پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
اسلام سیاسی و آیندهٔ زن مسلمان
در بسیاری از کشورهای مسلمان، هرگاه زنان متوجه نیازها و خواستههای خود شدهاند و برای تغییر وضعیتشان تلاش کردهاند کسانی که دغدغههای ملی یا دینی داشتهاند آنان را به تأثیرپذیری از غرب و رجوع به اندیشههای غیربومی متهم كردهاند. البته تجربهٔ مسلمانان از استعمار نیز در شکلگیری این اندیشه نقش داشته است. بدین ترتیب، زنان مسلمان برای تغییر وضعیت خویش نه ایدئولوژیای داخلی داشتند و نه میتوانستند از تجربهٔ رخنموده در غرب مدد گیرند.
در باور زیبا میرحسینی، اسلام سیاسی، پدیدهای که از نیمهٔ قرن بیستم در كشورهای اسلامی بروز یافت، در این میان نقشی برخلاف انتظار داشته است: اسلام سیاسی، ضمن اجتماعی کردن زنان مسلمان، آنها را به ادبیاتی مجهز کرد تا بتوانند از حقوق خود دفاع، و خواستههای فمینیستیشان را بیان كنند. در واقع، فمینیسم اسلامی فرزند ناخواستهٔ اسلام سیاسی است؛ فمینیسمی كه مطالباتش کاملا ً فمینیستی، اما زبان و منبع مشروعیتش اسلامی است.
میرحسینی، پس از تبیین مدعای خود دربارهٔ اسلام سیاسی و نقش زنان در دموکرات و مدرن ساختن آن، به تجربهٔ اسلام سیاسی در دو کشور مراکش و اندونزی میپردازد.
● به نظر شما، گسترش اسلام سیاسی چه تأثیری بر تلاشهای زنان برای احقاق حقوق خود و تحقق آرمانهای فمینیستها ـ اعم از مسلمان یا سكولار ـ داشته است؟
باید با مقدمهای شروع كنیم و آن اینكه وقتی فمینیسم بهعنوان جنبش و نیز آگاهی شروع به تأثیرگذاری در غرب كرد كشورهای مسلمان زیر یوغ استعمار بودند. میدانیم كه فمینیسم متعلق به دنیای مدرن است. فمینیسم بهعنوان آگاهی و نیز وسیلهای برای رفع تبعیض میان دو جنس فرزند رنسانس است، فرزند روشنگری و لیبرالیسم است. وقتی فمینیسم وارد دنیای اسلام شد بر دوش استعمار سوار بود. بنابراین، تجربهٔ كشورهای مسلمان در مورد فمینیسم و تا حدی دموكراسی تجربهای آمیخته با استعمار و درد بود.
زنان مسلمانی كه در اوایل قرن بیستم آگاهی جدیدی نسبت به خود، جنسیت و جایگاهشان در اجتماع پیدا كرده بودند وضعیت خیلی مشكلی داشتند. لیلا احمد از این وضعیت به گرفتار شدن میان خیانت به خود و خیانت به جامعهٔ خود یاد میكند؛ چرا كه از سویی، از نظر غرب و استعمارگران، اسلام و مسلمانان عقبافتاده بودند و برای پیشرفت لازم بود قوانین اسلامی كنار گذاشته شوند. از سوی دیگر، برای ملیگراها و نیروهای داخلی، فمینیسم ارمغان غرب و پروژهای استعماری بود كه باید به هر شكلی در مقابلش مقاومت میشد. بدین ترتیب، این زنان نمیتوانستند نه از ایدئولوژیهای داخلیشان و نه از ایدئولوژیهای خارجی برای پیگیری مطالبات خود استفاده كنند.
البته بهرهگیری از مفاهیم اسلامی برای تحقق برخی از آرمان¬های فمینیستی سابقهٔ طولانیای دارد ـ وقتی جنبش فمینیسم در كشورهایی مثل تركیه و ایران و مصر شروع شد زنان خیلی از مفاهیم اسلامی را استفاده میكردند؛ یعنی خواستههایشان را در چارچوب ایدهها و آرمانهای اسلامی مطالبه میكردند. اما با ظهور اسلام سیاسی شرایط كاملا ً دیگرگونه شد. چون اسلام سیاسی در واقع از دین بهعنوان ایدئولوژی استفاده میكند و بنیاد آن تشكیل حكومتی اسلامی است كه بتواند احكام شریعت را پیاده كند. اینجا بود كه تضاد و چالش ایجاد شد؛ اسلام سیاسی می¬خواست احكام اسلام را اجرا بكند و این مسئله وضعیت زنان مسلمان را دستخوش تغییر میکرد.
اسلام سیاسی در دههٔ ۱۹۷۹ با انقلاب ایران اولین پیروزیاش را بهدست آورد. در این انقلاب، تصویر دیگری از زن ارائه شد. در اوایل انقلاب، اسلام سیاسی گفتمان جنسیتی مبهمی داشت، اما الان تمام اسلامگرایان، به استثنای طالبان كه دیدی كاملا ً سنتی و ارتجاعی داشتند، از حقوق زن دفاع میكنند. همه میگویند كه در اسلام تمام حقوق زن رعایت شده است، یعنی هیچكدام از آنها واقعاً ایدههای فمینیستی را رد نمیكنند. تعریفی كه اینجا از فمینیسم داریم همان آگاهی به تبعیض و اقدام برای رفع آن است. اسلام سیاسی هیچكدام از آرمانهای فمینیستی را رد نمیكند منتها میخواهد تعریف مجددی از آن ارائه دهد و این تعریف جدید با واقعیت و خواستههای زنان و اجتماع مطابقت ندارد.
●اگر ممكن است، تعریف خود را از اسلام سیاسی هم روشن كنید.
مقصودم آن چیزی است كه از نیمهٔ قرن بیستم بهدلیل تحولات سیاسی در كشورهای اسلامی بهوجود آمده است. ببینید، اسلام سیاسی در ایران اسلام حاكم است؛ ولی در اكثر كشورها نیروی مقاومت و اپوزیسیون است. این دو با هم فرق میكنند. واقعهای كه این بین اتفاق افتاد این بود كه خود اسلام سیاسی به نحو خیلی پارادوكسیكال و غیرقابل پیشبینی فمینیسم اسلامی را بهوجود آورد. بهنظر من، فمینیسم اسلامی فرزند ناخواستهٔ اسلام سیاسی است. چون اسلام سیاسی زنان را به عرصهٔ سیاست و اجتماع كشاند و درعینحال به آنها ادبیاتی داد كه بتوانند از حقوق خودشان دفاع كنند و خواستههای فمینیستیشان را به آن زبان بیان كنند. این زبان خیلی مهم بود و بهنظر من اوایل قرن بیستم زنان مسلمان این زبان را نداشتند. آن موقع وقتی خواستههای فمینیستیشان را مطرح میكردند مورد اتهام واقع میشدند كه اینها چیزهایی غربی است؛ بومی و متعلق به ما نیست. ولی الان این خواستها با زبان اسلامی مطرح میشود و بومی میشود. بنابراین، فمینیسم اسلامی فمینیسمی است كه مطالباتش فمینیستی است ـ كه در تمام دنیا هم هست ـ ولی زبان و منبع مشروعیتش اسلامی است. این آگاهی از اواخر دههٔ ۱۹۸۰ بود كه بروز كرد و الان صاحب ادبیات است و آثار زیادی دارد و متون دینی را هم دارد بازخوانی میكند.
اسلام سیاسی زنان را به عرصهٔ اجتماع و سیاست كشاند. ما اگر خود ایران را نگاه كنیم، میبینیم كه به هر صورت در دوران قبل از انقلاب زنها حقوقی بهدست آورده بودند. حالا بحث است كه آیا این حقوق از بالا اعطا شد و دلایل سیاسی در كار بود یا تلاش خود زنها و جنبش زنان آن را ایجاد كرد. پیش از انقلاب، كسانی كه از این حقوق استفاده میبردند زنان طبقهٔ خاصی از اجتماع ایران بودند؛ زنان متعلق به طبقهٔ متوسط شهری. اما خانوادههای سنتی و مذهبی در مقابل این تحولات اجتماعی جبهه میگرفتند. من دقیقاً یادم است، درست ۱۰ سال قبل از انقلاب، زمانی كه به دبیرستان میرفتم، خیلی از بچهها تا در مدرسه با چادر میآمدند و در مدرسه چادرشان را برمیداشتند، برای اینكه مدرسهمان اجازه نمیداد بچهها با چادر بیایند. وقتی من به دانشگاه رفتم خیلی از این دخترها نتوانستند به دانشگاه بیایند، چون دانشگاهمان مختلط بود و خانوادههایشان اجازه نمیدادند. میخواهم بگویم كه آن تحولات حقوقی و سیاسی كه در زمان پهلوی ایجاد شده و به زن حقوق داده شده بود بهنوعی یك عده از زنان را عقب نگه میداشت، بهدلیل عكسالعملهای سیاسی، مذهبی و سنتی موجود. وقتی انقلاب شد و حجاب اجباری شد ـ حالا من نمیخواهم داوری ارزشی كنم؛ بهعنوان یك پدیده به آن نگاه میكنم ـ بهنوعی به این دخترانی كه با چادر به مدرسه میآمدند و نتوانستند به دانشگاه بیایند جواز حضور در صحنهٔ اجتماع داده شد، چون از نظر خانوادههای آنها جامعه دیگر اسلامی شده بود، اخلاقی شده بود. بنابراین، این دخترهای جوان توانستند به دانشگاه و عرصهٔ اجتماع بیایند.
در حقیقت، یك عامل ایدئولوژیك باعث تحول اجتماعی شد و آثار این تحول اجتماعی را الان بعد از ۲۷ سال میبینیم. حجاب زنان را به عرصهٔ اجتماع كشاند. از سوی دیگر، حجاب امری صرفاً شخصی تلقی نشده است؛ فرد ملزم بوده آن را بهعنوان خواست حكومت و مدرسه بپذیرد. بنابراین، یكسری پرسشهایی ایجاد شد.
ایدئولوژی گاهی اوقات آثار ناخواستهای دارد و این آثار ناخواسته و عوارض اجتماعی آن ایدئولوژی را به چالش میكشد. ما الان در این وضعیت هستیم. وضعیت ایران در جهان اسلام استثناست. یعنی شما هر كجا كه بروید، میبینید كه واقعاً اشاعهٔ حجاب اسلامی شگفتانگیز است. من در ۱۹۸۸ـ۱۹۸۹ یك سال در مراكش زندگی كردم و كار تحقیقی انجام دادم. برایم شگفتآور بود كه می¬دیدم دخترهای جوان اینقدر نسبت به قبل حجاب اسلامی دارند و این را خودشان انتخاب میكنند و دلایل خودشان را دارند. در حقیقت، حكومت هم میخواهد آنها حجاب نداشته باشند یا موضعی بیطرف دارد. بعد وقتی به ایران آمدم، ۵ سال بود نیامده بودم، نگاه كردن در خیابان برایم شوكآور بود. این را شما مقایسه كنید با كشورهای دیگر، با مصر، همینطور با تركیه، یا حتی با تونس. در تونسی كه حكومت گروههای اسلامی را خیلی كنترل می¬کند باز هم گسترش حجاب را میبینیم. ولی در ایران واقعاً با امر متفاوتی مواجهیم.
●دلیلش همان برخورد حكومتها نیست؟ در واقع، رفتارهای موجود عكسالعمل رفتار حكومتهای ایدئولوژیك یا سكولار است.
میتوانیم بگوییم در تركیه حكومت واقعاً ضدحجاب است، یعنی اجازه نمیدهد دخترانی كه حجاب دارند وارد دانشگاه شوند یا كار كنند. ولی حكومتهایی مثل مراكش یا مصر موضعی تقریباً بیطرف دارند؛ یعنی دختران چه حجاب داشته باشند چه نداشته باشند هم میتوانند به دانشگاه بروند و هم میتوانند كار اداری بكنند. از ایران و عربستان که بگذریم، در دیگر کشورهای مسلمان الزام به حجاب وجود ندارد. در هیچ جای جهان اسلام به آن صورت حجاب را تحمیل نمیكنند و این نسل جوانی كه حجاب دارد آن را خود انتخاب میكند. هر نوع لباسی كه آدم میپوشد نوعی بیانیه است. در همهٔ جوامع هم همینطور است. اینها در واقع میخواهند بگویند كه ما هویت خودمان را داریم و میخواهند مدرن بودن، مترقی بودن و در عرصهٔ اجتماع بودن را با حجاب داشتنشان جمع كنند. البته منافع خیلی زیادی هم برای آنها در میان است. شما وقتی در كشوری كه فرهنگی محافظهكار دارد حجاب میگذارید بین گروههای اجتماعی نوعی ارزش پیدا میكنید. البته حكومت هم نقش بسیار مؤثری دارد. اگر یادتان باشد، ۲-۳ سال قبل از انقلاب، بسیاری از دختران دانشجو روسری سرشان میكردند. این نوعی اعتراض بود.
● شما گفتید كه اسلام سیاسی در واقع با به صحنه آوردن زنان موجب تغییر در ذهن آنها و بعد وضعیت آنها شد. بهنظرتان، آیا زن مسلمان امروز با تفكرات جدید و در این موقعیت جدید باز هم در فضای اسلام سیاسی زندگی میكند یا اینكه كاركرد اسلام سیاسی صرفاً مربوط به گذشته است؟
من فكر میكنم ما باید به اسلام سیاسی بهعنوان یك پروسه نگاه كنیم نه بهعنوان پدیدهای كه فقط یك شكل دارد. بهنظر من، این زنان در تعریف اسلام سیاسی صاحب نقش و اثر هستند. آنها دارند اسلام سیاسی را هم دموكرات و هم مدرن میكنند و اسلام سیاسی اگر بخواهد آیندهای داشته باشد باید دموكرات و مدرن بشود و خود را با معیارهای عدالت بسنجد.
اسلام سیاسی چه بر تخت قدرت باشد و چه نیروی مخالف باشد گفتمان جنسیتی را تعریف میكند. حتی كسانی هم كه آن را رد میكنند درگیر این گفتمان هستند. ببینید، ما وقتی به اوایل قرن بیستم نگاه میكنیم، میبینیم كه گفتمان مسائل زنان را اسلام تعریف نمیكرد بلكه سكولاریسم یا فمینیسم تعریف میكرد؛ به هر صورت، مشروعیتی خارج از اسلام داشت. ولی از دههٔ ۱۹۷۰ به بعد واقعاً اسلام سیاسی است كه این گفتمان را تعریف میكند. بهنظر من، مهم نیست كه زن مسلمان در کشور اسلامی زندگی كند یا در كشور غربی لیبرال. تا زمانی كه مردسالاری حاكم است، تا زمانی كه تبعیض وجود دارد و تا زمانی كه بعضاً از این تبعیضها به نام دین دفاع میشود، زنان مسلمان برای رسیدن به حقوق برابر تلاش میكنند.
شما دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ را در نظر بگیرید. در ایران، پس از پیروزی انقلاب، «قانون حمایت از خانواده» كنار گذاشته شد زیرا غربی انگاشته میشد. شش ماه پس از این رویداد، در مصر قانونی مطرح شد به نام «قانون جهان». («جهان» نام همسر سادات بود). مطابق این قانون، زنان بعد از طلاق میتوانستند در خانهٔ مشترك بمانند و از بچههایشان نگهداری كنند. ولی این قانون رد شد. بعد در الجزیرهٔ ۱۹۸۴، وقتی كه مجموعهٔ جدید قوانین خانواده را مطرح كردند، خیلی دیدگاه سنتی داشت و زنان هم خیلی مقاومت كردند.
گفتوگو با دکتر زیبا میرحسینی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی معلمان رهبر انقلاب دولت سیزدهم مجلس بابک زنجانی شهید مطهری
آتش سوزی قوه قضاییه هلال احمر تهران پلیس روز معلم سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش فضای مجازی سلامت سازمان هواشناسی
قیمت خودرو قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو خودرو دلار بانک مرکزی ایران خودرو حقوق بازنشستگان سایپا کارگران تورم
سریال نمایشگاه کتاب جواد عزتی تلویزیون عفاف و حجاب فیلم سینمایی مسعود اسکویی سینما رضا عطاران سینمای ایران دفاع مقدس فیلم
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا حماس جنگ غزه نوار غزه چین انگلیس ترکیه اوکراین نتانیاهو یمن
استقلال پرسپولیس فوتبال سپاهان علی خطیر باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ برتر
هوش مصنوعی هواپیما کولر تبلیغات موبایل تلفن همراه اینستاگرام اپل گوگل ناسا عیسی زارع پور وزیر ارتباطات
فشار خون کبد چرب بیمه بیماری قلبی کاهش وزن دیابت داروخانه