سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

هیجان طلبی تا مرز خطر


هیجان طلبی تا مرز خطر

تکانشگری اصطلاحی است برای توصیف فرایندهای روان شناختی مختلف که بر تصمیم گیری و رفتار موثر است و در ساخت شخصیت انسانی دخیل می باشد

تکانشگری اصطلاحی است برای توصیف فرایندهای روان شناختی مختلف که بر تصمیم گیری و رفتار موثر است و در ساخت شخصیت انسانی دخیل می باشد. بروز و شیوع رو به رشد این خصوصیت، در رفتارهای مخاطره‌جویانه با اثرات بالقوه آسیب‌رسان طولانی مدت آن، باعث افزایش توجه روان شناسان به این موضوع شده است، چرا که کاهش عواقب و اثرات آسیب‌رسان تکانشگری و رفتارهای مخاطره‌جویانه و مخاطره‌آمیز و موارد مرتبط با آنها، یکی از جنبه‌های مهم ارتقاء سلامت روانی فرد و جامعه می‌باشد.

رفتارهای تکانشی که گاه با عنوان رفتارهای مخاطره آمیز نیز خوانده می شود، طیف وسیعی از اعمالی را شامل می‌شوند، که روی آن تفکر کمی صورت گرفته، به صورت نابالغ بروز می‌یابند و با وجود سود آنی، از ریسک و خطر بالایی برخوردارند، اغلب برای یک موقعیت مناسب نیستند و بر اساس افکاری که بهترین ترجیح فرد یا دیگران نمی‌باشند، امکان بروز می یابند و منجر به عواقب ناخواسته‌ و ضررهای قابل توجهی در آینده می‌شوند. به عبارتی دیگر تکانشگری، اشکال در به تاخیر انداختن خشنودیها و شادی های موقتی و یا عدم بازداری پاسخ به محرک های پاداش دهنده در نظر گرفته می شود، چرا که بسیاری از موقعیت‌ها نیازمند یک تأمل دقیق بر همه پاسخ‌های احتمالی می‌باشند.

تصمیم‌گیری اهمیت بالایی در زندگی فردی و اجتماعی افراد دارد و اختلال در این نوع تصمیم‌گیری هسته اصلی پدیده تکانشگری و رفتارهای تکانشی را تشکیل می‌دهد. بیشتر رفتار های انسان تکانه ای است، در حقیقت ، بعضی از روان شناسان بالینی اظهار می دارند که بیشتر مشکلات بالینی، مشکلات تکانه ای مثل شتاب زدگی، نسنجیده رفتار کردن و ... هستند.

تکانشگری و هیجان طلبی عموما با ورود به نوجوانی افزایش می یابد. تغییرات عمیق روانی - فیزیولوژیکی در طی دوران نوجوانی اتفاق می افتد. نوجوانان سبک های شناختی و هیجانی مشابه بزرگسالان را کسب می کنند وبه طور فزاینده ای از طریق محرک های بزرگسالان بر انگیخته می شوند. در کودکی انگیزش در جهت گسترش یادگیری هائی در مورد تجارب بزرگسالی است، فرایندی که پیامدهای آسیب رسان کمتری دارد، اما در نوجوانی انگیزش برای شرکت در تجارب بزرگسالی پیش می رود، که غالبا بدون توجه به سودمندیهای دانش تجربی مرتبط به موقعیت برای تصمیم گیری و انتخاب می باشد. دگر گونیهای رشدی در مدار انگیزش اولیه در طی نوجوانی ممکن است رفتار جستجو گرایانه تجربه های جدید را گسترش دهد و باعث افزایش فرایندهای انگیزشی مشوق گردد. این مکانیسم ها نشان دهنده خصیصه رفتاری است که نوجوان پشت سر می گذارد.

تجارب و مطالعات مختلف نشان داده اند که پدیده تکانشگری، در شکل گیری انواعی از اختلالات رفتاری فردی و اجتماعی موثر می باشد. می توان ادعا نمود تکانشگری هسته اصلی بسیاری از آسیب های اجتماعی مثل خشونت، قمار بازی های مرضی گونه، سوء مصرف مواد، اختلالات شخصیت مرزی و ضد اجتماعی، دست زدن به اقدامات جنایتکارانه و ... می باشد، که همین امر به نوبه خود سالیانه موجب اتلاف زمان و سرمایه بسیاری در همه کشورها می شود. مثلا،تحقیقات نشان داده است که نوجوانان با خصیصه تکانشی بالا نسبت به همسالان غیر تکانشگر خود به احتمال بیشتری سیگاری خواهند شد، چرا که این افراد جنبه های پاداش دهنده سیگار کشیدن را به صورت شدید تری نسبت به دیگران تجربه می کنند.

افراد با وقایع زندگی مقابله می نمایند، مقابله در درجه اول یک نوع پاسخ به هیجان ها می باشد، به خصوص هیجان های منفی که بر اثر این وقایع به وجود می آیند. علت این موضوع آن است که معنی وقایع خارجی تا حد زیادی تابع قدرت آنها در برانگیختن هیجان هاست.

افراد مخاطره جو، زمانی خطر را جستجو می کنند که:

۱) فرصتی برای خطر کردن بدست آورند.

۲) منافعی از انجام این خطرها کسب شود.

۳) گرایش و تمایل به خطر کردن وجود داشته باشد.

ادراک پایین خطر و تکانشگری بالا از مهمترین عوامل خطر در رفتارهای مخاطره آمیز می باشند.

همان طور که پیشتر عنوان شد، تصمیم‌گیری مخاطره‌آمیز، اهمیت بالایی در زندگی فردی و اجتماعی افراد دارد و اختلال در این نوع تصمیم‌گیری هسته اصلی پدیده تکانشگری و رفتارهای تکانشی است. لذا، فرآیند تصمیم‌گیری یا انتخاب از بین گزینه‌ها پس از تحلیل آنها، یکی از عالی‌ترین پردازش‌های شناختی به حساب می‌آید.

یکی از اساسی ترین مهارتهای روانی، مقاومت در مقابل تکانه عمل است. این امر ریشه تمام خویشتن داری های هیجانی است. ظرفیت باز داشتن تکانه از اینکه به عمل منتهی شود و فرو نشاندن اولین حرکت در کنترل آن اهمیت بسزایی دارد.

به عقیده مازلو بزرگترین کشف فروید این است که می گوید: "علت عمده بیشتر بیماری های روانی، ترس از دانش درباره خویشتن، درباره هیجان ها، تکانش ها، خاطره ها، استعدادها، توانائی های بالقوه و سرنوشت خود است".

به طور کلی این نوع ترس، ترسی دفاعی است، به این مفهوم که نوعی حمایت از عزت نفس ما و از عشق و احترام ما به خودمان به شمار می رود، ما گرایش داریم که از هر نوع دانشی که بتواند باعث شود که از خودمان بدمان بیاید یا احساس حقارت، ضعف، بی ارزش بودن، خباثت و شرم در ما به وجود می آورد، بترسیم.

گر چه می توان گفت که افراد با وقایع زندگی مقابله می نمایند، مقابله در درجه اول یک نوع پاسخ به هیجان ها می باشد، به خصوص هیجان های منفی که بر اثر این وقایع به وجود می آیند. علت این موضوع آن است که معنی وقایع خارجی تا حد زیادی تابع قدرت آنها در برانگیختن هیجان هاست. آنچه که در آغاز زندگی، خود را در محدوده های کوچک نشان می دهد، با افزایش عمر در قالب طیفی گسترده از صلاحیت های اجتماعی و عاطفی به بار می نشیند.

توانائی به تاخیر انداختن یک تکانه، ریشه بسیاری از تلاش هاست. والتر میشل بیان می کند که به تاخیر انداختن کامرواسازی و مکلف ساختن خود در جهت دستیابی به هدف، اساس خودگردانی عاطفی است. یعنی توانائی نفی کردن تکانه در خدمت یک هدف.

از آن جا که کشور ما، ایران، دارای جامعه‌ای جوان با گوناگونی فرهنگی می‌باشد، می‌توان حدس زد که برخی از آسیب‌های اجتماعی و روانی خصوصاً در نوجوانان ممکن است به علت جنبه‌هایی از انحرافات در رفتارهای مخاطره‌آمیز و به طور کلی در تکانشگری باشد، متاسفانه مجلات و روزنامه ها پر از حوادث و اتفاقاتی است که دل هر انسانی را آزار می دهد، هر روز اخباری راجع به افزایش بزهکاری، دوستی ها و روابط عاشقانه مفرط، رفتارهای جنسی پرخطر ، فرار دختران و ... می شنویم. با توجه به این موضوع، تکانشگری و رفتارهای مخاطره جویانه علاوه بر اثرات سوء روانی – اجتماعی – خانوادگی، دارای پیامدها و عواقب خطرناک و جبران ناپذیری درنوجوانان جامعه می باشد که این مسئله توجه ما را در جهت معزل بزرگی که امروزه به شدت گریبانگیر جامعه ماست، سوق می دهد، و این امر،التفات ویژه والدین، مسئولان آموزشی و تربیتی و... در این زمینه را ضروری می‌سازد.

نسرین صفری