سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

هویت ایرانی سربلند در شکوفایی هویت اسلامی


هویت ایرانی سربلند در شکوفایی هویت اسلامی

دین مبین اسلام در سرزمین وحی, پیام خود را به جهانیان اعلام نمود دینی که از همان اول جمیع مردم را مخاطب قرار داد و دعوت خود را جهانی کرد

دین مبین اسلام در سرزمین وحی، پیام خود را به جهانیان اعلام نمود. دینی که از همان اول جمیع مردم را مخاطب قرار داد و دعوت خود را جهانی کرد. یکتا پرستی و زندگی سعادتمند دنیوی و اخروی و ترسیم شیوه‌ای از زندگی که بشر را در ارتباط با فطرت اصیل خدادادی قرار می‌دهد، همان دعوت نابی بود که اسلام به ارمغان آورد.

آنچه در ارتباط با این نگاه جهانی اسلام و دعوت جمیع مردم روی زمین به اعتقادات و تعالیم خود مطرح می‌شود این است که دین اسلام در مواجهه با فرهنگ‌های مختلف چه رفتاری را مناسب می‌داند؟ و دیگر اینکه در طول تاریخ فرهنگ‌های مختلف در تماس با دین اسلام چه رابطه‌ای را برقرار کرده‌اند؟

پاسخ سؤال اول این است که اسلام برای فرهنگ‌ها، آداب، و رسوم اقوام و ملل تا آنجا که با روح و ماهیت اصلی خود همسویی دارد، نگاه ترغیبی و تشویقی دارد. اساساً اسلام قصد ندارد هویت‌های قومی و ملی را تغییر دهد و یکنواخت نماید، هرچند با توجه به نگاه فطری‌گرایانه آن در ترسیم سعادت بشری، دین واحدی را ارائه می‌نماید.

در این گفتار، بیشتر قصد داریم به سؤال دوم پاسخ دهیم. فرهنگ‌های قومی و ملی در مواجهه با اسلام برخوردهای یکسان نداشته‌اند و فرهنگ‌های اسلامی مختلفی را شاهد هستیم.

اساسا دو گونه مواجهه وجود دارد: اول اینکه برخی جوامع تنها یکسری از رفتار‌ها و آداب اسلامی مانند نماز و حج و روزه را پذیرفته و در شیوه زندگی خود وارد نموده‌اند. در این فرهنگ‌ها، مسلمانی را در سطح محدودی مشاهده می‌کنیم و غلبه با فرهنگ قومی و ملی است به گونه‌ای که می‌توان تمایز آن را آشکارا با مناسک دینی دید. در این جوامع اشتراکات فرهنگی بین متدین و سایر مردم بسیارکم است. در این فرهنگ‌ها شکوفایی اسلامی در آن حد نیست که در تمام ابعاد زندگی روح اسلامی و توحیدی را ببینیم و فضای زندگی بطور ملموس اسلامی باشد. در مقابل فرهنگ‌هایی دیده می‌شود که مواجهه آنها با اسلام یک مواجهه امتزاجی بوده است.

بر خلاف گروه اول، این فرهنگ‌ها و هویت‌ها، اسلام را تنها در محدوده مناسک و شیوه‌های عبادی نپذیرفته‌اند و پا را فراتر گذاشته‌اند و خود را به روح توحیدی و طاغوت ستیزی اسلام نزدیک کرده‌اند، به عبارت دیگر اسلام در کنار این فرهنگ‌ها و هویت‌های قومی و ملی، در ابعاد بیشتری توانسته به شکوفایی برسد و جلوه‌های بالاتری از اسلام را در این جوامع می‌توان دید.

فرهنگ و هویت ایرانی را می‌توان در گروه دوم قرارداد. فرهنگی که با اسلام به همنشینی و همسویی بالاتری رسیده است و به واسطه ظرفیت‌های خود توانسته است اسلامی را معرفی کند که به اسلام ناب نزدیک‌تر است. این ادعا به این معنا نیست که ما اسلام ایرانی را در مقابل اسلام غیر ایرانی که در ماهیت متفاوت است مطرح نماییم، بلکه اسلامی است که از نظر بروز و ظهورها از سایر فرهنگ‌ها پیشی گرفته است و این افتخار را نصیب خود کرده است که فرهنگ و هویت برتر تحت عنوان فرهنگ اسلامی – ایرانی را به جهان معرفی نماید.

بنابراین نباید این موضوع را به گونه‌ای برداشت کنیم که اسلام در سرزمین ایران، در چارچوب تفسیری قومیتی شناسایی شود و به اصطلاح اسلام با نسخه ایرانی را ارائه نماییم، بلکه سخن از این است که کدام قوم و ملت توانسته بستر فرهنگی و هویتی بهتری را برای شکوفایی و تمدن‌سازی اسلامی فراهم نماید. اسلام در ذات خود یکی است و مسلمان‌های جهان هم با هم یکی هستند و تفاوت آنها تنها در این است که چقدر توانسته‌اند خود را به حقیقت اسلام نزدیک کنند و اسلام را بیشتر در زندگی فردی و جمعی خود وارد نمایند.

این نگاه یک نگاه ملی گرایانه که منجر به برتری قومیتی شود نیست. بلکه آنچه در این جا مطرح است، عزتی است که اسلام به فرهنگ ایرانی داده و اینکه فرهنگ و هویت ایرانی توانسته این افتخار را نصیب خود نماید.

اسلام به عنوان دین کامل دارای ابعاد متعددی است که انسان‌ها باید این وجوه و ابعاد مختلف را به ظهور برسانند تا تصویر کاملی از اسلام ترسیم شود. به طور مثال در ورای اعمال عبادی مانند نماز، ایمانی کامل به خداوند به عنوان قادر متعال وجود دارد که مسلمان واقعی باید به آن برسد. در این اعتقاد و ایمان قدرت محض، خداست و درخواست از غیر خداوند نکوهیده است. عزت و خفت از آن خداست و سربلندی انسان و جامعه در گرو مقابله با هر نوع طاغوتی است. این ایمان روح اسلامی دارد که به درجات ایمان هر فرد بستگی دارد. بنابراین اگر کسی یا کسانی بتوانند از سطح ظاهری عبادات و مناسک به عمق آن راه پیدا کنند، روح دین اسلام را در خود شکوفاتر کرده‌اند. البته درک این عمق از طریق اندیشه و حکمت دینی حاصل می‌شود و نیاز است تا مفاهیم و موضوعات آن را کسانی تشریح کنند و صد البته با دقت و تقوای کامل.

اینکه عمق درک اسلامی و دینی در میان قومی و ملتی بیشتر از سایرین محقق می‌شود نشان از زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی مناسب‌تر آنها دارد. فرهنگ ایرانی نسبت به سایر فرهنگ‌ها از خود قابلیت بیشتری برای شکوفایی اسلامی نشان داده است. دلیل این مدعا نیز مشخص است. به طور مثال می‌توان به موارد زیر اشاره داشت.

۱) فرهنگ مقاومت اسلامی. بی‌تردید اگر بخواهیم در همین عصر حاضر خود، نمادی برای مقاومت اسلامی پیدا کنیم، دوران دفاع مقدس تنها نماد مطرح و قابل توجه خواهد بود که برای سایر ملل الگو و سر مشق است اگر امروز جنگ ۳۳ روزه لبنان در جهان عرب باعث افزایش عزت جمعی و غرور آفرین است، به خاطر تأسی حزب الله لبنان به فرهنگ عاشورایی و الگو قرار دادن دوران دفاع مقدس است. اینکه کشوری حتی یک وجب ازخاک خود را به دشمن نمی‌دهد و این امر از تمسک به اسلام عزیز انجام می‌شود نشان می‌دهد که مردمانی هستند که نگذارند استکبار جهانی به آنان تسلط یابند و برای اینکه این فرهنگ را زنده کنند، از جان خود می‌گذرند. در گذشته سایر حرکت‌های مقاومت اسلامی چه در ایران و چه در بیرون از ایران نیز در مسیر تکاملی این فرهنگ قرار دارند و شکوفایی و به ثمر رسیدن آنها در دوران دفاع مقدس تجلی پیدا می‌کند. حال این سؤال مطرح است که چرا فرهنگ اسلامی در کنار فرهنگ ایرانی، بروز و ظهور بیشتری پیدا می‌کند ؟

۲) مبارزه با طاغوت و استکبار. طاغوت هر قدرت غیر متصل به خداوند را می‌گویند و مستکبر هم کسی است که در مقابل حق که خداوند برای انسانها تعیین نموده بایستد. روحیه اسلامی با طاغوت و استکبار مبارزه می‌کند این یک فریهنگ اسلامی است که در مقابل کسانی که برای خود حق و رأی الهی قائل هستند باید ایستاد. انقلاب اسلامی نماد این استکبار ستیزی است که بر پایه فرهنگ اسلامی در ایران شکل گرفت و مردم توانستند نظام شاهنشاهی را ساقط و نظام مردمسالاری دینی را بنا نهند و سپس در سایر جهان اسلام با تأخیر بیش از ۳۰ سال حرکت‌ها و جنبش‌های اسلامی با هدف تغییر نظام‌های سیاسی ظالم شکل می‌گیرند. الگوی اصلی در این خیزش‌های اسلامی نیز انقلاب اسلامی ایران است. لذا فرهنگ ایرانی، بار دیگر در خدمت فرهنگ اسلامی قرار گرفته است تا مایه سربلندی و هویت ایرانی باشد. باز هم سؤال مطرح این است که چرا ظهور و بروز اسلام در کنار هویت ایرانی بیشتر است؟

۳) ظلم ستیزی و دفاع از مظلومین عالم

تعالیم اسلامی گویای این حقیقت است که در هر جای عالم مظلومی باشد، باید به آن کمک کرد و در مقابل ظلم ظالم ایستاد. عدالتخواهی جزئی اساسی از روحیه اسلامی و دینی است. حال آنکه اگر مسلمانی که به او ظلم می‌شود از دیگر مسلمانان کمک بخواهد، تکلیف سنگین‌تر خواهد شد. اولین حامیان ثابت قدم از مردم مظلوم فلسطین که از خانه و کاشانه خود به زور و ظلم خارج شده‌اند، مردم ایران بودند چه قبل از انقلاب در خطابه‌ها و سخنرانی‌ها و چه بعد از انقلاب که جنبه عملی هم پیدا کرد. امام خمینی(ره) روز قدس را پایه‌گذاری کردند و مقاومت ملت ایران در راه دفاع از مردم مظلوم فلسطین، باعث خیزش‌های بین‌المللی و جهانی شد. رفتار انسانی ایرانیان به دور از قومیت‌گرایی، نژادپرستی، برتری‌خواهی دینی و مذهبی توانست روحیه اسلامی دفاع از مظلوم را نشان دهد.

دیگر موارد را می‌توان فهرست‌وار چنین عنوان کرد؛

۴) طلب علم و نشر علمی

۵) حکمت اسلامی

۶) تحولات زبانی منبعث از اسلام



همچنین مشاهده کنید