شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
فراتر از ICT
۱) انبار شدن اطلاعات با هر حرکت انقلابی در علوم جنبههای جدیتری به خود میگیرد. اگر همه آنچه را که بشر تاکنون به عنوان علم، دانش، دانایی و اندیشه، از هر سخنی: طبیعی، ماهوی، تجربی و غیره بدست آورده را روی هم جمع کنیم و در یک طرف ترازو قرار دهیم و آنچه در قرون ماضی از این دست بوده را در طرف دیگر قرار دهیم مشخصاً ترازو وضعیت اسفناکی به دست خواهد داد!
از وقتی خیام برای اولین بار عرض کره زمین را با معادلات ریاضی محاسبه کرد تاکنون و از وقتی سقراط با سوفسطائیان درگیر شد تا زمان ملاصدرا و حتی عصر حاضر علوم مختلف تغییرات شگرفی داشتهاند، ولی یک سؤال اساسی وجود دارد. باید چگونه و با چه پایهای به جمعآوری این علوم پرداخت.
خرید شیر با مقیاس لیتر و خرید میوه با مقیاس کیلوگرم کاملاً به ذهن ما عادی به نظر میرسد ولی پایه و مقیاس دانایی چیست؟
غرب پس از تحویل گرفتن تمدن از مسلمانان اعداد را به منزله مقیاس انتخاب کرد. به طور خاص اعداد صفر و یک این وظیفه را بر عهده گرفتند. این مسئله حتی به دنیای جدیدی که تمدن حاضر به وجود آورده بود، راه یافت و کامپیوتر بر همین مبنا شکل گرفت. ظرفیت مناسبی که اعداد داشتند این امکان را فراهم کرد تا آن ها به مثابه مظروف تلقی شوند. اطلاعات انبار میشد و روز به روز این مظروف رو به اتمام میگذاشت. کیلوبایت، مگابایت، گیگابایت و دست آخر بشر به این نتیجه رسیده است که عدد قابلیت خود را از دست داده و افزایش اطلاعات نیازمند تحولی جدید است. در این مرحله دو دیدگاه طرح شد.
عدهای که همچنان معتقد به استفاده از ظرفیت اعداد بودند، تعابیر جدیدی برای دسترسی به اعداد و ظرفیت های آن پیشنهاد میکردند، ولی در سوی دیگر افرادی بودند که معتقد به تغییر کلی در نگرش بر مقیاس سنجش دانایی بوده و پیشنهادهای دیگری داشتند. اعداد به مثابه مقیاس ظرفیتهای کلانی نیستند. آنها قابلیت انعطاف محدودی دارند، لیکن غرب در قرون گذشته و علیالخصوص بر پایه راسیونالیسم حاکم بر تفکر فلسفی آن عدد را مقیاس خوبی یافت و همین عدم انعطاف نیز برای او قابل توجه و استناد مینمود.
پیروان تفکر اول که معتقد به ایجاد ظرفیت های جدید در اعداد هستند تئوری مناسبی طرح کردند که حداقل از لحاظ عقلی میتوانست قابل قبول تلقی شود. آن ها طبقهبندیهای بهم ریخته و فشرده ی موجود را عامل درهم ریختگی ظرفیتها میدانستند و برای تسلط مجدد بر آن شیوه ی جدید طبقهبندی را پیشنهاد کردند. پیشنهاد حاضر با استقبال گرمی روبرو شد و عنوان آن یعنی ICT توانست به مثابه یک انقلاب در انقلاب تلقی گردد.
بانیان این نهضت جدید توانستند یک حرکت رو به جلو را برای تسلط بر مشکلات روزافزون حاضر در عالم دانایی انجام دهند، لیکن دسته دوم همچنان معتقدند که این واکسن قوی، تنها مسکن دردهای بشر علم محور بوده و به زودی تمام مشکلات سابق خود را عیان خواهند کرد. پیشنهادی که آن ها طرح میکنند نیز جالب توجه است. آن ها معتقدند نه در نگرش های خرد مربوط به طبقهبندی دانایی بلکه در خودِ اصل قضیه یعنی واقعیت طبقهبندی به شیوه ی حاضر نگرش اصلاحی لازم است.
پیشنهاد آن ها نیز جالب توجه است، آ نها معتقدند که حروف بایستی جای اعداد را بگیرند. اعداد خاصیت انعطافپذیری کمتری دارند، لیکن حروف از قابلیت بالایی برخوردار هستند. جالب اینکه این مسئله با تفکر اسلامی و علیالخصوص شیعی انطباق دارد. برای مثال، میتوان از احادیثی نام برد که در آن ها مقیاس علوم معرفی شده. در برخی از آن ها علم دانایی ۷۳ حرف و در برخی ۲۵ حرف معرفی شده، که در نوع خود جالب توجه است. استفاده از مقیاس حروف، آن هم چیزی حدود ۱۴ قرن پیش، نشان میدهد که معصومین (ع) از همان دوره، به علوم لایزال، دسترسی داشتهاند.
۲) هر روز اخبار جدیدی از پیشرفت های علمی به دست میآید. علوم هم اکنون به جایی رسیدهاند که هر نوع پیشرفت یک انقلاب تلقی میشود. هر انقلاب دانایی مسیرهای سابق را به نحو کامل دگرگون ساخته و راه های جدیدی را برای ادامه دانش محوری میگشایند. تلقی از انقلاب فکری پیش از این در قالب انقلاب صنعتی یا امثالهم معنی مییافت، ولی هم اکنون تحولات شگرف روز به روز و حتی ساعت به ساعت علوم را از هم متمایز میسازند. سؤال اساسی این است که آیا این نوع تفکیک مفید است؟ شاید بشر به تخصصی شدن علوم در دوره حاضر افتخار کند، ولی این مسئله طرح میشود که آیا چنین تقسیمبندی اصولاً لازم است؟
طرفداران مقیاسهای جدید معتقدند نه تنها این تقسیمهای تفصیلی مفید نیست، بلکه همگی از ناتوانی مقیاسهای حاضر ناشی میگردد. به عبارت دیگر اگر علوم به جای قیاسهای فعلی با قیاس های دیگر سنجیده شوند، پیشرفت آن ها نیز جنبه ی قدرتمندتری به خود خواهد گرفت.
یک نفر علاقمند به موسیقی در نوارهای کاست سابق میتوانست چیزی حدود ۱۰ آهنگ را جمعآوری کند. وی وقتی در قفسه اتاق خویش میتوانست ۵۰۰ نوار کاست را جا دهد میتوانست آهنگهای مورد علاقهاش را به ۵ هزار افزایش دهد. پس از اتمام این ظرفیت او میتواند دو شیوه را برگزیند. اول اینکه به فکر قفسه جدیدی باشد، دوم اینکه شیوه ی جدیدی برگزیند تا در همان قفسه با مقیاسی دیگر، امکانات مفصلتری برای خود فراهم کند. استفاده از MP۳، VCD، DVD و امثالهم مثال های این قضیه هستند. حال این مثال را با کمی تغییرات میتوان درباره کل دانایی و مقیاس سنجش آن به کار برد.
واقعیت آن است که معتقدان به ICT هرچند از باده ی تحولی که آفریدهاند مغرورند، لیکن پیشرفت های چشمگیر بشری از هم اکنون آن ها را نگران و مضطرب به خاطر به پایان رسیدن ظرفیت های جدید ساخته است.
۳) هم اکنون که به ظاهر تحولات اخیر توانسته است چالشهایی ایجاد نماید. صاحبان اصلی فناوری اطلاعات به شدت سرگرم طراحی مسیرهای انحرافی برای مبارزه با انسداد مسیرهای فعلی هستند. شاید به ظاهر، عدهای مشکلات موجود و از آن جا مشکلات حاضر در جهان مجازی را دغدغه اصلی این دانشمندان بدانند، لیکن واقعیت چیز دیگری است. آموزههای دینی علم و دانایی را بسیار بیشتر از آنچه تصور شود معرفی میکند. این آموزهها، علوم حاضر را در صورتی که به کمال برسند، تنها درصد ناچیزی از کل دانایی قلمداد میکنند. حال در صورتی که این درصد ناچیز چنین آشوب های علمی بر پا کرده است، چگونه میتوان تصور کرد که بشریت حتی این درصدهای ناچیز را کامل کرده و به فکر راهیابی به علوم دیگر باشد.
دانشمندان مختلف هم اکنون شیوههای متفاوتی را پیشنهاد میکنند، لیکن تقریباً عمومیت آن ها رفته رفته قائل به تحول در جهان علم و دانایی شده و پیشنهاد دسته دوم مبنی بر تغییر در مقیاس ها را میپسندند. با این وصف آیا عمر تحولات جدید در عرصه ICT به پایان خواهد رسید؟ آیا داناییهای حاضر قابل دسترس با شیوههای سابق خواهند بود؟ آیا رمزها و کدنگاری علوم حاضر در شیوههای آخر متحول خواهد شد؟ آیا آنچه هم اکنون به دست آمده به شیوه ی حاضر نگهداری شده و الباقی با شیوههای جدید ضبط خواهند شد؟ آیا تقسیمبندی علوم دچار تحول خواهد شد؟ و هزاران سؤال دیگر که بایستی یک به یک درباره ی آن پیشبینی کرد.
اگر چنین تصوری درست باشد و اگر بخواهیم با عینک تافلر با این موضوع نگاه کنیم بایستی اشاره کرد:
از قرار معلوم انگار عمر موج سومی که تافلر مدعی آن بود، به سر میآید و تئوری او مبنی بر این که امواج، هر کدام نسبت به دوره قبل با سرعت فوقالعاده بیشتری تمام میشوند، این بار نیز صحیح است!
نویسنده: مهدی صمدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست