چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
دیده بانی اطلاعات در مصاف دروازه بانی اطلاعات
فرار از این واقعیت که روزنامهنگاری وارد دوران بحران خود شده است و شنوندگان و خوانندگان رسانههای سنتی مدام رو به کاهشند، سخت است. رسانههای سنتی در حال واگذاری عرصه به گزینههای جایگزینی هستند که میتوان از آنها به وب سایتهای خبری و وبلاگها یاد کرد.
تنزل تدریجی نقش خبرنگاری متعلق به عصر صنعتی، به عنوان یک جریان غالب در عرصه عمومی را میتوان مستقیماً به انتقال از پارادایم صنعتی به پارادایم پست صنعتی مرتبط دانست.
عصر صنعت راه را برای ظهور عصر اطلاعات هموار کرد و اینک ساختارهای تمرکز یافته و برخوردار از سلسله مراتب معین در سازمان تولید و توزیع عصر صنعتی تغییر کرده و اقتصاد بازار به یک شبکه از روندهای متعدد اطلاعات و اطلاع رسانی تبدیل شده است. بنابر این مدل معمول و مرسوم تولید، توزیع و مصرف در عرصه اطلاعرسانی نیز متناسب با این سیستم عوض شده است.
در اوج بحبوحه عصر صنعت، عوامل گوناگون اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و تکنیکی دست به دست هم داده بودند تا صنعت رسانه را نیز در قد و قواره سایر صنایع تولیدی، که در آن زنجیره معین تولید کننده، توزیع کننده و آن چه در نهایت و به نحو مقتضی «مصرف کننده نهایی» نامیده می شد، در آورند.
در این مدل قدرت وتسلط بر اطلاعات مشخصاً و به نحوی واضح در دست گروه کوچک صاحبان رسانه تمرکز یافته بود و از بالا به پایین به وسیله سردبیران، روزنامهنگاران و سایر کارکنان رسانههای رسمی طبقه بندی و توزیع میشد.
در این شرایط نیاز روزانه به فعالیتهای خبرنگاری، بسیاری از روزنامهنگاران را به آن جهت سوق میداد که بدون داشتن درکی عالی از «نیاز اطلاعاتی» مخاطب، و با تصوری انتزاعی از آنان و خواستههایشان، مطلب بنویسند.بیشترین بازخوردی که ممکن بود این افراد به دست بیاورند و از آن به عنوان متمم کار خود استفاده کنند، چند نامه یا تلفن از جانب مخاطبان بود.
این فرایند به وسیله فشار تبلیغاتی و بازرگانی رسانههای خبری تشدید میشد و در نهایت به شکافی فزاینده میان نیازها و خواستههای مخاطبان اخبار وتولید کنندگان خبر و اطلاعات در صنعت ژورنالیسم میانجامید.در این دوره دو مفهوم «عینیت» و «تعادل» واژگانی بودندکه به عنوان ایدههای کلیدی تاریخ ژورنالیسم مدرن تقدس میشدند. در این دوره «دروازههای» ورودی و خروجی انتشارات ژورنالیستی، در هر دو سطح تولید و توزیع بسیار فیلتر شده و منزه نگه داشته میشد.
ژورنالیسم در عصر صنعت، از مدل زیر پیروی میکرد:
▪ وردی: تهیه اخبار تنها به وسیله پرسنل رسانه
▪ خروجی: تابع سلسله مراتب بسته سردبیری
▪ بازخورد: گزینش نامهها و تلفن های مخاطبان توسط سردبیری برای انتشار
با ظهور عصر اطلاعات اما بسیاری از این سیستمهای «دروازه بانی» در دو سطح ورودی و خروجی منسوخ شد.
در حالی که خبر رسانی چه ازنوع چاپی و چه نوع غیر چاپی آن با مشکل کمبود فضا برای خروجی خود مواجه بودند، رسانههای آنلاین با ارایه فضایی غیرمحدود، چه از نوع ستون نویسی و چه از نوع زمان پخش، به میدان آمدند.
در حالیکه رسانههای سنتی برای انتشار بازخوردها هم با محدودیت مواجه بودند، رسانههای آنلاین حتی تا آن جا پیش رفتند که گامهای نخستین برای تبدیل مصرف کننده به تولید کننده را نیز با موفقیت برداشتند. این گام ثروت بی نظیری از اطلاعات ایجاد کرد که میتوان آن را «دیدهبانی» اطلاعات توسط مخاطبان رسانهها نامید.
در عصر اطلاعات، وبسایتهایی به وجود آمدند که مبنای کار خود را نه برطبق روشهای متعارف و معمول روزنامهنگاری، بلکه بر روشهایی که بیشتر به مدل دیدهبانی اخبار نزدیک است، بنا نهادهاند. این سایتها، حوزه کار خود را در چارچوب معینی از علایق تعریف کرده و همزمان به مدیریت اجتماعات مجازی فراوانی از کاربران که به عنوان دیدهبان عمل میکنند، میپردازند.
اسلش دات با بیش از ششصد هزار کاربر و مشارکت کننده که دارای ارتباط قوی با وبلاگها نیز هست، یکی از نمونههای موفق این نوع سایتهاست. وبلاگهای خبری گروهی نیز یکی از ابزارهای اطلاع رسانی هستند که از مدل دیدهبانی پیروی میکنند و ورودی و خروجی و بازخورد در مورد طیف وسیع اخبار را خود بازآرایش میکنند.
چرخش اطلاعات در سیستم دیده بانی از مدل زیر پیروی می کند:
▪ نظارت: نظارت همگانی بر منابع خبری برای همه کاربران به صورت آزاد
▪ ورودی: ثبت آزاد وقایعی که به صورت آزاد مورد نظارت قرار گرفته اند، برای عموم به صورت آزاد
▪ خروجی: انتشار آنی وقایع
▪ بازخورد: گفت و گو و کامنتنویسی آزاد برای همه کاربران
این مدل دقیقاً همان چیزی است که میتوان از آن به «ژورنالیسم شهروندی» تعبیر کرد. وبلاگها و سایتهای خبری باز، در پیروی از این مدل بر مبنای فهم و تفسیر طیف اجتماع مجازی خود از حوادث و وقایع مبتنی هستند، طیفی که قطعاً از تعداد کم ژورنالیستهای عصر صنعتی بسیار بیشترند.
تشکیلدهندگان این اجتماعات مجازی آنطوری که هنری جنکینز میگوید: «شهروندان خودانگیخته» هستند. این شهروندان ژورنالیست در خط اول اصلاح جریان رسمی و غالب رسانهای قرار دارند.ژورنالیسم شهروندی امروزه توانسته است با دخالتهای خود و تهدید استقلال و عینیت سیاستمداران، برای آن سوال قدیمی که میپرسد: «چه کسی بر ناظران نظارت می کند؟» پاسخی مناسب بیابد.
بنگاه های خبر رسانی مانند بیبیسی آنلاین و دیگران هم کوشش میکنند هر چه بیشتر از مدل دروازهبانی فاصله گرفته و راه را برای نظرات مخاطبان خود باز کنند (گرچه هنوزبه دلایل زیادی گفت و گو های کاربران در آن سایتها مورد نظارت قرار گرفته و تعدیل میشوند.) اما این کار آنها را میتوان حرکت در مسیر پاسخگویی به شیوه ژورنالیسم شهروندی باز و مستمر در پروسه ژورنالیسم تعبیر کرد، گرچه این سازمانها در واقع میان رسانه های غالب و ژورنالیسم شهروندی قرار گرفته و مدل جدیدی ارایه کرده اند.
در این سازمانها و نهادهای خبری روش خروجی هم چنان به شیوه سنتی باقی مانده است:
▪ نظارت: نظارت بر اخبار به عنوان یک منبع برای همه کاربران آزاد
▪ ورودی: ثبت وقایع اضافه آزاد برای همه کاربران
▪ خروجی: گزینش وقایع توسط پرسنل
▪ بازخورد: گفت و گوی تعدیل شده و نظارت شده به صودت آزاد برای همه کاربران
ژورنالیسم شهروندی اما پدیده منحصر به فرد و کاملاً جدیدی است که ویژگیهای خاص خود را دارد.
اما ژورنالیسم شهروندی در مقایسه با ژورنالیسم سنتی از برخی پشتیبانیها برای تحقیقات جهت دستیابی به اخبار دست اول محروم است. عدم وجود پشتیبانیهای عمومی یا تجاری در خلال تحقیقات در مورد بعضی اخبار ویژه، فقدان چارچوب های قانونی برای حمایت از شهروندان ژورنالیسم و منابع خبری آنان در قبال پیگردهای قانونی، بالاخص وقتی که مطالبی که توسط آنها افشا میشود برای عموم جذاب است و سرو صدا می کند، از این موارد است.
ژورنالیسم شهروندی یک مشکل دیگر هم دارد و آن محدودیت انتخاب خبرهایی است که «ارزش خبری» دارند. اکثر شهروندان روزنامهنگار هنوز توانایی جستجو در مقیاسهای وسیع برای دستیابی به منابع خبری دست اولی مانند حکومت و دولت، NGOها، کلکسیونهای خبری آژانسهای مختلف خبر رسانی و دیدگاههای مفسران را ندارند و این جاست که نقش ژورنالیستهای حرفهای به عنوان خبرنگارانی مطلع برجسته میشود.
در این شرایط ژورنالیسم شهروندی برای بقا و استقلال دو گزینه پیش رو دارد:
۱) هم چنان بیرون از عرصه جریان غالب رسانهای قرار بگیرد و در حالیکه به ممارست و توسعه بیشتر تواناییهای خود می پردازد، منتظر زمانی باشد که ژورنالیسم حرفهای کیفیت کار خود را از دست بدهد و آن گاه ژورنالیسم شهروندی وارد عمل شود.
۲) تنها جایگزین نقش حاشیهای بالا این است که ژورنالیسم شهروندی به نحو متعمدانه و با اندیشهای صحیح به پیگیری و تعقیب فرصتهای حرفهای - آماتور (Pro - Am) برخیزد.
این سخن به هیچ قیمت و تحت هیچ شرایطی به معنای همکاری با ژورنالیسم حرفهای نیست بلکه معنای آن کشف و ساخت یک مدلِ از دو جانب قابل قبول و دو جانبه سودمند از همکاری حرفهای - آماتور تحت حمایت سازمانهای رسانهای موجود یا جدید مانند اوه مای نیوزاست.
رضا شوقی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست