فرهنگ نقد و نسیه

راجع به نقد و نسیه ضرب المثل ها، کنایه ها، طنز ها و اشعار بسیاری هم در ادبیات کهن ما و هم در فرهنگ معاصر ما آمده است که گاه آن را با خط نستعلیق در قاب خاتم بر بالا ی پیشخوان بقالی …

راجع به نقد و نسیه ضرب المثل ها، کنایه ها، طنز ها و اشعار بسیاری هم در ادبیات کهن ما و هم در فرهنگ معاصر ما آمده است که گاه آن را با خط نستعلیق در قاب خاتم بر بالا ی پیشخوان بقالی ها و سوپر مارکت ها مشاهده می کنیم.

مانند: نسیه نمی دهیم حتی به شما.

در حقیقت چنین اعلامیه‌ای جلوی آن رو دربایستی که بین فروشنده و خریدار حتی دوست یا خویشاوند هم باشند می گیرد.

و یا: سیلی نقد بهتر از حلوای نسیه است.

و گاه چهره ظفرمندانه و شاداب بازرگانی را در تصویر می بینیم که با هیکل فربه اش غره از عاقبت نقد فروشی است در حالی که بازرگان تکیده و مفلوکی را می بینیم که پنجه در زلف پریشان خود برده و مشتی کاغذ و اوراق پراکنده که حکایت از نسیه فروشی او دارند روی میز وزیر پای او ریخته شده اند.

وحشی بافقی می سراید:

کان نسیه و این بهشت نقد است

آن روضه نهان و این عیانست

و خیام می گوید:

این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار

کاواز دهل شنیدن از دور خوش است

که البته مراد از نقد و نسیه در اینجا احوال روزگار است و اکنون را فدای آینده نکردن.

و بر سر صندوق یک مینی سوپر آمده است:

بشما نسیه نمی دهیم به چهار دلیل:

اول آنکه گنج قارون نداریم

دوم آنکه صبر ایوب نداریم

سوم آنکه عمر نوح نداریم

و چهارم از همه مهمتر آنکه

طاقت دوری دیدار شما را نداریم

نویسنده : دکترعبدالحمید حسین نیا