سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

راه های مقابله با قطعنامه تحریم شورای امنیت علیه ایران


راه های مقابله با قطعنامه تحریم شورای امنیت علیه ایران

پیش نویس قطعنامه پیشنهادی سه كشور انگلیس, آلمان و فرانسه در خصوص برنامه هسته ای كشورمان به نظر می رسد موجب شكل گیری مباحث تندی بین اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد یا در تعریفی مشخص تر بین كشورهای ۱ ۵ شده است

پیش‌نویس قطعنامه پیشنهادی سه كشور انگلیس، آلمان و فرانسه در خصوص برنامه هسته‌ای كشورمان به نظر می‌رسد موجب شكل‌گیری مباحث تندی بین اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد یا در تعریفی مشخص‌تر بین كشورهای ۱+۵ شده است.

به‌گونه‌ای كه در وهله اول به نظر می‌رسد شكاف بزرگی بین اعضای ۱+۵ به وجود آمده است.

اما با كمی دقت بیشتر در مباحث مطرح شده بین كشورها می‌توان به این جمع‌بندی رسید كه اختلافات موجود بین این كشورها نه قطعنامه بلكه در دامنهٔ قطعنامه است.

به عبارت دیگر می‌توان گفت كه مجموعه كشورهای ۱+۵ در صدور قطعنامه جدید علیه ایران توافق ضمنی دارند، اما در دامنه و میزان خواسته‌های قطعنامه از جمهوری اسلامی به توافق نرسیده‌اند و بحث‌های جاری، مباحثی در اصل نیست بلكه در فروع است.

در چنین تحلیلی ابتدا لازم است قبل از آن كه موضوع را ساده تصور كنیم و فكر كنیم كه اختلافات مطرح شده بین چین و روسیه از یك طرف و سه كشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان از طرف دیگر، در خصوص موضوع هسته‌ای كشورمان می‌تواند مانع از صدور قطعنامه جدیدی علیه جمهوری اسلامی ایران شود، ضرورت دارد كه یك بار دیگر به مفاد قطعنامه ۱۶۹۶ توجه كنیم و به یاد بیاوریم كه این قطعنامه با توافق كامل كشورهای ۱+۵ به دست آمده است و در آن مواردی را از ایران خواسته بودند كه مورد موافقت كشورمان قرار نگرفته است.

بنابراین كشورهای یاد شده نمی‌توانند قطعنامه‌ای را كه با توجه به قطعنامه قبلی و خواسته‌های مطروحه در آن تهیه شده است، نادیده بگیرند و با اقدامات خود در مسیری گام زنند كه موجبات ضعف تصمیم‌گیری اعضای دائم شورای امنیت را فراهم سازند.

باید این واقعیت تلخ را مدنظر قرار داد كه متأسفانه در شرایط حاضر، مجموعه كشورهای ۱+۵ كه قدرت اصلی را در شورای امنیت سازمان ملل در اختیار دارند، در این نكته به توافق رسیده‌اند كه تلاش كنند جمهوری اسلامی ایران را در رسیدن به فناوری هسته‌ای متوقف كنند.

تا زمانی هم كه معادله جدیدی در شرایط جاری شكل نگیرد، ساده‌اندیشی خواهد بود كه تصور كنیم كشورهای ۱+۵ در این نكته‌ها به اجماع رسیده تجدیدنظر كنند.

این معادلهٔ جدید یا باید به دنبال حادثه‌ای بزرگ در عرصه بین‌المللی نظیر فروپاشی شوروی یا واقعه ۱۱ سپتامبر شكل بگیرد و یا آن كه جمهوری اسلامی ایران و شرایط سخت كنونی، گامی مشخص در مسیر فناوری هسته‌ای از خود به نمایش گذارد.

در پیش‌نویس قطعنامه‌های مورد اشاره، ابتدا اعلام می‌شود كه اعضای شورای امنیت، تعهد خود را نسبت به معاهده عمومی عدم اشاعه تسلیحات هسته‌ای (NPT) اعلام می‌كنند و حق كشورهای عضو این معاهده را برای توسعه تحقیقات تولید و به‌كارگیری انرژی هسته‌ای برای مقاصد صلح‌آمیز و بدون تبعیض طبق مواد ۱ و ۲ معاهده به رسمیت می‌شناسند.

اما واقعیت آن است كه این نوع به رسمیت شناختن، بحثی صرفاً كلامی و بر روی كاغذ است و هیچ‌گونه ضمانت اجرایی ندارد. مهم‌ترین دلیل این مدعا، آن است كه در مفاد طولانی این پیش‌نویس، هر آن چه كه تصور بشود می‌تواند مانع پیشرفت فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای شود، آورده شده است.

اما در این متن طولانی، هیچ بندی كه به مردم ایران اطمینانی بدهد كه شورای امنیت تمایل دارد گامی در جهت احقاق حق ملی مردم ایران بردارد، وجود ندارد.

به نظر می‌رسد پیش‌نویس قطعنامه شورای امنیت، بیش از آن كه متنی حقوقی باشد و به جامعه جهانی این اطمینان را بدهد كه نگرانی اصلی شورای امنیت، مسأله تهدید علیه صلح و امنیت جهانی است، متنی سیاسی و تبلیغی است كه برای تهدید جمهوری اسلامی تهیه شده است.

این متن، بیش از آن كه به واقعیت‌های فنی – سیاسی و فناوری هسته‌ای ایران بپردازد و تلاش كند تا به حقیقت برنامه هسته‌ای ایران برسد، بیشتر در این راستا وقت می‌كند كه در قالب این قطعنامه، ضربه‌ای حیثیتی و اعتباری به جمهوری اسلامی ایران وارد سازد.

در تحلیل واقع‌گرایانه از این پیش‌نویس می‌توان به این موضوع پی برد كه در عمل، اقدامات به اصطلاح تنبیهی پیش‌نویس، تأثیری بر روند امور و ساختارهای فنی و فناوری هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران ندارد. اما به لحاظ حیثیتی، می‌تواند برای كشور، آثاری منفی در پی داشته باشد.

فناوری هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران بدون اتكا به هرگونه منبع خارجی شكل گرفته است و در شرایطی كه با تحریم‌های كنونی هیچ فرقی ندارد، پیشرفت نموده است. بنابر این تحریم‌های یاد شده در پیش‌نویس، تأثیری در پیشرفت فناوری بومی هسته‌ای ندارد.

اما پیش‌نویس قطعنامه به‌گونه‌ای تنظیم شده كه از ابتدا راه‌های رسیدن به توافق با جمهوری اسلامی را ببندد و راه را برای قطعنامه‌ها و اقدامات احتمالی آینده باز كند.

متن پیشنهادی قطعنامهٔ شورای امنیت، با شناخت روحیه ملی مردم ایران كه تحقیر را نمی‌پذیرند تهیه شده است و در مسیری گام برمی‌دارد كه از قبل محكوم به شكست است.

چگونه مردم ایران می‌توانند قطعنامه‌ای را بپذیرند كه عملاً آن‌ها را حتی از آموزش دانش هسته‌ای محروم می‌كند.

متن طولانی پیش‌نویسِ تهیه شده، با تكرار نگرانی‌های اعضای شورای امنیت از برنامه هسته‌ای ایران آغاز می‌شود و به موضوعاتی چون گزارش‌های مدیركل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در خصوص عدم توانایی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در تأیید ماهیتِ صرفاً صلح‌آمیز هسته‌ای و شكاف‌های اطلاعاتی موجود در دانش آژانس و عدم توانایی آژانس در تضمین فقدان برنامه‌های هسته‌ای اظهار نشده اشاره می‌كند.

سپس از ایران می‌خواهد كه بدون تأخیر بیشتر، اقدامات مقرر شده در قطعنامه‌های شورای حكام را بپذیرد و ضمن اجرای كامل مفاد پروتكل الحاقی (۲+۹۳) آن را فوراً در پارلمان ایران تصویب كند.

همچنین از ایران می‌خواهد، اقدامات فراتر از الزامات رسمی مندرج در موافقنامه آژانس و پروتكل الحاقی را به انجام برساند و كلیه فعالیت‌های خود در زمینه غنی‌سازی و بازفراوری تحقیق و توسعه را به حالت تعلیق درآورد و بالاخره كلیه فعالیت‌های خود را در امور مربوط به آب سنگین حتی ساخت راكتور تحقیقاتی متوقف كند.

این پیش‌نویس پس از طرح خواسته‌های فوق، شروع به برشمردن اقدامات تنبیهی در زمینه‌های مختلف می‌كند و تلاش دارد تا تمامی راه‌هایی را كه می‌تواند كمكی به پیشرفت برنامه‌های هسته‌ای و موشكی جمهوری اسلامی ایران بكند، مسدود سازد.

همچنین از كشورهای عضو سازمان ملل درخواست می‌كند تا اقداماتی را در خصوص جلوگیری از مشاركت فنی یا آموزشی، كمك مالی، سرمایه‌گذاری، واسطه‌گری، انتقال منابع ملی و خدمات مرتبط با برنامه‌های موشكی بالستیك و یا هسته‌ای شدن ایران به اجرا گذارد.

این پیش‌نویس كه بیشتر با هدف وارد ساختن ضربه حیثیتی به جمهوری اسلامی ایران تهیه شده است، در درون خود با تناقضات و تضادهای زیادی مواجه است. به عنوان مثال، در یك سو این پیش‌نویس بر ادامه تلاش‌های سیاسی و دیپلماتیك برای یافتن راه‌حلی سیاسی و مذاكراتی تأكید می‌كند، اما همزمان با درخواست برای ممنوع ساختن سفر مقاماتی كه در برنامه‌های هسته‌ای ایران فعالیت دارند، امكان هرگونه انجام مذاكره یا ادامه مذاكره را سد می‌كنند.

بیشتر مفاد این پیش‌نویس در این راستا تهیه شده است كه از یك سو الزامات تنبیهی خاصی را علیه ایران به مرحله اجرا گذارد و از سوی دیگر، به‌گونه‌ای این اقدامات تعریف و تشریح می‌شود كه بر منافع كشورهای طرف قرارداد با ایران تأثیر منفی نداشته باشد.

در یك مورد كاملاً مشخص، پیشرفت طرح‌های مربوط به نیروگاه اتمی بوشهر، از شامل شدن در طرح‌های تحریم مستثنا می‌شود.

معنی دیگر این گونه تنظیم قطعنامه، آن است كه كشورهای غربی، كف و سقف خواسته‌های روسیه را تعیین می‌كنند و می‌خواهند سهم روسیه را در آیندهٔ برنامه هسته‌ای ایران از قبل مشخص كرده باشند و بتوانند در این معامله، نظر مثبت روسیه را نسبت به قطعنامه به دست آورند.

در این جا لازم است كه تحلیلگران مسائل سیاسی و استراتژیك، اختلاف نظرات تاكتیكی موجود بین روسیه و چین با كشورهای اروپایی را در خصوص چگونگی برخورد با برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی، به معنی اختلاف نظر استراتژیكی بین این دو گروه تصور نكنند.

همچنین به این موضوع توجه داشته اند كه مذاكرات موجود بین این دو گروه از كشورها، چانه‌زنی برای تعیین منافع و میزان آن برای خود است.

هر چند ادامهٔ این اختلافات می‌تواند تا حدودی مانع از برخوردهای تند و افراطی با جمهوری اسلامی ایران شود، اما به هیچ عنوان نباید تصور شود كه دامنه و ماهیت این اختلافات به‌گونه‌ای است كه می‌تواند مانع از تصویب قطعنامه علیه ایران شود.

در مرحله حاضر به نظر می‌رسد مسیری كه شورای امنیت در حال پیمودن است، مسیری یك‌طرفه و بدون توجه به منافع ملی ایران و نگرانی‌های امنیتی جمهوری اسلامی است. تا زمانی هم كه شورای امنیت در این مسیر حركت می‌كند، به نظر نمی‌رسد ظرفیت‌های موجود در نظام تصمیم‌گیری كشور ما توان تصمیم‌گیری به سود چنین قطعنامه‌ای را داشته باشد.

بنابر این مسیر پیش‌روی كشور، چیزی جز ضرورت آمادگی برای مقابلهٔ هوشمند با قطعنامهٔ شورای امنیت كه هدف اصلی خود را تخریب چهره، حیثیت و اعتبار جمهوری اسلامی قرار داده، نیست

بانیان این پیش‌نویس می‌دانند كه مردم ایران در مباحثی كه به غرور ملی آنان بازمی‌گردد، ایستادگی می‌كنند. بنابر این، غربی‌ها با آگاهی به این موضوع به صحنهٔ تقابل با غرور ملی ایرانیان آمده‌اند.

آنان امید دارند كه از طریق دستگاه‌های تبلیغاتی خود، این موضوع را القا كنند كه منطقی نیست به خاطر مسأله هسته‌ای، اصل حیثیت ملی زیر سؤال برود. اما به این نكته توجه ندارند كه در حال حاضر، مسأله هسته‌ای، خود یك بحث مربوط به حیثیت ملی شده است.

واقعیت آن است كه مقاومت در مقابل این قطعنامه، نه به جهت سختی اقدامات تنبیهی آن است، بلكه به این جهت است كه این قطعنامه علی‌رغم آن كه اقدامات تنبیهی برای ایران در صورت عدم پذیرش قطعنامه در نظر گرفته، اما مسألهٔ مهم آن است كه تصویب قطعنامه، جمهوری اسلامی را در مسیری قرار می‌دهد كه تمایلی به وارد شدن به آن ندارد.

شورای امنیت، هیچ توجهی به مهم‌ترین بخش گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ندارد كه صراحتاً اعلام می‌كند هیچ سندی كه نشان دهد در برنامه هسته‌ای ایران، اهداف به سمت فعالیت هسته‌ای نظامی باشد، پیدا نكرده است.

شورای امنیت به صورت گزینشی صرفاً به آن بخش از گزارش‌های آژانس اشاره می‌كند كه مبین عدم توانایی آژانس در نتیجه‌گیری نهایی از فعالیت‌هاست.

مجموعه شرایط كنونی به نظر می‌رسد هیچ چاره‌ای برای جمهوری اسلامی ایران جز انتخاب استراتژی مقاومت هوشمند در مقابل این قطعنامهٔ احتمالی نیست.

مقاومت هوشمند در مقابل قطعنامه در پنج زمینه صورت می‌گیرد:

▪مقاومت در عرصه نظامی با انتخاب استراتژی بازدارندگی: جمهوری اسلامی ایران باید به صورت آشكار و صریح از جمله از طریق برگزاری رزمایش‌های مختلف، این نكته را نشان دهد كه جمهوری اسلامی ایران آمادگی كامل دفاع از خاك میهن اسلامی را دارد.

▪مقاومت در عرصه دیپلماسی: جمهوری اسلامی ایران باید نشان دهد كه توان و ظرفیت حل و فصل مناقشه را از طریق دیپلماتیك دارد و این ظرفیت را دارد كه علی‌رغم فشارهای شورای امنیت به عنوان یك كشور عضو ان‌پی‌تی فعالیت‌های قانونی خود را ادامه دهد.

مقاومت در عرصه اقتصادی: آمادگی كلیه دستگاه‌های كشور برای گذر از دوره تحریم باید با برنامه‌ریزی صورت گیرد و مردم به توان برنامه‌ریزی دستگاه‌های اجرایی اطمینان یابند.

▪مقاومت در عرصه اجتماعی – فرهنگی: توجیه كامل مردم و توجه دادن آنان به این بحث كه اساس قطعنامه برای تخریب روحیه ملی و اعتماد ملی آنان است.

▪مقاومت در عرصه فناوری: نشان دادن ظرفیت‌های علمی و فنی كشور علی‌رغم آن كه اصلی‌ترین هدف قطعنامه بر این بخش متمركز است.

نویسنده:رسول موسوی

*مدیركل دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی



همچنین مشاهده کنید