دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

فرصت هایی که از دست می رود


فرصت هایی که از دست می رود

نگاهی به سهم ایران از توریست به مناسبت روز جهانگردی

گردشگری همواره از اهمیت بسیار بالا یی در جهان برخوردار است و جذابیت جنبه های تفریحی و به ویژه اقتصادی این صنعت روز به روزدر حال افزایش است. تقریبا ۷ درصد سرمایه جهان مربوط به صنعت توریست می شود. این صنعت یکی از بهترین منابع برای درآمد کشورهاست چرا که علی رغم قابلیت تامین بخش عظیمی از درآمد کشور، یکی از مقاوم ترین منابع کسب و کار است به گونه ای که هنگام بحران مالی، رکود و تحریم نیز می توان همواره با کمی نوسان تعداد گردشگر بین المللی، روی این منبع برای کسب درآمد حساب کرد.

امروزه شاهد هستیم کشورهایی که منابع انرژی عظیم ندارند می توانند از جهانگردی برای تامین سرمایه ملی خود استفاده کنند. برای مثال ترکیه نامی آشنا در این زمینه است; کشوری که با به کارگیری مفید این صنعت، هر روز رشد کرده و ارز بیشتری را وارد می کند.

با توجه به اینکه طبق چشم انداز ۲۰ ساله ، ایران تا سال ۱۴۰۴ باید کشور اول در منطقه باشد، توریسم نیازمند نگاه دوباره و ویژه است. با در نظر گرفتن محدودیت منابع انرژی، خردمندانه است که در صنایعی چون توریسم سرمایه گذاری مناسبی شود تا پول تولید شود. حتی با یک نگاه اجمالی می توان ویژگی های منحصر به فرد ایران پهناور را برای رشد بسیار در این صنعت دید. برخورداری از چهار فصل بهار، تابستان، پاییز و زمستان، جنگل های سرسبز، کوه های بلند، غارهای بسیار زیبا، چشمه های جوشان، بناهای تاریخی چندهزار ساله، مکان های مذهبی و مقدس، صنایع دستی بی مانند و محصولا ت کشاورزی خاص، کشور دوست داشتنی ما را تبدیل به مکانی برای داشتن زیباترین خاطره ها و دیدن بی نظیرترین منظره ها می کند.

زادگاه ما این فرصت را برای رشد اقتصادی و فرهنگی فراهم ساخته حال باید دید که ایرانیان چگونه از پتانسیل های موجود استفاده می کنند. در صنعت توریسم، وسایل حمل و نقل، اقامت گاه ها، حفظ ظاهر شایسته و تمیز جاذبه های توریستی چون مکان های طبیعت گردی و موزه ها، برخورد مناسب با جهانگردان، تامین امنیت مسافر، احترام به سلا یق گردشگران و در نظر گرفتن خواسته های آنها از اهمیت بسیاری برخوردار است.

برای جذب گردشگر و ایجاد میل به بازگشت بایدا ز خواسته های او با خبر باشیم و بدانیم چه نیازهایی دارد. متاسفانه گاه با فراموش کردن دارایی های کشور دست به خود ویرانی می زنیم و به راحتی از کنار از بین رفتن مکان های طبیعی و تاریخی می گذریم و به نحو شایسته از مرواریدی که در دست هایمان هست نگهداری نمی کنیم.

با تمام این توصیف ها بیایید کمی بیشتر با تئوری صنعت توریسم آشنا شویم.

● توریسم چیست؟

توریسم به معنای سیاحت در داخل یک کشور یا کشورهای خارجی است. جهانگردی طبق تعریف سازمان جهانی جهانگردی (UNWTO) به تمامی فعالیت هایی که یک فرد یا افراد در طول مسافرت درمکانی خارج از محیط معمول کار و زندگی خود انجام می دهند، اطلا ق می شود; این مسافرت بیش از یک سال طول نمی کشد و هدف فرد یا افراد تفریح و سیاحت، تجارت و یا اهداف دیگر است.

جهانگرد به دو دسته دیدارکننده یک روزه و جهانگرد یا گردشگر تفکیک می شود. دیدارکننده یک روزه کسی است که تنها یک روز را در کشور و یا محل بازدید صرف کند و شب به کشور و یا محل معمول کار و زندگی خود بازگردد و گردشگر فردی است که حداقل یک شب را در کشور و یا محل بازدید بگذراند. لا زم به ذکر است که هدف گردشگر نباید کار و کسب درآمد باشد.

UNWTO گشت را به سه نوع گشت برون مرزی، درون مرزی و محلی تقسیم می کند. گشت برون مرزی به مسافرت افراد مقیم در کشوری به کشورهای دیگر گفته می شود; گشت درون مرزی شامل مسافرت افراد غیرمقیم کشوری در داخلی آن کشور می شود و گشت های محلی به مسافرت افراد مقیم کشور در داخل آن کشور گفته می شود. گردشگری بین المللی شامل گشت های درون مرزی و برون مرزی می شود.

توریسم انواع گوناگونی چون توریسم تفریحی، درمانی، فرهنگی و آموزشی، اجتماعی و ورزشی، سیاسی، مذهبی، بازرگانی و تجاری را در برمی گیرد.

دکتر برنکر عضو انستیتوی جهانگردی وین در تعریف توریست می گوید: «هنگام که تعدادی از افراد یک کشور به طور موقت محل اقامت خود را ترک نموده و به منظور گذراندن ایام تعطیل، بازدید از آثار تاریخی، شرکت در مسابقات و کنفرانس ها، دیدن اقوام و خویشان از نقطه ای به نقطه ای دیگر بروند، جهانگردی آغاز می گردد.

عواملی چون جهانگرد، عرضه کنندگان خدمات و کالا یی که موردنیاز جهانگردی، دولت (سیاست های دولتها پیرامون جهانگردی) و جامعه میزبان در تعریف جهانگردی تاثیر می گذارند. طبق تعریفی جهانگردی، ترکیبی از فعالیت ها، خدمات، سیاست ها، خط مشی ها، ضوابط، فرهنگ ها و کالا هایی است که برای تحقیق یک سفر سیاحتی ضرورت دارد.

● ایران برای توریست ها هنوز ناشناخته است!

بارها و به دفعات عنوان شده است که ایران به لحاظ جاذبه های تاریخی و آثار باستانی، جزو ۱۰ کشور اول و از نظر جاذبه های طبیعی و اکوتوریستی نیز جزو ۵ کشور اول دنیا قرار دارد اما وقتی مقایسه ای میان کشورمان و سایر کشورهایی که بیشترین درآمد را از محل جذب گردشگر دارند، انجام می دهیم، متوجه اختلاف فاحش در کسب درآمدهای ایران از محل ورود توریست به کشورمان می شویم. در صورتی که کشورهایی که بالاترین درآمدها را از ناحیه جذب توریست دارند، به هیچ وجه صاحب جاذبه های تاریخی و طبیعی در حد ایران نیستند.

در واقع، نکته قابل تامل در زمینه علل عدم موفقیت ایران در جذب توریست را می بایست از لابه لای رقم های نجومی کسب درآمد کشورها از محل ورود توریست جست وجو کرد و اینکه چرا ایران به رغم تمامی امکانات بالقوه، همچنان "اندر خم یک کوچه" باقی مانده است.

از طرفی عدم وجود زیرساخت های کافی برای استفاده گردشگران وهمچنین کمبود امکانات مالی برای توسعه و تجهیزات مورد نیاز در صنعت توریسم و شبکه راه ها و حمل و نقل و...همه و همه موجب شده تا ما از توریسم جهان سهم ناچیزی داشته و رتبه ۵۷ را در میان کشورهای جهانگردپذیر داشته باشیم و همچنین شاهد کاهش درآمد ارزی از این صنعت در اقتصاد ملی کشور باشیم.

براساس آمارهای سازمان جهانی جهانگردی (WTO) از نظر درآمد حاصل از صنعت توریسم، کشورهای آمریکا با ۸۵ میلیارد دلار، اسپانیا با ۵۵ میلیاد دلار، ایتالیا با ۳۸ میلیارد دلار، چین و انگلیس با ۳۳ میلیارد دلار و آلمان نیز با ۳۲ میلیارد دلار، در رده های بالای جدول قرار گرفته اند.

در این میان در آمد ایران از این صنعت چندان قابل توجه نیست و بطور حتم در رده های پایینی جدول قراردارد.

کارشناسان معتقدند، عدم دارا بودن تخصص شاغلین مراکز خدمات توریستی باعث می شود گردشگران با مشکل مواجه شوند. با توجه به اینکه مهم ترین عنصر ارتباطی افراد زبان است و زمانی که صاحبان و افراد شاغل در مراکز خدماتی آشنایی با زبان خارجی ندارند، قطعا نمی توانند به گردشگران خارجی خدمات مناسبی دهند.

عدم اطلاع رسانی و توزیع بروشور راهنمای سفر و مراکز اقامتی در مبادی ورودی برای گردشگرانی که با تور سفر نمی کنند ازدیگر مشکلاتی است که توریستها با آن مواجه هستند.

براساس آمارهای سازمان جهانی جهانگردی در سال ۲۰۰۶ تعداد ۸۴۲ میلیون جهانگرد در دنیا سفر کرده اند که این رقم بیانگر رشد ۵/۴ درصدی بوده است. این در حالی است که تعداد توریست هایی که در همین زمان به ایران وارد شده اند حدود ۷۵۰ هزار نفر بوده است.

بنابراین می توان گفت حدود یک دهم درصد از تعداد کل گردشگران جهان متعلق به ایران است و این رقم با توجه به انواع مختلف جاذبه ها و وجود یک میلیون و ۲۰۰ هزار اثر تاریخی موجود در کشور، رقم بسیار ناچیزی است.

براساس آمارهای ارائه شده در سال ۲۰۰۷، از نظر رشد صنعت گردشگری، آسیا با ۹ درصد، آفریقا با ۷ درصد، اروپا با ۶ درصد و آمریکا با ۴ درصد از بیشترین رشد برخوردار شده اند.

همچنین از میان ۲۵ کشور برتر در صنعت توریسم، فقط ۴ کشور اسلامی مالزی، ترکیه، عربستان و مصر حضور دارند. این در حالی است که شرایط ایران برای جذب توریست، از هر جهت مناسب تر از این کشورها است اما تا کنون نتوانسته سهم قابل قبولی از درآمدهای صنعت گردشگری را در خاورمیانه از آن خود کند.

از سوی دیگر، ۱۰ درصد توریست دنیا متعلق به گردشگران کشورهای اسلامی است و ۴/۶ درصد از کل گردشگران دنیا متعلق به گردشگران این چهار کشور اسلامی است و ۶/۳ درصد نیز مربوط به سایر کشورهای اسلامی است.

طبق پیش بینی سازمان جهانی جهانگردی تا سال ۲۰۲۰ میلادی تعداجهانگردان دنیا به رقمی بیش از ۶/۱ میلیارد نفر خواهد رسید و بیش از ۵۰ درصد معضل اشتغال در کشورهای در حال توسعه از طریق توسعه این صنعت قابل حل است. اما اینکه سهم ایران از این صنعت پر درآمد و اشتغالزا چقدرخواهد بود; مشخص نیست.

متاسفانه کشور ما علاوه بر اینکه در جذب توریست علاقمند به آثار تاریخی موفق نبوده، بلکه در زمینه طبیعت گردی به عنوان یکی از شاخه های صنعت گردشگری نیز موفق نبوده است. به طوری که براساس آخرین آمارهای سازمان جهانی جهانگردی ۵۰ درصد گردشگران دنیا طبیعت گرد هستند این درحالی است که در ایران این نوع گردشگران به ۲ درصد نیز نمی رسد.

تقی آقایی، کارشناس ارشد جهانگردی در این زمینه می گوید: در ایران به تازگی اقدامات اولیه در جهت برگزاری تورهای اکوتوریستی صورت گرفته اما آمادگی و زیرساخت های لازم در این زمینه هنوز فراهم نشده به همین دلیل با استقبال از سوی مردم نیز مواجه نشده است...

● سهم ما از توریست طبیعت گرد

محمدرضا تابش، رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس نیز با اشاره به توریسم طبیعت گردی می گوید: بنا به تعریف مجمع بین المللی اکوتوریسم (TIES)، اکوتوریسم سفری است مسئولانه به مناطق طبیعی که حافظ محیط زیست بوده و موجب بهبود کیفیت زندگی مردم محلی می شود. با تعریف کنوانسیون تنوع زیستی (CBD)، اکوتوریسم نوعی توریسم متکی بر حفاظت و مراقبت تنوع زیستی و اکوسیستم های موجود در عرصه ها و با لحاظ نیازهای توسعه ای آنها تلقی شده که پیامد آن مشارکت جوامع محلی و ایجاد درآمد قابل اتکا برای این جوامع محلی است. به طور کلی باید گفت اکوتوریسم از حیات وحش و منابع طبیعی، استفاده غیرمصرفی به عمل آورده و غیرمستقیم به حفاظت از منطقه و بهبود وضع اقتصادی مردم محلی کمک می کند.

وی با اشاره به پیش بینی سازمان جهانی گردشگری اظهار کرد: قرن بیست و یکم، قرن اکوتوریسم خواهد بود. امروزه اکوتوریسم با دارا بودن ۸ شاخه اصلی و بیش از ۸۰۰ شاخه فرعی در میان شاخه های مختلف گردشگری از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. در دو دهه اخیر رشد فعالیت های اکوتوریسم در سراسر جهان بسیار گسترده و چشمگیر بوده، به طوری که انتظار می رود تا پایان سال ۲۰۱۰ پنجاه درصد گردشگران متعلق به بخش اکوتوریسم باشند.

تابش افزود: اکوتوریسم یا گردشگری طبیعی، پدیده ای تازه و زیر بخش صنعت توریسم است که مبتنی بر مسافرت هدفمند به مناطق نسبتا طبیعی برای مطالعه، لذت جویی و استفاده معنوی از مناظر، گیاهان و جانوران و هر نوع جنبه فرهنگی معاصر یا گذشته موجود در این مناطق است. اکوتوریسم اثرات کمتری بر محیط زیست و بافت فرهنگی وارد کرده و حتی با تاکید بر حفظ محیط زیست و منابع طبیعی بر ارزش های فرهنگی و بومی مناطق محلی اثر می گذارد. اکوتوریست ها غالبا توریست هایی هستند که هنجارهای فرهنگی، اجتماعی و مذهبی کشور میزبان را رعایت می کنند. آنها عموما دارای گرایش زیست محیطی بوده و می توانند نقش موثری در پالایش آلودگی ها، حفاظت محیط زیست و تبلیغ و گسترش فرهنگ زیست محیطی در بین مردم داشته باشند.

● سهم اکوتوریسم در اقتصاد ایران

محمدرضا تابش اظهار کرد: درآمد صنعت گردشگری در سال گذشته میلادی در زمینه اشتغال و توسعه ۵۰۰ میلیارد یورو بوده و حدود ۸۸۰ میلیون گردشگر از کشورهای مختلف دیدن کرده اند که نشان از رشد ۵/۵ درصدی این صنعت نسبت به سال گذشته میلادی دارد. این میزان درآمد معادل ۱۰ درصد تولید ناخالص جهان، ۱۱/۴ درصد اشتغال (در همین زمان اشتغال ایجاد شده در جهان از طریق گردشگری ۳۴۰ میلیون نفر که از هر هشت نفر مشغول به کار در دنیا یک نفر در این بخش فعالیت دارد) و ۱۱ درصد درآمد کل جهان است. این در حالی است که درآمد سالانه صنعت گردشگری در ایران بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون دلار بوده و میانگین درآمد سهم ایران از درآمد صنعت گردشگری جهان ۴ صدم درصد می باشد. سهم ایران در ورودی های جهانگردی طی سالهای اخیر نسبت به سالهای قبل تغییری نکرده و در حال حاضر تنها ۰/۲۴ درصد ورودیهای جهانگردی جهان را به خود اختصاص داده است.

وی با اشاره به آمارهای اعلام شده طی سالهای گذشته که از مجموع گردشگران وارد شده به ایران تنها ۲/۲ درصد آنها اکوتوریست بوده اند، تصریح کرد: این آمار مشخص می نماید اکوتوریسم سهم اندکی در اقتصاد ملی کشور دارد. به اعتقاد برخی از صاحب نظران بین المللی صنعت اکوتوریسم، عمده ترین مشکل و مانع پیش روی این بخش از گردشگری در ایران دغدغه های سیاسی و امنیتی و تصور ناصحیح جهانیان از وضعیت کشور می باشد.

او در پایان تاکید کرد: سازمان جهانی جهانگردی پیش بینی کرده با توجه به تنوع اقلیمی ایران درآمد اکوتوریسم در سال ۲۰۱۰ میلادی می تواند برای کشورمان به ۱۲ میلیارد دلار برسد. بنا به پیش بینی این سازمان در سال ۲۰۲۰ میلادی ضعیف ترین و پائین ترین کشورهای توریست پذیر جهان از طریق این صنعت افزون بر ۲۰ میلیارد دلار درآمد کسب خواهند کرد. اگر چه پیش بینی این موضوع که تا آن سال چه مقدار از این درآمد در ایران تحقق می یابد، عملا مقدور نیست اما به گفته کارشناسان با توجه به جاذبه های اکوتوریستی ایران همچون تنوع اقلیمی گسترده و تنوع گیاهی و جانوری دستیابی به درآمد بالاتر از ۳۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ میلادی برای کشورمان دور از دسترس نیست.

● آمار توریست در دنیا

بیشترین آمار توریست خارجی در دنیا در سال ۲۰۰۸متعلق به کشورهای فرانسه با ۸۰ میلیون گردشگر خارجی، آمریکا با ۵۸ میلیون، اسپانیا با ۵۷ میلیون، چین با ۵۳ میلیون، ایتالیا با ۴۳ میلیون، انگلستان با ۳۰ میلیون، اوکراین و ترکیه و آلمان هرکدام با ۲۵ میلیون و مکزیک با ۲۲ میلیون گردشگر خارجی بود.

درآمد توریستی ایتالیا در سال ۲۰۰۸برابر با بودجه سال ۱۳۸۸ ایران بود. برای مثال نیمی از گردشگران فرانسه تنها برای دیدن پاریس، نیمی از گردشگران مکزیک برای دیدن ساحل کانکون ونیمی از گردشگران اسپانیا برای سواحل جنوب اسپانیا به این کشورها سفر کردند.

با وجود امکانات زیاد در ایران، پتانسیل های موجود در خاک کشورمان رشد قابل توجهی ندارد.

در بخش موزه ها با کمبودهای زیادی روبه رو هستیم.

تبلیغات کمی صورت می گیرد، واردات بیش از حد، صنایع دستی را کم رنگ کرده به گونه ای که زیلوبافان نیز از تاثیرات اقتصادی و واردات بی بهره نماندند. فرش دستباف ایران حال چهره ای گرفته به خود می گیرد که رقیب چینی او بخشی از بازار جهانی را می خواهد.

با اینکه گردشگری تاثیر غیرقابل انکاری در توسعه فرهنگ ها و ایجاد ارتباط بین اقوام گوناگون دارد و می تواند بازوی قوی اقتصادی یک کشور باشد، در ایران مورد بی مهری قرار گرفته است. در بسیاری از مواقع شاکی می شویم که چرا رسانه های خارجی چهره ای غیرواقعی از ایران را نشان می دهند و خارجی ها کشور ما را به خوبی نمی شناسند اما در این بین چه کسی می اندیشد من و تو ایرانی برای تبلیغ دارایی های خاک مقدس ایران چه کرده ایم که نتیجه ای در برنداشته است!

از سوی دیگر توجهی به نیازهای گردشگران نشده است. حمل و نقل، اقامت گاه ها و... از کیفیت کافی برخوردار نیستند. نیازی به تکرار کهنه بودن هواپیماهای کشور نیست، سرعت قطار و میزان رفاه آن نیز با تکنولوژی روز دنیا رقابت نمی کند. بسیاری از هتل ها با انتظارات گردشگر مطابق نبوده و تعداد ستاره ها را دلیل خوبی خود می داند اما باید دید که ستاره های اهدایی به هتل ها مطابق با استاندارد جهانی است. اگر این گونه است، چرا گردشگران اروپایی و آمریکایی با وارد شدن به هتل های ۴ و ۵ ستاره تهران شوکه می شوند و خاطرات خود را بر روی سایت های اینترنت به گونه ای ذکر می کنند که انگیزه دیگر توریست ها را برای رفتن به هتل های یاد شده و یا احتمالا مکان های ذکر شده در سایت ها کم می کند؟ دراینجا نمی توان از مسافر ناراضی خرده گرفت که چرا تبلیغ منفی می کند بلکه باید نگاهی به خود و امکانات موجود کرد.

صنعت توریسم علا وه بر ابعاد یاد شده به صادرات کمک شایانی می کند چراکه گردشگر را با تولیدات یک کشور آشنا کرده و میل داشتن کالا ها را در دل او پرورانده، موجب بودن تقاضا می شود. در صنعت توریسم اشتغال به خوبی رشد کرده و فرصت های بسیاری را برای کار جویان فراهم می کند.

گردشگران بین المللی هنگامی که با فرهنگی جدید روبه رو می شوند و می خواهند که ارتباط برقرار کنند، سعی می کنند از چند کلمه تا کل زبان کشور میزبان را یاد بگیرند و این میل به توسعه زبان کشورها که وسیله ارتباطی است می انجامد. با توسعه روابط و میل دوستی اقوام گوناگون، تمایل به صلح کشورها نیز افزایش می یابد و روابط چندجانبه را توسعه می بخشد.

● فرصت های توریسم در ایران

به مناسبت روز جهانی جهانگردی برای شناخت بیشتر جایگاه صنعت توریسم و یادآوری ارزش ها و فرصت های این صنعت به سراغ سرپرست مرکز ایرانشناسی بین المللی جهاد دانشگاهی واحد علا مه طباطبائی می رویم و با پروانه پرچکانی، کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی توریسم به گفت وگو می پردازیم.

● صنعت توریسم ایران در چه جایگاهی قرار دارد؟

این سوال خیلی کلی است و بسته به این که از چه دیدگاهی قضاوت شود پاسخ آن فرق می کند. ولی در یک دیدگاه کلی صنعت توریسم ایران چون وابستگی شدیدی به دیدگاه های سیاسی و وضعیت اقتصادی کشور دارد هم در داخل ایران و هم خارج از ایران از جایگاه مطلوبی برخوردار نیست و حتی می توان گفت جایگاهی که قرار گرفته به هیچ وجه در شان ایران نیست. صنعت گردشگری در تقسیم بندی مهم ترین منابع درآمدزایی جهان، بعد از صنعت نفت و خودروسازی، مقام سوم را دارد ولی آیا صنعت توریسم ایران نیز از چنین جایگاهی یا نزدیک به چنین جایگاهی برخوردار است. مسلما پاسخ منفی است و جایگاه صنعت توریسم ایران اصلا مطلوب و قابل مقایسه با قدمت و وفور منابع گردشگری آن نیست. کشور ما از منابع تاریخی، فرهنگی، مذهبی، طبیعی و میراث معنوی بسیار با ارزشی برخوردار است ولی تا جاذبه شدن این منابع و رسیدن به جایگاه واقعی صنعت توریسم ایران فاصله بسیار داریم و تا با یک برنامه ریزی مشخص و هدفمند حرکت نکنیم متاسفانه نمی توانیم به جایگاه مطلوبی در این صنعت برسیم.

● چه عواملی در جذب توریست نقش دارند؟

عوامل زیادی در جذب گردشگر در کشور ما نقش دارند که اولین و مهم ترین آن امنیت است. این درست است که داخل کشور ما امن است وامنیت ایران قابل مقایسه با همسایگان نیست ولی هر قدر ما بر این موضوع پافشاری کنیم تصویرهای ارائه شده از همسایگان ما متاسفانه منطقه ما را در جرگه کشورهای ناامن قرار می دهد. ایران به خودی خود امن است و در این هیچ شکی نیست ولی متاسفانه به لحاظ جغرافیایی در منطقه امنی قرار نگرفته و جنگ عراق و افغانستان به قضاوت بد جوامع بین المللی درباره منطقه دامن زده است. تصور کنید هر روز تصاویر جنگی و خشونت باری از عراق و افغانستان که در همسایگی ما قرار دارند; در تلویزیون های مهم جهان نمایش داده می شود و در ذهن گردشگران جهان تصویرسازی می شود. تصویر خشونت، خون و کشتار.

خب مسلما این تصاویر اصلا جذاب نیست و هرگز کشورهای ناامن نمی توانند مقصد گردشگران باشند و صنعت توریسم ایران نیز در وهله اول تحت الشعاع این تصویرسازی ها قرار گرفته است. البته در اینکه کشورهای معاند با ایران نیز به این دیدگاه ها دامن می زنند و تلاش دارند این منطقه را منطقه ناامنی جلوه دهند، شکی نیست ولی ما از آنان توقعی نمی توانیم داشته باشیم وقتی که برخی از مسوولان و مدیران ما بدون توجه به بازتاب سخنانشان در حوزه های مختلف به خصوص حوزه گردشگری اظهار نظرهای نسنجیده می کنند و در واقع غیر مستقیم دیدگاه های غیرواقعی آنان درباره ایران را تایید می کنند. تصویر سازی به شدت تحت تاثیر تبلیغات داخلی و خارجی است. تبلیغات ما در مقایسه با تبلیغات سایر کشورها برای صنعت گردشگریشان بسیار ناچیز و درواقع صفر است.

بازارهای هدف ما در فصل های مختلف تعیین نشده اند و بازارهای مشخص شده نیز بعضا غیرکارشناسی است. این درست نیست که ۵ سال پیش کمیته ای بنشیند و تعیین کند که بازارهای هدف ما فلان کشورها هستند وما ۵ سال براساس یافته های قدیمی; سیاست جذب گردشگر اتخاذ کنیم و دیگر این بازارها بررسی مجدد و به روزسازی نشود. واقعیت این است که کشورهای موفق در این زمینه هر روز و بلکه هر ساعت در حال رصد کردن بازارهای مختلف جهانی هستند. درست مثل صنعت بورس چرا؟ چون صنعت گردشگری "مهم ترین صادرات نامرئی جهان" است و هیچ صنعتی به اندازه گردشگری در شناساندن تاریخ، فرهنگ، آیین، شیوه زندگی و... نمی تواند چنین موثر عمل کند که هم درآمد زا باشد و هم به بهترین و ارزان ترین روش فرهنگ شما تبلیغ شود.

حال در این میان ببینید ما در کجا قرار داریم و چه قدر تلاش می کنیم؟ به طور مثال عید فطر در عربستان ۱۶ روز تعطیل است و مردم عربستان افراد متمولی هستند که به دلیل فرهنگ اسلامی خود در کشورهایی مانند کشور ما بسیار راحت گردش می کنند و به دلیل موقعیت جغرافیایی خود از سواحل شمالی ما بسیار لذت می برند ولی ما اصلا توجهی به این بازار نداریم و تسهیلات لازم را در اختیار بخش خصوصی قرار نمی دهیم که در واقع تک مضراب های صنعت گردشگری ایران به همت آن ها نواخته می شود.

نتیجه آن که کشور همسایه ما ترکیه همه این گردشگران را به راحتی جذب می کند و هر روز صنعت توریسم خود را پویاتر می کند و صنعت گردشگری ما در لابلای زونکن ها بایگانی می شود. به طور کلی تبلیغات موثر، رصد و تعیین مداوم بازارهای هدف می تواند نقش بسیار موثری در صنعت گردشگری کشورمان ایفا نماید و این صنعت را به جایگاه اصلی خود نزدیک سازد.

● تبلیغات چه نقشی در جذب گردشگران داخلی و بین المللی دارد؟

همان طور که گفته شد تبلیغات و بازاریابی سهم بسیار موثری در جذب گردشگران دارد. امروزه تبلیغات حرف اول را می زند. گزارش های سازمان جهانی جهانگردی حاکی از آن است که در سال ۲۰۱۴ درآمد خاورمیانه از صنعت توریم به عددی نزدیک به ۷۰۰ میلیارد دلار می رسد. خب این بسیار طبیعی است که بیشترین درآمد از این عدد اعلام شده برای کشورهایی خواهد بود که در زمینه تبلیغات و بازاریابی برنامه مشخص و مدونی داشته باشند و دلسوزانه منافع کشور خود را در نظر بگیرند و برای آن گام بردارند.

با توجه به اینکه آمار درستی از میزان گردشگران داخلی و خارجی در ایران در دست نیست، اهمیت آمار را چقدر می دانید و به نظر شما چگونه و توسط چه کسی آمار باید به صورت دقیق تر تهیه شود؟

مسلم است که آمار اساس برنامه ریزی است. مثال ساده این که شما تا وقتی ندانید چند میهمان دارید نمی دانید در چه سطحی باید از آنان پذیرایی کنید و تا وقتی که برآوردی از میهمانان خود نداشته باشید امکان ارائه خدمات به آنها را ندارید. آمار در صنعت گردشگری دقیقا مصداق همین مثال ساده است. بر اساس آمار تعداد میهمانان برآورد می شوند و بر اساس برآورد برنامه تهیه می شود خب طبیعتا آمار صحیح باید توسط سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ارائه گردد ولی باید شاخص ها و استانداردهای آمارهای جهانی در محاسبات لحاظ شود نه چیزهایی شبیه نفر سفر و عبور صرف از مرز ایران یا یک شهر و .... طبیعی است که ما نمی خواهیم و نمی توانیم خودمان را گول بزنیم و با اعلام آمارهای غلط علاوه بر برنامه ریزی غلط سرمایه های خود را به باد می دهیم و در عین حال به صنعت توریسم کشور خود خیانت می کنیم.

● چرا علی رغم وجود پتانسیل های بسیار ایران در زمینه گردشگری، این صنعت رشد قابل توجهی نداشته است؟

به نظر می رسد در وهله اول اراده ای بر این امر وجود نداشته است و دلیل آن می تواند درآمد بی دغدغه صنعت نفت باشد. ترکیه کشور همسایه ما است و از منابع زیرزمینی مانند ایران بی بهره است ولی ببینید که با چه اراده ای توانسته اند با برنامه ریزی صحیح و تعیین درست بازارهای هدف فقط از کشور ما چندین میلیون توریست داشته باشند؟ کشور امارات که از کشورهای نزدیک ما محسوب می شود با وجود صنعت نفت و درآمد افسانه ای آن ولی ببینید که باز هم از درآمد گردشگری چشم پوشی نمی کند و خود را در ردیف جهارم مقصد کشورهای جهان جا داده است. ایران چه کرده است؟ ما داعیه صدور فرهنگ ایرانی - اسلامی خود را داریم و گردشگری بهترین، موثرترین و کم هزینه ترین بستر صادرات فرهنگ ماست ولی در عمل ناکارآمدترین سیاست ها را اتخاذ کرده ایم و حتی مردم کشور خود را بازار هدف کشورهای همسایه قرار دادیم تا آنها همراه با صدور فرهنگ خود به گردشگران کشور ما رفاه اقتصادی برای مردم کشور خود به ارمغان بیاورند و ما نظاره گر غمگین این امر باشیم.

● برای ارتقای فرهنگ گردشگری چه کارهایی باید انجام شود؟ فرهنگ ایرانیان را در قدرشناسی جاذبه های توریستی چقدر می دانید؟

مردم ایران بسیار فهیم هستند و تمامی آثار تاریخی، مذهبی و طبیعی خود را دوست دارند و به آن ارج می نهند ولی به نظر می رسد مواجهه درست با جاذبه های کشور را نیاموختند و این امر نیاز به فرهنگ سازی دارد. ببینید الان چه قدر برنامه های مختلف تلویزیونی از فوتبال، سیاست و... پخش می شود. تلویزیون ملی ما ساعت ها برای مخاطبان خود در زمینه های یاد شده وقت صرف می کند ولی هیچ برنامه ای که در آن کارشناسان واقعی صنعت توریسم حضور داشته باشند و برای مردم از انواع سفر و آداب مواجهه با آثار تاریخی و مذهبی و فرهنگ سفرهای دسته جمعی بگویند وجود ندارد. چندین برنامه که جسته گریخته پخش می شود اختصاص به معرفی مکان های گردشگری دارد که چون همراه با فرهنگ سازی نیست مخرب تلقی می شود.

به طور مثال چندی پیش در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران برنامه ای در خصوص معرفی سوسن چلچراغ که یک اثر ملی طبیعی است پخش شد بدون آن که درباره فرهنگ بازدید از این اثر صحبتی شود و نتیجه آن شد که آن قدر گردشگر برای دیدن این گل به منطقه رفت که هنگام شب جز تلی از زباله و لطماتی که به این گیاه وارد شد چیزی عاید اهالی روستای داماش گیلان نشد. گردشگری در عین سادگی صنعت بسیار دقیقی است و اگر در محاسبات خود یک مورد را نادیده بگیرید نتیجه عکس خواهید گرفت. برای ارتقای فرهنگ گردشگری باید در رسانه ها، تلویزیون و سایت ها مرتبا از کارشناسان واقعی این رشته برای صحبت با مردم و ارائه راهکارهای رفتار با طبیعت، آثار تاریخی و ... استفاده شود و در گام های زیربنایی نیز باید فرهنگ گردشگری از دوره ابتدایی در تمامی مقاطع برای دانش آموزان تدریس شود تا عشق به جاذبه های تاریخی و طبیعی به صورت فرهنگ برای آنان درآید.

● عدم بازسازی مکان های توریستی و یا از بین بردن آثار چه تبعاتی دارد؟

باید دقت کنیم که منابع گردشگری با جاذبه های گردشگری تفاوت زیادی دارند. اگر پل، قلعه، آبشار یا اثری از تاریخ یا طبیعت به ما رسیده ما نباید به آن بگوییم جاذبه گردشگری تا زمانی که واقعا این اثر به جاذبه تبدیل شود. امروزه هیچ گردشگری در جهان برای دیدن یک قلعه شکسته یا اقامت در هتل پنج ستاره سفر نمی کند بلکه جاذبه کردن آن منابع می تواند باعث کنجکاوی و حضور گردشگران در مقصد باشد. بسیار طبیعی است که شما اگر بهترین اثر جهان را داشته باشید ولی امکانات و خدمات بهداشتی و غذایی مطلوب نداشته باشید خاطره خوبی از سفر در ذهن گردشگران باقی نخواهد ماند و گردشگران رغبتی برای بازدید مجدد یا معرفی آن اثر به دوستان خود نخواهند داشت.

عدم توجه به منابع گردشگری در راستای تبدیل به جاذبه نمودن آنها و یا بی توجهی به جاذبه های بزرگ کشورمان بی توجهی به فرهنگ، تاریخ و هویت ماست و کم ترین اثر آن بی ارزش شدن تک تک شهروندان ایرانی در دید سایر ملل است. در یک مثال ساده دیگر اگر به خانه شما میهمان بیاید و ببیند شما در جای کثیف و نامطلوب زندگی می کنید و مدام با هم دعوا می کنید و توجهی به محل زندگی خود و اسباب و اثاثیه خود ندارید کم ترین کاری که می کند این است که مکان را ترک می کند و دیگر با شما مراوده ای نخواهد داشت. عدم توجه به مکان های توریستی یا از بین بردن آن دقیقا چنین پیامدی خواهد داشت.

نویسنده : پانیسا حسن زاده