دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
معمای عصر بی نانی
نمایش «نان» نمایشی است بدون دیالوگ. از همان اول با شنیدن عنوان نمایش می توان حدس زد که درباره چیست. نمایش هم بدون هیچ پیچیدگی ای و برعکس، با ظاهری ساده به سراغ خود عنوان نمایش به معنای عام اش می رود. طرح ساده اما نگاه کشف کننده است.
این شروع و مطرح کردن موضوع نان و نانوایی با موسیقی و حرکت بازیگران فضایی فانتزی را شکل می دهد. فضایی که با ماسک های روی صورت بازیگران- که همه ماسک ها یک شکل است و جثه آدم ها فقط متفاوت است- فضایی کاریکاتور مانند و انیمیشنی را به تصویر می کشد. این کارتون وارگی شخصیت ها وکنش ها با این که نشان از زیباشناسی دارد، و از ویژگی های کارهای ملکی جو است، گاه مخاطب را می خنداند، اما طنز تلخی را به همراه دارد و با تمام این نکات مثبت، اما در جاهایی از نمایش دچار زیاده روی می شود.
همین یک شکل بودن ماسک ها، ماسک هایی که هم ترسناک اند، هم مستاصل و هم اینکه هیچ تغییری در میمیک صورتشان دیده نمی شود، ابتکار هوشمندانه ای است از جامعه ای که دچار روزمرگی و یکنواختی است، همه شبیه هم شده اند، تفاوتی میان آدمها نیست، هرچقدر هم که تفاوت داشته باشند و همانطور که در نمایش گفته می شود "بسته به جایگاه اجتماعی نان توزیع می گردد"، در نهایت در به دنبال نان بودن یکسان اند. این یکسان بودن شاید نشانی از جوامعی باشد که همه یکسان اند و یا درست تر اینکه یکسان دیده می شوند، مانند جوامع کمونیستی. در جایی از نمایش هم موسیقی ای پخش می شود که معنای آن بی ربط به این مضمون نیست، ضمن اینکه زبان نمایش های ملکی جو نزدیک به کاریکاتور و مخصوصا کاریکاتورهای کشورهای بلوک شرق و شوروی است. این زبان کاریکاتور خودش بیان کننده این است که مخاطب را بخنداند، اما در واقع دارد واقعیت های تلخی را به مضحکه بیان می کند.
اما با به جریان افتادن نمایش، کم کم از معنای معمولی نان دور می شود، هرچند که هم چنان تمام اکسسوارهای صحنه تداعی گر نان با اشکال و ابعاد گوناگون هستند. کم کم نان دیگر تنها نان نیست، همه چیز می شود؛ نان خانه است، ماشین است، تکنولوژی است، کار است در واقع زندگی است و می تواند همه چیز این بازیگران هستند که در طول نمایش مدام به دنبال نان می دوند، در نمایش در حال دویدن هستند و این دویدن سمبلیک، سختی های اجتماعی را که برای رسیدن به نان بخوانید کمترین امکان برای زندگی و زنده ماندن- را به خوبی نشان می دهد. آدم ها در این نمایش، نمادی از جامعه ای هستند که هرچند تلاش می کنند اما خورده می شوند و گاهی خود با پای خود به سمت این خورده شدن می روند. این در پی نان بودن، از منظری یادآور داستان بینوایان است، این که همه به دنبال این هستند که نان به دست بیاورند. می توان به وضوح دغدغه نویسنده و کارگردان را که همان تلاش کردن است را با انتخاب این موضوع و این طراحی دریافت، هرچند که سرانجام اش گنگ باشد و همانطور که در خود نمایش گفته می شود:"نان سمبلی باشد از تمام دست نیافتنی ها و آرزوی دنیایی غنی از نان باشد.
در طول نمایش، حرکت ویژگی است که مداوم دیده می شود. در «نان» ایستایی نیست، بازیگرها در حرکت هستند، تکاپو دارند و این حرکت داشتن هم به دلیل نیاز نمایش، درست استفاده شده است و هم از ویژگی های کارهای نصیرملکی جو است. او در نمایش قبلی اش هم (سپید برفی و هفت کوتوله که سال گذشته در کارگاه نمایش اجرا شد) بازیگران ساکنی نداشت و برای آنها حرکت تعریف کرده بود و سبک حرکت ها هم طوری است که به نوعی به امضایی برای ملکی جو دارد تبدیل می شود. این حرکت ها با موسیقی است که تکمیل می شود، موسیقی و صداهایی که از هما ابتدا و حتی قبل از شروع نمایش شنیده می شود.
در این میان، تنها چند بار مونولوگی شنیده می شود که مسیر نمایش را مشخص می کند و عباراتی را بیان می کند که در واقع شفاف سازی از اتفاقاتی است که در نمایش می افتد. با این توضیح، می توان گفت نبودن این بخش، از بودن اش بهتر بود، چرا که سمبل های نمایش به خودی خود بیانگر مفهوم هستند و از این طریق حالت شعارگونه به نمایش داده می شود و فرصت تفکر از مخاطب گرفته می شود و به نوعی به او خط فکری داده می شود.
درباره داستان نمایش، «نان» بازآفرینی نمایش دیگری است، نمایش «در اکتبر ۱۸۱۵ آزاد شده، سال ۱۷۹۶ وارد آنجا شده بود به جرم شکستن یک شیشه و برداشتن یک نان». و آن نمایش هم در کل نمایشنامه ای اپیزودیک است و فکرهای اصلی هر اپیزود در یک قسمت اعلام میشود و رشته متصلهای، این اپیزودها را به هم پیوند میدهد که وجه مشترک همه این اپیزودها نان است. در این نمایش هم خط داستانی واحدی وجود ندارد و هرکدام از صحنه ها به تنهایی هویت دارند و مستقل اند، در عین حال که تمام شان کنار یکدیگر به تکمیل مفهوم اصلی کمک می کنند. در جایی از تقسیم نان می گوید، در جایی از ارتباط آن با پول، از طرفی دویدن و تلاش کردن برای به دست آوردن آن و حتی در جایی طنازانه اشاره می کند که :" گاهی وقت ها نان لیز است و نمی توان آن را به دست آورد". در واقع جز، دیگر جزئی از کل نیست و خود یک کل است. با توجه به این نکته، طولانی شدن صحنه ها و تکرار مفاهیم و مخصوصا کند بودن ریتم صحنه آخر از قدرت گیرایی نمایش کم می کند. با تمام نقاط قوت نمایش، طرح اولیه این ویژگی را داشت که در قالب یک انیمیشن کوتاه ساخته شود و طولانی کردن آن با هدف نزدیک تر شدن به فضای نمایشی-اگر اینطور بوده- روش درستی نبوده و به کار ضربه زده است.
بازی بازیگران، از نقاط قوت این نمایش است، بازی هایی یکدست که تنها با استفاده از ابزار بدن تمامی پیامی را که باید منتقل کنند، می کنند. نه زبانی هست برای گفتن دیالوگ ها و نه صورتی برای نشان دادن افکار و احساسات. تنها بدن است، حرکات ضربدار پاها و ریزه کاری های انگشتان دست که خود به تنهایی گاهی احساسات و افکار را نشان می دهند.
با تمام این توضیحات، «نان» یک نمایش مدرن اجتماعی است، مدرن به این معنا که جسارت دارد، الزامی برای استفاده از دیالوگ برای خود ایجاد نکرده است و خلاقیت در طراحی،اجرا، فرم و دکور دیده می شود. در عین حال هم بعد تجربه گرایانه در آن دیده می شود.
هرچند آنچه بهعنوان تئاتر تجربی در ایران شناخته میشود، در بطن و بدنه تئاتر حرفهای قرار دارد و همین خود امکان بسیاری از جسارتها و ساختارشکنیها را از آن میگیرد و از سوی دیگر نمیتوان تفکیک چندانی میان آنچه تئاتر تجربی یا تئاتر حرفهای در ایران خوانده میشود قائل شد چرا که نه در قواعد فنی و تکنیکی و نه در ترکیب بازیگران و اعضای گروه مرزبندی مشخصی میان این دو شکل وجود ندارد، ولی این نمایش تا حد زیادی به تئاتر تجربه گرایانه نزدیک شده است و از کلیشه ها و چارچوب ها پرهیز کرده است، حالت اعتراضی دارد، بی تفاوت نیست و در عین سادگی و بدون بیان دیالوگ، اعتراض اش را بیان می کند. این اعتراض محدود به جامعه خاصی نیست، یک مسئله جهانی است.
فرناز فرضی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست