چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
تجربه گرای میانه رو
در ناگزیری مجال حاضر، شرط لازم این است که هر آنچه مینویسی در قواره یادداشتی از این دست کوتاه و «روزنامهیی» باشد!
خواجات را با کتاب اولش و حتی پیش از آن با شعرهایی در جراید سالهای هفتاد به یاد میآورم. برای ما نوجوانان سودایی شاعری و البته هواخواه تجربههای جوان و جدید شعر فارسی، بهزاد خواجات نامی بهقاعده آشنا بود به واسطه آثاری که میخواستند نسبت به شعر تصویرگرای قبل از خود، کاربری متفاوتی از «تصویر» داشته باشند. انتشار کتاب «چند پرنده مانده به مرگ» بهعنوان نخستین مجموعه از شعرهای خواجات در سال ۷۸ اتفاق مهمی در عمر شاعری او است. پرهیز از کلیگویی، ترکیب فضاها و روایتها و... از ویژگیهای کتاب اول خواجات است. زبان اما در شعرهای کتاب وسیلهیی است برای بیان تصاویر از رهگذر ترکیبسازیها و بهرهگیری از ارائهها.
تابستان این کودک دویده است/ یا این خورشید هرزه تفت؟/ در جمجمهام/ پنکهیی فرسوده چرخ میزند/ با غژاغژ کندش/ و یک نفر هست/ که آنجا مرا فکر میکند... (از کتاب «چند پرنده مانده به مرگ») همین تجربهها متضمن جایگاهی شد که خواجات با انتشار نخستین کتابش به دست آورد. کتابی که جایزه شعر کارنامه را هم از آن او کرد.
در سه کتاب بعدی (جمهور، مثل اروند از در مخفی و حکمت مشا) خواجات کماکان شاعری است با مشی میانهروی در زبان و مهمترین ویژگیاش در قیاس با دیگر شاعران هفتادی، نزدیکی بیشتر به ذایقه عمومی خوانندگان شعر است. او در آثار این کتابها به بیانی میرسد که مختص شخص بهزاد خواجات است. بیانی که آمیزهیی است از ظرفیتهای زبان عامه و گاهی قدری رمانتیسم. زبان در شعر خواجات اگرچه در کوران سالهای شاعریاش پوست انداخته و پالوده شده اما با مروری بر مجموعه آثارش و نیز با در نظر آوردن رفتارش با زبان در آخرین کتابش حتی، همچنان باید او را در بین همنسلانش، شاعری «بیانگرا» بدانیم و این، به پسندمان باشد یا نه، ویژگی شعر خواجات در تمام سالهای شاعری او است. از سوی دیگر او همانطور که در جایی گفته «تصاویر شعر من اغلب با تصویر در معنای معمولش تفاوت دارد و چندان به نماد و استعاره و تشبیه اتکا ندارد و اگر هم داشته باشد با یک پارودی آن را متلاشی میکند»* میکوشد رویکردی پارودیک در بیان تصاویر شعرهایش داشته باشد. بچههای کوچه جم در ادامه/ دیوار را خطخطی کردند/ و در حالی که آبیتر، پرده آبی بود/ قاضی نان و پنیر و ظهر پنجشنبه و ناصر ملکمطیعی/ با دو بالی که هی کشاش درمیرفت/ و با پول قلکها دوباره... / باید هفت رقمی باشد شماره تلفنها/ و گذشتهها آن قدر گذشته/ که در این عکس، من و مشهد ایستاده باشیم (از کتاب «بو نوشتن برای شرجی»)
خواجات عناصر عالم واقع را در شعرش جابهجا میکند اما از ماهیت آنها فرا نمیرود و -مثلا- فرصت نمیدهد به «دیوار» که خود لب به سخن بگشاید از روان خطخطیاش. مانند چهار کتاب قبلی خواجات، «بو نوشتن برای شرجی» هم گواهی میدهد که استاد زبان و ادبیات فارسی ما، آنچه را که گروهی از شاعران همنسلش به عنوان مهمترین دستاورد گفتمان شعر دهه هفتاد، «عبور از بیان» میخوانند، جدی نگرفته. شعر خواجات در «بو نوشتن... » نیز کماکان در سطح خودآگاه زبان روایت میشود. چراکه او دغدغه عبور از بیان مفاهیم پیشموجود در زبان را ندارد و نمیخواهد تداعیگر وضعیتی ماورای امکانات قراردادی زبان باشد. ظاهر پازلوار شعرها حاصل تمهیدی است خودآگاهانه که به آنها صورتی معماگونه داده. معمایی که انگار پاسخش نزد شاعر محفوظ است و چو حل گشت، آسان شود!
باید کج میشدی/ میرسیدی به این درخت حکیم/ تا بالاخره این جودوکاری که در عکس/ همینطور معلق... / از اهل زمین است یا نه، بالاخره؟/ پس آغاز شد سفرهایش در صاعقه موز/ پوستهای اضافی در سامسونیت/ و نگاه خواهرانه به نپتون... / -«پیش از اینکه خیابان شوی بریزی در شهر/ اسم جدیدش مردن بود... (از کتاب «بو نوشتن برای شرجی»)
خواننده در این شعرها با تظاهر به فروپاشی ساختارها روبهرو است. توگویی ما به مواجهه با پازل در همریختهیی دعوت شدهایم که شکل تکمیل یافتهاش در ذهن شاعر محفوظ است؛ نه با تداعی وضعیت فینفسه مجهولی که حاصل چالش شاعر با تاریکیهای ناخودآگاه باشد! از این منظر آخرین کتاب خواجات اگرچه از زبان سادهتر کتاب قبلیاش فاصله میگیرد و بهویژه در بعضی از شعرها به سمت نوعی پیچیدگی نسبی میرود، اما دستاورد نوآورانهیی هم در قلمرو شعر فارسی ندارد.
نمیدانم خواجات شعرهای «بو نوشتن...» را در کدام سالها نوشته اما قدر مسلم حسن این مجموعه در قیاس با کتاب قبلیاش، محافظهکاری کمتر و برخورداری از حد بیشتری از تجربهگرایی است. مگر نه اینکه هر دستاورد موفقی، در گرو تجربههای متداوم است؟ گیرم با ملاحظاتی میانهروانه. کسی چه میداند! شاید تجربههای امروز خواجات، درآمدی باشد بر شعر فردایش در دورهیی متفاوت از شاعری او؛ و این فردا شاید خیلی هم دور نباشد.
بهنام ناصری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست