یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
نگاهی روانشناسانه به فیلم جزیره شاتر
جزیره شاتر نام فیلمی است ساخته مارتین اسکورسیزی در سال ۲۰۱۰ و برگرفته از نول دنیس لهان با همین نام که در سال ۲۰۰۳ نوشته شده است. این فیلم توانست نظر منتقدان و علاقمندان را به خود جذب کند.
جزیره شاتر جائی است در نیو انگلند و در نزدیکی بوستون که در جنگهای داخلی آمریکا بعنوان یک پادگان از آن استفاده میشده و این لوکیشن اصلی فیلم است که محل نگهداری بیماران روانی خطرناک یا بقول داستان، تیمارستان نگهداری مجرمان دیوانه است. جزیره شاتر مقصدی است بدون بازگشت و اینگونه تصور میشود که اینجا آمدن یعنی به جهان دیگری پا گذاشتن و در آن بودن احساسی کلاستروفوبیک (ترس از فضاهای بسته) را ایجاد میکند.
اولین تصویری که میبینیم یک کشتی است که از بین مه هویدا میشود و بدنهای به رنگ فولاد دارد و اینها در کنار هم بعلاوه موسیقی متن و هوای ابری که کل این تصویر را احاطه کرده سردی را به ما منتقل میکند و بدنبال آن به داخل کشتی وارد میشویم و با دریازدگی و تهوع و استفراغ شخصیت اول فیلم مواجه میشویم. و در اولین دیالوگهائی که رد و بدل میشود تدی، شخصیت اول فیلم، به دوستش میگوید که دچار مشکل روحی است که از دو سال پیش و بعد از مرگ همسرش دچار آن شده. اسکورسیزی از همه اینها یعنی موسیقی متن، دکوپاژ و صحنه آرائی، فیلم برداری ماهرانه، دیالوگها و جلوههای ویژه استفاده میکند و حسی مشمئز کننده، رمز و رازگونه، اسرارآمیز و ترسناک را به مخاطب القا میکند و تا آخر این فضای سرد وجود دارد و آنقدر ماهرانه مخاطب درگیر این اختلال احساسات میشود که بدون اینکه همذاتپنداری اتفاق بیفتد داستان فیلم را دنبال میکند. وی از تمام توان خود برای بازی با ادراک مخاطب نیز استفاده میکند و این بازی او با حسها و ادراک، نکتهای بود که تنها در این زمینه است که اسکورسیزی میتواند نمره خوبی بگیرد. به هر حال، در این فیلم ما نمیدانیم چه چیزی گم شده اما میدانیم گمشدهای وجود دارد. از این منظر فیلم در ژانر تردیدآمیز هیجانی قرار دارد.
البته میتوان گفت که در کارنامه فیلم سازی اسکورسیزی، اعتماد بنفس او در این مرحله به بالاترین حد خود رسیده و در نتیجه، موجب کاهش اضطراب وسواس او شده، بطوری که تنها به کمالگرائی بسنده کرده است. شاید اگر اسکورسیزی اضطراب وسواس خود را در این کار نیز حفظ کرده بود در اسکار ۲۰۱۰ توسط کمپانی سازنده شرکت داده میشد و فیلم در فوریه اکران نمیشد.
جزیره شاتر، سال ۱۹۵۴... یک مارشال ایالات متحده، تدی دنیلز (لئوناردو دی کاپریو) و همکارش چاک آئول (مارک روفالو) به تیمارستان اشکلیف در جزیره شاتر وارد میشوند که این تیمارستان مختص مجرمان روانی است و مأموریت دارند در مورد مفقود شدن زنی بنام راشل سولاندو تحقیق کنند. راشل بیماری است که از اتاقش ناپدید شده در حالیکه هیچ راهی برای فرار وجود ندارد. دکتر کاولی (بن کینگزلی) که سرپرست تیمارستان است توضیح میدهد که بیمار گم شده پس از آنکه سه فرزندش را در آب غرق و خفه کرده در آنجا بستری شده است. در حین تحقیق درباره راشل تدی به یک برج فانوس دریایی میرسد که نگهبانان میگویند آنجا را بازرسی کردهاند. تدی در مصاحبه با کارکنان تیمارستان متوجه میشود که روانشناس راشل که دکتر شیهان نام دارد صبح همان روز برای تعطیلات از جزیره خارج شده. تدی میخواهد پرونده کارکنان را ببیند اما دکتر کاولی مخالفت میکند. شب در خواب، تدی همسرش دولورس (میشل ویلیامز) را میبیند که به او میگوید راشل از جزیره خارج نشده است. صبح روز بعد در حین مصاحبه با بیمارانی که با راشل گمشده در یک جلسه گروه درمانی شرکت داشتند یکی از بیماران بطور مخفیانه به تدی میگوید «فرار کن!» کمی بعد در صحبت با همکارش چاک دلیل اصلی آمدنش به اشکلیف را پیدا کردن فردی بنام آندرو لیدیس عنوان میکند. تدی که کمی اعتماد بیشتری به چاک پیدا کرده میگوید که آندرو لیدیس فردی آتش افروز است که موجب آتش سوزی خانه تدی شده و همسر او در آتش سوزی مرده است. در ادامه فیلم، دکتر کاولی به تدی خبر میدهد که راشل پیدا شده. تدی برای مصاحبه با راشل به اتاق وی میرود و راشل که دچار توهم است او را با شوهرش اشتباه میگیرد و بدنبال آن تدی دچار سردرد و سرگیجه ناشی از میگرن میشود و دکتر کاولی برای تسکین او داروئی به او میدهد.
تدی به خواب میرود و در خواب راشل را غرق در خون میبیند. سپس همسرش را میبیند که از وی میخواهد بخش C تیمارستان را جستجو کند. طی یک شب تحلیل و فرسایش و از بین رفتن اعتماد بنفس و هویت تدی اتفاق میافتد. در ادامه تدی که به همه وقایع اطراف مظنون شده بر آن میشود تا برج فانوس دریائی را ببیند. او پس از زدن نگهبان وارد فانوس دریائی میشود ولی در آنجا با دکتر کاولی مواجه میشود که منتظر او بوده. سپس پی میبرد که همکارش چاک در واقع همان دکتر شیهان است. آنها با نشان دادن تصاویر سه کودک غرق شده به او میگویند که نام واقعی او آندرو لیدیس است نه تدی دنیلز و او پس از کشتن همسرش به این تیمارستان منتقل شده و مدت دو سال است که در آنجا حضور دارد.
سال ۱۹۵۴ ، نُه سال بعد از جنگ جهانی دوم است و هنوز مردم کشورهای درگیر جنگ، به نوعی درگیر اثرات خانمانسوز جنگ هستند. اسکورسیزی فضا را طوری ترسیم کرده که اثرات آن جنگ خانمانسوز فقط در توهم بینائی و شنوائی شخصیت اول فیلم تأثیر گذاشته است. گوئی وی در جنگ حضور نداشته و فقط توهمی از جنگ در ذهن وی وجود دارد به نوعی اسکورسیزی جنگ و اثرات آن را توهم میداند و فردی که به آنها فکر میکند را بیمار روانی خطرناک، و این میتواند مبین تلاش وی برای استفاده از مکانیسم دفاعی سرکوبی و فرافکنی باشد تا او بتواند واقعیات را تسلیم دیالوگها و فیلم کند و پرسوناژها نیز از این تحریف واقعیت، در امان نبودهاند. شاید بهتر بود اینطور نشان داده میشد که شخصیت اول فیلم در جنگ حضور داشته؛ اما به نظر میرسد کارگردان در این توهم است که هیچیک از شخصیتهای فیلم متأثر از جنگ و آسیبهای آن نیستند و حتی این توهم تا جائی پیش میرود که در این جهت، از بازیگرانش کمک میگیرد؛ مثلا در جائی از فیلم وقتی تدی با دکتر نایرینگ (مکس فون سیدو) ملاقات میکند وی به تدی میگوید تو از مکانیسم دفاعی، خوب استفاده میکنی. و این میتواند اولین برچسب بیماری به تدی باشد و در ادامه، این برچسبها افزایش مییابد. با دیدن فیلم این جمله تاریخی از فروید به ذهن متبادر میشود که روزی خواهد رسید که بیماران روانی انسانهای سالم را بستری میکنند. تدی که وقایع جنگ و احتمالا نوعی اختلال پس از رویاروئی وی با صحنههای دلخراش جنگ او را رنج میداد، برچسب توهم میخورد. و چون در سال ۱۹۵۲ لابوریت اولین داروی آنتی سایکوتیک را کشف کرد که کلرپرومازین نام داشت به تدی این دارو داده میشد.
سال ۱۹۵۴ مقارن است با سالهای جنگ سرد، تقابل ایدئولوژیها و به تبع آن فضائی پارانویائی که در جهان حکمفرما بود. فعالیتهای گسترده CIA و KGB و سایر سرویسهای اطلاعاتی به این فضا دامن میزد و مردم جهان متأثر از این فضا دچار یک پارانویا و از استفاده از مکانیسم دفاعی سرکوبی بطور پاندمیک شده بودند. اسکورسیزی بقدری با این فضا همذاتپنداری کرده که در تیمارستان وی هیچیک از مجرمین روانی، از جنگ متأثر نیستند و هیچ اشارهای به جنگ نمیشود و این میتواند باز جزیره شاتر را جزیرهای خارج از این دنیا نشان دهد. آیا جنگ هیچ تأثیری بر افراد جامعهای که وی ترسیم کرده نگذاشته؟ آیا حداقل یک بیمار روانی که دچار PTSD (اختلال استرس پس از سانحه) باشد در آن تیمارستان بستری نیست؟ اینگونه بیماران که دچار مشکلات روحی بعضاً شدید هستند و حتی ممکن است در بعضی اوقات ناآگاهانه جنایت کنند در ذهن اسکورسیزی جای دیگری غیر از تیمارستان نگهداری میشوند؟ شاید ایشان تعریف دیگری از بیماران روانی دارند که ما نمیدانیم! و شاید جزیره شاتر، آلکاتراز دیگری است که اسکورسیزی به اشتباه آنرا تیمارستان نامیده است!
از دیگاه روانشناسی مرضی تدی تابلوی بالینی واضحی از یک بیماری روانی را بطور خاص ندارد. رفتار تدی بعضی اوقات نرمال گاهی همراه با پارانویا، هذیان گزند و آسیب، افسردگی، علائمی از اسکیزوفرنیا، اختلال شخصیت پارانویا، و بعضی اوقات احساسات سطحی اختلال شخصیت هیستریانیک را داراست. اما تأثیرات اضطراب که ناشی از اکثر بیماریهای روانی است در ضرب آهنگ فیلم نمایان بود. هرگاه تدی آرام بود ضرب آهنگ فیلم کُند و هرگاه دچار اضطراب و نوعی عذاب روانشناختی میشد ضرب آهنگ فیلم سرعت میگرفت.
از همین دیدگاه اگر بخواهیم برچسب تشخیص افتراقی یک اختلال روانی را برای تدی قائل شویم، بر حسب مشاهدات، و با توجه به زمان و مکانی (سالهای جنگ جهانی و جنگ سرد) که تدی در آن زندگی کرده، وی به یک بیمار دچار اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) شبیهتر است. ظاهر تدی با آن کراوات و کلاه لبهدار و پُکهای عمیقی که به سیگار میزند اولین نشانهها را برای گذاشتن تشخیص به ما میدهد. شخصی که رویداد یا رویداهائی را تجربه میکند که در آن با خطر واقعی یا تهدید به مرگ و یا صدمه جدی مواجه میشود (مثل زلزله، جنگ و ...)؛ رویاروئی با این رویداد موجب میشود پاسخ شخص، با ترس شدید و درماندگی یا وحشت همراه باشد. در اینگونه بیماران احساس و رفتار به گونهای است که گوئی حادثه در حال تکرار است و مشتمل بر احساس وقوع مجدد حادثه، خطاهای حسی، توهمات، و دورههای فلاش بک تجزیهای میباشد که ممکن است در حال بیدار شدن از خواب و یا مستی روی دهد. آنها عذاب شدید روانشناختی، در مواجهه با حوادثی که سمبل یا شبیه وجهی از رویداد آسیبرسان است را دارند.
از جمله علائم دیگر اینگونه بیماران عبارتند از: احساس گسستگی یا غریبی با دیگران، ناتوانی برای به خاطر آوردن وجه مهمی از تروما یا ضربه، تداعی صحنههای تروما در مواجهه با وضعیتهای مشابه رویداد آسیبرسان و بعضا در رویاروئی با محرکهای درونی، تشدید واکنش از جا پریدن، گوش به زنگ بودن، تحریکپذیری یا حملههای خشم و مشکل در به خواب رفتن یا تداوم خواب؛ اینها علائمی برای تشخیص بیمار مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه است. درحالیکه ما نمیخواهیم سعی کنیم تا تدی را بیماری روانی بدانیم اما تلاش اسکورسیزی برای بیمار دانستن او و بستری کردن تدی در بیمارستان روانی و در نهایت برداشتن قسمتی از مغز او، مستمسکی شد تا تشخیصی برای تدی قائل شویم و بدین ترتیب گرهای از گرههای فیلم را باز کنیم تا شاید بر اساس اینکه تدی توهم دارد به اشتباه اسکیزوفرن خوانده نشود و توهمات وی توهمی بدون منشأ بیرونی و صرفاً توهم مربوط به اسکیزوفرنیا و روانپریشی (سایکوز) انگاشته نشود. با این توضیحات میتوان تدی را فردی دانست که در صحنههای دلخراش جنگ حضور داشته و اینک به اشتباه بیمار روانی خطرناک دانسته میشود و به او گفته میشود که او در جنگ حضور نداشته و اسکورسیزی بخوبی جنگ را از فیلم سانسور میکند و باید بقول دکتر نایرینگ (که چندین بار به تدی گفت از مکانیسم دفاعی خوب استفاده میکنی) به کارگردان بگوئیم:« مارتین از مکانیسم دفاعی خوب استفاده میکنی! »
اسکورسیزی از سربازان آسیب دیده از جنگ، عجب پذیرائی میکند و کاش همیشه اسکورسیزی کارگردان باقی بماند و ما فقط در فیلمهای وی، شاهد چنین خطاهای حرفهای در روانشناسی و روانپزشکی باشیم.
قدرت فیلم همانند کتاب لهان، در آن است که هرگز به بیننده اجازه نمیدهد که با آنچه تماشا میکند راحت باشد. شاید برای رسیدن به همین منظور است که راوی نامشخص و نامطمئن است و چنان خطوط میان خیالپردازی و واقعیت تیره و تار میشود که در تمایز دادن بین آنچه واقعی است و آنچه غیرواقعی است به سادگی دچار مشکل میشویم.
سعید متشکری
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
امیرعبداللهیان حسین امیرعبداللهیان اوکراین دولت سیستان و بلوچستان انتخابات جنگ مجلس شورای اسلامی حجاب دولت سیزدهم افغانستان مجلس
سیل هواشناسی تهران شهرداری تهران بارندگی سازمان هواشناسی باران فضای مجازی یسنا آتش سوزی هلال احمر آموزش و پرورش
هوش مصنوعی خودرو دلار قیمت خودرو قیمت دلار مسکن قیمت طلا تورم بانک مرکزی بازار خودرو حقوق بازنشستگان ارز
مسعود اسکویی تلویزیون ایتالیا صدا و سیما دفاع مقدس حج مهران غفوریان موسیقی صداوسیما سریال سینمای ایران سازمان صدا و سیما
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل جنگ غزه حماس روسیه آمریکا انگلیس یمن نوار غزه ایالات متحده آمریکا جنگ اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال سپاهان رئال مادرید لیگ برتر باشگاه استقلال بازی باشگاه پرسپولیس علی خطیر جواد نکونام بایرن مونیخ
خواب آیفون اینستاگرام دیابت اپل ناسا صاعقه تبلیغات موبایل گوگل
سلامت کبد چرب فشار خون گرما