چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

زینب اسوه مقاومت


زینب اسوه مقاومت

به مناسبت ولادت حضرت زینب

ای فروغ تابنده کوثر، ای پرستار شهادت، نطق آتشین تو قلب سنگی کوفیان را ذوب کرد. حضرت زینب کبری علیهاالسلا م در روز پنجم جمادی الا ولی سال پنجم یا ششم هجری قمری در شهر مدینه منوره متولد گردیده و جهان را به قدوم خویش مزین فرمودند.

نام مبارک آن بزرگوار زینب و کنیه گرامیشان ام الحسن و ام کلثوم و القاب آن حضرت عبارتند از: صدیقه الصغری، عصمه الصغری، ولی الله العظمی، ناموس الکبری، شریکه الحسین علیه السلا م و عالمه غیرمعلمه، فاضله، کامله و... پدر بزرگوار آن حضرت، اولین پیشوای شیعیان حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهماالسلا م و مادر گرامی آن بزرگوار، حضرت فاطمه زهرا سلا م الله علیها است.

در آن زمان که صدیقه کبری (علیها السلا م) به این گوهر دریای عصمت و طهارت باردار بود، پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در مدینه حضور نداشتند و به سفری رهسپار بودند. هنگامی که وجود مقدس زینب کبری (سلا م الله علیها) متولد گشت، صدیقه طاهره (علیهاالسلا م) به امیرالمومنین (علیه السلا م) فرمود که چون پدرم در سفر است و در مدینه حضور ندارد، شما این دختر را نام بگذارید. آن حضرت فرمود: من بر پدر شما سبقت نمی گیرم، صبر نما که به این زودی رسول خدا (ص) باز خواهد گشت و هر نامی که صلا ح داند بر این کودک می نهد.

هنگامی که سه روز گذشت، رسول خدا (صلی الله علیه وآله) مراجعت نمود و همانگونه که رسم و سیره رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) بود، نخست، به منزل حضرت زهرا (علیه السلا م) وارد گشتند.

امام علی (علیه السلا م) خدمت آن حضرت عرض کرد: یا رسول الله! خداوند متعال دختری به دخترت عطا فرموده است، نامش را معین فرمایید. فرمود: اگرچه فرزندان فاطمه اولا د من هستند، لکن امر ایشان با پروردگار عالم است و من منتظر وحی هستم. در این حال جبرئیل نازل شد عرض کرد: یا رسول الله! حق تو را سلا م می رساند و می فرماید: نام این مولود را «زینب» بگذار، چرا که این را در لوح محفوظ نوشته ایم. رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) قنداقه آن مولود گرامی را طلبید و به سینه چسبانید، ببوسید و نامش را زینب نهاد و فرمود: به حاضرین و غایبین امت، وصیت می نمایم که حرمت این دختر را پاس بدارند. همانا که اوبه خدیجه کبری (علیه السلا م) شبیه است.

● هوش و ذکاوت

صاحب کتاب اساور من ذهب درباره حافظه و ذکاوت آن بانوی بزرگوار چنین می نویسد: در اهمیت هوش و ذکاوت آن بانوی بزرگوار همین بس که خطبه طولا نی و بلندی را که حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا صلوات الله و سلا مه علیها در دفاع از حق امیرالمومنین علیه السلا م و غصب فدک درحضور اصحاب پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم ایراد فرمودند، حضرت زینب علیه السلا م روایت فرموده است.

و ابن عباس با آن جلا لت قدر و علو مرتبه در حدیث و علم، از آن حضرت روایت نموده و از آن حضرت به عقلیه تعبیر می کند. چنانچه ابوالفرج اصفهانی در مقاتل می نویسد: ابن عباس خطبه حضرت فاطمه سلا م الله علیها را از حضرت زینب سلا م الله علیها روایت کرده و می گوید: حدثتنی عقیلتنا زینب بنت علی علیه السلا م...» دقت کنیم که حضرت زینب علیه السلا م با اینکه دختری خردسال (یعنی هفت ساله یا کمتر) بود، این خطبه عجیب و غرا» که محتوی معارف اسلا می و فلسفه احکام و مطالب زیادی است را با یک مرتبه شنیدن حفظ کرده و خود یکی از راویان این خطبه بلیغه و غرا» است.

● فصاحت و بلاغت

کلمات و فرمایشات گهربار آن حضرت در خطبه هایی که از آن حضرت روایت شده، خود قوی ترین دلیل بر کمال فصاحت و بلا غت آن بانوی بزرگوار می باشد. همان بانویی که امام سجاد علیه السلا م در حق ایشان فرمودند: «انت بحمد الله عالمه غیر معلمه و فهمه غیرمفهمه» یعنی:

«ای عمه! شما الحمد الله بانوی دانشمندی هستی که تعلیم ندیده و بانوی فهمیده ای هستی که بشری تو را تفهیم ننموده است.»

در اینجا مروری کوتاه به قسمتی از خطبه آن حضرت در مجلس یزید که یکی از بزرگترین حرکت های آن حضرت، در واقعه کربلا بود که دستگاه حکومت بنی امیه را به شدت لرزاند، می کنیم:

«به خدا قسم ای یزید، هر چه کردی بازگشت آن به سوی خودت خواهد بود، چرا که تو جز پوست خود نشکافتی و جز گوشت خود ندریدی.»

ای یزید! در آن روزی که خداوند بدن های پاک شهیدانمان را حاضر می کند تا حقوق خود را از ستمگر بستاند، تو بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وارد خواهی شد، اما می دانی در چه حالی؟ در حالی که خون عزیزان او را ریخته و حرمت ذریه او را از بین برده ای. آری ای یزید! از این پیروزی ظاهری که به دست آورده ای، غرق شادی مشو و آن عزیزان را که در کربلا به خاک و خون کشیده ای، مغلوب و مرده مپندار. که خداوند می فرماید: (کسانی را که در راه خدا شهید شده اند مرده مپندارید. بلکه آنان زنده اند و در نزد خدای خود روزی می خورند). آل عمران: ۱۶۹ و ای یزید! برای تو همین بس که حاکم در آن روز خداوند و دشمن تو پیامبر خداو یاور و پشتیبان اهل بیت جبرئیل باشد و به زودی کسی که این مقام را برای تو زینت داده و تو را بر گردن مسلمین سوار کرده است (یعنی معاویه)، خواهد دانست که چه جانشین بدی برای خود تعیین کرده و در روز جزا در خواهید یافت که بدترین مکان از آن کیست و بدبختی و ضعف و زبونی شامل چه افرادی خواهد شد. حضرت زینب (س) بزرگ بانوی جهان اسلام، بیدارگر و ادامه دهنده حادثه عاشورا و دارنده دانش های دو جهان و به گفته امام سجاد(ع): «دانای بدون آموزگار و فهمیده بدون فهماننده» بود. الگوی راستین وی، بانوی دو جهان، حضرت فاطمه(س) مادر وی بوده است. زینب (س) در دامان پرمهر و معنویت فاطمه(س) از سرچشمه معارف اسلامی و قرآنی سیراب گشت. رسالت راستین زینب هنگامی آغاز شد که پس از به شهادت رسیدن امام حسین (ع) و هفتاد و دو تن از یارانش با ایراد سخنان آتشین به بیدارگری مردم کوفه و ستیز با ستمکاران و یزیدیان پرداخت. پس از واقعه خونبار کربلا نقش ایشان روند تازه تری یافت. آن حضرت دراین دوران ضمن حضور در کاروان اسرای کربلا در برابر حکام جور قرار گرفتند و به افشاگری ظلم و ستم وارد بر آل طه از سوی خاندان امیه پرداختند. آن حضرت در این دوران سخت با حضور در کاخ برخی حکمرانان جور زمان مانند یزید و ابن زیاد، با تاکید بر حقانیت طریق آل محمد بر سخنان و تبلیغات مسموم خاندان امیه درباره بنی هاشم خط بطلان کشیدند.

● کرامات

به غیر از انوار مقدسه چهارده معصوم علیهم السلام، در میان خاندان رسالت و اهل بیت گرامی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، افرادی هستند که در نزد خداوند متعال دارای رتبه و منزلت رفیع و والایی هستند و توسل به ایشان، موجب گشایش مشکلات و معضلات امور دیگران است. مانند حضرت اباالفضل علیه السلام که حتی در موارد زیادی مسیحیان به آن حضرت متوسل شده و به برکت توسل به آن حضرت مشکلاتشان حل گردیده و به حوائج و خواسته های خویش نائل شده اند.

حضرت زینب سلام الله علیها نیز بانویی بزرگوار از این دودمان پاک است که توسل به آن حضرت برای حل مشکلات بزرگ بسیار تجربه شده است و کرامات بسیاری از آن بانوی گرامی نقل شده است.

به عنوان مثال شبلنجی یکی از علمای اهل تسنن در نورالابصار می نویسد:

«شیخ عبد الرحمن اجهوری مقری در کتابش مشارق الانوار می گوید: در سال هزار و صد و هفتاد دچار مشکل بسیار سختی شدم و به روضه (قبر مطهر و نورانی) حضرت زینب علیهاالسلام متوسل شدم و قصیده ای در مدح آن حضرت سرودم که مطلع آن چنین بود:

آل طاها لکم علینا الولا» لاسواکم بما لکم آلا»

و خدا به برکت آن بانوی گرامی مشکل مرا حل کرد.»

نویسنده : اعظم نجف آبادی فراهانی