دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

دیدگاه های نظری امام خمینی ره در حوزه سیاست خارجی


دیدگاه های نظری امام خمینی ره در حوزه سیاست خارجی

پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی ره تحول نوینی را در باب مسائل سیاسی ایران اعم از سیاست داخلی و خارجی به دنبال داشت در بعد داخلی, تغییر در ساختار حکومت و نحوه ای اداره کشور و سپردن امور به دست مردم و در بعد خارجی و بین المللی, تغییر رفتاری ارزشی که در هر دو بعد بر مبنای اسلام ناب محمدی خلاصه می شود

پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) تحول نوینی را در باب مسائل سیاسی ایران اعم از سیاست داخلی و خارجی به دنبال داشت. در بعد داخلی، تغییر در ساختار حکومت و نحوه‏ای اداره کشور و سپردن امور به دست مردم و در بعد خارجی و بین‏المللی، تغییر رفتاری - ارزشی که در هر دو بعد بر مبنای اسلام ناب محمدی خلاصه می‏شود. لذا سیاست‏خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی به کلی با آنچه که در رژیم گذشته جاری و ساری بود تفاوت پیدا می‏کند. این تغییرات ناشی از رهنمودهایی است که امام راحل در احکام و فرامین، پیامها و توصیه‏ها، مکتوبات، سخنرانیها و مصاحبه‏ها در مواضع و مواقع مختلف بیان می‏نمودند.

در این مقاله برآنیم تا چند نمونه مهم و تاثیرگذار از مواضع و دیدگاههای نظری ایشان را در حوزه سیاست‏خارجی در شرایط و مناسبتهای مختلف بررسی نماییم.

قبل از آنکه وارد بحث اصلی شویم لازم می‏دانم تعریف سیاست و محورهای یاست‏خارجی از دیدگاه امام (ره) را بیان نمایم.

● تعریف سیاست از دیدگاه امام (ره)

«سیاست این است که جامعه را هدایت کند و راه ببرد و تمام این مصالح جامعه را مد نظر بگیرد و اینها هدایت کند به آن چیزی که صلاحشان است‏» (۱)

«سیاست عبارت است از اداره کشور بر اساس مصلحت دینی و دنیوی مردم‏» (۲)

● محورهای سیاست‏خارجی از دیدگاه امام

به طور کلی می‏توان محورهای زیر را در زمینه سیاست‏خارجی از کلام و نظرات ایشان استنباط نمود:

۱) عدم اتکا به قدرتهای جهانی که در سیاست نه شرقی و نه غربی امام تجلی نموده است;

۲) نفی سلطه‏پذیری و سلطه‏گری;

۳) حفظ کیان و تمامیت ارضی کشور و رعایت مصالح بلند مدت نظام;

۴) دعوت به ارزشهای توحیدی و مبانی اسلام;

۵) دفاع از حیثیت و شرافت اسلام در مجامع بین‏المللی;

۶) اظهار همدردی با مستضعفان جهان و دعوت از آنها به اتحاد با یکدیگر;

۷) دعوت به اتحاد مسلمانان;

۸) مبارزه راهبردی با رژیم اشغالگر قدس;

۹) همزیستی مسالمت‏آمیز و برقراری عادلانه و دوستانه با کشورهای جهان و نفی انزواگرایی;

۱۰) معرفی اسلام به عنوان دینی جامع، کامل و کاربردی. (۳)

لازم به توضیح است که تعدادی از این محورها به کرات در کتابها، مقاله‏ها، رساله‏های دانشگاهی، مصاحبه‏ها و. . . بحث‏شده است و توضیحات مفصلی راجع به آنها داده شده است و تقریبا همگان از آنها با اطلاع‏اند از آنجا که در این مقاله سعی می‏شود از تکرار مکررات خودداری شود و به جای گفته‏ها به ناگفته‏ها پرداخته شود و مطلب حالت تکراری و خسته‏کنندگی نداشته باشد از بحث راجع به آنها خودداری می‏شود و به مواردی پرداخته می‏شود که کمتر راجع به آنها صحبت‏شده و غریب مانده‏اند.

● انزواگرایی یا حضوری فعال در روابط بین‏الملل

یکی از اصولی را که حضرت امام در سیاست‏خارجی بر آن تاکید می‏کردند سیاست نه شرقی و نه غربی بود که درباره مفهوم سیاست نه شرقی و نه غربی همان طوری که قبلا توضیح داده شد در بسیاری از کتابها و نوشته‏ها توضیح داده شده لذا از تکرار آن خودداری می‏کنیم فقط به آن جنبه‏ای که برداشتهای نادرست از این اصل شده است می‏پردازیم.

برداشت نادرستی را که بسیاری از عوام از این اصل می‏کنند این است که با توجه به اینکه بر نظام بین‏الملل کفر حاکم است و بسیاری از کشورها بخصوص کشورهای پیشرفته صنعتی با دین میانه خوبی ندارند بهتر است هیچ‏گونه رابطه‏ای با آنها نداشته باشیم و مرزهایمان را بر تمام جنبه‏های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آنان ببندیم در حالی که حضرت امام هرگز چنین منظوری از این اصل نداشته‏اند بلکه برعکس، باید با استفاده از اصل دعوت که به عنوان اولین اصل در سیاست‏خارجی اسلام مطرح است‏با حضوری بسیار فعال و گسترده در تمام زمینه‏ها و با تمام کشورها رابطه مسالمت‏آمیز (نه گرگ و میش) برقرار کنیم (بجز رژیم صهیونیستی و کشورهایی که مفهوم رابطه متقابل عادلانه را درک نمی‏کنند) و با تقویت جنبه‏های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی با استفاده از مبانی اسلامی بتوانیم جامعیت و برتر بودن دین اسلام و قوانین سعادت آفرین آن را به جهانیان بشناسانیم، چگونه هم می‏توانیم شعار صدور انقلاب را بدهیم و هم قطع رابطه را بدون رابطه با جهان چگونه و با چه وسیله‏ای می‏توانیم اسلام را معرفی نماییم. آیا با توسل به زور و تهاجم و جنگ می‏توانیم انقلاب را صادر و اسلام را معرفی کنیم یا با برقراری رابطه حتی با کشورهای غیر مسلمان و کشورهای لائیک، به تدریج و در میدان عمل می‏توانیم هم مصلحت اسلام را که معرفی و جهانی شدن آن است و هم منافع ملی کشورمان به عنوان ام‏القری را تامین نماییم.

نباید اینطور فکر کنیم که هر چه را که در دیگر کشورها است‏بد است و مضر بلکه بایستی بدانیم که بسیاری از پیشرفتهای علمی و فنی و اقتصادی که در جهان ست‏برای ما نیز مفید است و بایستی بتوانیم با شیوه‏های درستی این دستاوردها را گزینش و گلچین کرده، در اختیار بگیریم، در عصری که ارتباطات بسیار گسترده و سهل شده است و با وجود شبکه‏های جهانی (اینترنت) ، ماهواره‏ها و. . . چه بخواهیم و چه نخواهیم ارتباطات وجود خواهد داشت. حال که چاره‏ای جز ارتباط با دیگر کشورها با هر فلسفه‏ای نداریم بهتر است در اندیشه ارتباط درست و مؤثر باشیم نه ارتباطی ناخواسته و تحمیلی، لذا این تعبیر از سخنان امام که رهبری دوری‏اندیش و آینده‏نگر بودند هرگز درست نیست و تعبیر ایشان هرگز به معنی بستن مرزها نیست و تمایل حضرت امام به دنبال کردن اهداف جهانی اسلام و انجام وظایف درست اسلامی در قبال مسلمانان و حتی غیر مسلمانان به کلی با عدم ارتباط منافات دارد امام معتقدند که نظام بین‏الملل همانند یک شهر است که محله‏های مختلف آن با هم ارتباط دارند و ما بایستی منزوی نباشیم بلکه بایستی همان‏گونه که پیامبر با ارسال سفیران و مبلغان رابطه برقرار می‏کرد، عمل کنیم و با کشورها رابطه برقرار کنیم.

● پاسخ قانون اساسی به ابهامات

یکی دیگر از منابع و مصادر سیاست‏گذاری خارجی قانون اساسی است که مورد تایید و تاکید حضرت امام بوده است و مطالعه دقیق اصول مرتبط با سیاست‏خارجی ما را به این مطلب رهنمون می‏کند که جهتگیری قانون اساسی به سوی برقراری توسعه و تحکیم روابط با بازیگران بین‏الملل و به خصوص با کشورهای اسلامی و جهان سوم می‏باشد و هرگز در این سند صحبتی از قطع یا تقلیل ارتباط بجز مواردی که با اصول دینی تعارض دارد به میان نیامده است و در اصل یکصد و سی دوم قانون اساسی تصریح گردیده است روابط صلح‏آمیز با دولتهای غیر محارب نه فقط کشورهای مسلمان یا همسایه. (۴)

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصلها و بندهای مختلفی شیوه‏های برخورد و اصول روابط و سیاست‏خارجی دولتمردان جمهوری اسلامی ایران را در حوزه عمل ترسیم کرده است که به صورت اجمال به اشاره برخی از این اصول می‏پردازیم.

در اصل دوم و سوم به نفی هرگونه ستمگری، ستم‏کشی، سلطه‏گری، سلطه‏پذیری، استقلال سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، طرد کامل استعمار و تنظیم سیاست‏خارجی کشور بر اساس و معیارهای اسلام و تعهد برادرانه نسبت‏به همه مسلمانان جهان و حمایت از آنها تاکید شده است.

در اصل یازدهم به حکم آیه کریمه «ان هذه امتکم واحده و انا ربکم فاعبدون‏» دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است‏سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اعتماد ملل اسلامی و در اصل چهاردهم به رفتار حسنه و بر مبنای قسر و عدل اسلامی با افراد غیر مسلمان تا زمانی که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی توطئه و اقدامی نکنند توصیه شده است.

در اصل یکصد و پنجاه و دوم و سوم به دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطه‏گر و روابط صلح‏آمیز با دولتهای غیر محارب و نفی هر گونه قرارداد که موجب سلطه بیگانه به شئون کشور گردد اشاره شده است. در اصل یکصد و پنجاه و چهارم جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود می‏داند استقلال و آزادی و حکومت‏حق و عدل را حق همه مردم جهان می‏داند بنابراین ضمن خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر از مبارزه حق‏طلبانه مستضعفان در برابر مستکبران در هر نقطه از جهان حمایت کند. (۵)

● پاسخ امام به ابهامات

حضرت امام گوشه‏نشینی و سیاست انعزال را خلاف عقل و شرع معرفی نموده ضمن تاکید بر رابطه با همه دولتها (به جز چند کشور محدود آنهم به دلایل کاملا منطقی) بستن مرزها به روی کشورها و قطع روابط دیپلماتیک با آنها را به معنای فنا و هلاکت و مدفون شدن کشور تلقی می‏کند و طرحان سیاست انزوا را مورد انتقاد قرار داده می‏فرمایند:

«این معنا که گاهی اهل غرض و جهال آن را بیان می‏کنند یا نمی‏فهمند یا غرضی دارند زیرا تا انسان جاهل یا مخالف با اصل نظام نباشد نمی‏تواند بگوید که یک نظام باید از دنیا منعزل باشد ما با هیچ ملتی بد نیستیم ما به حسب طبع اولیه می‏خواهیم با همه دولتها دوست‏باشیم می‏خواهیم که روابط حسنه با احترام متقابل نسبت‏به همه داشته باشیم و اگر چنانچه ما احتیاج به یک چیز داشته باشیم و آنها احتیاج به یک چیز داشته باشند تبادل کنیم مگر این که دولتهایی باشند که با ما خلاف رفتار کنند» (۶)

امام همواره به روابط صلح‏آمیز تؤام با دوستی تاکید داشته و آن را جزء ضرورت زندگی اجتماعی و سیاسی می‏دانستند و همواره داشتن رابطه را بر ترک آن مقدم می‏دانستند با این شرط که این رابطه براساس احترام متقابل باشد و منافع و مصالح طرفین رابطه مدنظر باشد نه اینکه یکجانبه باشد.

با شناختی که همگان از شخصیت جامع و کامل و آینده‏نگر و واقع بین امام داریم از آن بزرگوار انتظاری جز این نداریم. «ما با همه ملتهای عالم می‏خواهیم وست‏باشیم با همه دولتهای عالم به حسب طبع اولی می‏خواهیم دوست‏باشیم و روابط حسنه داشته باشیم با احترام متقابل نسبت‏به همه رابطه داشته باشیم‏» (۷)

از نظر امام خمینی (ره) روابطی مردود است که موجب سلطه شود لذا در این باره می‏فرمایند:

«اگر روابط تجاری با کفار موجب ترس بر حوزه اسلام شود ترک این روابط بر تمام مسلمانان واجب است‏» (۸)

در اینجا فرقی میان استیلای سیاسی یا فرهنگی و معنوی دشمن وجود ندارد «اگر روابط سیاسی که بین دولتهای اسلامی و دول بیگانه بسته می‏شود و برقرار می‏گردد موجب تسلط کفار بر نفوس و بلاد و اموال مسلمانان شود یا باعث اسارت سیاسی اینها گردد برقراری روابط حرام است و پیمانهایی که بسته می‏شود باطل است و بر همه مسلمین واجب است که زمامداران را راهنمایی کنند و وادارشان نمایند بر ترک روابط سیاسی اینچنینی هر چند بوسیله مبارزه منفی باشد. » (۹)

وحدت مستضعفان جهان به عنوان یک ماموریت مهم در سیاست‏خارجی در اندیشه امام (ره)

امام به عنوان یک رهبر نجات‏بخش برای همه مستضعفین جهان چه مسلم و چه غیرمسلم و حتی چه الهیون و غیرالهیون همیشه خواستار سعادت تمام ابناء بشر بودند و نسبت‏به همه افراد بشر احساس مسئولیت می‏کردند و این مسئولیت‏پذیری جهانی الهی را چه در پیامشان به گورباچف و احساس مسئولیت در برابر نجات مردم کمونیست و چه در قطع رابطه با رژیم نژادپرست‏سابق افریقای جنوبی که ملتی مسلمان نبودند، و چه در برابر سایر مسلمانان بدون در نظر گرفتن رنگ، نژاد، زبان، مذهب و طبقه به وضوح می‏بینیم که مساله وحدت بین مستضعفین عالم را مهمترین و ثمربخش‏ترین راه برای مقابله با مستکبرین عالم مطرح می‏نمایند و اتحاد و یک صدایی و حمایت از یکدیگر را در مقابله با ظلم در سراسر جهان تنها راه رفع ظلم در جهان مظلومان می‏دانند لذا استراتژی مهمی را در این زمینه اتخاذ نموده و می‏فرمایند:

«من امیدوارم که یک حزب به اسم مستضعفین در تمام دنیا به وجود بیاید و همه مستضعفین با هم در این حزب شرکت کنند و مشکلاتی را که بر سر راه مستضعفین است از میان بردارند و در مقابل مستکبرین و چپاولگران شرق و غرب قیام کنند و دیگر اجازه ندهند که مستکبرین به مستضعفین عالم ظلم کنند» (۱۰)

در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز (اصل یازدهم) با استناد به آیه شریفه «ان هذه امتکم واحده و انا ربکم فاعبدون‏» اصل وحدت بین مسلمین را به عنوان یک فوریت در سیاست‏خارجی تصریح نموده، بیان می‏دارد دولت جمهوری اسلامی موظف است‏سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملتهای اسلامی قرار دهد و کوشش کند تا وحدت سیاسی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد. (۱۱)

در تایید استراتژی وحدت‏آفرین امام از قول یکی از نشریات می‏خوانیم:

امام خمینی در تمامی دوران مبارزات خود که در ایران انجام گرفت طرح اسلامی خود را بر دو اصل وحدت و فلسطین قرار داد و لحظه‏ای از اندیشه تحقق وحدت اسلامی و اهمیت آن غافل نماند، وحدت اسلامی را از انبان شعارها و آرزوهای ذهنی بیرون آورده و به طرح عملی جدی و حقیقی مبدل ساخت تا مسلمانان بتوانند آن را محقق سازند.

امام به درستی اعتقاد داشت طرح موضوع وحدت اسلامی و فراخوان مسلمانان بدون پشتوانه محکم و تبیین اصول و مبانی آن و یا طرح اسلام به عنوان رسالت جهانی دشوار است، بنابراین تلاش مجدانه‏ای به عمل آورد تا خلل و نقص موجود را که برای مسلمانان جهت‏شناخت اسلام ابهاماتی به وجود آورده بود را بوسیله تاءلیف کتابهای مختلف و در زمینه‏های مختلف، سخنرانیها و موضع‏گیریهایشان، اصلاح نمایند.

توصیه به دولتها و ملتها به همدلی و وحدت

همانطوری که می‏دانیم در سیستم و صحنه بین‏المللی واحدهای تصمیم‏گیرنده و عمل‏کننده دولتها هستند و دولتها زبان گویای ملتهایشان می‏باشند اگر قرار باشد همه مستضعفین جهان با هم وحدت داشته باشند این امر از طریق دولتها سریعتر و سهل‏تر قابل دسترسی است‏به این دلیل لازم است دولتها با ملتهای خود همدل و همصدا باشند تا این امر محقق شود لذا می‏بینیم بنیانگذار جمهوری اسلام ایران به خوبی به این مساله توجه داشته و آنها را به یکدلی و یک صدایی دعوت می‏کنند تا در سایه آن بتوانند بر مشکلات غلبه کرده و به دشمن اجازه سلطه ندهند.

«اگر وحدت کلمه اسلامی بود و اگر دولتها و ملتها اسلام به هم پیوسته بودند معنا نداشت که قریب یک میلیارد جمعیت مسلمین زیردست قدرتها باشند اگر این قدرت به قدرت بزرگ الهی منظم شود هیچ قدرتی بر آنها غلبه نخواهد کرد» (۱۲)

«ملتها و دولتها اگر بخواهند به پیروزی و هدفهای اسلامی به تمام ابعادش که سعادت بشر است‏برسند باید اعتصام به حبل‏الله کنند از اختلافات و تفرقه بپرهیزند فرمان حق تعالی را «واعتصموا بحبل‏الله. . . جمیعا ولاتفرقوا» را اطاعت نمایند. » (۱۳)

پله‏های بعد یا مرحله بعدی تحقق وحدت بین دولتهای مستضعف با یکدیگر است تا با این اتحاد و عملکرد همراستای خود ستم مستکبرین را بر عالم رفع نمایند و در مجامع و صحنه‏های بین‏المللی با اتخاذ موضعی واحد ظالمین را عاجز کنند و خود قدرتی بزرگ را تشکیل می‏دهند در این مورد امام تاکید بیشتری بر وحدت بین دولتهای مسلمان می‏کنند و می‏فرمایند:

«دولتهای اسلامی باید به منزله یک دولت‏باشند کانه یک جامعه هستند، یک پرچم دارند، یک کتاب دارند، یک پیغمبر دارند. اینها همیشه باید با هم متحد باشند با هم علاقه‏های همه جانبه داشته باشند و اگر چنانچه این آمال حاصل شود که بین دولتهای اسلامی از همه جهت وحدت پیدا بشود امید است که بر مشکلات خودشان غلبه کنند و قدرتی بزرگتر از قدرتهای دیگر در مقابل سایر قدرتها باشند» (۱۴)

امام موفقیت استعمارگران در استعمار طبقه محروم را نتیجه تفرقه و جدایی بین مسلمانان و سران کشورهای اسلامی می‏داند.

«روزگاری که پنجه‏های استعمار تا اعماق کشورهای اسلامی فرو رفته است، روزگاری که استعمار تمام نیروها و امکانات خود را در راه ایجاد تفرقه میان مسلمانان و سران کشورهای اسلامی بسیج کرده است، می‏کوشد تا به هر وسیله که در اختیار دارد از پایبندی و عمل به تعالیم اسلام جلوگیری کند تا بدین وسیله استعمارگران با خیال راحت‏به هدفهای غیرانسانی، استعمار طبقه محروم نائل شوند» (۱۵)

● نفی ملیت‏گرایی و قومیت‏گرایی

مهمترین عاملی که مسلمانان و مستضعفان عالم را در رسیدن به وحدت عمل باز می‏دارد ملیت‏گرایی و قومیت‏گرایی است که امام‏خمینی آن را نفی کرده و عاملی برای تفرقه و دشمنی مسلمانان می‏داند همانطور که می‏دانیم تاکنون جهان اسلام به خاطر همین حربه‏های استعماری لطمات فراوانی دیده است و چه خونها و امکاناتی که در این راه به هدر نرفته است، جنگهای فرقه‏ای در پاکستان و افغانستان نمونه‏بارزی است که متاسفانه همچنان ادامه دارد و منجر به برادرکشی و نسل‏کشی و عدم آرامش و امنیت در آن منطقه شده است که ریشه‏های استعماری دارد، تا بدین وسیله آنها را سرگرم این امور کرده و خود به راحتی بتوانند منابع آنها را غارت کرده و کارخانجات اسلحه‏سازی خود را پررونق‏تر سازند. از این قبیل است جنگ بین عرب و عجم که صدام راه انداخته و آن را اسباب تفرقه و تشنج قرار داده و جوانان هر دو کشور را که می‏توانستند نقش مهمی در سازندگی کشورشان داشته باشند و مردم را از وابستگی به سلطه‏گران نجات دهند قربانی کرده و بسیار نمونه‏های دیگری در الجزایر، سودان، یمن و جنگهای فرقه‏ای در لبنان و. . . (۱۶)

«از مسائلی که طراحان برای ایجاد اختلاف بین مسلمین طرح و عمال استعمارگران در تبلیغ آن به پا خواسته‏اند قومیت و ملیت است، ملی‏گرایی در مقابل ملتهای دیگر مسلمانان مساله‏ای است که اسلام و قرآن کریم و دستور نبی‏اکرم برخلاف آن است آن ملی‏گرایی که به دشمنی بین مسلمین و شکاف در صفوف مؤمنین منجر می‏شود برخلاف اسلام و مصلحت مسلمین است و از حیله‏های اجانب است که از اسلام و گسترش آن رنج می‏برند. (۱۷)

از تجربیات بارز این عصر که ملی‏گرایی باعث تضعیف و شکست مسلمین شده می‏توان از ناسیونالیسم عرب که جمال عبدالناصر از آن دم می‏زد عنوان کرد که با این تبلیغات و با این احساسات غیرعاقلانه حمایت‏بسیاری از کشورهای غیرعرب را نتوانست در جنگ اعراب و اسرائیل جلب نماید و همین امر منجر به شکست آنها و قدرت گرفتن اسرائیل شده است.

«من مکرر عرض می‏کنم که این ملی‏گرایی اساس بدبختی مسلمین است‏برای این که این ملی‏گرایی ملت ایران را در مقابل سایر ملتهای مسلمین قرار می‏دهد و ملت عراق را در مقابل دیگران (۱۸)

«آن چیزی که دول اسلامی را بیچاره کرده است و از ظل قرآن کریم دارد دور می‏کند آن قضیه نژادبازی است. این نژاد ترک است، این نژاد ایرانی است، این نژاد عرب است، قضیه نژادبازی ارتجاعی است‏» (۱۹)

● مصلحت در سیاست‏خارجی از نگاه امام

▪ تعریف مصلحت

چنانکه اهل لغت مصلحت را تعریف کرده‏اند مصلحت معنا و وزنا منفعت است (۲۰)

واژه مصلحت‏یا اسم مکان به معنای جایگاه و مکان صلاح است که ضد آن افساد می‏باشد و همین طور در یک معنا مفرد مصالح است. (۲۱)

ابوحامد غزالی شافعی در تعریف مصلحت آن را در پنج مورد اهم خلاصه می‏کند:

حفظ دین، جان (نفس) ، مال، عقل و نسل، برخی دیگر عرض را نیز به معیارها و موارد فوق اضافه می‏کنند.

در تعریف دیگری مصلحت را جلب منفعت و دفع ضرر در حدودی که مقاصد شرع حفظ شود تعریف کرده‏اند. (۲۲)

حضرت امام مصلحت و سربلندی اسلام و ملت هر دو را همواره فراراه خود قرار داده بودند و به اشکال گوناگون و در مناسبتهای مختلف بر آن تاکید می‏کردند.

مریم السادات میرزا حسینی

پی‏نوشتها:

۱. صحیفه نور، ج ۹، ص ۲۳۹.

۲. مزینانی، محمدصادق، رسالت‏سیاسی حوزه‏ها در اندیشه امام خمینی، فصلنامه حوزه، ش ۹۵ و ۹۴، دی ماه ۱۳۷۸، ص ۷۰.

۳. برای مطالعه بیشتر اصول و محورهای سیاست‏خارجی ر. ک به محلوجی، محمد; جلوه‏های سیاست اسلامی; بی‏جا، چاپ اول، ۱۳۷۲.

۴. یزدانی، عنایت‏الله; انزواگرایی یا انزواگریزی، مجله سیاست‏خارجی، سال سیزدهم، ش ۲، تابستان ۱۳۷۸، ص ۳۶۳.

۵. گواهی، عبدالرحیم; مجله سیاست‏خارجی، سال یازدهم، ش ۲، تابستان ۱۳۷۶، ص‏ص ۵۶۲-۵۶۱.

۶. صحیفه نور، ج ۱۰، ص ۳۵۲.

۷. صحیفه نور، ج ۱۰، ص ۲۵۲.

۸. صحیفه نور، ج ۱۰، ص ۳۵۲.

۹. خمینی، روح‏الله; تحریرالوسیله، ج ۱، چاپ اول، ص ۴۸۵.

۱۰. دفتر اول، در جستجوی راه امام از کلام امام، انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم، ۱۳۶۲، ص ۱۸۵.

۱۱. نشریه ندای‏القدس، سال سوم، ش ۴۷، مهر ۱۳۷۸، ص ۱.

۱۲. صحیفه نور، ج ۶، ص ۴۹.

۱۳. صحیفه‏نور، ج ۶، ص ۱۲۲.

۱۴. صحیفه نور، ج ۶، ص‏۱۲۷.

۱۵. دفتر اول، پیشین.

۱۶. ر. ک به منصوری، جواد; نظری به سیاست‏خارجی جمهوری اسلامی ایران، انتشارات امیرکبیر، بی‏تا ص‏ص ۵۶- ۵۱.

۱۷. صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۸۱.

۱۸. صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۸۱.

۱۹. صحیفه نور، ج ۱، ص ۸۹.

۲۰. تقوی، سید محمدناصر; حکومت و مصلحت، چاپ اول، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۷۸، ص ۱۳.

۲۱. تقوی، پیشین.

۲۲. تقوی، پیشین.

۲۳. تقوی، سیدمحمدناصر; مصلحت در سیاست‏خارجی، مجله سیاست‏خارجی، سال دوازدهم، ش ۳، پاییز ۱۳۷۷، ص ۵۸۹.

۲۴. صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۲۳۹.

۲۵. صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۷۳.

۲۶. تقوی، پیشین، ص ۵۹۳.

۲۷. نشریه راه زندگی، چاپ لس آنجلس، ش ۵۲۸.

۲۸. صحیفه نور، ج ۱۹ ص ۱۹۹.

۲۹. صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۲۳۸.

۳۰. سوره شوری، آیه ۷.

۳۱. تقوی، پیشین، ص ۵۹۴.

۳۲. تقوی، پیشین، ص ۵۹۸.

۳۳. تقوی، پیشین، ص ۵۹۸.

۳۴. تقوی، پیشین، ص ۵۹۸.

۳۵. صحیفه نور، ج ۳، ص ۲۳۶.

۳۶. صحیفه نور، ج ۳، ص ۵۱.

۳۷. صحیفه نور، ج ۴، ص ۱۷۷.

۳۸. صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۸۳.

۳۹. صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۲۴۳.

۴۰. صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۲۲۸.

۴۱. صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۸۰.

۴۲. صحیفه نور، ج ۱۷، ص ۲۴۹.

۴۳. صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۲۰۰.

۴۴. صحیفه نور، ج ۷، ص ۲۵۲.

۴۵. صحیفه نور، ج ۲۳، ص ۸۴.

۴۶. صحیفه نور، ج ۱۰، ص ۱۱۵.

۴۷. صحیفه نور، ج ۱۷، ص ۸۶.

۴۸. پیام امام (ره) به زائران بیت‏الله الحرام - ۲۵/۵/۱۳۶۴.

۴۹. بخشی از پیام امام (ره) به زائران بیت‏الله الحرام ۱۶/۵/۱۳۶۶.

۵۰. بخشی از پیام امام (ره) به زائران بیت‏الله الحرام ۲۹/۴/۱۳۶۷


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.