جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

از رنجی که می بریم


از رنجی که می بریم

نگاهی به چند نمایشگاه عکس و نقاشی در گالری های تهران

در بازدید از نمایشگاه های هنری، خصوصاً آثار نسل جوان گاه می توان به یک نگاه و برداشت کلی رسید؛ فضای غالب در اکثر این مجموعه ها با ترس، اضطراب، شک، دلهره، تهدید و... آمیخته است. شاید این نگاه انسان امروز به عصر حاضر باشد و شاید دریافت یک نسل است از جهانی که در آن به سر می برد اما هر چه هست نگران کننده و قابل تامل است. این هفته به مجموعه نقاشی های امیر فرهاد، معصومه مظفری، محمد حق وردی لو و عکس های نمایشگاه «جبهه های جنوب» نگاه می کنیم.

● امیر فرهاد، گالری هما، ۱۱ تا ۲۲ دی ماه

مجموعه تازه یی که در گالری هما به نمایش درآمده است، تعدادی از نقاشی های «امیر فرهاد» را در کنار طراحی های او در ابعاد کوچک تر دربرمی گیرد. نقاشی های فرهاد «رنگین» و رنگ های آن غالباً درخشان و شاد انتخاب شده اند. با این همه در ورای این تنوع رنگ ها چیزی وجود دارد که خوشایند نیست، اضطراب آور و تهدید کننده است. نقاشی های «فرهاد» مملو از عناصر متنوع، خطوط و رنگ هایی است که مدام به حریم هم تعدی می کنند، با یکدیگر برخورد می کنند و در نهایت روی هم قرار می گیرند. یک طرح خطی از عنصری نامعلوم روی فرمی رنگین قرار می گیرد و موجودیت او را دچار تهدید می کند و گاه بالعکس، سطح وسیعی از رنگ روی عناصر طراحی شده قبلی را می پوشاند و تنها قسمتی از آن به نشانه موجودیتی در زمانی در گذشته باقی می ماند؛ عملکردی که عدم شک و قطعیت را حاصل می دهد. «فرهاد» در آثار خود از طیف وسیعی از عنصر و خط و رنگ بهره می برد. در این میان طراحی های پریمیتیوی که دختران نوجوان در دفترچه های خود ثبت می کردند، رنگ های گرافیکی و تبلیغاتی و عناصری که نماینده یی از عشق و نفرت، خشونت و آرامش و بسیاری از تضادهای دیگرند را می توان پیدا کرد.

عناصر حاضر در آثار «فرهاد» را نه به عنوان کلیدواژه هایی برای دریافت یک جمله نهایی، بلکه باید تنها به عنوان بخش کوچکی از کلیتی در نظر گرفت که همه و همه در کنار هم ذهنیت یک نسل را به تصویر می کشد. در این دنیا همه چیز در کنار هم وجود دارد، در حقیقت تصویری از زندگی است که زشتی و زیبایی را توامان دارد. گاه درختی، پرنده یی، خورشیدی و... در کنار رنگ های خوشایندی همچون ترکیبی از صورتی، سبز و... دیده می شود، اما همه اینها در ترس و خشونت جاری در فضا محو و ناپدید می شوند. گاه موجوداتی- که هویت شان آشکار نیست- با دهان های به شدت باز شده تصویر می شوند که گویی بیننده را به گودالی سهمگین فرامی خوانند و گاه طراحی های تعمداً خامدستانه یی از شمع در حال سوختن و نیمرخ زن و طرح آشنای قلب- در دفترچه خاطرات دخترکان آن نسل- دیده می شوند.

در حقیقت نقاشی های «فرهاد» را می توان دفترچه خاطرات یک نسل قلمداد کرد.اگرچه در آنها قصد بازگویی هیچ داستان مشخصی وجود ندارد، اما در آنها همنشینی تکه های پراکنده یی از خاطرات گذشته یک نسل دیده می شود که داستان زندگی و به تبع آن ذهنیت آنان را برملا می سازد؛ خاطراتی از موشک و آتش و خون و در لابه لای آن قلب های تیرخورده و شمع ها و چهره های گریان طرح شده در دفترچه ها، فضایی که هیچ دورنمای روشنی به دست نمی دهد. آثار «فرهاد» با بهره گیری از طیفی از درخشان ترین و چشم نوازترین رنگ ها و خطوط نرم و طرح های ساده، بی هیچ پیچیدگی ظاهری، حسی از تهدیدکننده ترین و اضطراب آورترین لحظات را جاری می سازد و همین امر موفقیت مجموعه او را حاصل می دهد.

● معصومه مظفری، گالری ماه مهر ۱۱ تا ۲۲ دی ماه

مجموعه تازه نقاشی های «معصومه مظفری» با عنوان «میز» در گالری ماه مهر به نمایش درآمده است. مجموعه یی که به گفته خود هنرمند، تلاش و جست وجویی در جهت یافتن نقش فضا در کادر نقاشی است. آن طور که از گفته های مظفری برمی آید شکل گیری این مجموعه از زمانی آغاز شد که او متوجه غالب بودن «میز» در نقاشی هایش شد. در این مجموعه، «میز» از زوایای مختلف تصویر شده است، گاهی بخش کوچکی از کادر را اشغال کرده و گاه بر فضای کل اثر حاکم است.در بیشتر نقاشی ها کادر بسته یی از میز و عناصر روی آن یا اطراف آن را می بینیم. نمایشگاه با دو اثر هم اندازه شروع می شود که در یکی از آنها یک چنگال در میان توده یی از پارچه - رومیزی- دیده می شود و آن یکی با فضایی مشابه، قاشقی را تصویر می کند؛ دو نقاشی بسیار ساده از طبیعت بی جان، موضوعی دم دستی و ارائه یی به شدت ساده و راحت. هرچند در ورای سادگی این دو تصویر میلی مبهم وجود دارد که آن قاشق و چنگال استعاره یی از انسان تنها- شاید یک مرد و زن تنها- انگاشته شود.

با چنین نگرشی موضوع بسیار ساده و کلاسیک «مظفری» جان دیگری می گیرد. در تصویری دیگر قاشق و چنگال ها در فضا به پرواز درآمده اند؛ گویی در حال سقوط اند و در نقاشی دیگر با نمایش حسی از افتادن رومیزی بر زمین، محتویات روی میز- که همان قاشق و چنگال های آشنا هستند- فرو می افتند. هاله یی از ناامنی و عدم استقرار در فضای نقاشی هایی که به ظاهر موضوعی به شدت ساده دارند دیده می شود. میزها گاهی تنها تصویر شده اند و گاه با آدم هایی که متفکر به نظر می رسند؛ آدم هایی که به چیزی قریب الوقوع می نگرند. پسری که مقابل یکی از زاویه های میز نشسته است و روبه رویش لیوان چای، ناخودآگاه از طریق زاویه میزی که به سمت او نشانه رفته، در معرض تهدید قرار گرفته است. رنگ ها همه در تنالیته یی از تیرگی فرو رفته اند، حتی سفیدی رومیزی ها را لایه یی از رنگ تیره پوشانده است. به تصویر اول که بازگردیم، باز هم دو انسان تنها را می بینیم؛ تنهایی آدم هایی که گویی درونی شده است.

● محسن راستانی، گوهر دشتی، بابک کاظمی، گالری راه ابریشم، ۱۷ تا ۲۹ دی ماه

گالری راه ابریشم مجموعه عکس های سه عکاس را با عنوان «جبهه های جنوب» به نمایش درآورده است که همگی در حیطه عکاسی بازسازی شده قرار می گیرند. «محسن راستانی»- عکاس باسابقه مستند و مطبوعات- سال هاست روی مجموعه یی با عنوان «خانواده ایرانی» کار می کند؛ مجموعه یی که در آن سعی می کند نگاهی تیپ شناسی به طبقه متوسط ایرانی به دست دهد. «راستانی» در این مجموعه- که تعدادی از آن در نمایشگاه «جبهه های جنوب» به نمایش درآمده است- افراد مختلفی را که تمایل به قرار گرفتن مقابل دوربین او داشته باشند، جلوی پرده سفیدرنگی قرار می دهد و از آنها عکاسی می کند.

در حقیقت آدم ها با این کار از پس زمینه اصلی خود جدا می شوند و تمرکز بیننده را بر خود چندین برابر می کنند. در مجموعه به نمایش درآمده در «راه ابریشم»، طبیعتاً بنا به عنوان نمایشگاه، «راستانی» عکس هایی از رزمنده های جنگ هشت ساله را ارائه کرده است که در حقیقت تصاویری بازسازی شده از فضای دوران جنگ و آدم های درگیر آن را نشان می دهد. نگاه «راستانی» در این مجموعه بیشتر از آنکه به مقوله یی با عنوان جنگ متمرکز باشد، با مفهوم کلی «انسان» درگیر است؛ مقوله یی که در ۱۷ سال گذشته ذهن او را به خود مشغول داشته است و همچنان در حال تکمیل آن است. «راستانی» در گفت وگو با مجله «پاریس ریویو»- شماره پاییز ۲۰۰۸- اهمیت پرده سفید را درست هم اندازه سوژه ها خوانده است؛ چیزی که موجب می شود آدم ها به موجوداتی فناناپذیر و اسطوره یی تبدیل شوند، شاید مثل نقوش حک شده بر دیوارهای پرسپولیس. از میان سه عکاس حاضر در این مجموعه «محسن راستانی» بیشتر به عکاسی مستند شهره است تا عکاسی بازسازی.

در مقابل «گوهر دشتی» و «بابک کاظمی» غالباً در پی صحنه پردازی اند. «دشتی» با مجموعه «زندگی روزمره و جنگ» در پی تصویر کردن صورتی دیگر از این پدیده ویرانگر است. او در صحنه های ساخته شده خود جلوه های زندگی روزمره مردم را با عناصری از جبهه و جنگ و البته در فضای جبهه تصویر می کند. «بابک کاظمی» عکس های خود را از چند مجموعه مختلف انتخاب کرده است؛ «خاطرات مشترک» سری عکس هایی معمولی است که عموماً در دوران سربازی به عنوان عکس های یادگاری برداشته می شوند. مجموعه دیگر شامل ردیف های زیر هم و کادرهای هم اندازه یی است که در یکی از آنها طرحی از نقشه ایران به چشم می خورد و در باقی کادرها اتفاقات پراکنده یی از آن دوران تصویر شده است. به هر حال در مجموعه عکس های دو عکاس اخیر، نگاهی دیگر به این پدیده را شاهد هستیم، اما روشن نیست از ورای این صحنه سازی ها چه مفهومی حاصل می شود.

● سعید احمدزاده و محمد حق وردی لو، گالری دی، ۱۸ تا ۲۴ دی ماه

نمایشگاه در دو بخش نقاشی های رنگ و روغن «سعید احمدزاده» و طراحی های «محمد حق وردی لو» برگزار شده است. شاید بتوان نقطه مشترک این دو بخش را حال و هوای سوررئال آثار قلمداد کرد اگرچه فراواقع گرایی جاری در این دو مجموعه از دو جنس متفاوتند. نقاشی های رنگین «سعید احمدزاده» حس و حالی برونگرایانه را القا می کنند و در مقابل طراحی های منوتن «محمد حق وردی لو» از دنیای ذهنی و درونی توام با ترس و تشویش خبر می دهد.

سوژه اصلی آثار «حق وردی لو» آدمی درشت هیکل و وامانده است که در تصاویر مختلف در چنبره حیوانی گرفتار آمده است. در اکثر تابلوها حیوانی حاضر است؛ گاه مانند ببری درنده روی هیکل مرد خوابیده، لمیده است و گاه در هیبت قورباغه یی عظیم الجثه در زیر تختخواب پنهان شده است. در بعضی از تصاویر هیچ آدمی دیده نمی شود، تنها یک جفت دمپایی سفید در درگاهی غرق در تاریکی نشان از حضور آدمی دارد که سرنوشت اش نامعلوم است. فضای کافکایی آثار «حق وردی لو» و تشویش جاری در طراحی های منوتن او با حضور حیواناتی که چندان دوستانه به نظر نمی رسند کامل می شود.

تیتر برگرفته از یکی از آثار جلال آل احمد

هدی امین