زندگی به سبک اینجایی

روزهای نه چندان سرد و سخت زمستان امسال با تمام بدی ها و خوبی هایش در حال اتمام است و مردم یک بار دیگر خود را برای تولد دگرباره ای زمین حیات طبیعت وآغازی بر پایان های تلخ و ناخوشایند زندگی تکراری بی روح سرد وعبوس ناشی از مشکلات سر سام آور معیشتی گرانی آماده و مهیا می کنند

روزهای نه چندان سرد وسخت زمستان امسال با تمام بدی ها و خوبی هایش در حال اتمام است و مردم یک بار دیگر خود را برای تولد دگرباره ای زمین؛ حیات؛ طبیعت وآغازی بر پایان های تلخ و ناخوشایند زندگی تکراری؛ بی روح؛ سرد وعبوس؛ ناشی از مشکلات سر سام آور معیشتی؛ گرانی ؛....

آماده ومهیا می کنند و با این امید وهدف که سال جدید را نقطه عطف و آغازی بدانند برای رشد وتعالی ؛ حرکت و تقویت زیر ساخت های اخلاقی؛ ذهنی و فکری؛ ساختن؛ تجسم؛ ترسیم و دست یابی به سعادت و خوشبختی بیشتر؟! اما این نکنته میسر نخواهد شد مگربا پاسخ دادن به ابتدایی ترین پارامتر رسیدن به موفقیت در زندگی که همانا داشتن هدف و ترسیم خطوط و چهارچوپ های هدفمند ؛ مشخص و شفاف زندگی ؟! اینکه چرا بسیاری از آدمها هنوز که هنوزه باری به هر جهت زندگی میکنند و همیشه و در همه حال منتظر امدادهای غیبی؛ شانس و نیروهای ماورایی هستند تا زندگی آنها را یک شبه متحول و از حالی به حالی دیگر نماید. چرا هر زمان از انها سوال می پرسید که: برنامه ات برای زندگی چیست ؟ من من کنان وهن هن کنان و با شک وتردید ؛ دلهره وترس جوابی مبهم ودو پهلو میدهند که: (( تا ببینم خدا چی میخواد ؟ یا قسمت اگه باشه شاید وامی ؛ مغازه ای ؛ ماشینی ؛.....)) .چرا امروزه زندگی به سبک اینجایی و ایرانی از آغاز و شروع یک زندگی تا پایان آن رنگ تکرار و یکنواختی به خود گرفته است !؟ چرا زندگی به سبک اینجایی در زیر فشار لجام گسیختۀ روزمره گی فاقد معنی ؛ نشاط ؛ پویایی و هیجان شده است ؟!

چرا در بیشترمواقع دختران و پسران اینجایی با شروع زندگی مشترک بدون اندک تفاوتی در هدف ؛ نگاه ؛ تفکر و مسیری جدید برای رسیدن به خواسته های خود در زندگی ؛ در رقابتی ناسالم ؛ مغرضانه ؛ تنگ نظرانه و محدود نگر عرصه زندگی را تبدیل به میدان تاخت و تازی برای گرفتن وام های متعدد و ماشین خریدن ؛ یک شبه پول دار شدن ؛ پیدا کردن راههای آسان و متقلبانه برای جبران عقب ماندگی های مالی و پولی و دریافت نشان غیرت و زرنگی ؛ ودر نهایت ساختن زندگی که سنگ زیربنایش ترس ؛ دلهره ؛ قرض و قسط ووام ؛ استرس و فشار و هزار جور بیماری وکفت وزهر مار دیگر ؛ وتازه زمانی هم که به سرمایه ای ؛ ماشین ؛ خانه و آرامش در زندگی می رسند ؛ زندگی متوقف و دچار کرختی ؛ یکنواختی سستی و تبلی میشوند. و به جایی اینکه از این نعمت آرامش ؛ امنیت در خانه ؛ سرمایه ؛ماشین ؛ سلامتی و....در جهت معنا دادن و پویایی ؛ نشاط وسرزندگی؛ کسب دانش و تجربه ؛ مهارت و هنر ؛ تحقیق و سفری ؛ در زندگی بهره برداری کنند صبح تا شب به فکر عوض کردن مدل ماشین و نمای ساختمان هستند و بعد از مدتی هم از فرط بی تحرکی و سستی یا سکته مغزی میکنند یا سکته قلبی ؟!

به نظر میرسد این فرایند تکراری ناشی ازمحدود نگری؛ نداشتن دید و افقی وسیع و گسترده و شفاف نبودن و ابهام آمیز بودن هدف در زندگی میباشد؟! تکرارو روزمره گی ناشی از انتخاب هدف های سهل وآسان و مشابه میباشد.

هدفها دو گونه هستند :۱- هدف های موهوم و خیالی ۲-هدف های مشخص و شفاف

هدف های موهوم وخیالی هدف های هستند که با نظم و قواعد زندگی مدرن هیچ گونه سنخیت ؛ کاربرد و یا کارایی نداشته مگر اینکه در یک فرایند عملیاتی تئوریزه و قابلیت اجرایی داشته باشد. در غیر این صورت این گونه هدفها در دنیای که مبتنی بر دانش و علم و قوانین منظم و حساب شده مباشد محلی از اعراب ندارد و به شکل رویا و توهم باقی خواهد ماند. جامعه آشفته و از هم گسیخته محصول تفکر و اندیشة تک بعدی و فاقد خلاقیت و پویایی افرادی با هدف های گنگ و نامشخص میباشد. اندیشه و نگاهی که فاقد عنصر خلاقیت و نوآوری باشد در شرایط بحرانی امروز جایگاه و کاربردی نخواهد داشت در نتیجه در چنین جامعه ای مردم از بام تا شام به گونة رقابتی مدام در حال نق زدن و نالیدن ؛ گله مندی و دوختن زمین وزمان واغراق در توصیف و تشریح مشکلات شخصی و در واقع نوعی کلاس گذاشتن و به وجود امدن فرهنگ نق زدن و درنهایت توجیه طلبکارانة این مسئله که : اگر گرانفروشم و یا سر مردم کلاه می گذارم ؛ چون مشکل دارم پس حق دارم !؟

اما فردی که دارای هدفی شفاف و مشخص میباشد نه تنها سردر گم و آشفته نیست و باعث سر درگمی و به وجوداوردن گره های کور اخلاقی ؛رفتاری و گفتاری در جامعه نمی شود بلکه با در اختیار گرفتن نیروها؛ توانایی ها و پتانسیل های موجود و انتخاب مسیرهای دقیق و معین در رقابتی سالم و جوانمردانه و در نظر گرفتن معیارها و موازین اخلاقی و حقوقی راه های رسیدن به اهداف را هموارتر و سهل و آسان تر مینماید.

بنابراین با داشتن شفافیت ؛ صراحت و تناسب در هدف با توانمندی ها ؛ استعدادها؛ پتانسیلها و امکانات موجود در زندگی و محیط پیرامون ؛ خود به خود فرد در انتخاب لوازم کار ؛ نیروها و مسیرهای پیش رو با نظم و دقتی حساب شده عمل می نماید و جامعه و محیط را تنش زا و دچار هرج ومرج نمیکند.

نکته پایانی اینکه هر کس در زندگی به دنبال هدفهای خاص خود میگردد ؛ یک همسر خوب و ایده ال ؛شغل مناسب ؛ پیشرفت تحصیلی ؛ شهرت در عالم هنر ؛ ثروت و رفاه بیشتر و...... اینها از جمله هدف های هستند که هر کسی در طول زندگی با تلاش و ممارست و زحمت وبرنامه ریزی در صدد رسیدن به آنها است ؛ ممکنه کسی به دنبال رسیدن به یک یا چند تا از این هدفها باشد که در صورت داشتن مدیریت در زمان و داشتن یک برنامه ریزی دقیق و استفاده از منابع موجود می تواند به آنها برسد. نکته مهم این است که موفقیت زمانی حاصل میشود که جهت تمام برنامه ریزی ها و اولویت بندیها روی هدف اصلی متمرکز شود ؛ در صورتی که تمام انرژیهای ذهنی و فکری ؛ حسی و عاطفی و مالی روی هدف متمرکز شود درآن صورت اگر فرد باهوش و تیز بینی باشیم نشانه ها و مجموعه عوامل بیرونی و محیطی نیز به گونه تابلوهای راهنمایی ورانندگی در مسیر دست یابی به هدفهای کوتاه مدت و بلند مدت به کمک خواهند آمد تا مسیر پیش رو را با سرعت و با اطمینان خاطر بیشتری طی کنیم. زندگی پیرامون ما بزرگترین معلم و غنی ترین منبع برای دست یابی به موفقیت و کسب تجربه میباشد که در صورت داشتن قدرت خلاقیت و ابتکار و ابداع گری نشانه ها و رازهای بیشمار آن را میتوان دید و لمس کرد.

برای رسیدن به هر هدفی ؛ بایستی لوازم کار رسیدن به ان هدف را شناسایی و به خدمت گرفت. اگر یک همسر خوب می خواهید ؛ اگر دنبال موفقیت در تحصیل هستید ؛ اگر به شهرت در عالم هنر فکر می کنید ؛ اگر به مال وثروت بیشتر فکر میکنید و...راه رسیدن به هر کدام از این هدف ها ؛ مسائل و مشکلات موجود در مسیر رسیدن به هر کدام از آنها با دیگری فرق می کند ؛ بنابراین بایستی توجه کرد که پارامترها و فاکتورهای موفقیت در هر عرصه را نمیشود برای هدف دیگری تجویز و به کار بست.

فخرالدین دوست محمد

عکاس و کاریکاتوریست