جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تغییرات محاسبه نشده


تغییرات محاسبه نشده

سه سال پیش هنگامی که پورمحمدی از سوی محمود احمدی نژاد به عنوان وزیر پیشنهادی کشور جهت گرفتن رای اعتماد به مجلس معرفی شد, به دلیل برخورداری اش از پشتوانه های محکم سیاسی و امنیتی در نهادهای قدرت کمتر کسی تصور می کرد روزی او هم در دایره اخراجی های دولت قرار گیرد وداع روز گذشته پورمحمدی با مقام وزارت اما نهمین تغییر در کابینه نهم بود گویا قرار نیست پوست انداختن کابینه احمدی نژاد پایان یابد

سه سال پیش هنگامی که پورمحمدی از سوی محمود احمدی‌نژاد به‌عنوان وزیر پیشنهادی کشور جهت گرفتن رای اعتماد به مجلس معرفی شد، به دلیل برخورداری‌‌اش از پشتوانه‌های محکم سیاسی و امنیتی در نهادهای قدرت کمتر کسی تصور می‌کرد روزی او هم در دایره اخراجی‌های دولت قرار گیرد. وداع روز گذشته پورمحمدی با مقام وزارت اما نهمین تغییر در کابینه نهم بود. گویا قرار نیست پوست انداختن کابینه احمدی‌نژاد پایان یابد.

اقدام جدید او مبنی بر استفسار در مورد اصل ۱۳۶ قانون اساسی که «در صورت تغییر نیمی از هیات وزیران، رئیس دولت باید مجددا برای هیات وزیران از مجلس تقاضای رای اعتماد کند»، این نکته را قوت بخشیده که نکند تعداد اخراجی‌ها رو به افزایش است! این در حالی است که با توجه به پیچیدگی سازمان‌ها و تشکیلات دولتی، تعیین دوره چهار یا پنج‌ساله برای عمر دولت‌ها تقریبا در بیشتر جوامع امروزی عرف شده است. شاید مهم‌ترین دلیل آن هم این باشد که مدیران و اعضای کابینه فرصت شناسایی مسائل، پیچیدگی‌ها، موانع و راهکارها و نیز امکان پیاده کردن ایده‌های خود را داشته باشند. حال آنکه در ایران اگر دو سال اول انقلاب را با توجه به شرایط خاص زمانی خود به حساب نیاوریم، میزان تغییرات در کابینه احمدی‌نژاد و متوسط ماندگاری وزرای او در مقایسه با دولت‌های قبل نوعی بی‌ثباتی و تزلزل را در ساختار مدیریت کشور به نمایش می‌گذارد. هرچند که تحلیلگران اصولگرای نزدیک به احمدی‌نژاد با تقسیم‌بندی مدیریت کشور به مدیریت پویا و مدیریت مادام‌العمر، تغییرات کابینه احمدی‌نژاد را نشات‌گرفته از نظریه مدیریت پویا می‌دانند و با اعلام اینکه رئیس‌جمهوری دگرگونی عمیقی در رویکرد مدیریتی کشور ایجاد کرده، مدعی‌اند اگر در دولت‌های قبل مدیریت مادام‌العمر موضوعیت داشته، دولت نهم این تابو را شکسته است. مخالفان اما به‌گونه‌ای دیگر فکر می‌کنند.

بالابودن میزان تغییرات در کابینه نهم از دیدگاه آنان با توجه به آنکه متوسط عمر وزرای دولت میرحسین موسوی ۴۵ ماه، دولت هاشمی‌رفسنجانی ۶۹ ماه و دولت خاتمی ۵۶ ماه بیش از آنکه نشانه تحول باشد، برگرفته از تصمیم‌های خلق‌الساعه و احساسی است. دلایلی چون ناآشنایی احمدی‌نژاد با خصوصیت‌های مدیران برکنار شده، عدم هماهنگی میان وزیران، ناتوانی در حل مسائل و پیشبرد برنامه‌های اعلام‌شده و فقدان برنامه مدون با پشتوانه کارشناسی خود عامل این تصمیم‌های احساسی است، خاصه آنکه رئیس کابینه بخواهد کشور را با تصور «دنیا به سرعت در حال احمدی‌نژادی شدن است» اداره کند و طبیعی است وزرایی که پیش از این احمدی‌نژادی نبوده یا خاصیت احمدی‌نژادی بودن را از دست داده‌اند، باید از کابینه خارج شوند.

اتفاقی که اما در این میان در حال رخ دادن است، افزایش تعداد مخالفان تغییرات بی‌رویه در کابینه نهم است، چنانکه دوستان دیروز احمدی‌نژاد امروز این تغییرات را سمی مهلک برای مدیریت کلان کشور دانسته و تاکید دارند هرگونه اعمال جسارت در جایگاه مدیریت باید با محاسبه صورت گیرد؛ نکته ظریفی که ظاهرا با شخصیت احمدی‌نژاد سازگاری و همخوانی ندارد، به‌گونه‌ای که وقتی از وزیر برکنار شده اقتصاد و دارایی او در برنامه اتاق شیشه‌ای سیما خواسته می‌شود احمدی‌نژاد را تعریف کند، می‌گوید: «شجاع»، «مردمی» و «غیرقابل پیش‌بینی»؛ ویژگی‌هایی که معلوم نیست تا کی بتواند به او در حفظ موقعیتش کمک کند. زمانی که احمدی‌نژاد کاندیدای ریاست‌جمهوری شد، تقریبا روشنفکران و اقشار بالادست تحصیلکرده را از لیست مخاطبان خود خارج کرد. در زمان تصدی این مقام نیز به‌تدریج مدیران خود را برکنار کرد و این برکناری تنها مختص وزرا یا روسای بانک مرکزی و سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور نبود، بلکه با انحلال این سازمان انسجام مدیریت تدوین برنامه و بودجه‌نویسی کشور را دچار نوعی تردید و تشتت کرد.

چنانکه نحوه ارائه لایحه بودجه ۸۷ که اعتراض کثیری از نمایندگان مجلس هفتم را به دنبال داشت، نمونه‌ای از نتیجه این تصمیم بود. اکنون پوست‌اندازی کابینه نهم به جایی نزدیک می‌شود که کابینه دیگری در دل کابینه احمدی‌نژاد در حال شکل‌گیری است، غافل از آنکه حلقه دوستان و یاران او در حال کوچک شدن است. حال در این میان یک پرسش جدی وجود دارد که آیا احمدی‌نژاد و تئوریسین‌های اطراف او خود متوجه عواقب منفی این حجم تغییرات در کابینه نیستند؟! یا هستند ولی با این اقدام هدف خاصی را برای آینده دنبال می‌کنند که در صورت تحقق نتیجه آن بر این عواقب حتی به قیمت تنگ شدن حلقه یاران او می‌چرخد؟ آیا آنان بر این باورند ادامه به‌کارگیری شیوه پوپولیستی و مردم‌گرایانه در انتخابات ریاست‌جمهوری و پس از آن طی ۴ سال اداره کشور، بار دیگر جواب خواهد داد؟ و در جلب آرای مردم شهر و روستا دیگر نیازی به نزدیک‌ترین دوستان نیست و احمدی‌نژاد یک‌تنه پیروز میدان مبارزه انتخاباتی آینده خواهد بود؟‌غافل از آنکه حذف حلقه یاران به معنای نادیده گرفتن نقش آنان در مدیریت چگونگی جلب آرای مردم نیز می‌تواند باشد!

بدرالسادات مفیدی