پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

رسم الخط مرگ


رسم الخط مرگ

آیا پزشکان برای هر بیمار فوت شده ای مجاز به صدور گواهی فوت هستند

گواهی فوت یکی از انواع گواهی‌ها می‌باشد که در آن پزشک وفات فرد خاصی را اعلام می‌نماید. نکته بسیار مهمی ‌که باید به آن پرداخته شود، این است که آیا پزشکان برای هر بیمار فوت شده‌ای مجاز به صدور گواهی فوت می‌باشند؟ مسلما پاسخ به این سوال، منفی است به طوری که در ذیل آمده در موارد متعددی پزشکان اجازه صدور گواهی فوت را ندارند...

▪ مرگ‌های ناگهانی، غیرمنتظره و غیرقابل توجیه.

▪ مرگ با علت نامشخص و مبهم، به ‌رغم اقدامات تشخیصی و درمانی.

▪ مرگ ناشی از حوادثی مانند تصادفات رانندگی و سقوط (به هرشکل و با هر فاصله زمانی از حادثه که مرگ رخ دهد). برای مثال عابری بر اثر برخورد با اتومبیل دچار شکستگی ستون‌ فقرات و آسیب نخاع و فلج اندام تحتانی و بی‌اختیاری ادرار شده و در نهایت پس از شش ماه به دلیل UTI و سپتی‌سمی‌ فوت نموده است. در این مورد با توجه به اینکه عامل اصلی فوت تصادف با اتومبیل است و در پشت این تصادف شکایتی وجود دارد، لذا پزشک مجاز به صدور گواهی فوت نیست.

▪ مرگ ناشی از حوادث کار و نیز مرگ در محل کار.

▪ مرگ ناشی از بیماری‌های شغلی (همیشه امکان شکایت از کارفرمای متوفی هست).

▪ مرگ در معابر و مجامع عمومی ‌(مثلاً فردی که در ترمینال مسافربری فوت می‌کند).

▪ مرگ مرتبط با حوادث ورزشی.

▪ مرگ مرتبط با حوادثی مانند سرمازدگی و گرمازدگی.

▪ مرگ ناشی از حوادث و بلایای طبیعی مثل زلزله، سیل، توفان.

▪ مرگ‌های دسته جمعی مثل سقوط هواپیما و غرق شدن کشتی.

▪ مرگ ناشی از درگیری و ضرب و جرح و مرگی که نشانه‌های خشونت در آن باشد.

▪ مرگ ناشی از مسمومیت مانند مسمومیت با منوکسیدکربن و مسمومیت ناشی از مواد مخدر، داروها و غیره (مسمومیت در حوادث شغلی، مواد آلاینده محیط کار و...).

▪ مرگ ناشی از چاقوخوردگی و گلوله.

▪ مرگ ناشی از برق‌گرفتگی.

▪ مرگ ناشی از صاعقه‌زدگی.

▪ مرگ ناشی از سوختگی.

▪ مرگ ناشی از خفگی.

▪ مرگ ناشی از ازدحام جمعیت.

▪ مرگ ناشی ازغرق‌شدگی.

▪ مرگ مرتبط با تجاوزات جنسی.

▪ نوزادکشی.

▪ مرگ متعاقب کودک‌آزاری احتمالی.

▪ مرگ در حین یا به دنبال اعمال جراحی، بیهوشی یا بی‌حسی موضعی (مرگ‌های مربوط به بیهوشی و عوارض ناشی از آن می‌تواند تا ۲۴ ساعت پس از عمل جراحی رخ دهد).

▪ مرگ به دنبال اقدامات پزشکی تشخیصی- درمانی ‌مثل تست ورزش، آندوسکوپی، آنژیوگرافی، تزریق کنتراست رادیوگرافی و....

▪ هر مرگی که احتمال قصور پزشکی در آن وجود داشته باشد.

▪ مرگی که در آن شکایت از کسی مطرح است. مثلاٌ در حین جرّ و بحث دو نفر، یکی از آنها که آقای مسنی است دچار درد قفسه سینه شده و MI کرده و در بیمارستان فوت می‌کند و نیز هر مرگی که احتمال شکایت به هر عنوانی وجود داشته باشد، بدون در نظر گرفتن فاصله زمانی بین صدمه تا فوت. برای مثال کارگری از بالای داربست سقوط کرده و می‌میرد. گواهی فوت توسط پزشک صادر می‌گردد. پس از مدتی خانواده متوفی از کارفرمای وی در خصوص عدم فراهم نمودن وسایل حفاظتی شکایت می‌نمایند. از طرفی کارفرما برای فرار از اتهام و پرداخت دیه مدعی می‌شود که کارگر مذکور در زمان کار از الکل استفاده نموده یا تحت تاًثیر مصرف مواد مخدر بوده است، لذا تنها خود وی در سقوط و مرگش مقصر بوده است. در این حالت اگر جسد به پزشکی قانونی ارجاع می‌شد و تحت بررسی‌های سم شناسی قرار می‌گرفت هرگز این مشکل پیش نمی‌آمد.

▪ مرگی که متعاقب آن احتمال شکایت از کادر درمانی وجود دارد. در اینجا لازم است به این نکته اشاره شود که یکی از عوامل مهمی که در طرح شکایت، می‌تواند از پزشک حمایت نماید. معاینه جسد و کالبد گشایی توسط پزشکی قانونی است و در صورت عدم معاینه و کالبد گشایی، این عامل حمایتی از پزشک نیز از دست خواهد رفت، لذا اگر پزشک احتمال می‌دهد که در خصوص فوت بیمارش از وی شکایت خواهد شد، بهتر است از صدور گواهی فوت سرباز زده و جسد را به پزشکی قانونی ارجاع نماید.

▪ مرگ در اسارت، پادگان، بازداشتگاه، پرورشگاه، آسایشگاه، مهمانسرا و هتل‌ها.

▪ مرگ حین درگیری با نیروهای انتظامی.

▪ فوت افراد نظامی‌ ‌حین خدمت.

▪ مرگ در اغتشاشات و درگیری‌های خیابانی.

▪ مرگ ناشی از اقدامات تروریستی.

▪ مرگ مادر باردار.

▪ مرگ مادر در پی سقط جنین جنایی.

▪ مرگ ناگهانی نوزادان در گهواره.

▪ مرگ مرتبط با عوارض مصدومیت جنگ مانند فوت افراد جانباز و معلولین جنگی (حتی تا سال‌ها بعد از پایان جنگ).

▪ فوت اتباع خارجی (البته با توجه به حضور طولانی مدت آوارگان افغانی به تعداد بسیار زیاد در کشورمان و به دلیل اوضاع نابه‌سامان کشور افغانستان برای متوفیان افغانی در کشورمان گواهی فوت صادر می‌گردد).

▪ صدور گواهی فوت بدون معاینه دقیق جسد (اگر مواردی پیش آید که با صحنه سازی، جنایتی را به صورت یک مرگ طبیعی جلوه دهند، در صورت عدم معاینه جسد توسط پزشک ممکن است جنایتی پنهان بماند که در این حالت پزشک صادر کننده جواز دفن تحت پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت).

▪ وجود هرگونه تناقض در اظهارات همراهان متوفی با یکدیگر و نیز با اطلاعات کسب شده از معاینه جسد یا سایر مدارک موجود. برای مثال، همراهان مدعی هستند که متوفی حدود دو ساعت قبل فوت نموده، حال آنکه با معاینه جسد و اثبات استقرار کامل جمود نعشی و سایر نکات، پزشک به این نتیجه برسد که مرگ مربوط به روز گذشته بوده است.

▪ رفتار مشکوک، اصرار غیرمعقول، تناقض‌گویی و تعجیل بیش از حد همراهان و پیشنهاد حق‌القدم یا ویزیت غیرمعقول.

▪ هر مرگ مشکوک به جنایت.

▪ هر نوع مرگ افراد ناشناس و مجهول‌الهویه یا مرگ فردی که مدارک هویت معتبر وی در دسترس نباشد.

باید توجه داشت که هیچ‌گونه شرط زمانی برای صدور گواهی فوت از نظر مدت زمان حضور بیمار تا فوت وی در بیمارستان وجود ندارد. برای مثال فردی با درد قفسه سینه به مرکز درمانی مراجعه می‌نماید. سابقه MI را در سال قبل داشته و در آنژیوگرافی که قبلاً انجام گرفته آترواسکلروز شدید عروق کرونر مشهود است و در دفترچه بیمه وی مکرراً ‌داروهای قلبی تجویز شده است. در الکتروکاردیوگرام انجام شده در بدو ورود وی علایم سکته حاد قلبی مشهود است. در صورت نبودن موانع قانونی که در بالا ذکر گردید، حتی اگر فاصله زمانی بین ورود بیمار تا فوت وی تنها چند دقیقه باشد نیز پزشک می‌تواند برای این بیمار گواهی فوت صادر نماید. پس اگر فردی به بیمارستان ارجاع گردید و تنها چند دقیقه پس از ورود فوت نمود و پزشک معالج ضمن رعایت تمامی‌موارد ذکر شده در بالا توانست علت واقعی فوت را مشخص نماید، می‌تواند گواهی فوت صادر کند. از طرف دیگر موارد زیادی پیش می‌آید که بیماری، مدت‌ها در بیمارستان بستری است، ولی به‌رغم تمامی‌اقدامات، بیماری و در نتیجه علت فوت وی همچنان مجهول می‌باشد که در این حالت پزشک معالج نباید اقدام به صدور گواهی فوت نماید.

دکتر حسین ثناعی‌زاده