یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

حکومت , نبوت و ولایت


حکومت , نبوت و ولایت

منصب نبوت برای پیامبر , فیض الهی و وظیفه اولی رسالت حضرت ایشان بود , در حالیکه پیامبر وظیفه اولی الهی برای تشکیل حکومت نداشته و تنها پس از خواست اکثریت جامعه مدینه در بخش دوم رسالت ایشان , پس از هجرت از مکه به مدینه , برای پذیرش ولایت و زعامت سیاسی آنها , مورد قبول پیامبر قرار گرفت و حکومت ایشان شکل رسمی بخود گرفت

منصب نبوت برای پیامبر ، فیض الهی و وظیفه اولی رسالت حضرت ایشان بود ، در حالیکه پیامبر وظیفه اولی الهی برای تشکیل حکومت نداشته و تنها پس از خواست اکثریت جامعه مدینه ( در بخش دوم رسالت ایشان ، پس از هجرت از مکه به مدینه ) ، برای پذیرش ولایت و زعامت سیاسی آنها ، مورد قبول پیامبر قرار گرفت و حکومت ایشان شکل رسمی بخود گرفت .

الف )نحوه شکل گیری حکومت پیامبر در مدینه

رسول خدا (ص) پس از سالها رنج و زحمت طاقت فرسا ، امتی را بوجود آورد و از ظلمات جهل و شرک نجات داد ۱ و پس از تحمل سیزده سال رنج و عذاب در راه دعوتش ، حکومت کوچکی در یثرب تشکیل داد و این کاملا طبیعی بود که امت جدید اسلام ، ولایت و رهبری سیاسی خود را عملا به رسول اکرم که به وجود آورنده این امت بود بدهند و آن حضرت عملا این ولایت و رهبری را بدست بگیرد .

نویسنده شهیر محمدجواد مغنیه در این باره می گوید :

" کسی که با کمال رضای نفس ، به نبوت یک انسانی ایمان می آورد ، در حقیقت او را برای ریاست برخود انتخاب کرده و بر خود حتم می کند که از او اطاعت نماید ۲. "

می دانیم که ولایت و حکومت پیغمبر خدا تحمیلی نبود ، بلکه مردم عاشقانه رهبری سیاسی خود را به حضرتش سپردند ، مردمی که برای تبرک جستن به آب وضوی رسول خدا بر هم سبقت می گیرند ۳ ، کاملا طبیعی است که ولایت و رهبری سیاسی خود را به آن حضرت بسپارند .

در حقیقت ، ولایت و زعامت مردمی رسول خدا (ص) محصول یک پیمان خودبخودی طرفینی بود که ایجابش از طرف مردم و قبولش از طرف رسول اکرم بود و این ایجاب و قبول بطور خودبخودی و با طبیعی ترین وجه انجام شد ، البته این ایجاب و قبول در یک ساعت معین انجام نشد بلکه در متن حرکت انقلابی اسلام و در طول مجاهدات پیامبر و امتش عملا تحقق یافت .

ضمنا باید دانست که آیه (( النبی اولی بالمومنین من انفسهم )) ۴، که از ولایت رسول خدا (ص) سخن می گوید اشاره به همین ولایت تحقق یافته ، می کند ، یعنی همان ولایتی را که قبلا پیمانش بین مردم و پیغمبر اکرم بطور خودبخودی بسته شده بود ، امضا می نماید ، چون این آیه بعد از جنگ احزاب یعنی در سال پنجم هجرت نازل شده است در حالیکه ولایت رسول خدا قبل از نزول این آیه تحقق یافته بود و وجود خارجی داشت ، پس طبعا آیه شریفه ، همان ولایت موجود را تثبیت و امضا کرده است و این را اصطلاحا حکم امضایی می گویند ، در مقابل حکم تاسیسی .

بدیهی است که حکم امضایی قرآن نیز حکم خداست . پس ولایت و حکومت رسول خدا (ص) در عین حالیکه مردمی است ، الهی و خدایی است و آیه مزبور که می گوید : " پیغمبر اکرم (ص) از خود مومنان برای زمامداری آنان شایسته تر است " الهی بودن ولایت آن حضرت را اثبات می کند .

ب ) فرق بین نبوت و ولایت

بین نبوت و ولایت بمعنای زمامداری و حاکمیت بالفعل ، فرقهای اساسی وجود دارد که باید این فرقها را بشناسیم :

۱- نبوت یک فیض ملکوتی و الهی است که با اراده خاص خداوند به پیغمبرش اعطا می شود و فکر و تشخیص هیچ انسانی ، حتی خود پیغمبر در آن دخالت ندارد ؛ ولی ولایت یک ضرورت اجتماعی است که برای اداره جامعه بدست خود مردم بوجود می آید و حتی مردم بی خدا نیز از آن بی نیاز نیستند و به فردی ولایت می دهند و زمامدارش می کنند .

۲- نبوت یک واقعیت تکوینی و ماورا الطبیعی است که با اراده تکوینی خدا ، گاهی به طفل در گهواره هم داده می شود ، چنانکه به حضرت عیسی (ع) داده شد ، ولی ولایت ، محصول یک قرارداد اجتماعی است که آن قرارداد ، واقعیتی جز جعل و اعتبار ندارد .

۳- نبوت یک مقام عالی و یک فضیلت والای معنوی و حقیقت جاودانی است که مطلوب خداست و یک متاع زودگذر دنیایی نیست ولی ولایت ، اداره جامعه و درگیری با مشکلات مردم و یک متاع زودگذر دنیایی است که مطلوب اصلی اولیای خدا نیست ؛ چنانکه حضرت امیر (ع) فرمود :

" من در ولایت رغبتی نداشتم ولی شما با اصرار ، آنرا به من قبولاندید " ۵

اگر ولایت یک مقام معنوی ملکوتی و الهی بود ، امام نمی فرمود : من در آن رغبتی نداشتم ؛ زیرا مقام معنوی و الهی ، کمال آرزوی امام است . و نیز در جای دیگر فرمود :

" این ولایت شما متاع چند روزه زودگذر است ." ۶

و معلوم است که مقام معنوی و الهی ، متاع چند روزه و زودگذر نیست .

۴- نبوت چیزی نیست که مردم بتوانند آن را از پیامبر سلب کنند ، چون آن را مردم نداده اند تا بتوانند سلبش کنند ، ولی ولایت یعنی حاکمیت بالفعل ، چون با نیروی مردم تحقق می یابد ، مردم می توانند آن را به حق یا ناحق به کسی بدهند و یا از کسی سلب کنند ، چنانکه در مدت بیست و پنج سال آن را از حضرت امیر (ع) سلب کردند و خود آن حضرت فرمود :

" سلبونی سلطان ابن امی – حکومت پیامبر را از من سلب کردند و نگذاشتند بدست من بیاید .۷"

۵- نبوت از همان آغاز نزول وحی برای پیغمبر خدا حاصل شد ، ولی ولایت هنگامی حاصل شد که در مدینه حکومتی تشکیل داد و اداره جامعه کوچک اسلامی را بدست گرفت ، بنابراین در آن سیزده سال که آن حضرت در مکه بود و حکومتی تشکیل نداده بود ، ولایت بمعنای زمامداری نداشت ولی نبوت داشت .

۶- ولایت در آنجا که مردمی باشد با پشتیبانی اکثریت مردم تحقق می یابد زیرا با نبودن نیروی اکثریت هیچکس نمی تواند حکومت مردمی تشکیل دهد و ولایت بالفعل داشته باشد و از اینرو باید گفت :

حکومت انبیا چون مردمی است نه تحمیلی ، طبعا با پشتیبانی و رضای اکثریت نیروهای مردمی تشکیل می شده است .

ولی نبوت چون فیضی است الهی که بطور ابتدایی به پیغمبر اعطا می شود ، اگر اکثریت مردم نیز مخالف او باشند باز هم نبوتش ثابت و محقق است و وظیفه دعوتش را انجام می دهد و برای ساختن انسانها تلاش می کند .

از آنچه گفتیم ، روشن شد که نبوت و ولایت ، در ماهیت و جوهر خود با هم فرق دارند و میان ولایت و نبوت ، تفاوت از زمین تا آسمان است . نبوت در اوج ملکوت قرار دارد ، در حالیکه ولایت یک امر مردمی و اجتماعی است .

محمد صالحی

زیرنویسها :

۱- نظر آیه اله منتظری :

" خداوند در رابطه با هدف از ارسال رسل و انزال کتب می‎فرماید :

" لیقوم الناس بالقسط " ( سوره حدید ، آیه ۲۵ )

" تا خود مردم در اثر هدایت انبیا و کار فرهنگی و فکری آنان ، عدالت را به پا دارند .

قرآن نفرموده است : تا پیامبران عدالت را به پا دارند ، تا شائبه اجرای شریعت و عدالت با اجبار و زور در بین نباشد ." (کتاب حکومت دینی و حقوق انسان - ص ۱۴۴ )

۲- کتاب الخمینی و االدله الاسلامیه – ص ۲۷

۳- سیره ابن هشام ج۲ ص ۳۱۴

۴- سوره احزاب ، آیه ۶

۵- نهج البلاغه ، خطبه ۱۹۶

۶- نهج البلاغه ، نامه ۶۲

۷- نهج البلاغه ، نامه ۳۶

منبع : کتاب " ولایت فقیه ، حکومت صالحان " – ص ۱۳۸ و ۱۴۱ - مرحوم آیه اله صالحی نجف آبادی

جمع آوری : محمد صالحی – ۲۹ / ۱۲ /۹۰