دوشنبه, ۱۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 3 March, 2025
مجله ویستا

بازتولید اقتدار


بازتولید اقتدار

هر كسی كه در جریان مدیریت عملی تهران قرار می گیرد این نكته را لمس می كند كه بدون مشاركت مردم نمی توان این شهر را اداره كرد

یك سال و چند ماهی پیشتر پیشنهاد انتخاب مستقیم شهرداران با رای مردم از زبان سیدمحمد خاتمی در جمع اعضای شوراها طرح شد.سخنان او نماینده دیدگاه های دولتی بود كه دو دوره انتخابات شوراها را برگزار كرده بود. دولتی كه موسس شوراها پس از دو دهه اخیر تاخیر شناخته می شود. خاتمی در آخرین حضور خود در مقام رئیس جمهوری در جمع اعضای شوراها كه برای گرامیداشت ششمین سالگرد آغاز به كار شوراها در سالن همایش وزارت كشور گردهم آمده بودند، در حالی موضوع انتخابی شدن شهرداران را مطرح كرد كه این ایده از سوی اغلب اعضای شوراها پیشنهادی برای كاهش اختیارات شوراهای اسلامی شهر و روستا خوانده شده و دامنه این مخالفت ها تا جایی گسترده شد كه در عمل فرصتی برای بررسی های عمیق تر در مورد این ایده باقی نماند. یك سال واندی پس از آن روزها در شرایطی كه نخستین ماه های گذشته از سال ۸۵، پر چالش ترین روزها را برای اعضای شوراها رقم زده و هنوز مشخص نیست لایحه دولت برای اصلاح قانون شوراها چه سرنوشتی در مجلس پیدا كرده و چه چشم اندازی را فراروی نظام شورایی كشور قرار می دهد، پیشنهاد گروهی از نمایندگان عضو كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در مورد انتخاب شهرداران با رای مستقیم مردم چالشی دیگر برای بحث و گفت وگو در محافل شورایی آفریده است.

اگرچه موافقان این پیشنهاد معتقدند با انتخابی شدن شهرداران بر میزان اقتدار مدیریت شهری افزوده شده و شهروندان نقش پررنگ تری در اداره امور شهرها بر عهده می گیرند، مخالفان با تاكید بر كاستی ها و نارسایی های قانونی موجود، نمایندگان مجلس را از دادن رای مثبت به این پیشنهاد به این دلیل برحذر می دارند چراكه معتقدند انتخابی شدن شهرداران در شرایط فعلی شكاف میان شوراها و شهرداران را افزایش داده و با تضعیف شوراها مدیریت شهرهای كشور را با آشفتگی و اختلال مواجه می كند.بررسی دیدگاه های موافقان و مخالفان پیشنهاد انتخابی شدن شهرداران اصلی ترین محور گفت وگوی شرق با محمد توسلی نخستین شهردار تهران بعد از انقلاب است. هرچند او به عنوان یكی از فعالان سیاسی با اصل پیشنهاد انتخاب مستقیم شهرداران به عنوان حركتی به سوی نهادینه كردن بنیان های دموكراسی در جامعه موافق است اما با طرح دلایلی، اجرایی شدن این پیشنهاد را در شرایط كنونی گامی به سوی بازتولید مركزگرایی بیشتر می داند.

موضوع انتخابی شدن شهرداران كه این بار به عنوان یك پیشنهاد از سوی برخی نمایندگان عضو كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس مطرح شده به طور طبیعی شرایطی را برای طرح دیدگاه های موافق و مخالف فراهم كرده است. عده ای معتقدند انتخاب شهرداران با رای مستقیم مردم موجب افزایش اقتدار مدیریت شهری شده و بخش زیادی از موازی كاری های فرساینده را كاهش می دهد و عده ای دیگر بر این باورند كه در شرایط فعلی بسترهای لازم برای اجرایی شدن این پیشنهاد وجود ندارد، شما این پیشنهاد را چگونه ارزیابی می كنید

پیشنهاد انتخاب شهرداران با رای مستقیم مردم در ایران را سال گذشته برای نخستین بار آقای خاتمی مطرح كردند. در آن زمان هم دیدگاه های موافق و مخالف مطرح شد و اكنون نیز كه این پیشنهاد باردیگر از سوی مجلس ارائه شده هر دو گروه به طرح دیدگاه های خود می پردازند. شهردار فعلی تهران هم به طور قاطع موافقت خود را اعلام كرده در حالی كه اعضای شورای شهر تهران به طور عمده مخالف اجرایی شدن این پیشنهاد هستند. از سوی دیگر در مجلس فضای بینابینی وجود دارد، عده ای موافق و گروهی دیگر مخالفند.

موضوع انتخاب شهرداران در سال های گذشته در بسیاری از شهرهای جهان مانند نیویورك و لندن تجربه شده و آنها مشكلی را از این بابت اعلام نكرده اند اما به طور قطع می توان گفت در همه شهرهایی كه شهرداران مستقیم توسط مردم انتخاب می شوند، سابقه ۱۰۰ تا ۲۰۰ ساله فعالیت شوراهای شهر وجود دارد. در عمده این شهرها فعالیت شوراها پس از سال های طولانی نهادینه شده و قوانین شوراها جا افتاده است و مجموعه بررسی ها نشان می دهد كه در این شهرها حدود وظایف و اختیارات شوراها چه برای اعضای شوراها و چه سایر دستگاه های اجرایی و تصمیم گیرنده تثبیت و ساختار مدیریت اجرایی شهرداری هماهنگ با نظام شورایی طراحی شده است. به طوری كه وقتی شهردار به طور مستقیم توسط مردم انتخاب می شود می تواند در كنار شوراهای منتخب مردم بدون هیچ مشكل ارتباطی فعالیت كند و این دو در كنار یكدیگر اصطكاكی ندارند. حیطه اختیارات هر یك تعریف شده است و هر كدام می توانند به وظایف خود عمل كنند. مانند اینكه ما رئیس جمهور و نمایندگان مجلس را به طور جداگانه انتخاب می كنیم و این دو در كنار هم عمل كرده و مناسبات آنها به طور كامل مشخص و تنظیم شده است. اما آیا در مورد شوراها قوانین فعلی پاسخگو است اینطور نیست. قوانین مربوط به شوراها در طول سال های گذشته بارها تغییر كرده و اصلاحات جدیدی در آن اعمال شده كه روند آن در جهت كاهش اختیارات و عدم انسجام آن است.

اصلاحاتی كه به گفته كارشناسان حقوقی در هر مرحله شوراها را هرچه بیشتر از اهداف پیش بینی شده در قانون اساسی دور كرده است...

بله همین طور است چرا كه این قانون از دهه ۶۰ به این سمت تحت تاثیر دیدگاه افرادی در وزارت كشور تغییر كرده اگر شما مشروح مذاكرات خبرگان قانون اساسی را مطالعه كنید می بینید زمانی كه بحث شوراها مطرح شد این پیشنهاد با رای اكثریت قاطع اعضای خبرگان به تصویب رسید. در این میان اقلیتی مخالف بودند كه اتفاقا همان اقلیتی كه در آن مقطع زمانی مخالف شوراها بودند بعدها مسئولیت هدایت و مدیریت وزارت كشور را بر عهده گرفتند و توانستند دیدگاه های خود را به نوعی با تصویب قوانین جدید برای شوراها اجرا و شوراها را از جایگاه واقعی خود دور كنند. در حالی كه از ابتدا موضوع فعالیت شوراها یكی از مهمترین اصول انقلاب بود. در اوایل اسفند سال ۵۷ كه من به عنوان شهردار تهران خدمات خود را شروع كردم دو محور اصلی «تشكیل شوراهای شهری» و «برنامه ریزی برای ترافیك تهران» در دستور كار شهرداری وقت قرار گرفت. حتی آیین نامه های مربوط به فعالیت شوراها، موضوع فعالیت شوراهای محله، منطقه و شهر تدوین و مجموعه مطالعات كارشناسی در این زمینه انجام شد و شوراهای محلی در تهران مانند شورایاری های امروزی شكل گرفت و با برگزاری انتخابات شوراهای گودنشینان جنوب تهران زیر نظر وزارت كشور مسائل گودنشینان با مشاركت مستقیم خودشان حل و فصل شد.قصدم از گفتن این سوابق این است كه توجه شما را به اهمیت موضوع فعالیت شوراها جلب كنم و اینكه این موضوع حتی پیش از زمان تدوین قانون اساسی در سال ۵۸ مورد توجه قرار داشت چراكه شوراها نقش بارزی در مدیریت شهر تهران داشتند. حتی شورای شهر تهران در دوره دوم نیز با وجود گرایش های فكری و سیاسی خاص به لزوم اهمیت فعال شدن شوراهای محله پی برده است و اخیرا نایب رئیس شورای شهر تهران در مصاحبه ای اعلام كرده كه باید شوراهای محله در تهران تقویت شوند. این اتفاق قابل تاملی است. زمانی كه فعالیت دو دوره شوراها می تواند دیدگاه های افراد سیاسی را كه در ابتدا به این اصول باور نداشتند به نقطه ای برساند كه تغییر دیدگاه دهند، در شهرهایی كه تجربه ۲۰۰ سال فعالیت شورایی را دارند این فرصت وجود داشته كه قوانین طی این سال ها به تدریج اصلاح شود. بنابراین اگر در این شهرها شهرداران با رای مستقیم مردم انتخاب می شوند می تواند مفید باشد.

در مورد شهرهای كشور ما چطور شهرهایی با شوراهای جوان كه هشتمین سال فعالیتشان را سپری می كنند می توانند این تجربه را بیازمایند

ببینید در شهرهای ما وضعیت كاملا متفاوت است. قوانین شوراهای شهر غیرمنسجم است و اختیارات و وظایف شوراها را به درستی تبیین نكرده اند و این در حالی است كه ساختار مدیریت شهرداری ها ساختاری كاملا اقتدارگرایانه و از بالا به پایین دارد. در واقع این سیستم پس از انقلاب عملا تغییری نكرده و كسی كه در جایگاه شهردار قرار می گیرد دارای اختیارات گسترده مالی و مدیریتی است كه به او اجازه می دهد یك مدیریت آمرانه داشته باشد. مشكلاتی كه طی فعالیت شورای شهر تهران در دوره نخست نیز پدید آمد در واقع ناشی از همین ساختار بود. با توجه به این واقعیت پیامد و خروجی انتخاب مستقیم شهرداران از همین روی روشن و قابل پیش بینی است و هر چه باشد در جهت تضعیف شوراها خواهد بود و هركسی كه در این ساختار با رای مردم به عنوان شهردار انتخاب شود نوعی مدیریت آمرانه خواهد داشت كه این امر به نفع شهرهای ما نیست. هر كسی كه در جریان مدیریت عملی تهران قرار می گیرد این نكته را لمس می كند كه بدون مشاركت مردم نمی توان این شهر را اداره كرد.

البته با وجود این مردم همچنان مشاركتی در اداره امور شهری مانند تهران ندارند. برای نمونه آخرین آماری كه از سوی شهردار تهران اعلام شده نشان می دهد كه بالای ۹۳ درصد شهروندان از شهرداری ناراضی هستند.

این نارضایتی طبیعی است و میزان مشاركت مردم در دومین دوره انتخابات شوراها نیز تا اندازه زیادی نمایانگر این نارضایتی بود. در این دوره از انتخابات حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد مردم شركت كردند و اعضای شورای شهر با۵۲ درصد رای مردم انتخاب شدند.اگر رضایت مردم بالا بود حتما باید میزان مشاركت آماری خیلی بالاتر از این اعداد را نشان می داد.

بنابراین شما با پیشنهاد انتخابی شدن شهرداران موافق نیستید.

در شرایط فعلی موافق نیستم چون بسترهای قانونی و ساختارهای لازم وجود ندارد.

در هفته های اخیر عمده اعضای خانواده های شوراهای كشور با پیشنهاد انتخابی شدن شهرداران مخالفت كرده اند و دلیل این مخالفت هم خیلی ساده است، آنها معتقدند با اجرایی شدن این پیشنهاد شوراها اصلی ترین ابزار نظارتی خود را از دست می دهند. از دیگر سو موافقان در پاسخ به این انتقاد اعلام كردند كه در صورت انتخاب مستقیم شهرداران شوراها می توانند زمان بیشتری را برای سیاستگزاری و تصمیم سازی اختصاص دهند و به عبارت بهتر شوراهای شهرداری نباشند و جایگاه واقعی خود را پیدا كنند و این برای آنها یك فرصت است. نكته دیگر آنكه پیشنهاددهندگان طرح حق تذكر، سئوال و استیضاح را برای شورا به رسمیت شناختند بنابراین شورا می تواند همان ابزارهایی كه اكنون در اختیار دارد را با تغییراتی در تعداد حدنصاب آرا در اختیار داشته باشد، پس نمی توان اینگونه نتیجه گرفت كه الزاما با انتخابی شدن شهرداران از اختیارات شوراها كاسته می شود . شما اینطور فكر نمی كنید

به نظر من اگر واقعیت های موجود با نگاه كارشناسی بررسی شود ممكن است كه موافقان این پیشنهاد نظرشان را تغییر دهند. به لحاظ كارشناسی شوراهای شهر سه وظیفه اصلی سیاستگزاری، برنامه ریزی و نظارت بر اجرای طرح ها را بر عهده دارند. سیاستگزاری و برنامه ریزی نیازمند تخصص و تجربه ویژه ای است. علت اینكه شوراها بیشتر به مسائل فرعی می پردازند و در جایگاه واقعی خود قرار ندارند، نخست به دلیل نداشتن تجربه كافی است و دیگر اینكه ابزار لازم برای انجام وظایف محوله در اختیار آنها قرار نگرفته است. اگر در شهرهایی مانند استانبول و لندن شوراها می توانند در جایگاه واقعی خود قرار گیرند بیش از هر چیز به این دلیل است كه نهادها و كمیته های تخصصی كه توان برنامه ریزی و سیاستگزاری و نظارت شهری دارند آنها را پشتیبانی می كنند. در حال حاضر مجموعه این نهادها داخل مجموعه مدیریتی شهرداری است و شهردار تهران و معاونانش هستند كه عملا كار سیاستگزاری و برنامه ریزی را انجام می دهند و به همین دلیل شوراها عملا شورای شهرداری هستند و به طور طبیعی بیشتر به كارهای فرعی می پردازند. درست به همین دلیل است كه من معتقدم اگر مسئولیت انتخاب شهردار هم از آنها گرفته شود، اساسا اختیاری برای آنها باقی نمی ماند. راهكار این است كه وزارت كشور یا نهادهایی كه مسئول اصلاح این فرآیند هستند علاوه بر افزایش اختیارات شوراها همزمان نسبت به اصلاح ساختار مدیریتی شهرداری ها نیز اقدام كنند تا شوراها نیز بتوانند به وظایفشان عمل كنند. مگر ۱۵ نفری كه در شوراها حضور دارند قرار است با چه ظرفیت كارشناسی برای كلان شهر تهران برنامه ریزی و سیاستگزاری كنند این كار كاملا كارشناسی و خارج از توان اعضای شورای شهر است. بنابراین ما با شرایط مطلوب فاصله زیادی داریم. به جای اینكه ما شهرداری را به مثابه یك دستگاه اجرایی با این سیاست ها تقویت كنیم باید به شوراها به عنوان سیاستگزاران و برنامه ریزان و ناظران مجموعه خدمات شهری بهای بیشتری دهیم.

مدیریت شهری از زمان آغاز برنامه سوم توسعه مطالبه ای از دولت داشته است و آن ۲۴ وظیفه ای است كه بر پایه این سند قانونی و برنامه چهارم توسعه باید از سوی دولت به مدیریت شهری و شوراها واگذار شود. این اتفاق تا به امروز نیفتاده است و نمایندگان مجلس به نوعی وعده پیگیری آن را در صورت تصویب پیشنهاد انتخابی شدن شهرداران داده اند. به هر حال این نخستین گام برای تحقق مدیریت واحد شهری است. خواسته ای كه شوراها سال ها است به دنبال آنند. با افزودن این وظایف به حیطه اختیارات مدیریت شهری آیا شوراها تقویت نمی شوند

من موافق این دیدگاه نیستم و معتقدم خروجی آن كاملا معكوس است چراكه واگذاری این ۲۴ وظیفه موجب فربه تر شدن مجموعه شهرداری می شود و تمركزگرایی را افزایش می دهد. به این نكته توجه كنید كه همه سازمان هایی كه به نوعی متولی این ۲۴ وظیفه هستند زیرمجموعه شهرداری قرار می گیرند و نه شورای شهر و همین موضوع تمركزگرایی و هرم قدرت را در دستگاه شهرداری به شدت تقویت می كند و این به هیچ وجه به نفع مدیریت شهرهای ما نیست و هیچ گاه در جهت تقویت شوراها حركت نخواهد كرد و با توجه به این لایحه جامع انتخابات كشور كه شرایط جدیدی را برای انتخاب رئیس جمهوری پیش بینی كرده است دور ا&#

گفت وگو با اولین شهردار تهران پس از انقلاب اسلامی

شیده لالمی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.