكرار میشود. خواهر سرژا با صاحب منصبی به نام پاشا ازدواج كرده است و آن دو در شهر كوچكی در ناحیه اورال زندگی میكنند. ساختار پیچیده رابطه دوگانه قهرمان داستان با آنا و ساشكا كه مشابه بستگی دوگانه ژیواگو و تونیا و لاراست. «Y۳» نویسندهیی است كه «در بیدست و پایی و انفعال برای خود مسیحایی است» و این خصلتی است كه ژیواگو نیز به آن دچار است. این نكته و دیگر قراین نشان میدهد كه «آخرین تابستان» همچون سایر قطعات منثوری كه پاسترناك از ۱۹۳۷ تا ۱۹۳۹ به نگارش در آورد، طرحی بود برای رمان بلندی كه او با تجدید قوای خود یك دهه پیش آغازش كرده بود. میشل اوكوتوریه با بررسی رابطه میان اسپكتورسكی و آخرین تابستان بدرستی استدلال میكند كه این دو نوشته، بر روی هم، هنوز ناقص هستند. زیرا صرفا نماینده «آغاز كار پاسترناك رماننویساند» رماننویسی كه هنوز اعتمادی به خود ندارد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست