جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

حقوق بشر در سیره پیامبر ص


حقوق بشر در سیره پیامبر ص

فردا سال روز رحلت پیامبر اعظم ص است, پیامبری که خداوند او را برای هدایت و راهنمایی آدمیان فرستاد تا از طریق برداشتن غل و زنجیر جهل و خرافات از پای انسان ها, زدودن تعصبات جاهلی از زندگی بشر و شکوفایی عقل, آن ها را از ظلمت ضلالت خارج و به نور معرفت منور کند

فردا سال روز رحلت پیامبر اعظم(ص) است، پیامبری که خداوند او را برای هدایت و راهنمایی آدمیان فرستاد تا از طریق برداشتن غل و زنجیر جهل و خرافات از پای انسان ها، زدودن تعصبات جاهلی از زندگی بشر و شکوفایی عقل، آن ها را از ظلمت ضلالت خارج و به نور معرفت منور کند.

او می خواست چشمه «کرامت» انسانی را از آلودگی ها پاک و در بستر زندگی فردی و اجتماعی جاری کند. پیامبر با دعوت مردم به توحید و مبارزه با الهه های دروغین می خواست غبار نادانی و شرک را از روی فطرت های پاک بزداید و صراط مستقیم ارتباط با خدای یکتای بی همتا را هموار کند و انسان را به اصل خویش برگرداند. در آستانه رحلت پیامبر مهر و رحمت در گفت وگویی با حجت الاسلام مطهری مدیرگروه سیره اهل بیت پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم موضوع کرامت انسان در سیره پیامبر(ص) را بررسی کرده ایم. در این گفت وگو سیره پیامبر(ص) در رعایت حقوق بشر و کرامت انسان ها در عرصه های مختلف زندگی بیان شده است و مشخص می کند که تصویر برخی غرض ورزان غربی از پیامبر اکرم(ص) تا چه اندازه مخدوش و کینه توزانه است.

... حجت الاسلام مطهری درباره کرامت و ارزش انسان از منظر رسول اکرم(ص) می گوید: قبل از این که به سیره ایشان نگاه کنیم باید آیات قرآن کریم را مورد توجه قرار دهیم. خداوند در آیاتی کرامت انسانی و انسان به ماهوانسان را مورد توجه قرار داده است. به عنوان مثال در آیه ٧٠ سوره مبارکه اسراء می فرماید: ولقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر ...، خداوند در این آیه ذات انسان را مورد توجه قرار داده بدون این که اشاره ای به دین و آیین انسان ها داشته باشد. علاوه بر این بسیاری از آیات قرآن با کلماتی مثل یا ایهاالناس، یا بنی آدم و کلماتی از این قبیل بیان می شود که اشاره به نوع بشر دارد و در آیه ٧ سوره مبارکه انبیاء می فرماید: و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین» و یا در آیه ای دیگر می فرماید: با رحمت الهی با مردم رفتار کن و اگر خشن و سنگ دل باشی مردم از اطراف تو پراکنده می شوند. از طرفی خود پیامبر اکرم می فرماید: انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق. هر کدام از این آیات و این حدیث پیامبر(ص)، تمام انسان ها و ذات انسان بدون در نظر گرفتن دین و آیین، موقعیت اجتماعی و یا ملت خاصی را مورد توجه قرار داده است.مدیرگروه سیره اهل بیت پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم در رابطه با توجه پیامبر به کرامت و ارزش انسان ها حتی در جنگ ها اظهار داشت: یکی از نکاتی که پیامبر اسلام همواره به سربازانشان تأکید می کردند توجه به کودکان و زنان بود. زنان و کودکان همیشه در طول تاریخ یکی از قربانیان اصلی جنگ، بوده اند. هرچند در کنوانسیون ها و قوانین بین المللی از کشتن زنان و کودکان بی دفاع منع شده است ولی آنچه که ما شاهد آن بوده ایم بی توجهی به این قوانین بوده است که نمونه مشهود آن را هم اکنون در فلسطین شاهد هستیم. در زمانی که هیچ قانونی برای حفظ حقوق بشر وجود نداشت، پیامبر در جنگ ها سربازان خود را از کشتن زنان و کودکان منع می کرد و یا اگر گاهی برخی از سربازان چنین کاری انجام می دادند ایشان به سرعت آن ها را توبیخ می کردند.

چنان که می بینیم در یکی از جنگ ها تعدادی از سربازان از محلی عبور می کردند که جنازه زنی از غیرمسلمانان پیدا شد. پیامبر با دیدن جنازه این زن سوال کردند که چه کسی او را کشته است که سپاهیان گفتند: خالد بن ولید قاتل این زن است. رسول خدا بلافاصله به دنبال خالد فرستادند و او را توبیخ کردند و تأکید کردند که از کشتن زنان و کودکان بپرهیزند. در یکی از غزوه ها وقتی که برخی از مسلمانان پس از پیروزی بر مشرکان که شاید عنان را از دست داده بودند قصد کشتن بچه های آن ها را داشتند، پیامبر اکرم از این کار جلوگیری کردند. آن ها گفتند: که یا رسول الله مگر این ها فرزندان مشرکان نیستند.

پیامبر به سوابق خود آن ها اشاره کرد و فرمود: بهترین شما از فرزندان مشرکان بودید و یا خودتان قبل از این، جزیی از همین مشرکان بودید، و در ادامه ایشان فرمود که هر انسانی با فطرت پاک متولد می شود و این پدر و مادر هستند که او را یهودی یا نصرانی می کنند.

حال اگر این ها برای مدعیان حقوق بشر با آنچه که در غزه اتفاق می افتد مقایسه شود بسیار حائز اهمیت خواهد بود که چگونه حقوق انسان های بی دفاع و غیرنظامی مثل زنان و کودکان پایمال می شود که در این صورت حفظ حقوق افراد نظامی سر جای خودش بماند.

استاد دانشگاه باقرالعلوم قم با بیان نمونه ای دیگر، به بیان حقوق بشر از دیدگاه رسول اکرم(ص) پرداخت و گفت: مکه جایی بود که پیامبر نهایت سختی و رنج را در آنجا متحمل شده بود به گونه ای که با مظلومیت تمام مجبور به هجرت از آنجا شد. چند سال بعد همین پیامبر به عنوان فاتح وارد مکه ای می شود که تمام آن ها مشرک بودند. در اینجا همه تصور می کردند که امروز، روز انتقام است درحالی که رسول اکرم گفت نه تنها امروز، روز انتقام نیست بلکه روز رأفت و مهربانی است. زمانی که سپاهیان اسلام وارد مکه شدند و مشرکان برای اظهار پشیمانی نزد پیامبر آمدند، پیامبر به آن ها فرمود: اذهبوا انتم الطلقا، بروید که شما آزادشدگان هستید و این نام هم بعدها بر روی خاندان ابوسفیان ماند. بعد از فتح مکه قبیله بنی هوازن با تصور این که نیروی سپاه اسلام در فتح مکه تحلیل شده و الان آن ها ضعیف هستند تصمیم به حمله علیه سپاه اسلام گرفتند. این قبیله از قبایل قدرتمند حجاز محسوب می شد و در جنگجویی هم شهرت بالایی داشتند و دارای شاخه های متعددی بودند. این قبیله برای تحریک سربازانش، زنان و کودکان و اموال آن ها را همراه سپاه حرکت دادند. البته این رسم در عرب بود که برای تحریک سپاهیان و غیرتی کردن آن ها تا این که قدرتمندتر بجنگند زنان و کودکان را هم وارد سپاه می کردند.پیامبر اکرم وقتی که خبر را شنید سپاهیان خود را به دفاع فرستاد و این دو سپاه در دره حنین با یکدیگر درگیر شدند. درحالی مسلمانان وارد این دره شدند که سپاهیان بنی هوازن از قبل در بالای دره کمین کرده بودند و یکباره بر مسلمانان حمله کردند.

در ابتدا، بسیاری از سپاهیان رسول خدا فرار کردند لذا جنگ به نفع مشرکان بود، اما در ادامه جنگ، عباس عموی پیامبر افرادی را که فرار کرده بودند با صدای بلندی مورد خطاب قرار داد و جملاتی را به آن ها گفت که در نتیجه تعدادی از آن ها برگشتند.از طرف دیگر در این جنگ چند زن در سپاه مسلمانان بودند که نقش مهمی را ایفا کردند. آن ها اطراف پیامبر حلقه زده بودند و مانع آسیب رسیدن به ایشان شده بودند که با دیدن این صحنه تعدادی از مردان که عقب نشینی کرده بودند، برگشتند. بنابراین با برگشتن آن ها به سپاه، مسلمانان توانستند در آن جنگ پیروز شوند.

بعد از پیروزی باتوجه به این که ضربات سنگینی از این قبیله خورده بودند و همچنین به دلیل خوی و خصلت آن زمان مردم عرب که همیشه درصدد انتقام جویی بودند، می خواستند به فرزندان و زنان قبیله بنی هوازن حمله کنند که حضرت در این جا ابتدا آن ها را آرام و بعد به رعایت حال اسیران سفارش کرد.مهم ترین نکته ای که باید به آن اشاره کرد این است که بعد از این جنگ بزرگان قبیله بنی هوازن نزد پیامبر آمدند و خواهان آزادی آن ها شدند. طبق رسم آن زمان اسیران در اختیار و حق سپاه فاتح بودند آن ها هم می توانستند در کارهای خود از آن ها استفاده کنند و هم می توانستند آن ها را به عنوان برده بفروشند و یا حداقل در مقابل دریافت فدیه آن ها را به قبیله شان تحویل دهند. وقتی که بزرگان این قبیله خواستار آزادی آن ها شدند پیامبر گفتند که حق خودم و فرزندان عبدالمطلب را بخشیدم ولی نمی توانم حق مسلمانان دیگر را ببخشم بلکه خودشان باید این کار را بکنند. آن ها هنگام نماز ظهر نزد مسلمانان رفتند و با شفیع قرار دادن پیامبر نزد مسلمانان خواهان آزادی اسیران خود شدند. پیامبر هم بخشیدن حق خود و فرزندان عبدالمطلب را اعلام کرد.لذا به این شکل بقیه مسلمانان هم حق خودشان را بخشیدند.

فقط تعدادی از تازه مسلمانان از این کار اجتناب کردند که پیامبر در مقابل دادن مقداری مال که ظاهرا تعدادی شتر بود حق آن ها را خریدند. بنابراین اسیران این قبیله که می رفتند مسلمانان را شکست دهند و اگر این کار صورت می گرفت می توان گفت بعداز آن دیگر خبری از اسلام نبود، این چنین آزاد می شوند.این محقق به موادی دیگر از حقوق بشر اسلامی اشاره کرد و گفت: در نبرد بنی المصطلق هم پیامبر از شیوه دیگری برای آزاد کردن اسیران آن ها استفاده کرد. وقتی که زنان و کودکان آن ها اسیر شدند، زنی در میان آن ها به نام جویریه بود که دختر حارث رئیس قبیله محسوب می شد و طبق سنت آن زمان این ها در اختیار مسلمانان بودند. چون که جویریه دختر رئیس قبیله بود برای خود ننگ می دانست که اسیر باشد لذا به دنبال راهی برای آزاد کردن خود بود. او در پی امانت گرفتن مبلغی بود که فدیه خود را بپردازد تا آزاد شود هرچند که می دانست پدرش هم به دنبال آزاد کردن او هست. اما در این بین پیامبر به او پیشنهاد ازدواج داد تا با پرداخت مهریه به او بتواند خود را آزاد کند. در این جا جویریه هم می توانست منتظر پدرش بماند و هم بر پیشنهاد خود اصرار ورزد و قطعا با آن رأفتی که پیامبر داشتند حتما قبول می کردند، با وقایعی که بعد اتفاق می افتد می توانیم علت این پیشنهاد پیامبر را بفهمیم. وقتی که او همسر پیامبر می شود تمام زنان و کودکان اسیر قبیله بنی المصطلق اقوام همسر پیامبر محسوب می شوند بنابراین از طرف مسلمانان بدون پرداخت فدیه آزاد می شوند.

این در شرایطی است که عرب ها حاضر بودند برای دریافت فدیه اسیران، با یکدیگر جنگ کنند از طرفی در آن شرایط که بسیاری از مسلمانان در وضعیت مالی خوبی به سر نمی بردند اما پیامبر با این اقدام باعث آزاد شدن تمام اسیران می شود.نمونه ای دیگر از رعایت حقوق زنان و کودکان در جنگ توسط پیامبر رحمت و تأکید ایشان به این کار را می توان در نبرد بین یهودیان و مسلمانان شاهد بود.

پایان این جنگ زمانی که سپاهیان اسلام از کنار اجساد عبور می کنند، بین آن ها جنازه زنی وجود داشت، پیامبر با دیدن این جنازه متأثر شدند و پرسیدند که چه کسی او را کشته، سربازان بلال را معرفی کردند. پیامبر هم بلال را حاضر کرد و به او گفت: مگر رحمت و شفقت در وجود تو نیست که چنین کاری انجام داده ای؟

استاد مرکز جهانی علوم اسلامی علاوه بر رعایت حقوق زنان و کودکان و منع کشتن غیرنظامیان در جنگ و حفظ حقوق اسیران به بندهای دیگری از حقوق بشر اسلامی که می توان از سیره رسول خدا استخراج کرد اشاره کرد و گفت: یکی دیگر از دستورات پیامبر جلوگیری از مثله کردن دشمنان بود. یکی از رسومی که در جنگ های آن زمان وجود داشت مثله کردن اجساد دشمنان بود که نمونه واضح آن را می توان در نبرد احد دید. وقتی که هند همسر ابوسفیان حضرت حمزه را به شهادت رساند، شکم او را پاره کرد و جگر او را بیرون آورد و به دندان گرفت. در عین حال پیامبر در مقابل این رسم ایستاد و این کار را مغایر کرامت و ارزش انسان دانست و از این کار منع کرد.

یکی دیگر از مواردی را که پیامبر در جنگ ها آن را منع کرد صدمه رساندن به محیط زیست بود. آن زمان اگرچه مثل حالا بمب های اتمی شیمیایی و بیولوژیکی وجود نداشت ولی با آتش زدن و تخریب مزارع و باغ ها باعث تخریب محیط زیست می شدند. پیامبر به سپاهیان خود می فرمود که از قطع درختان، به ویژه از قطع درختان میوه دار و آسیب رساندن به مزارع خودداری کنید.منع به کارگیری سلاح های کشتار جمعی یکی دیگر از مواردی است که مورد تأکید پیامبر اسلام بود. در آن زمان این امکان وجود داشت که با ریختن سم در منابع آب و یا پراکنده کردن سم در مزارع باعث کشته شدن عموم مردم اعم از نظامی و غیرنظامی شوند. با این حال پیامبر اسلام سپاهیان خود را از انجام این کارها علیه مشرکان و دشمنان منع می کردند، و این را هم امروزه در سخنان مقام معظم رهبری شاهد هستیم که ایشان می فرماید ما خواهان دست یابی به بمب هسته ای و سلاح های کشتار جمعی نیستیم و نیازی به آن ها نداریم.

تمام این دستورات پیامبر مکرم اسلام در حالی صادر می شود که طرف مقابل دشمن محسوب می شود و همچنین دشمنان خود مرتکب چنین جنایاتی علیه آن ها می شوند ولی پیامبر اسلام سپاهیان خود را از انجام همان کارها علیه دشمنانشان منع می کنند. به عنوان مثال، زنی از مسلمانان برای انجام کاری که ظاهرا فروش کالا بوده وارد یکی از قبایل یهودیان می شود و آن ها به او آسیب می رسانند که همین زمینه ساز یک جنگ بین آن ها و مسلمانان می شود. یا مثلا بعضی اوقات مشرکان مزارع مسلمانان را آتش می زدند و فرار می کردند. یا زمانی که گروهی از مشرکان از مسلمانان می خواهند که تعدادی قاری قرآن برای تبلیغ اسلام بین آن ها بفرستند که این قاریان گرفتار حیله مشرکان می شوند و به شهادت می رسند. با این حال پیامبر(ص) هیچ گاه مقابله به مثل نکرد و حق زندگی و حیات را برای افراد محترم شمرد.