شاد باشید، موفقیت به دنبال خواهد آمد... اما نه همیشه

آنها خویشتن‌خواهی درونی خود را برای دست‌یافتن به قدرت بیشتر از دست داده‌اند. وقتی به کسی دیگر توجه ندارید، تصمیم گرفتن و انجام دادن آنچه موجب موفقیت بیرونی می‌شود، آسان است. …

آنها خویشتن‌خواهی درونی خود را برای دست‌یافتن به قدرت بیشتر از دست داده‌اند. وقتی به کسی دیگر توجه ندارید، تصمیم گرفتن و انجام دادن آنچه موجب موفقیت بیرونی می‌شود، آسان است. این روی تیره موفقیت مادی است که شامل همه نمی‌شود اما نشان می‌دهد که چرا افراد خیلی بد‌زبان این‌قدر قدرت دارند، بدون توجه به نیازها و احساسات دیگران یا به آنچه عادلانه است.

آنها می‌توانند بیرحمانه پیش بروند. تاریخ پر از افراد فاسد و قدرتمندی است که با سوءاستفاده، بی‌توجهی و پایمال‌کردن حق دیگران، ثروت و شهرت به‌دست آورده‌اند. تمام موفقیت‌های بیرونی از صداقت نسبت به خودشان مهم‌تر بوده است. گرچه زندگی‌شان ممکن است از بیرون خوب و موفق به‌نظر برسد، آنها از درون حقیر و بینوا هستند.

از طرف دیگر بعضی صادق بودن به خود را انتخاب می‌کنند اما اغلب رسیدن به موفقیت بیرونی را از دست می‌دهند. آنها نظریه پسندیده تبعیت از قلب‌ها و سعادتشان را مد‌نظر قرار می‌دهند. «نگران نباش، شاد باش» یا «رها کن و بگذار به عهده پروردگار» ورد زبان آنهاست. آنها بر این باورند که اگر به شادی تمرکز کنند، موفقیت پیش خواهد آمد، گرچه خوب به‌نظر می‌رسد ولی همیشه درست نیست.

با خود صادق بودن ممکن است شما را شاد سازد ولی شما را برای به‌دست آوردن آنچه می‌خواهید مطمئن نمی‌سازد. جهان پر از افرادی است که بدون داشتن امکانات ظاهری فراوان، خیلی شاد هستند. دنیا پر از میلیون‌ها انسانی است که شاد ولی فقیر هستند. حتی در کشورهای ثروتمند بعضی از خوب‌ترین و بخشنده‌ترین افراد هستند که هنوز در پرداخت صورتحساب‌هایشان و تامین ضروریاتشان مشکل دارند. این افراد درجاتی از عشق و لذت را پیدا کرده‌اند ولی در به‌دست آوردن آنچه در دنیا می‌خواهند، موفق نشده‌اند. در حالی که بعضی به موفقیت مادی تنها، زیاد اهمیت نمی‌دهند، عده‌ای دیگر موفقیت بیرونی را رد کرده، آن را به‌عنوان منشا بدی یا علت مشکلات جهان محکوم می‌کنند که لزوما صحیح نیست. این افراد چنانند که گویی نوزاد را با قنداقش بیرون می‌اندازند. آنها به اشتباه امیال خود را برای بیشتر‌خواستن رد می‌کنند چون دیگران با موفقیت مادی از قدرتشان سوءاستفاده کرده‌اند. چه ما آگاهانه منکر موفقیت جهان مادی شویم یا فقط به آن اهمیت ندهیم، این برداشت منفی نسبت به ثروت، آن را از ما دور نگه می‌دارد.

این کافی نیست که فقط از درون شاد باشیم. اگر قرار باشد زندگی مقدرمان را بگذرانیم، باید همیشه به خودمان اجازه دهیم که بیشتر بخواهیم. اگر شما فردی هستید که به پول اهمیت نمی‌دهید، خوب است این احساس را دوباره‌سنجی کنید. ممکن است شما ندانسته میل درونی‌تان برای بیشتر داشتن را سد می‌کنید. گرچه احساس شادی می‌کنید، می‌توانید با در بر گرفتن تمام بخش‌های موجودیت‌تان شادتر باشید. بعضی وقت‌ها هنگامی که آنچه را می‌خواهیم به‌دست نمی‌آوریم، با انکار آرزوهایمان با ناامیدی برخورد می‌کنیم. به‌جای احساس درد درونی، ما می‌توانیم با گفتن مطالبی مانند اینکه «خیلی مهم نیست» یا «به‌هرحال به آن اهمیت نمی‌دهم» از ناامیدی اجتناب کنیم. با این حال این حالت می‌تواند سرانجام احساسات ما را بی‌حس کرده و مانع از احساس خواسته‌های طبیعی‌مان شود.