دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مجله ویستا

هدیه


هدیه

دختری در یک خانواده فقیر، هرچه پول داشت را خرج یک جعبه و یک کاغذ کادو کرد و آن را به پدرش هدیه داد... پدر جعبه را باز کرد... خالی بود... با عصبانیت بر سر دخترش فریاد زد: مگه تو نمی دونی وقتی …

دختری در یک خانواده فقیر، هرچه پول داشت را خرج یک جعبه و یک کاغذ کادو کرد و آن را به پدرش هدیه داد... پدر جعبه را باز کرد... خالی بود... با عصبانیت بر سر دخترش فریاد زد: مگه تو نمی دونی وقتی به کسی کادو می دن باید یه چیزی توش باشه؟...

دختر با چشمانی اشکبار گفت: ولی پدر من برای تو در این کادو هزاران بوسه گذاشتم...

و این دفعه پدر بود که اشک می ریخت.