پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

سوال های بی پاسخ سینمای سیاسی


سوال های بی پاسخ سینمای سیاسی

تاملی بر فیلم قلاده های طلا

اولین نکته مهم در خصوص قلاده‌های طلا، خوش ساختی اثر و نمره مطلوب فیلم در اکثر حوزه‌های فنی است که باعث می‌گردد تا کمتر به جنبه‌های حمایتی شکل گرفته از آن در دو بازه زمانی تولید و اکران اشاره شود. به واقع از تاثیرات روشن این حمایت‌ها بر کیفیت فیلم نمی توان به سادگی گذشت، چرا که تاکید تبلیغاتی تمامی پایگاه های خبری برعنوان سیاسی‌ترین فیلم سینمای پس از انقلاب اسلامی و سوژه حساس امنیتی آن که در نگره استراتژیک، با مقوله حیثیت و آبروی سیاسی نظام اسلامی درهم تنیده است کار طالبی را درمقام کارگردان اثر برای سر و شکل بخشی به ماهیت معنایی اثرش فراتر ازجریان دو قطبی سیاسی و بر مبنای مدل مفهومی بصیرت ولایی بسیار مشکل ساخته است.

اینکه در چنین اثری و با یک نگاه فراجناحی شجاعانه، جریان مشخصی در تاریخ انقلاب اسلامی را که می‌توان از آن تحت عنوان حق‌گرایی اجتماعی و در سایه قرار گرفتن اعتراض به حق جامعه ایرانی توسط اقدامات ناسنجیده بخشی از نیروهای نظام(جریان غمبار کهریزک) که به تقابل و رویارویی ایادی جاسوسی غرب با دستگاه امنیتی کشور انجامید و ناخودآگاه هزینه‌های جبران ناپذیری را بر نظام تحمیل کرد که از جمله می‌توان به نابخردی گروهی از نیروهای ارشادی و انتظامی در اقدام خودسرانه در جریان راهپیمایی سکوت در ۲۵خرداد، حواشی نماز جمعه ۲۶ تیر و جریان تلخ عاشورای ۸۸ اشاره داشت در مفاهیم درونی فیلم انعکاسی در حد کفایت و از جنبه‌های دراماتیک داشته است.

فضاسازی های اغتشاشات در میادین اصلی تهران و انعکاس بخشی از حقیقت تلخ و غبارآلود سیاسی در سال ۱۳۸۸بخش مهم دیگری است که از طریق جلوه های ویژه خوب تلاش شده تا بازتاب دقیقی بیابد. نقش ام آی سیکس در رهبری اغتشاشات و پرتنش ساختن فضای مسالمت‌آمیز اعتراض مردمی نسبت به ابهامی که در نتیجه انتخابات دهم ریاست جمهوری منعکس می‌شد و البته اقدامات تردید آفرین بخشی از بدنه اجرایی کشور ازجمله نهادهای رسانه ای در پیچیده شدن معادلات به سوی آنچه مطلوب نظر غربی‌ها بود(ایجاد تردید و شبهه در نتیجه انتخابات و عدم اقناع عمومی جامعه توسط مسئولان) نیز در دیالوگ‌های نیروهای امنیتی فیلم به خوبی قابل درک است. قلاده‌های طلا تمام تلاش خود را در رعایت اصل انصاف و عدالت در تحلیل جریان‌های سیاسی ملتهب سال ۱۳۸۸ داشته و حساب جامعه شریف ایران را که مطالبه حق خود را از رویه‌های قانونی در پیش گرفته بود با گروهی اغتشاش آفرین و هرج و مرج طلب جدا کرده است.

طالبی با نمایش ویژگی های جریان سیاسی غالب بر فضای کشور در سال ۱۳۸۸ و انعکاس مستندانه تصاویر مناظرات انتخاباتی، بازتاب جریان مردمی حامیان چهار کاندیدای ریاست جمهوری و تامل درست بر اشتباهاتی که نیروهای مهم نظام درجریان این مناظرات داشتند از جمله دیالوگ همراه با کنایه‌ای که شریفی‌نیا در خصوص بی‌پروایی محمود احمدی نژاد در نام بردن از شخصیت های مهم انقلابی و نیز بخشی از حیات خلوت‌های سیاسی نظام ایران داشت نشان دهنده تلاش کارگردان برای پرهیز از ایجاد ابهام در نظرگاه تحلیلی جامعه نسبت به اثرش است.

حمایت‌هایی که از این فیلم صورت گرفت نیز اگرچه جریان را به سمت یک انحصار تبلیغاتی برده و فضایی نسبتا ناعادلانه را در اکران نوروزی به وجود آورده و نیز تبلیغات گسترده تلویزیونی این فیلم، نشانه اهمیتی است که قلاده‌های طلا برای نظام دارد اما سوال اصلی اینجاست که آیا جریان های مخالف نیز فرصت ساخت اثر در این موضوع را پیدا خواهند کرد؟آیا دستگاه امنیتی کشور سخاوت خود در قبال فیلم قلاده‌های طلا و در اختیار گذاشتن مجموعه تصاویر ثبتی از حواشی حاد سال ۱۳۸۸ را در خصوص فیلمسازی منتسب به جریان چپ نیز تکرار می‌کند؟ آیا فضای رسانه ای و تبلیغاتی خوبی که به قلاده های طلا داده شد و با یک حواشی نادرست از گشت ارشاد دریغ شد می‌تواند بیننده آگاه را نسبت به آینده سینمای سیاسی در ایران و وضعیت اکران فیلم‌هایی چون دایناسور، گزارش یک جشن و خیابان‌های آرام که در نگاهی متفاوت از کانال رسمی، پیام و حرف مهم خود را منعکس کردند خوش بین سازد؟ پاسخ به این پرسش‌ها و بازکردن فضای سینما جهت ورود به جریان‌های مهم روز تنها نشانه ای است که تا حدودی فضای انحصاری و نسبتا تک قطبی موجود را می‌شکند.

نویسنده : نیما بهدادی مهر