سیمای زن در اسلام

بدون هیچ تعصب و جانبداری باید بگوییم که با ظهور اسلام در شبه جزیره عربستان یکی از کارهای انجام گرفته شده آن بود که حقوق و جایگاه گمشده زنان به یکباره هویدا شد و رشد و نمویی خاص پیدا کرده و به تعالی رسید

در اینکه اسلام یک دین کامل است و تمام ابعاد دنیوی و اخروی انسان را مد نظر دارد، هیچ شک و شبهه‌ای نیست. پس پرواضح است که اسلام با دین کامل و جامع بودن از مسائل مربوط به زنان در جامعه غافل نبوده و علی‌رغم ارائه راهکارهای مطمئن و قابل اعتماد در باب زنان ایشان را عضوی جداناشدنی از جامعه دانسته و برایشان اهمیت خاص و ویژه‌ای در نظر گرفته است.

اما سوای آنچه گفته شد، متاسفانه چند صباحی است که دستگاه تبلیغاتی دشمنان اسلام این موضوع را علم کرده‌اند که دینی چون اسلام و عقاید مربوط به آن با محدودیت کردن آزادی ایشان عرصه را بر آنان تنگ کرده است.

این گونه مباحث در حالی مطرح می‌شود که خود آن جوامع به اصطلاح مترقی انواع و اقسام خواری و ذلت‌ها را بر زنان تحمیل می‌کنند. به عنوان مثال کافی است به فعالیت‌های اقتصادی آن جوامع نگاهی بیندازیم، پر واضح است که زن همانند ابزاری تبلیغاتی مورد استفاده قرار می‌گیرد و برای رسیدن به منافع مادی و اقتصادی بیشتر عمده‌ترین پستی‌ها را بر وی تحمیل می‌کنند. حال در جامعه مسلمین و در تفکر اسلامی جایگاهی که برای زن در نظر گرفته شده ، جایگاهی فراتر از حتی خیال و وهم آن مدعیان حقوق زنان است.

حال که سخن ما به اینجا رسید و برای اثبات ادعایمان کافی است نگاهی به تاریخ اسلام بیندازیم. بدون هیچ تعصب و جانبداری باید بگوییم که با ظهور اسلام در شبه جزیره‌ عربستان یکی از کارهای انجام گرفته شده آن بود که حقوق و جایگاه گمشده زنان به یکباره هویدا شد و رشد و نمویی خاص پیدا کرده و به تعالی رسید. یعنی یک زن و یا دختر که در جامعه آن زمان اعراب جزء پایین‌ترین مراتب جامعه به حساب می‌آمدند و کمترین ظلمی که در حقشان روا داشته می‌شد، زنده به گور کردن ایشان بود، به یکباره چنان جایگاهی پیدا کرد که رسول خدا(ص) طی احادیث و سخنان متواتر به مسلمانان جایگاه و ارزش بسیار بالای زنان و دختران را بارها متذکر شدند. آن حضرت در جایی به گروه مسلمانان چنین فرمودند:

“بهترین فرزندان دختران هستند که مهربان و دارای روحی لطیف،‌ مبارک و انس گیرنده هستند.”(۱)

و نیز آن حضرت در جایی دیگر فرمودند:

“کسی که دختری را سرپرستی کند (دختر - خواهر) با من در بهشت خواهد شد.”(۲)

و جالب‌تر آنکه او ج سخن رسول خدا(ص) در باب زنان و دختران در جایی است که این چنین می‌فرمایند:

“کسی که یک دختر داشته باشد، برای او بهتر از هزار حج، هزار جنگ در راه خدا، هزار قربانی و هزار مهمانی و ضیافت و اطعام است.(۳)

بی‌تردید آنچه امروزه تحت عنوان علم روانشناسی و رفتارشناسی مطرح است و جامعه غرب به دستاوردهای نوین خود می‌بالد، امری است که هزارو چهارصد سال قبل از این در مباحث اسلامی مطرح شده؛ چنانچه مبحث مربوط به عواطف و احساسات زنان و دختران از چهارده قرن پیش بیان شده فی‌المثل رسول خدا(ص) در باب زنان و اینکه آنان از عواطف و احساسات بالایی برخوردارند، چنین می‌فرمایند:

“خدای تبارک و تعالی بر زنان مهربان‌تر ا ز مردان است.”(۵)

پس بر همین اساس است که در دین اسلام تاکید فراوان شده است که برخورد با دختران باید با برخورد با پسران متفاوت باشد؛ همان امری که روانشناسی مدرن امروزی بر آن تاکید و توصیه داشته است. غافل از اینکه رسول خدا(ص) در چهارده قرن پیش از این فرموده‌اند:

“آن کس که دخترش را شادمان کند، چنان است که گویی برده‌ای از نسل اسماعیل را آزاد کرده است.”(۶)

در ادامه این مقال باید به این نکته اشارت کرد که هیچ کدام از قوانین و سنن مربوط به اسلام هیچ‌گونه منافاتی با بزرگداشت شخصیت و هویت زنان ندارد. به عنوان مثال یکی از ایرادات اساسی که در جوامع غربی نسبت به جامعه مسلمین گرفته می‌شود، مسئله حجاب است. زیرا آنها با استدلال‌های به ظاهر عقلی خودشان حجاب را نوعی محدودیت برای زنان می‌دانند. غافل از اینکه این حجاب و پوشش به نوعی حفظ کننده شخصیت و هویت زنان است و مدعای این نکته احساس آرامش و آ‌سایش روحی و روانی زنان محجبه در جوامع گوناگون می‌باشد. بد نیست به این نکته هم اشاره کنیم که ای کاش مدعیان حقوق زنان که هرگاه مسائل مربوط به زن مطرح می‌شود، فی‌الفور مسئله حجاب و پوشش را مطرح می‌سازند، بدانند که خوشبختانه در جوامع ایشان خود زنان هم به این نتیجه رسیده‌اند که وجود و حفظ حجاب به مراتب بالا و بالاتر از بی‌حجابی است و جالب آنکه طبق آمار منتشر شده در بسیاری از جوامع به اصطلاح رو به پیشرفت زنان تمایل و علاقه‌ عجیبی به حجاب از خود نشان می‌دهند و این در اصل تحقق یافتن قوانین و فرامین الهی است.

اکبر خوردچشم

پی‌نوشت‌ها:

۱- کتاب مستدرک، جلد ۵-۱

۲- همان ماخذ

۳- همان ماخذ

۴- همان ماخذ

۵- وسائل‌الشعیه، جلد ۱۵

۶- مستدرک، جلد ۱۵